هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۱۵:۳۶ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۱

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین

نتیجه دوئل

شیر گریف : الفیاس دوج VS عقاب راون: پروفسور ویریدیان


با سلام

خب همونطور که می دونید بانو ویلت داور این دوئل ، وظیفه داوری رو به من سپردن چون خودشون یه کاری براشون پیش اومده! خب رول هاتون رو خوندم و بررسی کردم. اینم نتایج: (امتیاز ها از 25 است.)

آلفیاس دوج: 18

پرفسور ویریدیان: 10

خب به این ترتیب الفیاس دوج برنده دوئل می باشد. برای شادی روح پرفسور ویریدیان همگی یه دقیقه سکوت می فرماییم.



موفق باشین


تصویر کوچک شده


پاسخ به: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۴:۳۳ جمعه ۱۳ مرداد ۱۳۹۱

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
درود

خب بانو ویولت به دلیل مشکل شخصی نمی تونن بیان و گویا از من خواستن بجاشون داوری کنم. خب هر دو طرف رول هاشون رو زدن و دیگه فقط داوری مونده!

خب تا آخر وقت یکشنبه نتایج نبرد شما همین جا اعلام خواهد شد.

موفق باشید


تصویر کوچک شده


پاسخ به: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۱۱:۵۷ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۱

پروفسور.ویریدیان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۷ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱
از قبرسون
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 235
آفلاین
معنی این کارا چیه من از اون جایی شروع می کنم که دوئل شروع شد
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
الفیاس:

- آبلیوی ایت

پروفسور:

- اینکار سروس

پرفسور از سر راه طلسم کنار رفت و الفیاس با یه حرکت چوبدستی طناب متوقف کرد و به سمت الفیاس فرستاد.
پرفسور با اخم گفت:سرپنسورتیا طناب تبدیل به مار شد و به سمت الفیاس رفت.
الفیاس با پوزخند گفت منو از مار میترسونی دراین همین حین مار به سمت الفیاس یورش برد وخوشو دورالفیاس پیچید
الفیاس با دستپاچگی گفت:ریله شیو ومار را از خود جدا کرد پرفسور با خشم گفت:آویس . ده ها
پرنده از نوک چوبدستی خارج شدند. وبه سمت الفیاس رفتندالفیاس با گفتن استیوپ فای
آن هارا دسته دسته به زمین می انداخت.پرفسور از فرصت استفاد کرد و با گفتناکس پلی ارمس چوبدستی
الفیاس را از او گرفت چوبدستی در هوا به یک پرنده خورد به زمین افتاد الفیاس به سمت چوبدستی رفت و آن را برداشت سپس با خشم تمام پرنده ها را سوزاند وبه سمت پرفسور آتش فرستادپرفسور با ترس
یکایک شعله هارو خاموش میکرد سرانجام براثر غفلت یک گلوله آتشین به صورت پرفسو خورد
پرفسور از درد نعره کشید و باعصابانیت دشنه های اهنی را به سمت الفیاس فرستاد
الفیاس با خنده چاقو هارا تبدیل به چوب پنبه میکرد وبه کناری می انداخت
سرانجام او هم بی نصیب نماند ویک چاقو در گونه اش فرو رفت
=======================================
آسیب ها
پرفسور صورتش سوخته.الان درد داره
الفیاس نصف صورتش با چاقو از هم باز شده اونم درد داره



پاسخ به: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۲:۳۷ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۱

الفیاس.دوج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۷:۱۶:۴۰ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
از ته دنیای انتظار
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1206 | خلاصه ها: 1
آفلاین
مکان: لندن، جلوی ستاد انتخاباتی پروفسور ویریدیان، زمان: نصف شب

ماه به تازگی از پشت ابری بیرون آمده بود و خیابانی را که ستاد انتخاباتی پروفسور ویریدیان در اون قرار داشت رو همچون روز روشن کرده بود، با اینکه مردم لندن روز گرمی را گذرانده بودند ولی باد سردی که شروع به وزیدن کرده بود مایه تعجب آنها شده بود.
آن شب لندن یکی از خلوت ترین شب های خود را میگذراند ولی جلوی ستاد انتخاباتی غوغایی بر پا بود.

پروفسور با ایده گیری از یکی از رقبای انتخاباتی اش داشت به همه ی اعضای ستادش نون و بوقلمون میداد و همینطور داشت با چند نفر حرف میزد تا بروند و در تمام گروه ها و انجمن های جادوگری شهر برای وی تبلیغ بکنند.

