هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: جشن تولد سه سالگی سایت جادوگران
پیام زده شده در: ۲۰:۳۰ چهارشنبه ۶ دی ۱۳۸۵
#1
ها! میام! اینم امار و چراغ سبز من به مدیران=>

اگرم اتفاقی پیش اومد که نتونستم بیام یکی از بچه محلامو به جای خودم میفرستم بیاد! باهاش گرم بگیرید!


یک زن چیزی ج


Re: كتاب هفتم : هری پاتر و قدیسهای مرگبار
پیام زده شده در: ۲۱:۳۵ جمعه ۱ دی ۱۳۸۵
#2
خب اول بگم که بنده هیچ تئوری خاصی در این رابطه فعلا ندارم چون این عنوانی که واسه کتاب هفت انتخاب شده خیلی پیچیده س و ما هم اطلاعات زیادی در این رابطه نداریم و قصد پست زدن بنده تو این تاپیک فقط رد برخی از تئوری ها بوده!
در مورد این روند سیکل کتاب ها بگم که اصلا نمیشه به طورموثق به این موضوع استناد کنیم.به چند دلیل:
اولا که سیکل کتاب پنجم یعنی محفل ققنوس، سازمان ققنوس، فرقه ققنوس ، فرمان ققنوس یا هر چیز دیگه ای که شما میدونید اصلا مکان نبوده و نیست بلکه یه گروه یا انجمن مخفیه که به طور پنهانی از کتاب پنچ به بعد بعد از یه دهه قصد داشت جلوی کار ولدمورت و مرگ خوارهاشو بگیره! حالا اینکه این گروه تو خانه بلک ها داشته فعالیت میکرده هیچ ربطی به این نداره که محفل ققنوس اسم یه مکان باشه! چون هر جای دیگه ای که مانع علنی شدن کارهای محفل هم میشد میتونستن این گروه یا فرقه رو تشکیل بدن. همان طور که دامبلدور در کتاب پنج به هری میگه ما به این دلیل خانه بلک ها رو انتخاب کردیم که پدر سیریوس(حالا الان درست به یاد ندارم که پدرش بوده یا اجدادش) این خونه رو نمودار ناپذیر کرده! و یه چند تا دلیل دیگه!

دوم اینکه رولینگ قبلا گفته که که واسه کتاب هفتم تا همین چند وقت پیش سه تا اسم به ذهنش رسیده که که هر سه تاش هم شایستگی عنوان کتاب هفتم رو داشتن! پس این مسئله نشون میده که انچنان هم هم عنوان کتاب هفتم وصل به این روندی که برخی ها بهش اشاره کردن نیست.

بعد هم یه چیز بگم که اکثر نویسنده ها سعی می کنند برای کتاب هاشون بخصوص کتاب اخرشون یه اسمی رو انتخاب کنند که در عین زیبایی و مبهم بودن چند معنی مختلف داشته باشه تا ماهیت یا جزئیات داستان رو تا اخرین لحظه حتی پس از خوندن کتاب به صورت معما نگه داره! پس هم میشه این عنوان کتاب هفت اسم یه گروه باشه هم یه شی هم مکان. چون یه سری اونو قدیس های مرگبار تعبیر کردن که هم اسم یه گروه میتونه باشه و هم شی. و برخی هم hallow رو به هالووین و .. تعبیر کردن.(همون چیزایی که هری(عله) پاتر گفت در مورد اینکه پدر و مادر هری در شب هالوین کشته شدن). مثلا دارن شان عنوان اخرین کتابش رو پسران سرنوشت گذاشت که هم میشد گفت که پسران، دارن و استیو هستن که سرنوشت رو رقم میزنن و هم اینکه پسران دیسموند تینی هستن.

