هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۱۹:۰۹ شنبه ۸ آبان ۱۳۸۹
#1
به نام خدا



در عملیات گزینش اولین سوال انگیزه ست.. انگیزه شما؟

صاف کردن مرگخوارا در ابتدا و بعدش به صلابه کشیدن لردی!

بنده زخم خوردم از این مرگخوارا



چند ساعت از وقت خود را -روزانه يا هفتگي- به محفل اختصاص مي دهيد؟

روزی 1 ساعت


باید با جادوی سفید آشنا باشید، یک مبارز واقعی در مقابل جادوی سیاه.با یک پست کاملا سفید در هر جا و هر تاپیک این قدرتها رو به ما نشون بدید. حتی همین جا یا در جایگاه سفیدان اصیل با یک پست تکی قابلیتهای خودتون رو نشون بدید.


طلسم سپر مدافعش دیگر توان دفع طلسم مرگبار مهاجم را نداشت تنها راهی که برایش مانده بود اجرای طلسم محرمانه ی محفل بود،باید طلسم ققنوس طلایی را اجرا میکرد.

در کسری از ثانیه طلسم ققنوس طلایی را اجرا کرد،پرتو ای طلایی از چوب جادویش بیرون آمد،تنها چند ثانیه طول کشید که تبدیل به پرنده ی غول پیکر طلایی رنگ شد!

لرد ولدمورت محو شکوه و ابهت پرنده شده بود و ...(متاسفانه الان داماد اومد و بنده باید بروم این قسمت رو گذاشته بودم اخر که مصادف با اومدن داماد شد:دی)



حضور در جمع محفلیان به پذیرش قوانین و شرایط محفل ققنوس و همچنین قبول کردن خطر مبارزه، نیازمنده. اونها رو می پذیرید؟

به زیر شلواریه دامبل قسم



تو یه چند خط، به صورت خلاصه و کوتاه؛ برخوردتون رو با مرگخوارا یا اربابشون توصیف کنید.


روبرویش ایستاده بودم و به تنها چیزی که فکر میکردم به سخره گرفتن اون شیاد،پست فطرت بود!

چوب جادوم رو بالا آوردم و فریاد زنان طلسم رو ادا کردم:"پشمکیوفسکی" مقادیر زیادی پشم و پیل ییهو بر روی صورت و بدنش سبز شد و از جایگاه داور صدا آمد:100 امتیاز برای ایگنو میریم سراغ جدول!

امیدوارم تایید شم اگه نشم سر میذارم به بیابون های هاگزمید

دفعه اخرت باشه اینطوری فرم پر می کنی بوقیا !
شانس اوردی محفلی ها رحم می کنن و مثل ولدک نمیزنن کسی رو له کنن !

با توجه به رول های که از سایتهای دیگه ازت دیدم خوش اومدی !


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلـدور در تاریخ ۱۳۸۹/۸/۸ ۲۲:۱۵:۲۵


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۸:۰۶ شنبه ۱ آبان ۱۳۸۹
#2
آخر :دی چرا:دی تایید:دی نمیکنی:دی مگر:دی کجای:دی فرم :دی رو:دی غلط:دی پر :دی کرده:دی بودم:دی؟:دی


فرم سوال سختی نداشت که حالا بخواین غلط هم پر کنین!

شما فعالیت ایفای نقش نداشتین(یا داشتین و من خبر ندارم!)
به هر حال با این شناسه حتی یه پست ایفای نقشم ندارین.ارباب از کجا باید بفهمه که مناسب گروهش هستین یا نه.زدن یه پست بدون فعالیت کلی هم کافی نیست.شما باید نشون بدین که به سیاهی و ارتش سیاه علاقمندین.تو فرم پر کردن و دو نقطه دی هاتون که اینو ندیدم.امیدوارم تو فعالیتها و پستهای ایفای نقشتون ببینم.

موفق باشید.



ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۸/۲ ۰:۱۰:۱۰


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۸:۳۴ پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۹
#3
به نام خدا

سابقه ی عضویت در گروه مرگخواران ؟

با کی کار داری عزیزم:دی زنگ بغلیو بزن!


سابقه ی عضویت در محفل ؟

خیر:دی

مهم ترین تفاوت بین دو جبهه ی سیاه و سفید ؟

اینوریا سیاهن اونریا سفید!

