هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: **كلاس آموزش گزارشگري كويديچ**
پیام زده شده در: ۱۵:۴۶ دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۴
#53

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
امتيازات جلسه دوم




5 امتياز به هلگا هافلپاف از هافلپاف بخاطر زندگينامه بازيكنا!!!
17 امتياز به مايكل كرنر از ريونكلا چون به همه سوالها بسيار عالي پاسخ داده بود!!!(يك امتياز هم چون خيلي خوشم اومد....)


پس 18 امتياز ريونكلا
5 امتياز هافلپاف!!


---------------------------------------------------------
و اما جلسه سوم
---------------------------------------------------------

بعد از يه هفته تعطيلي اولين دانش آموزي كه خودشو به كلاس آموزش گزارشگر كوئيديچ رسوند مايكل كرنر بود....
كرنر:پروفسور مقاله منو خونديد!
پروفسور:آره عزيزم...ممنون برو با امتياز هايي كه بهت دادم حال كن!!
كرنر:متشكرم پروفسور


ده دقيقه بعد همه دانش آموزا وارد كلاس شدند...
هلگا:اه بچه ها كلاسو ببينين چقدر بزرگ شده!!
پروفسور:تعجب نكنين تو اين يه هفته اي كه هاگوارتز تعطيل بود پروفسور دامبلدور عزيز اين جارو از اول ساخته ان يه دليل ديگه هم داره اونم اينكه اين كلاس بزرگ بره درس امروزتون لازمه......

همه تو كفن كه ببينن درس امروز چيه؟

پروفسور:كي ميدونه فرق گزارش زنده با گزارش غير زنده چيه؟

هرميون:در گزارش زنده گزارشگر همزمان با شروع مسابقه گزارش ميكنه اما گزارش غير زنده توسط افسون مانتيلاپيوس بوجود مياد در اين نوع گزارش گزارشگر يه دور بازي رو كامل ميبينه و سپس گزارش ميكنه.نكته مهمش اينه كه تماشاگرا متوجه اين افسون نميشن....و اين افسون از پيچيده ترين افسونهاي جهانه!!!!!

پروفسور:آفرين دوشيزه گرنجر 1000امتياز براي گريفيندور!!!!!!!!!!!!!

پروفسور:امروز يه گزارش زنده رو اجرا مي كنيم قراره دو تيم هوركراكسس سازي دوبي و ميخ سازي شهرداري توكيو امروز برامون يه بازي زنده كوئيديچ انجام بدن و وظيفه شما گزارش اين بازي هاست بهترين گزارش 20 امتياز ميگيره و بقيه به ترتيب امتياز هاي كمتري ميگيرن....


دقت كنيد كه تمركز بسيار زيادي براي گزارش زنده لازمه و شرط اصلي يه گزارش خوب زنده داشتن اطلاعات كافيه!!!
در ضمن هر كسي تا جلسه بعد زندگينامه گزارشگر فقيد و بزرگ كوئيديچ لي جردن رو بياره 10 امتياز ميگيره!!!


خدا حافظ هر كي گزارشش تموم شد ميتونه بره.....


گراوپي جون تو بمون كارت دارم!!!!!


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: **كلاس آموزش گزارشگري كويديچ**
پیام زده شده در: ۲۳:۱۷ چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۴
#52

