این اولین باریه که جادوی له وی کورپوس مد میشه
من از نوشتن زیاد خوشم نمیاد فقط برای عضو شدن اینو نوشتم ببخشید اگه چرته
►تصویر شماره 9 کارگاه نمایشنامه نویسی◄
هری ناگهان خودش رو وسط حیاط هاگوارتز میبینه. سرش رو میچرخونه و اسنیپ جوون رو میبینه که داره توی کتاب معجون سازی کهنش چیز هایی رو مینویسه که یهو یه صدای اشنا میشنوه
_ درود زرزروس
خودشه. اون پدرشه. همراه سیریوس و ریموس و پیتر پتی گروی خائن.
_ چی مینویسی زرزروس؟
_بدش به من
_اوه اوه لهویکورپوس(غ.ل)
پیتر پتی گرو پرسید:
_(غ.ل) یعنی چی؟
_سیریوس جوابش را داد:
_یعنی غیر لفظی دیگه بی سواد
بعد ادامه داد:
_امتحانش کن جیمز
جیمز پاتر چوبدستیش را به سمت اسنیپ گرفت ولحظه ای بعد اسنیپ توی هوا برعکس شده بود.
دسته ای از دختر ها شروع کردن به تشویق کردن جیمز اما یهو صدای یه دختر اومد:
_اینجا چه خبره پاتر
این صدای مادر هری لیلی بود.لی لی ادامه داد:
_همین الان اون رو به حالت اولش برگردونید.
جیمز نگاهی به کتاب معجون سازی قدیمی انداخت و و چوبدستی اش را به طرف اسنیپ گرفت. اسنیپ نگاهی به اون چهار نفر انداخت و بعد کتابش رو از دستشون گرفت. ناگهان هری احساس کرد که کسی اون رو به عقب میکشه، برگشت و با اسنیپ چشم تو چشم شد.
درود فرزندم
رولت درواقع یه جورایی شبیه گزارشه؛ گرچه تا آخر هم این لحن تا حدودی عوض میشه. سوژهت هم جای کار بیشتری داره... خیلی بیشتر.
دیالوگ هاتم با دوتا اینتر از توصیفاتت جدا کن تا ظاهر پستت بهتر باشه.
فعلا... تایید نشد!
ویرایش شده توسط setiiiiiiii در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۸ ۴:۲۴:۱۸
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۸ ۱۶:۵۸:۱۱
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۸ ۱۶:۵۸:۳۶