یه چیز دیگه ای هم که هست اینه که رولینگ از کتاب چهارم به بعد اسم کتاباشو به گونه ای انتخاب کرده که حتی کلیات داستان رو هم بروز ندن.مثلا عنوان کتاب پنجم محفل ققنوسه که خیلی ها تا زمانی که کتاب پنجم بیاد نمی دونستن معنی درستش چی هست. در حالیکه تو خود کتاب هم داستان حول یه پیشگویی پیش میره. در کتاب ششم هم با اینکه اسم کتاب شاهزاده دورگه س فقط چند فصل کوتاه در مورد اون صحبت میشه و بیشتر داستان در مورد هورکراکس ها و گذشته ولدمورت بحث میکنه. پس این نشون میده که حتی اگر ما تعبیر درست کتاب هفتم رو پیدا کنیم نباید انتظار داشته باشیم که در کتاب هفتم اون مهمترین مسئله باشه و ممکنه فقط یه چند فصل به اون ربط داشته باشه!

مسئله بعدی هم اینه که من در مورد اینکه برخی قدیس های مرگ بار رو هورکراکس ها تعبیر کردن مخالفم و نظرم همون چیزیه که ولدمورت گفت یعنی هورکراکس ها به هیچ وجه نمیتونن مقدس باشن حتی برای ولدمورت! و به نظرم اصلا خیلی بی ربطه که رولینگ بیاد همچین اصطلاحی رو واسه هورکراکس های ولدمورت در نظر بگیره!


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۴:۰۹ پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۵
#3
سلام !
در جواب به حرفهای ولدی جان راجع به تالار خصوصی ریونکلاو!
ببین ولدمورت در مورد حرفایی که در مورد ریون زدی کاملا مخالفم.خود من چند وقت بود نبودم و چند وقت دیگه هم نخواهم بود ولی خبر دخالت شدید مدیران تو تالار خصوصی ریون رو یه جوری فهمیدم و می خواستم زمانی که بر میگردم یه اعتراض کلی بکنم که حالا چون امروز صبح که یه سری زدم به سایت دیدم ققی اعتراض کرده و شما هم نه تنها پیگری نکردی بلکه حرف خودتو و مدیران دیگه رو به کرسی نشوندی گفتم الان بیام اعتراضمو بکنم!

نقل قول:
کی گفته تالارهای خصوصی با بقیه جاهای سایت فرق داره و آزادی بیشتر؟


ببین ولدی جان اینو باید از یه دیدگاه دیگه هم بررسی کرد!
اولا که ریونکلاویی ها از خط قرمز بیناموسی نویسی تو ریون تا حالا نگذشتن. اگر هم گذشتن به دست خود ناظرهای مربوطه پستا پاک شده. مثلا یکی از پستای من تو تابستون که خیلی هم بد بود و نه تنها بلافاصله پاک شد بلکه با اعتراض اعضای بیشتر ریون هم همراه بود. که این، این مطلبو میرسونه که خود اعضا و مسئولین ریون به وظایف خودشون کاملا واقفن!
ولی اینکه شما و برخی از مدیران دیگه بیاید و خیلی الکی شلوغش کنید که ریون به دلیل اینکه بعضی از اعضاش از قانون فروم سرپیچی کردن باید بسته بشه جدا تعجب اوره! به نظر بنده که کاملا این از یه جای دیگه نشئت گرفته بوده وگرنه به خاطر یه کلمه که به اشتباه بودن یا نبودنش کاری ندارم نمی بایست ریون بسته بشه! بعد اون وقت همین شناسه عمو رستم که سایت به افتضاح کشیده با هزار تا لغت که از اون یه کلمه به مراتب بدترن، رو باهاش دوساعت بحث میکنید که اقا کار تو درست بوده یا غلط بوده! اون وقت تالار ریون رو که از کلی عضو با سابقه سایت تشکیل شده و هرکدومشون خدمتای زیادی به همین سایت کردن رو میخواید ببنیدید و اگه کسی هم تو نحوه برخورد اعتراض کرد یکی از مدیرا میگه این بحث مختومه س و اگه هرکس دیگه ای پستی راجع به این موضوع بزنه پستش پاک خواهد شد!اون وقت بحث کردن مدیران با عمو رستم که هرچی از دهنش در اومده گفته هیچ اشکالی نداره و ادامه داره.(هرچند که بالاخره مدیران تصمیم گرفتن بعد از اندی و چندی دیگه بحث نکنن!)
که مطالبی که بالا گفتم به نظر بنده استبداد مدیران رو نسبت به تالار ریون نشون میده و اینکه این قضیه از جاهای دیگه ای نشئت گرفته!