مایکل کرنر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۵ شنبه ۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۲۰ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳
از دفتر کارآگاهان !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 162
آفلاین
1- در ضمن تا جلسه بعدي هر كي زندگينامه دو تا از بازيكناي كوئيديچو بياره بهش 5 امتياز ميدم...
زندگی نامه "دای لیولین" از تیم تیرکمان کارفیلی:
لیولین سالهای کودکی را در خانواده فقیری گذراند ، او به سختی توانست از پس مخارج دوره تحصیلی خود در هاگوارتز برآید . لیولین از زمانی که به هاگوارتز رفت به کوئیدیچ علاقمند شد و از سال سوم در تیم کوئیدیچ اسلیترین بازی کرد اما به دلیل اینکه چوب جارویی نداشت همیشه از جاروهای قدیمی مدرسه استفاده می کرد ولی با این حال یکی از بهترین بازیکنان تیمش بود و به خاطر حرکات خطرناک و جسورانه اش که همیشه مورد توجه تماشاگران بود و آنها را به وجد می آورد زبانزد بود ، بالاخره در سال ششم سرپرست اسلیترین یک جاروی آخرین مدل به او هدیه می کند که خود لیولین تا آخرین سالهای بازیگری اش دلیل موفقیت خود را مدیون هدیه این فرد بوده است. وی سپس توانست در بازیهای متعدد بدرخشد و پس از پایان دوره تحصیلی در هاگوارتز با درخواست های زیادی از سوی تیم های مختلف مواجه شد که به پاس از زحمات سرپرست گروه اسلیترین به تیم ولزی "تیرکمان کارفیلی" که مربی اش از دوستان سرپرست گروه اسلیترین بود رفت. وی یکی دیگر از دلایل انتخاب خود را رنگ سبزی که در لباس این تیم بود عنوان می کرد. لیولین در این تیم به موفقیت های بسیاری دست یافت که می توان به هجده قهرمانی در مسابقات باشگاهی و قهرمانی جام اروپا در سال 1956 اشاره کرد. سالروز مرگ دلخراش دای لیولین خطرناک که هنگام گذراندن تعطیلات در میکونوس یونان طئمه یک شیر شد برای همه جادوگران و ساحره های ولزی عزای عمومی اعلام شده است . در پایان هر فصل از مسابقات باشگاهی مدال یادبود دای خطرناک به بازیکنی اعطا می شود که در طول بازی خطرناک ترین ، جسورانه ترین و هیجان انگیز ترین حرکت را انجام داده باشد.

زندگی نامه "همیش مک فارلن" از تیم کلاغ زاغی مونتروز:
همیش در خانواده ای اصیل در رومانی به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه دورمشترانگ رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. وی از سال دوم تحصیلش در دورمشترانگ در تیم این مدرسه بازی می کرد و شهرت او در رهبری فوق العاده تیم در بازی ها بوده است. در پایان دوره تحصیلی در دورمشترانگ به وسیله پدرش به ادامه کوئیدیچ تشویق شد و پس از دو سال بازی در یکی از تیم های نچندان مطرح رومانی از سوی تیم کلاغ زاغی مونتروز دعوت شد. این تیم که موفق ترین تیم در تاریخ انجمن باشگاه های کوئیدیچ انگلستان وایرلند بوده دلیل این انتخاب را نیاز به یک رهبر توانا در تیم دانسته اند که البته در آن زمان با انتقادهای بسیاری مواجه شد ولی مک فارلن با بازی های درخشان خود نه تنها پاسخ این انتقاد ها را داد بلکه باعث شد از سال 1957 تا 1968 کاپیتان این تیم پرافتخار باشد. مک فرلن توانست با این تیم سی و دو بار قهرمان باشگاه ها شود و دو بار نیز قهرمانی جام اروپا را به دست آورد و همین قهرمانی ها بود که باعث شد تیم کلاغ زاغی مونتروز و مک فارلن به محبوبیت جهانی برسند . وی پس از دورانی سرشار از موفقیت در مقام بازیکن کوئیدیچ به سمت ریاست سازمان ورزش و بازیهای جادویی برگزیده شد.


