هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۱۲:۳۲ دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۱
#1
سلام پروفسور!
میشه منم تو محفل بیام ؟
لوپین و پاترا تو محفل هستن و خیلی با وفان

سلام فرزند.
بعله در وفاداری شون شکی نیست.
اعضای محفل در کنار وفاداری نیاز به سطح متوسطی توی نوشتن، تجربه فعالیت در ایفای نقش و سفیدنویسی دارن باباجان.
بنابراین پیشنهاد من اینه که کمی بیشتر بنویسی، نقد بگیری، توی ایفای نقش فعال باشی، سفید بودنت رو نشون بدی تا بعد از ورود به محفل بتونی پا به پای اعضا در ماموریت ها و رویدادها شرکت کنی.
من فعالیتت رو زیرنظر میگیرم، تو هم هروقت آماده تر بودی اینجا برگرد و دوباره درخواست بده.
در پناه روشنایی.


ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۲۴ ۱۷:۴۰:۱۰
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۲۵ ۱۱:۳۶:۱۴



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۰۲ شنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۱
#2
نام : ریموس لوپین
گروه : گریفندور
نام مستعار : مهتابی (Moony )
وضعیت خونی : دورگه
پاترونوس : گرگ
عضو محفل ققنوس
همسر نیمفادورا تانکس
پدر ادوارد ریموس تد لوپین

ریموس لوپین در 5 سالگی توسط فنریر گری بک گرگینه گاز گرفته و تبدیل به گرگینه شد . پس از رفتن به هاگواتز سعی کرد این موضوع رو از همه مخفی کنه چون می ترسید بهترین دوستاش دیگه پیشش نباشن . اما اونا همیشه می پرسیدن که چرا ماهی یک روز غیبش میزنه و اون هم به دوستاش دروغ میگفت اما سال دوم دوستاش متوجه این قضیه شدن و نه تنها اونو ترک نکردن بلکه خودشون رو جانور نما کردن تا بهش روحیه بدن . به همراه بهترین دوستانش جیمز پاتر (Prongs) و سیریوس بلک ( Pad foot ) و پیتر پتی گرو ( Vorm Tail ) در زمان بدر کامل ماه که ریموس لوپین به گرگینه تبدیل میشد از طریق بید کتک زن به کلبه شیون آوارگان می رفتند و او را همراهی می کردند و سر انجام از هاگوارتز فارق التحصیل شد .
در زمان سومین سال تحصیل هری پاتر در هاگوارتز تدریس درس جادوی سیاه ( Dark Arts) را بر عهده گرفت .
در آن زمان سوروس اسنیپ برای او معجون ضد گرگینه درست می کرد تا او را از درد و رنج تبدیل شدن به گرگینه آسوده سازد
پس از فاش شدن گرگینه بودن او در مدرسه از شغلش استعفا داد و ماموریت های محفل ققنوس را انجام میداد .
چهار سال بعد عاشق نیمفادورا تانکس شد و با او ازدواج کرد و چند ماه بعد از ازدواج صاحب فرزندی شدند و لوپین برای این اتفاق ناراحت بود چون نمی خواست تا یک گرگینه دیگر متولد شود و به هری پاتر که سعی داشت جان پیج های ولدمورت را نابود کند پیشنهاد کمک داد اما هری پاتر او را به طور نمادین تحقیر کرد تا از آنجا برود و با خانواده اش باشد . لوپین هم بسیار خشمگین شد و از انجا رفت . پس از بدنیا آمدن ادوراد ریموس تد لوپین ، هری پاتر را پدر خوانده او کرد .
چند ماه بعد که هری پاتر و محفل و..... در هاگوارتز مشغول نبرد با ولدمورت و مرگخوارانش و شکست دادن او بودند همراه با همسرش توسط آنتونی دالاهوف مرگخوار کشته شد.


تایید شد.
خوش اومدی!


ویرایش شده توسط Harry_Potter1 در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۲۲ ۱۳:۱۴:۴۰
ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۲۲ ۱۳:۳۱:۰۷



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۱۴ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱
#3
نام : هری پاتر
گروه : گریفندور
وضعیت خونی : اصیل زاده
پاترونوس : گوزن نر
حیوان خانگی : جغد
چوبدستی : چوب: چوب مقدس مغز: پر ققنوس قد: 28

قد متوسط
چشم آبی
مو مشکی

عاشق کوئیدیچ
جستجو گر تیم
عضو انجمن ت.ه.و.ع

مهربان ، درسخون ، عاشق خانواده و دوستان ، شجاع و دلیر


متاسفانه شخصیت هری پاتر جزو شناسه‌های خاص محسوب میشه و امکان برداشتنش در حالت عادی وجود نداره. لطفا شخصیت دیگه ای از لیست شخصیت های گریفیندور یا بدون گروه انتخاب و اینجا معرفی کنید.
در ضمن این میزان توضیح برای معرفی شخصیت کافی نیست و لازمه بیشتر و کاملتر شخصیت انتخابیتون رو توصیف کنید.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۱۸ ۱۴:۳۳:۳۰



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۲:۰۲ دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱
#4
سلام کلاه عزیز !