و اما در مورد اون حرفی که تو نقل قول بالا اوردم!
اگه قراره سایت بر اساس کتاب عمل کنه تو فروم که بله ولدی جان تالار خصوصی باید یه فرقی با جاهای دیگه داشته باشه از نظر راحتی! چون تو خود کتاب هم هست که اعضای یک گروه کارهایی رو میتونن تو تالار خصوصیشون انجام بدن که در جاهای دیگه نمی تونن. حالا منظور من این نیست که چون تو جاهای دیگه نمیشه بیناموسی نویسی کرد بیایم تو تالار خصوصی بزنیما! منظور من اینه که در هر صورت تالار خصوصی باید یه ذره نسبت به جاهای دیگه ازادی بیشتری داشته باشه!
البته اگر بخوایم بر مبنای کتاب عمل کنیم همون جور که مدیران قبلا گفتن چون جادوگران یه سایت هری پاتریه باید اساس کارش هم بر مبنای اون باشه! بعدش هم تو کتاب کلی گفته جینی اونو بوسید، چو هری رو بوسید و صورتاشونو بهم نزدیک کردن و اینجور چیزا! چطور به کتابای فارسی که ترجمه هری پاتر هستن تو ایران کلی ایراد میگیرید که اره فلان مترجم رفت فلان قسمت کتاب رو ویرایش کرده و به همین خاطر خیلی مترجم بدرد نخوریه! بچه ها نرن کتابشو بخرن! اما اینجا تا یه نفر مینویسه اقای ایکس با شدت زیادی خانم ایگرگ رو بوسید میزنید پستشو پاک می کنیدو تازه کلی هم دید و قال میکنید که طرف بیناموسی نویسی کرده و باید حداقل 3 روز بلاک بشه!تازه اون کتابو وزارت ارشاد کلی بهشون گیر میده ولی اینجا که زیاد کسی گیر نمیده مدیران خودشون سر همه رو میبرن! (البته این یه مثال بود فقط واسه اینکه یه مقایسه ای کرده باشم تا نشون بدم که مدیران سایت ما واقعا از برخی جهات از قدیس ها هم پاک ترن)
اگرم که میگید تو این جور چیزا سایت نباید بر مبنای کتاب هری پاتر باشه پس چرا مثلا حتما باید همه شناسه ها هری پاتری باشن و اگر یه نفر هم هری پاتری نبود و خواست عضو جام اتش بشه مدیران کلی میکوبنش که شما چون شناسه ت هری پاتری نیست حق نداری عضو بشی!
اقا ما رو از این سردرگمی در بیارید اگه هری پاتریه که خانم ایکس اقای ایگرگ رو بوسید هم اشکالی نداره چون تو کتاب از این جور چیزا زیاده! ولی اگه هری پاتری نیست که چرا مدیران به اون کسی که شناسه ش هری پاتری نبود و می خواست عضو جام اتش بشه کلی گیر دادن؟ خواهشا ما رو از این سردرگمی در بیارید!