خب اين چيزاي گردي كه بهتون ميدم سي ديه مسابقات كوئيديچ جام قلي گرنجر 1950 هستش....هر كي يكي از اينا ميگيره و موظفه كه تا جلسه بعدي گزارش كنه و بياره....دو تا بازي از اين رقابتها براي من مهمه.....
1-آسلام دوستان هفت تپه با گلادياتور هاي قزوين!!!
با سلام خدمت شما عزیزان با گزارش یکی از بازیهای حساس جام قلی گرنجر در خدمت شما هستیم . بازی بین تیم های آسلام دوستان هفت تپه و گلادیاتورهای قزوین انجام خواهد شد. من بازیکن های تیم هفت تپه رو معرفی می کنم. گراوپ دروازه بان و جاسم و نورممد مدافعان تیم که از دروازه اسلام حفاظت می کنند مبادا روزنه ای باقی بماند و بازیکنان تیم قزوین که افرادی روزنه دوست هستند از آن روزنه استفاده کنند. مهاجمان تیم ناشناس هستند و من هم مثل شما صورت آنها را در پشت آن همه ریش نمی بینم . جستجوگر تیم هم که برادر حمید معرف حضور همه شما هست. کاپیتان این تیم نیز برادر حمید است که از قدرت زیادی در رهبری آسلام برخوردار است و باید دید در رهبری تیم تا چه اندازه موفق خواهد بود.
اجازه بدید بازیکنان تیم قزوین رو معرفی نکنم چون افرادی بی ناموس اند و معرفی آنها کاری ناشایسته است. از ابتدای مسابقات و پس از بازی با تیم "بچه خوشگل های جردن" (آقای جردن رو نمی گم ها!!!) بود که این وصله را پس از اتفاقات سکرتی که در رختکن افتاد به این تیم چسباندند. برادر حمید نیز در مصاحبه ای قبل از بازی اعلام نمودند که در این بازی قرار است بازیکنان تیم قزوین را باناموس کنیم.
بازی از این لحظه آغاز می شود و در اولین حرکت مهاجم تیم قزوین به زیبایی کوافل را در اختیار می گیرد و به سمت دروازه تیم هفت تپه رهسپار می شود ، دو مهاجم تیم هفت تپه که به نظر نمی رسد از دید کافی برخوردار باشند به راحتی جا می مانند و حالا جاسم را می بینید که به سرعت و با خشانت به سمت این بازیکن می آید اما بلوجر که اونطرفه!!! همچنان با سرعت زیاد به سمت این مهاجم می آید و با چوب خود ضربه ناجوان مردانه ای را بر فرق سر مهاجم تیم قزوین فرود می آورد و وی از فاصله 100 متری به زمین می افتد و برخورد سختی با زمین دارد که البته به نظر می رسد قبل از برخورد با زمین جان به جان آفرین تسلیم نموده. داور نیز هیچ اقدامی مبنی بر اخراج این بازیکن نمی کند و نورممد که از این صحنه به وجد آمده دو مهاجم دیگر تیم قزوین را سرنگون می سازد. در آن سمت گراوپ به سمت مدافعان تیم قزوین حرکت کرده و در حال جویدن چوب های آن ها است. برادر حمید هم که به سرعت به دنبال جستجوگر تیم قزوین است و خبری از دروازه بان این تیم هم نیست ، بنظر می رسد ایشان هوا را پس دیده اند و پا به فرار گذاشته اند. شما در این لحظات در حال تماشای مسابقه کشتی کجودیچ هستید.