در طرف دیگر شهر روفوس اسکریم جیور که از شنیدن خبر تقلب پروفسور از ایده ی وی عصبانی شده بود و معاون خودش الفیاس دوج رو صدا میکنه تا باهاش مشورت کنه.

روفوس:
- الفیاس، شنیدی که چه خبر شده ؟

- آره روفوس، این تازه به دوران رسیده ها دارن اعصاب همه رو خرد میکنن! یه چیزی هم بگم، این بوقی چند روز پیش داشت به بانو گیر میداد، دیگه نمیتونم تحملش کنم! :vay: روفوس ازت خواهش میکنم اجازه بده برم بخاطر این کار ها حالش رو بگیرم و بیام، باشه؟ :pretty:

- صبرکن الفیاس! نمیتونیم همینطوری بریم و بهشون بگیم چرا اینکارا رو میکنین! باید یه دلیلی پیدا کنیم تا بعدا بتونیم بهش استناد کنیم! نظرت چیه؟

- پس صبر کن روفوس! میدونی که من به افشاگری معروفم! یه کاری بکنم بیای و حال کنی!

- آره میدونم!

دو روز بعد:
مکان: ستاد انتخاباتی روفوس اسکریم جیور، زمان: شش صبح


- روفوس، روفوس، بیدار شو! خبر خوبی برات دارم!

الفیاس در حالیکه با قدرت هرچه تمامتر داشت به در اتاق روفوس ضربه میزد، فریاد زنان این حرف ها رو گفت.

- چه خبرته آخه؟ چرا داری در رو میشکنی؟ نمیذلرن آدم چند دقیقه بخوابه! کاندید شدیم، قتل که نکردیم!

- ببخشید روفوس که این موقع مزاحم شدم. ولی خبر خیلی فوری ای دارم! واسه همون موردی که دو روز قبل درباره ش بحث کردیم! تقلب ویریدیان!

- چی؟ تقلب ویریدیان؟ زود باش بگو!

- از اینجا؟ بنظرت بهتر نیستش که بیام تو؟

- اوه اوه! راست میگی یادم نبودش! بیا تو!

الفیاس وارد اتاق روفوس میشه و حدود سه ساعت در مورد خبری که الفیاس داشت بحث کردند.

- خوب الفیاس، باید این کارا رو انجام بدی:
این مدارک رو میبری و توی ستاد انتخاباتی جلوی اعضای ستادش نشونش میدی، اگه قبول کرد که هیچی، بهش میگی برای اینکه اینو در سطح جامعه افشا نکنی باید از این تقلب ها و همینطور مزاحمت هاش دست برداره، ولی اگه دیدی قبول نکرد، اونو به دوئل دعوت کن. فهمیدی که چیکار باید بکنی؟ خیلی زود کله پاش میکنیم!

- آره روفوس، فعلا یکمی کار توی ستاد دارم، عصر با مدارک میرم ستاد ویریدیان و ماجرا رو حل میکنم.

چند ساعت بعد، خیابانی که ستاد انتخاباتی پروفسور ویریدیان در اون قرار داره:

پروفسور برای اینکه یکمی به خودش استراحت بده و از اونجاییکه فعلا شب شده بود و ستادش یکمی خلوت بود میره جلوی در ساختمان و یکمی قدم میزنه.

باد سردی با شدت شروع به وزیدن کرده بود، ابر های باران زا به زودی تمام اسمان را پوشاندند، آسمان نوید شبی بارانی را میدادف ولی هنوز همه چیز آرام مینمود.

پروفسور با دیدن وضع هوا تصمیم گرفت به برگرده به اتاقش ولی با دیدن لکه سیاهی که از انتهای خیابان دید، ایستاد.

- ینی چه کسی این وقت شب، اونم با این وضع هوا داره میاد اینجا؟ فکر نکنم مشنگ باشه! پس بهتره بمونم و دعوتش کنم بیاد تو! اینطوری میتونم رای اونم بخرم! :zogh:

لکه ی سیاه به ارامی در حال نزدیک شدن به سمت پروفسور بود، بعد از چند دقیقه که پروفسور تونست چهره ی اون فرد رو ببینه از ترس میخکوب شد!

- چی شده پروف؟ چرا ماتت برده؟ تا حالا منو ندیدی؟

با چند ضربه از طرف الفیاس، پروفسور دوباره هوشیاریش رو بدست میاره و من من کنان از الفیاس میپرسه:

- چرا اومدی اینجا؟ چی شده؟ نتونستین این همه طرفدارم رو ببینین اومدین خرابکاری؟زود باش بگو چیکار داری و برو!