نقل قول:
اما دیگر امکان نداره بذاریم مانند قبل در تالار ریونکلا پستای ارزشی زده بشه

همانقدر که گذاشتیم که پستهایی در اونجا زده بشه و تاثیراتشم در بقیه جاهای سایت نشون داده بشه...تا کسی مثل عمو رستم بیاد و از پستا ایراد بگیره.... برای هفت پشتمون کافیه


نفهمیدم!!
نمیدونم ولدی شوخی کردی یا جدی گفتی! ولی بگم که این حرفت اصلا تو کتم نمیره!
تازه پستای ریونی ها تو تالارشون اگه نخوایم زیاد تعریف کنیم 70 درصدشون بی نظریه!
نمیدونم ولدی تو رفتی کجا رو خوندی!
اصلا به خاطر همینم هست که خیلی از اعضای ریون به جای اینکه برن تو ایفای نقش سایت فعالیت کنن بیشتر تو خود ریون فعالیت می کنن چون ریون انقدر نویسنده و نقد کننده خوب داره که طرف با کمی تجزیه تحلیل تصمیم بگیره تو همون ریون پستشو بزنه تا خارج از ریون!

بعدش هم خوب شد این عمو رستم اومدو این بهونه ها رو دست مدیران داد وگرنه نمیدونم اون موقع چه بهونه دیگه ای میوردید!

من کاری به جاهای دیگه سایت ندارم ولی من که اصلا دوست ندارم وقتی برگشتم یه پستی زدم خیلی بیخودی به دست یکی از مدیران که ریونی نیست پاک بشه یا ویرایش بشه! دلایلم هم اون بالا گفتم! چون به نظر من بیناموسی نویسی و این چیزا همش بهونه س! مشکل یه چیز دیگه س! چون همین بحث کردن مدیران با عمو رستم که چند تایی پست شد به نظر بنده هر کلمه ش از نظر اینکه جو سایتو بهم بریزه و بیناموسی محسوب بشه خیلی به مراتب بسیار بدتر از یه پست از صد تا پست تو تالار ریونه که از توش یه کلمه بیناموسی در میاد! اون وقت این گروهی که ترم تابستونی این همه فعالیت کرد و قهرمان مدرسه و کوییدیچ و وزیر هم از اون انتخاب شدو مدیران می خواستند خیلی راحت ببندن
ولی بحث کردن و زدن حرفایی که واقعا غیر اخلاقیه با کسی که میخواسته جو سایتو بهم بریزه هیچ اشکالی نداره و مدیران واسه اینکه نشون بدن سایت جادوگران هنوز ازادی هایی هم داره حاضرن تمام و کمال با همه بحث کنن ولی درست حسابی و منطقی به حرف اعضا بخصوص ریونی ها گوش بدن!
کلی حرف داشتم که بزنم ولی چون مشکل وقت دارم نمی تونم!

پ ن: ولدی بذار این پستو هر وقت که کاملا عصبانیتت از دست عمو رستم خوابید بخون چون من اصلا حوصله کتک خوردن ندارم!


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۱:۵۴ پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۵
#4
سلام به دوستان خودم!

خوشحالم که ارتش با مدیریت سدریک داره به کار خودش ادامه میده و تو این اوضاعی که به خاطره بسیاری از مشکلات حل نشده خوابیده بود دوباره میخواد فعال بشه!
واسه همتون ارزوی موفقیت می کنم!منم تو نحوه برخورد سعی کردم حق الف دال رو بگیرم که ایشالله با مدیرت سدریک ارتش به اون جایگاه اصلی خودش تو سایت میرسه!
وقتی برگشتم دوست دارم ارتشو همون طور که قبلا هم گفتم پرشورو ذوق ببنیم.

موفق باشید!


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۱:۳۲ دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۵
#5
خب سلام!

من واسه اینکه اعضای الف دال رو از گمراهی در بیارم ترجیح دادم یه خورده بیشتر مطلبو باز کنم.بخصوص در مورد حرفای سدریک دیگوری عزیز! که یه وقت اعضا فکر نکنن من حق کسی رو ضایع کردم!
سدریک نوشته:
نقل قول:
خب من باطرز مدیریت اکتاویوس جان مخالف بودم و بهش گفتم اما ایشون مثله اینکه زیاد انتقاد پذیر نبود به همین خاطر درخواستمو پس گرفتم .الان که ارتش به جای اینکه فعال باشه داره خاک میخوره که این اصلاً خوب نیست.