2- بستني فروشي ممد پاتر و شركاء با شركت ملي صنايع آفتابه خونآشام!
بازی دیگری از سری مسابقات جام قلی گرنجر را برای شما گزارش می کنیم در حالی که بازیکنان دو تیم بستنی فروشی ممد پاتر و شرکاء و شرکت ملی صنایع آفتابه خون آشام وارد زمین می شوند.
در تیم بستنی فروشی ممد پاتر و شرکاء بازیکنان مشهوری چون رونالد ویزلی (دوازه بان) ، فرد و جرج ویزلی مدافعان تیم و کتی بل ، جینی ویزلی و آلیشیا اسپینت مهجمان تیم حضور دارند. کاپیتان و جستجوگر تیم هم که هری پاتر معروف هست. این تیم دارای صد در صد شانس برد می باشد به دو دلیل : 1- اسپانسر این تیم بستنی فروشی ممد پاتر و شرکاء است که بزرگترین و پردرآمد ترین بستنی فروشی بریتانیا بشمار می رود. و 2- این تیم از حمایت قلی گرنجر (برادر هرمایونی گرنجر) برگزار کننده این مسابقات برخوردار است. پس نتیجه می گیریم این تیم نه تنها در این بازی بلکه در همه بازیها پیروز شده و قهرمان این دوره خواهد بود.
در میان بازیکنان تیم شرکت ملی صنایع آفتابه خون آشام نیز بازیکن معروفی بجز بانوی خون آشام دروازه بان این تیم و چو چانگ جستجوگر این تیم به چشم نمی خورد و بقیه بازیکنان این تیم هم که ضعیف و نحیف هستند و بنظر می رسد آب هم نمی نوشند چه برسد به خون.
چندی پیش در صفحه ورزشی پیام امروز خبری چاپ شده بود که هری پاتر در یک بازی حساس و تن به تن با احساسات چو بازی کرده که با نتیجه سه بر صفر شکست خورده و باید دید در این بازی کدام یک موفق خواهند بود. بازی تا لحظاتی دیگر در میانه میدان آغاز خواهد شد اما داور قبل از شروع بازی به سمت هری پاتر رفته و دارد در گوش وی زمزمه می کند ، بالاخره صحبت های داور با پاتر به پایان می رسد و با هم مفصل دست می دهند . داور به میانه میدان می آید و در صوت خود می دمد که جینی ویزلی با یک حرکت سریع توپ را در اختیار می گیرد. اما دوباره صوت داور به صدا در می آید!!! هری پاتر در حالی که دست خود را بالا گرفته و اسنیچ طلایی را ملت نشان می دهد به سمت زمین می آید. بازی با نتیجه 150 به صفر در همین لحظه به سود تیم بستنی فروشی ممد پاتر و شرکاء به پایان می رسد و تماشاگران پس از دیدن یک بازی جذاب چند ثانیه ای باید ترک میدان کنند.


تصویر کوچک شده














کارآگاه و بازرس ویژه
----------


تكاليف درس آموزش گزارشگري كوييديچ!
پیام زده شده در: ۲۰:۴۶ سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۴
#51

هلگا هافلپافold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۳ یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۲
از كجا باشم خوبه؟!؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
زندگي نامه "لوسكي"از بلغارستان:
دنيل لوسكي از 3 سالگي با جاروي برادرش پرواز ميكرد.پدرش ار درك استعداد او عاجز بود ولي مادرش آينده اي درخشان را براي او ميديد ولي متاسفانه تنها عضو خانواده كه براي استعدادش ارزش قائل بود يعني مادرش هنگامي كه لوسكي 14 ساله بود از دنيا رفت و پدرش نيز او را مجبور به ادامه تحصيل ميكرد در حالي كه لوسكي هيچ استعداد و علاقه اي براي ادامه تحصيل در بوباتون نداشت و تنها به اميد كوييديچ بود كه تحصيلش را ادامه داد.او كاپيتان تيم خود بود.پس از فارق التحصيل شدن از بوباتون به وسيله تيم آث گيلان از او دعوت به پست مهاجمي شد و او نيز با كله پذيرفت و اولين كار خود را در سال 1993 شروع كرد پس از دو سال كه به عنوان يك ستاره در اين تيم ميدرخشيد توانست به تيم ملي بلغارستان راه پيدا كند و حال نيز يكي از پرطرفدارترين بازيكنان كوييديچ است!

زندگينامه "كوييگلي" از ايرلند:
كارلس كوييگلي تا سن 15 سالگي هيچ علاقه و استعداد خاصي در كوييديچ نداشت و حتي به دليل شكست بدجوري در عشق سر يكي از مسابقات كوييديچ جهاني احساسا تنفر نسبت به آن نيز ميكرد تا اينكه روزي به اسرار يكي از دوستانش تصميم گرفت تا بعد از 5 سال سوار بر جارو پرواز كند.او در اين پرواز به طور ناخداگاه از تكنيكهايي استفاده كرد كه حتي بعضي از معلمها نيز نميتوانستند انجام بدهند و از روي اتفاق استاد پرواز اين صحنه را شاهد شد و از خود كوييگلي نيز از پروازش لذت برد و از آن پس يكي از اعضاي فوق العاده از تيم اسليترين بود.پس از فارق التحصيل شدن از هاگوارتز به وسيله دوست خود "كارمن كارلي"كه خود نيز در تيم ملي ايرلند بود به معلم اين تيم معرفي شده و معلم پس از مشاهده استعداد خارق العاده او ..در تيم خود او را پذيرفت!