- بریم تو تا بگم چی شده فکر نکنم تو مرام یه ریونی باشه که مهمونش رو دم در منتظر بذاره، درسته؟

- باشه بریم توف ولی باید زود حرفت رو بزنی و بری!

الفیاس و پروفسور وارد ستاد انتخاباتی میشن، به محض ورود، الفیاس با صدای بلند همه ی حاضران در ستاد رو صدا میکنه و ازشون میخواد جمع بشن تا مطلب مهمی رو بهشون بگه!

- خیلی خب! ممنون از همتون که اومدین اینجا! میخواستم همه تون حرف های پروفسور ویردیان رو در مورد این اسنادی که براتون میدم رو بشنوین! خیلی خب پروفسور، چه حرفی دارین که بگین؟

پروفسور با حالتی وحشت زده که اگر ده تا لرد ولدمورت رو با هم میدید باز هم اونقدر وحشت نمیکرد، به سمت اسناد فساد اخلاقی و مالیش میره و همشون رو بررسی میکنه!

پروفسور در حالیکه از عصبانیت همه ی اسناد رو به اینطرف و اونطرف پرت میکنه، با صدای بلند میگه:

- همشون دروغه! نمیتونین هیچ چیزی رو ثابت کنین! حتی توی این عکس من از پشت افتادم و چیزی از من معلوم نیست! پس نمیتونین چیزی رو ثابت کنین! همشون دروغ محض هستن.

- پس دروغن؟ آره؟ اگه هیچکدومشون حقیقت ندارن، من تو رو به یه دوئل جادوگری دعوت میکنم تا باشد که حقیقت پیروز شود.

پروفسور با تردید قبول میکنه و هردوشون با هم میرن سمت حیاط ساختمان.

باد به اعلا درجه ی شدت و سردی خودش رسیده بود، ابر ها متراکم تر از اونی شده بودند که دیگه بتونن آبی رو که توشون جمه شده رو نگه دارن و تصمیم گرفته بودند برای اینکه روی باد موذی رو کم کنند، با تمام شدت ببارن و قدرتشون رو به مردم بیگناه روی زمین نشون بدهند!

الفیاس و پروفسور به همدیگه پشت میکنند و به سمت مخالف قدم بر میدارند و بعد از پنج قدم میچرخن و روبروی همدیگه می ایستند و آماده ی اجرای ورد میشوند.

با درخشش اولین آذرخش، هر دو جادوگر طلسم هاشون رو به سمت همدیگه شلیک میکنند:

الفیاس:

- آبلیوی ایت

پروفسور:

- اینکار سروس


صبح روز بعد:

تیتر روزنامه ی پیام امروز:


پروفسور ویریدیان بعد از افشا شدن موارد فساد اخلاقی و مالی خود، در دوئلی با الفیاس دوج، نماینده ی روفوس اسکریم جیور که برای توضیح خواستن در برابر اسناد به ستاد انتخاباتی پروفسور آمده بود، شکست خورد و تمام خاطرات و اتفاقات زندگی خود را فراموش کرد.

ادامه ی خبر در صفحات داخلی روزنامه.


و ناگهان تغییر!
شناسه ی بعدی:
پروفسور مینروا مک گوناگال

الفیاس دوست داشتنی بود! کمک کننده بود؛ نگذارید یادش فراموش شود.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۰:۵۵ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۱

بانو.ویولت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۹ جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۳۰ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲
از اتاق کالبدشکافی مقتولین سیفید
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 147
آفلاین
واینک مبارزه ای دیگر:


شیر گریف : الفیاس دوج VS عقاب راون: پروفسور ویریدیان


امتیاز هر پست:۲۵

مکان: جلوی ستاد انتخاباتی

عواملی مثل زیبایی سوژه، شروع و پایان مناسب پست،استفاده درست شکلکها، متن زیبا و فضاسازی مناسب و رعایت اصول نگارشی در امتیاز دهی دخیل خواهند بود.

تاریخ ارسال پست:از همین الان تا پس فردا یعنی چهارشنبه ۱۲ شب خواهد بود.



پاسخ به: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۱۵:۰۹ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۱

پروفسور.ویریدیان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۷ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱
از قبرسون
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 235
آفلاین
همین الان
فقط داور نامزدته



پاسخ به: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۱۴:۵۹ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۱

الفیاس.دوج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۷:۱۶:۴۰ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
از ته دنیای انتظار
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1206 | خلاصه ها: 1
آفلاین
سلام و درود

اینجانب،‏ الفیاس دوج،‏ پروفسور ویریدیان رو به خاطر اینکه پاشونو از خط قرمز ها اونورتر گذاشتن،‏ به دوئل دعوت میکنم،‏ خیلی وقت هستش که با کسی دوئل نکردم.