سدریک جون ولی شما در انتقادی که تو پیام شخصی از من کردید موضوع صحبتتون فقط فعال کردن ارتش نبود و اگر هم بود در قبال یه چیزای دیگه بود!

حالا انتقادی که ایشون از من کردن در پیام شخصیم:

نقل قول:
آقا به این بلید ما زیاد گیر نده اگه اون برگرده خیلی ارتش فعال میشه پس باید حواسشو داشته باشی


من نمیدونم این یه انتقاد سازنده بود یا نه ولی خودم یه توضیحاتی دارم براش!
بلید بعد از 4 ماه(سه ماه و خورده ای) برگشته بودش و در اولین پستش هم یه خورده اعضا رو تحت فشار گذاشته بود! مثلا گفته بود بلید کی چوبدستی تو دستش عرق کرده یا کلا چرا شخصیت بلید رو انقدر کوچیکش کردید! بعدش هم که بعضی از اعضا اعتراض کردن ایشون با لحن بدی جواب داد و من هم بهشون تذکر دادم!گیر ندادم!این لفظ زیاد مناسبی نیست!
اما توضیحات من در مورد اینکه چرا بعضی ها شخصیت بلید رو بد برداشت کردن!
بلید جان شما که انقدر به فکر شخصیت خودتون بودید باید هرچند وقت یه بار میومدید تو ارتش می پستیدید که بچه ها از شخصیت و کاراکتر اصلی شما دور نشن که یکیشون هم خود من بودم!حالا چرا؟ چون از نظر بنده که فیلم های بلید رو نگاه کردم به نظرم رسید که بلید عین سوپرمن یا این جور ابر قهرمان ها شکست ناپذیر نیست! نمیدونم فیلم یکش رو مثلا دیدی که حتی یه بار هم به دست خون اشامان گرفتار شد و زندانی! پس این نشون میده که بلید هم بعضی مواقع تحت فشار قرار میگیره!یا مثلا در مبارزه با شکار های نقش اول بد فیلماش یه 4 یا 5 دقیقه ای حداقل طول می کشید تا بلید بتونه اونارو شکست بده.
اینا نظرات من در مورد شخصیت بلید بود ولی نظر تو مهمتره چون تو این شخصیتو گرفتی و خودت در موردش بیشتر میدونی!
و اما در مورد چیز هایی که مثلا من در مورد بلید نوشتم! من گفتم اون دست بلید که چوبدستی رو گرفته بود عرق کرده بود! که اگه یه خورده دقت می کردی این از ترس نبود از محکم نگه داشتن چوبدستی بود! اگه میخواستم بگم بلید ترسیده میگفتم عرق رو پیشونیش جمع شده بود! بعدش هم من یادم میاد که تو فیلم ها بارها دیدم که بلید عرق کرده! اگه مشکل تو عرق کردن بلید بود جوابای من این بود!
یه مطلب دیگه!این زیاد دلچسب نیست که تو داستان یه ادم شکست ناپذیر داشته باشیم! یعنی کسی که هیچ وقت حتی یه ذره هم نمی ترسه و همیشه با هرکسی که مبارزه میکنه به طور صد در صد اونو از قبل معلومه که شکست میده! مثلا ولدمورت تو کتاب هری پاتر حداقل از دامبلدور دیگه میترسه!که رولینگ هم یه فصل رو بهش اختصاص داده بود به نام تنها کسی که از او میترسید!
ولی اگه یه شخصیت از قبل معلوم باشه که هیچ وقت شکست نمی خوره و تو تمام ماموریتاش پیروز میشه این به نظر من درصد بسیار زیادی از هیجان داستان کم می کنه!بخصوص هم که به نظر من بلید تو داستان های الف دال حتی از دامبلدور و ولدمورت هم قدرتمندتر نشان داده شده!
در کل حالا ایشالله خودت میای و در مورد شخصیت بلید بیشتر واسمون توضیح میدی!