نظر شما درباره کچلی و جادوگران کچل؟


نظر مثبتی دارم:دی

بهترین و مناسب ترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟


انگشت شست پاتو بکنی زیر پلکاش تا زجر بکشه و بعد سقط شه:دی

در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟

روزی سه بار میدوشمش و از شیرش میخورم،تعهدم میدم:دی

به نظر شما چه بلایی سر موها و دماغ لرد سیاه آمده است؟

*وز به شقیقه چه ربطی داره؟:دی


یک نمونه از کارهای بی رحمانه و سنگدلانه و سیاهانه خود را شرح دهید.


روزی در حالیکه از بیماری فوق العاده وخیم نفخ معده رنج میبردم در دستشویی به تنهایی سمفونی شماره 6 بتهون رو اجرا کردم:دی

نظر خود را بصورت کاملا خلاصه درباره این واژه ها بین کنید
:


ریش :
پشم:دی

طلسم های ممنوعه : چی هست حالا؟:دی

الف دال : بذار اخریو مثه آدم جواب بدم:دی ارتش دامبلدور


تشکرات صمیمانه:دی


ارباب :دی احساس :دی میکنه :دی مرگ :دی فجیعی :دی در :دی انتظار :دی شماست.:دی

تایید :دی نشد :دی.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۷/۲۹ ۲۱:۳۵:۴۷


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۴۸ چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۹
#4
به نام خدا


1- نام : ایگنوتیوس
2- سن: مردم خیر سرم
3- تاریخ تولد: از مرده که تاریخ تولد نمیپرسن آخه
4- جنس: مرد
5- سال : تموم کردم
6- رنگ چشم: قهوه ای
7- گروه : گریفیندور
8- مو : بلند ، قهوه ای ، تا روی شونه هام میاد:دی
9- ظاهر کلی : چهارشانه، قد بلند
10- نام کامل: ایگنوتیوس پورال
11-توانمندیها:یه شنل دارم که هر وقت خواستم میتونم باهاش غیب شم.

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۲۳ ۱۳:۴۵:۲۱


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۷:۰۵ دوشنبه ۴ آبان ۱۳۸۸
#5
آسیاب - تلسکوپ - پوسیده - خاطرات - مصمم - ارتش - متروک - اجاق - کوچک - احمقانه


در آسياب دهكده اي نشسته بود.داشت فكر ميكرد. به خود ميگفت:كاري از اين احمقانه تر وجود داره؟!

از حماقتي كه كرده بود افسوس ميخورد.چرا كه تحمل اين رو نداشت كه بدون ارتشش به وطن برگرده .مردم چي ميگفتن؟ روحيه سربازان چي ميشد؟

خاطرات دو روز پيش رو به ياد ميآورد. مصمم بود كه رو در رو با سپاه دشمن بجنگه و هر چي ديگر فرمانده ها ميگفتن قبول نميكرد.و استدلال ميآورد كه دشمن تعدادش كمتر هست.حمله رو در رو به دشمن .اون هم وقتي كه تعداد بيشتر بود فقط يه خواب بود.دشمن به خوبي نيروهاشو پنهان كرده بود و او به راحتي فريب خورده بود.قل و قم شدن سربازاش.شكست در نبرد.عقب نشيني يا بهتر بگم فرار به سوي رصد خانه شهر .اقامت يا باز بهتر بگم قايم شدن در آنجا.با تلسكوپ تشخيص دادن موقعيت خودش از طريق ستاره ها.گرسنگي.تشنگي.به بن بست رسيدن و بيرون اومدن از رصد خانه متروك.و رفتن به خونه اي كه به نظر خلي از سكنه بود.پيدا كردن مقداري غذا و خوردن آن وكنار اجاق كوچك نشتن و كمي گرم شدن.بعد از 1 روز تازه طعم گرما رو چشيده بود.دستهاش رو بهم ميماليد.هجوم خستگي به بدنش .تصميم گرفت با رو اندازي پوسيده كه در خانه پيدا كرده بود و آن رو روي خودش انداخته بود كمي بخوابه.كه صداي سربازاي دشمن رو شنيد.دوباره فرار .و عاقبت رسيدن به اين آسياب متروك.ديگه تحمل نداشت.چه جوري پيش هم وطنان برميگشت.چه جوري خبر شكست احمقانشو به اونها ميداد.بالا رفتن از پله هاي آسياب .رسيدن به بالاي آن.به بن بست رسيدن.بي لياقتي همه دست به دست هم انداختند تا او در رويايي ابدي فرو برود.رويايي كه سختر از زندگي بود.

با تشكر
ممد

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۸/۴ ۱۷:۳۹:۳۸






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.