داور رو من تعیین میکنم:‏ بانو ویولت

زمان دوئل هم پروفسور میتونن تعیین کنن.

مطمئنا شرکت نکردن ایشون لکه ی ننگی بر دامن گروه ایشون خواهد بود،‏ ذر این دوئل برد و باخت مهم نیست،‏ مهم فقط کمی تفریح است.


ویرایش شده توسط الفیاس دوج در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۸ ۱۵:۰۸:۴۰

و ناگهان تغییر!
شناسه ی بعدی:
پروفسور مینروا مک گوناگال

الفیاس دوست داشتنی بود! کمک کننده بود؛ نگذارید یادش فراموش شود.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۲۳:۴۷ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۱

رون ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۳ پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۷:۱۷:۱۰ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
از ما هم نشنیدن!‏
گروه:
کاربران عضو
پیام: 62
آفلاین
با سلام و درود بر همه ساحران و جادوگران عزیز.

حقیقت همیشه پیروز است!‏

به دلیل اینکه جناب آقای ایوان شامپو،‏ در طی مدت اخیر ظلم های بسیاری را در حق جادوگران کرده است،‏ و دیگر جامعه جادوگری نمیتواند این همه ظلم را تحمل کند،‏ سه تن از اعضای فرهیخته جامعه جادوگری با نام های ‏

آنتونین دالاهوف
بارتی کراوچ
رون ویزلی

که هر کدام از اعجوبه های زمان هستند،‏ جناب ایوان را به دوئل دعوت میکند.

داور رو ما تعیین میکنیم:‏ بانو ویولت.

زمانش رو هم چون دلمون سوخت،‏ برای پس فردا انتخاب کرده ایم،‏ عدم شرکت ایشون،‏ نشان دهنده حقانیت جامعه جادوگری،‏ و استرداد اموال گرفته شده است.

پیشاپیش پیروزیمان مبارک.


قدم قدم تا روشنایی،‏ از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!‏

میجنگیم تا آخرین نفس!!‏
میجنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.


تصویر کوچک شده


من در گذشته


Re: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۲۰:۳۲ چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۰

هری جیمز پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۲ پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۲۱:۱۹ جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
در خواست دوئل میدم با هر کی که حاضر شد بیاد با من دوئل کنه.

کسی میاد؟


این شناسه قبلیمه

شناسه جدیدمه

ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک ولدک

ای جادوگران و ساحره ها. بدانید که هری مرد بزرگی بود. راه او را ادامه دهید.
ارزشی ولدک کش

تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده


Re: رینگ دوئل محفل
پیام زده شده در: ۰:۴۵ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۰

آلبوس دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۰ سه شنبه ۵ مهر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۲:۱۳ پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۱
از البرز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 334
آفلاین
سوزه جدید بعد از سه سال


تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


در طرف چپ رینگ: روفوووووووووووووووس


VS


در طرف راست رینگ: پدررررررررررر پرسیوال



بعد از فعالیت مجدد محفل ققنوس رینگ دوئل محفلم بازگشایی شد تا علاقه مندان بتوانند با یکدیگر به دوئل بپردازند. اما ماجرای این دوئل از آنجا آغاز شد که محفل و مرگخواران به کری خواندن پرداختند و به تبع آن همدیگر را به مبارزه طلبیدند. از طرف مرگخواران روفوس اسکریم جیور و از طرف محفلیان پدر پرسیوال داوطلب شدند تا به مبارزه بپردازند.

در این مسابقه یک هیئت از طرف جافا(فدراسیون بین المللی دوئل جادوگران) و همینطور مقامات بلند پایه محفل و مرگخواران حضور دارند که در جایگاه VIP نشسته اند و منتظر شروع دوئل هستند.

داور سوت را میزند و در اولین اقدام، روفوس اسکریم جیور که شعار او این بود: "پیرم و پیرم میلرزم" یک طلسم نابخشودنی آوداکداورا بطرف پدر پرسیوال روانه میکند...

(سر نخ: این مسابقه بهیچ وجه عادلانه نخواهد بود و سران محفل و مرگخواران هم که در آنجا حضور دارند بدون تاثیر نخواهند بود و حتی شایعه شده مرگخواران داور را خریده اند.)


هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.