سدریک دیگوری نوشته:
نقل قول:
اگه بر این باشه که من بخوام دوباره ارتش رو بگیرم تو دستم با همکاری اکتاویوس مخالفتی ندارم اما قرار بر این نباشه که ایشون بخواد باز حرف خودشو بزنه و غیره


من میخوام بدونم حرف من چی بوده سدریک؟
اگه تو یه جا رو نشون دادی که من بر ضد ارتش حرفی زده باشم حق رو به تو میدم ولی من یادم نمیاد همچین کاری کرده باشم! در مورد حرفام راجع به بلید هم که بالا توضیح دادم! ولی عوضش تو و بلید برخورد مناسبی نداشتید!فکر می کنم متلک هایی رو که تو پیام شخصی بهم انداخته بودی یادت هست ولی تو هنوز دوست من هستی و در نظر منم همون مدیر سابق الف دال و من هنوز هم بهت احترامو میذارم!منم دوست ندارم تا حد امکان وارد این جور مسائل تو ارتش شم چون اگه بشم دراومدنش سخته!
خب این جوابای من در مورد حرفای بلید عزیز و سدریک جان!

انیتا دامبلدور!

اولا که خوشحالم که برگشتی یه یه سری زدی و ثانیا هم که خیلی حرفات به جا بود!
من راستشو بخوای خیلی وقت کم دارم و به همین دلیل نتونستم بعد از شهریور اون کارای لازم رو که تو به بعضی هاش اشاره کردی رو به طور کامل تو ارتش پیاده کنم!
بخاطر همین منم موافقم که ارتش با مدیریت سدریک دیگوری و اون معاونینی که که تو تعیین کردی یا خود سدریک اگه دوست داشت تعیین کرد به کارش ادامه بده!

پس انیتا جان یه لطفی بکن و خودت رئیس ارتش رو مشخص کن که من به خاطر سابقه درخشان سدریک دیگوری در الف دال نظرم به ایشونه!

البته منم سعی می کنم دو هفته یه بار رو به ارتش سر بزنم!

هرمیون گرنجر!
شما باید این مطلبو به لاوندر براون بگید! اگه اون انجام نداد بعد اینجا مطرحش کنید!

با تشکر از همه اعضای الف دال و انیتا دامبلدور


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۷:۵۳ دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۵
#6
بلید!

دیگه داری شورشو در میاری ها! چرا هر تقی به توقی که میشه میای میگی من بهترین عضو الف دالم و شخصیت منو زیر سوال نبریدو و پستهای من بهترین پست های الف داله؟؟؟؟
مگه ما گفتیم نبوده؟
اون موقع که شما پست میزدی بله پستات خوب بود ولی در حال حاضر شما اصلا عضو ارتش نیستی چه برسه به بهترینش!
من چند ماه پیش قرار بود افرادی که فعالیت نکردن رو اخراج کنم که اسم شما هم توش بود ولی به خاطر پاره ای ازمسائل نشد! پس فعلا بیا درست حسابی فعالیت کن بعد ادعا کن بهترین عضوی!
مسئله بعدی هم اینه که با اعضای الف دال درست صحبت کن!
اولا که املاین ونس تازه وارد نیست!اون الان بیش از دو ماهه که عضو الف داله و فعالیت زیادی هم کرده!

مطلب بعدی هم اینه که باشه! چشمم کور دندمم نرم خودم مدیریت رو ادامه میدم ولی هفته ای یکبار!

خداحافظ همتون!
دیگه هم نبینم که کسی به کس دیگه ای توهین میکنه! وگرنه هم از ارتش اخراج میشه و هم به مدیران اطلاع میدم!


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۶:۳۶ یکشنبه ۹ مهر ۱۳۸۵
#7
خب سلام عرض می کنم خدمت دوستان عزیز!