اولویتم گریفندوره

از نظر دوستام و خودم خیلی شجاعم درسمم خیلی خوبه و مهربونم
عاشق کتاب خوندن و آهنگ گوش دادنم
همیشه در اولویت اول دوستام و خانوادم هستن و همیشه هواشونو دارم
عاشق رنگ قرمزم
ریسک پذیری بالایی دارم و از نظرم زندگی بدون ماجراجویی کسل کنندس

عاشق گریفیندورم



گریفیندور

مرحله بعد: انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی آن در تاپیک معرفی شخصیت.


ویرایش شده توسط Harry_Potter1 در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۱۷ ۱۲:۱۵:۳۸
دلیل ویرایش: .
ویرایش شده توسط تری بوت در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۱۷ ۱۳:۳۹:۴۴
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۱۷ ۱۳:۴۱:۲۹



پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۲۲:۰۱ یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۱
#5
تصویر شماره 5


با استرس زیاد از قطار پیاد شم میدونستم تا چند دقیقه دیگه گروهبندی میشم .
سوار قایق ها شدیم و از روی دریاچه رو شدیم .
به در ورودی رسیدیم که مجسمه دو گراز در کنار در بود .
از پله ها بالا رفتیم . پیر زنی با موهای میشی در حالی که یک طومار در دستش بود که به نظر اسامی دانش آموزان بود ، وارد شد و گفت :
- شما تا چند دقیقه بعد گروهبندی خواهید شد . در چهار گروه گریفندور ، هافلپاف ، ریونکلاو و اسلایترین . در زمانی که در هاگوارتز هستید گروه شا حکم خانواده شما رو داره . شما با همگروهیتون در سالن عمومی وقت میگذرونید ، با اونا درس میخونید و ..... . هر کار مثبتی که بکنید به امتیاز گروهتون اضافه می کنید و سرپیچی از مقررات باعث کم شدن امتیاز گروهتون میشه .
وارد سرسرای بزگ شدیم . عجب عظمتی . سقف زیبایی داشت که تصویر آسمان رو منعکس می کرد که دربارش تو کتاب تاریخه هاگوارتز خونده بودم . پنچ میز بزرگ در سرسرا بود که چهارتاش مربوط به گروه ها و پنجمی مربوط به استادان میشد .
جلوی میز استادان که رسیدیم یک چهار پایه کوچک بود که کلاه کثیف و پاره ای روی آن قرار داشت .
آن پیرزن گفت :
-زمانی که اسم شما رو خوندم روی این صندلی میشینین . کلاه شما رو گروه بندی می کنه .
با تمام وجود آرزو کردم که در اسلیترین نیفتم . چون تمام جادوگران سیاه مثل ولدمور توی اون گروه بودن
زمانی که اسم 7 نفر رو خوند نوبت من شد .....
روی صندلی نشستم و کلاه روی سرم قرار گرفت .
با تمام وجودم دعا می کردم که توی اسلیترین نیفتم و کلاه هم به این موضوع پی برده بود .
- خیلی سخته ، تو خیلی شجاع و مهربونی و خیلی درسخون اما تورو تو کدوم گروه بذارم ؟ اممممم ...... باید بیشتر فکر کنم .
دو دقیقه گذشت ......
با خودم فکر کردم نکنه که الان کلاه بگه اشتباهی پیش اومده و باید برگردم خونه ؟
اما امکان نداشت ..... حتی فکر کردن بهش هم عذاب آور بود
تا اینکه سرانجام کلاه لب به سخن گشود :
- گریفندور !
سرتاسر وجودم رو شادی گرفت دقیقا همون طوری که می خواستم . با شادی به سمت میز گریفندور دویدم و به جمعیتی که داشتن تشویقم می کردن پیوستم ...........



سلام فرزندم به کارگاه داستان نویسی خوش اومدی!
در کل داستانت خیلی قشنگ بود.
ولی یه سری اشکالات داشت که البته با فعالیت و نقد گرفتن تو سایت حل می شه.
ولی از این به بعد هر وقت پستتو نوشتی یه بار دوباره بخونش تا یه وقت غلط املایی نداشته باشه.
ولی به هر حال خوب نوشته بودی.
پس!

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۱۷ ۰:۰۸:۴۱
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۱۷ ۰:۰۹:۳۶







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.