اول بگم که من چند روز پیش یه مدیر واسه ارتش انتخاب کردم که الان که برگشتم و افامو چک کردم دیدم اون شخص گفته که می خوام مرگ خوار شم. اینم از حسن انتخاب من! ولی هیچ مشکلی نیست چون یکی از اعضای کلیدی ارتش یعنی بلید برگشته و من میتونم به اون اعتماد کنم! بلید ایدی من تو پروفایلم هست.اونجا منو اد کن تا در اسرع وقت باهات صحبت کنم و ارتشو به تو واگذار کنم!

مطلب بعدی اینه که کسی که من به عنوان مدیر فعلی انتخاب می کنم از این تاریخ به بعد همه کاره ارتشه! یعنی حرف اون حرف من و انیتاس! منم بهش این اختیار رو میدم که اعضایی که خیلی وقته فعالیت نکردن و یا اعضایی که وجودشون برای ارتش دردسر افرینه رو ( که فعلا خدا رو شکر تو ارتش از این افراد نداریم) از ارتش اخراج کنه! و اگر باز هم مزاحمت درست کردن به مدیران اطلاع بده!
توجه کنید که مدیر اصلی ارتش انیتا دامبلدوره و من یا هرکس دیگه ای که مسئولیت ارتش رو به عهده میگیره جانشین و مطیع اونه!

خب از همتون خداحافظی می کنم و امیدوارم وقتی 10 ماه دیگه برگشتم ارتشو مثل همیشه پرشورو ذوق ببینم!
دوستدار همتون اکتاویوس!

پ ن: در پست بعدیم مدیر رو معرفی می کنم!


یک زن چیزی ج


Re: گفتگو با مدیران ارتش الف دال,انتقادات و پیشنهاد ها
پیام زده شده در: ۱۲:۱۱ چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۸۵
#8
مایکل انجلو نوشته:

نقل قول:
به نظر من حالا كه فقط دوتا تاپيك داريم حداقل موضوعاتش بايد متنوع باشه
حداقل يكم بخنديم


نخیر!
مگه ما اومدیم اینجا دلقک بازی در بیاریم؟
اصلا دلیل همینم که سایت تو رول پلینگ پیشرفت زیادی نکرده همینه! اینکه تو همه جا اومدن ارزشی بازی کردن و وجهه اون موضوع یا سوژه رو که تو کتاب خیلی واسش ارزش قائل شده رو تو اینجا زیر سوال بردن! ولی من اجازه نمیدم که الف دال هم به سرنوشت بقیه جاها معطوف بشه.
تاپیک خانه 13 پورتلند تقریبا موضوع طنزی داره و به زودی هم قراره یکی دو نفر از اعضا سوژه جدیدی رو مطرح کنند.با این حال باز هم کسی حق نداره تو اونجا ارزشی بازی در بیاره!
در مورد داستان ارتش دامبلدور هم من یه هفته پیش یه کنفرانس گذاشتم و راجع به اون با اعضا بحث کردم که اونا هم راضی بودن.به هیچ وجه تا اطلاع ثانوی داستان رو تغییر نمی دیم! و تا پایان عمر این تاپیک هم باید موضوعاتش جدی و و واقعی باشه!

بعد هم اینکه من چون خیلی کار دارم میخوام در زمانی که غیبت دارم به جای خودم یه مدیر از بین شما انتخاب کنم تا در نبود من بتونه ارتش رو اداره کنه!
هفته اینده اون فرد رو انتخاب می کنم فقط به طور ازمایشی! چون تو این چند وقته نمی رسم به ارتش رسیدگی کنم!


ویرایش شده توسط اکتاویوس پیر در تاریخ ۱۳۸۵/۷/۵ ۱۲:۱۳:۵۷

یک زن چیزی ج


Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۲۰:۲۱ جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۸۵
#9
باسیلیسک!

خب داستانت یه سبک خاصی داشت.بیشتر تو مایه های شعر بود!فضا سازی هات اصلا در حد ارتش نبود! سوژه ت هم چنگی به دل نمی زد! بعدهم اینکه من فکر نکنم تا حالا لرد ولدمورت انقدر مودبانه تو عمرش صحبت کرده باشه!
"من جسمی اماده نموده ام!..."
"میدانم من به اسرار عالم دست یافته ام. مرا مترسان!

خب حالا از اینکه ولدمورت اینجوری صحبت نمی کنه هم که بگذریم تو یه واژه به کار بردی که از هر نظر تو هر بعدی اشتباهه!
مترسان!
من تا حالا ندیده بودم که هرچقدر هم متنی با اصول ادبی نوشته شده باشه دیگه بگن مترسان! میگن نترسان! اون مترسان بیشتر شبیه مترسک میمونه!
خب شما تایید نشدید!سعی کن یه نمایشنامه بهتر بنویسی!
پ ن: اگر ادامه داستانت هم درست مثل این پستت بود مطمئن باشه باز هم رد میشی!

مایکل انجلو!

چیکار کرده بودی! یه عملیات کماندویی خفن با کلی ارزشی بازی و حرکات ژانگولری و تخیلی!

از داستانت خوشم اومد! سوژه ش خوب بود ولی مهمتر این بود که خوب تونسته بودی بپرورونیش!

خب اولش فضا سازی لازم رو انجام نداده بودی ولی تو متن داستان با اینکه خیلی کمدی و ژانگولری و ارزشی نوشته بودی تونستی در حد اینکه خواننده متوجه حرکات کاراکترها بشه داستان رو توصیف کنی!
یه چیزایی واسه اینکه بهتر بنویسی!
چون تو اونجا حدود بیست سی نفر ادم بوده تو نباید با خط فاصله دیالوگا رو نشون بدی.چون خواننده ممکنه نفهمه که از اون 30 نفر کدومشون اون حرفو زده!این واسه مکالمه هاییه که دو نفر فقط تو داستان هستن!پس بهتر بود مینوشتی:
مایکل بعد از اینکه چند نفر رو ناک اوت کرد روشو به سمت ایگور کرد و گفت:
یا
مایکی با ترس و لرز گفت:

تو اینجا من علاوه بر نکته بالایی یه چیز دیگه هم توضیح دادم تو مثالم! اونم توصیف دیالوگ هاس!مثلا نباید فقط به اسامی بسنده کنی!مثل:
مایکل:
رودولف:
ایگور:

اینجوری اصلا خواننده با داستانت رابطه برقرار نمی کنه!
با اینکه نوشته ت یه خورده ابدوغ خیاری بود ولی چون از طنزش خوشم اومد تایید میشی!
اما چند تا نکته رو هم بهتره واست بگم!
اینکه ما تو تاپیک ارتش دامبلدور به این صورت طنز نمی نویسیم. خیلی کم.بیشتر لحن داستانمون رو جدیت تشکیل میده! البته تو تاپیک خانه 13 پورتلند میتونی طنز بنویسی ولی باز هم نه به این صورت ارزشی!

مطلب بعدی اینه که مدیران داستان هایی رو که قبلا جایی نوشته شده و بعد اونو برمیدارید اینجا میذارید رو قبول نمی کنن! اما من چون مردمی هستم قبول می کنم!الته اون هم تحت شرایطی!

پس چون تایید شدی شما موظف هستی تو تاپیک های ارتش دامبلدور در مدرسه و خانه 13 پورتلند تو محفل بپستی!
اسمت رو هم به انگلیسی واسم بفرست تا ارمت رو تهیه کنم!

اما همه اینا به یه شرطه وگرنه نمیتونی عضو الف دال بشی! اونم اینه که مرگ خوار دیگه نباشی!


ویرایش شده توسط اکتاویوس پیر در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۳۱ ۲۰:۲۷:۱۰

یک زن چیزی ج


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۶:۲۵ پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۵
#10
1.د
2.ب
3.ج
4.د
5.د
6.الف
7.ج
8.الف
9.د
10.الف
11.د
12.ج
13.د
14.ب
15.د
16.ب
17.ج
18.الف
19.الف
20.ب


یک زن چیزی ج






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.