هاف[size=large][color=FF0066]ل[/co


چلسه دوم
پیام زده شده در: ۱۹:۵۷ دوشنبه ۹ آبان ۱۳۸۴
#50

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
~~~~~~~~~جلسه دوم~~~~~~~~~همه بچه ها منتظر بودند كه در لژ مخصوص كوئيديچ باز بشه تا بتونن وارد كلاس بشن....

"بياين تو در بازه"

با شنيدن اين حرف همه به سمت در حمله ور شدند و باعث زخمي شدن دو تن از ياران وفادار آسلام يعني جاسم و نورممد شدند...
"خب گراوپي برو بيرون ديگه كاري باهات ندارم"
گراوپي:گراوپي دوست داشت پروفسور جردن گزارشگر"

همه با تعجب به ديوار هاي كلاس زل زده بودند!!

پروفسور:خب گراوپ جان بمون اشكال نداره....بچه ها تعجب نكنيد اين سيستم هاي صوتي تصويري رو پروفسور دامبلدور تهيه كردن تا ما بتونيم كارمون راحتتر انجام بدين!
خب كيا گزارشي رو كه دفعه پيش داده بودم انجام داده ان!

مايكل كرنر:من.......من

پروفسور:به به پروفسور كرنر عزيز بيا بينيم چه كردي؟!

مايكل:دارم سعيمو مي كنم اما نمي تونم!

پروفسور:بچه ها بذارين بياد كلاس يه مقدار كوچيكه بايد با هم مهربونتر باشيم....گراوپي برو كنار....
دوش دنگ دوك دينگ .......آفرين عزيزم.....تو گزارشگر خوبي ميشي!!
"كالين چيكار مي كني؟"

كالين:دارم سعي مي كنم مهربون تر وايستم پروفسور!!!!

پروفسور:خب اين چيزاي گردي كه بهتون ميدم سي ديه مسابقات كوئيديچ جام قلي گرنجر 1950 هستش....هر كي يكي از اينا ميگيره و موظفه كه تا جلسه بعدي گزارش كنه و بياره....دو تا بازي از اين رقابتها براي من مهمه.....
آسلام دوستان هفت تپه با گلادياتور هاي قزوين!!!
و بستني فروشي ممد پاتر و شركاء با شركت ملي صنايع آفتابه خونآشام!
راستي تا يادم نرفته اين بازيا سياه سفيده اگه ميخايد رنگي بازي رو گزاش كنيد چوبدستيتون رو به سمت مانيتور بگيريد و ورد كالريوس رو به زيون بياريد....

كوئيرول:يه مشكلي هست پروفسور..
پروفسور:من مشكلي نمي بينم عزيزم!!
كوئيرول:هيچكدوم ازبچه ها كامپيوتر ندارند...
پروفسور:اه خوب شد يادم انداختي شركت ال جي با هاگواتز يه قرارداد بسته كه مي تونيد كامپيوتر هاي ساخت اين شركتو با 2 درصد تخفيف!! تهيه كنيد هر كي ميخاد دو هزار گاليون رد كنه بياد!!

در ضمن تا جلسه بعدي هر كي زندگينامه دو تا از بازيكناي كوئيديچو بياره بهش 5 امتياز ميدم...گزارش ها هم هر كدوم 6 امتياز داره!
حالا ديگه بريد گمشيد من خيلي كار دارم.....گراوپي جون تو بمون!!!!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۸/۲۱ ۰:۴۸:۰۵

يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


زاخي نمرده!
پیام زده شده در: ۰:۳۳ پنجشنبه ۵ آبان ۱۳۸۴
#49

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۲ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۰۶ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
از درون مغاک!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1130
آفلاین
زاخي جون وارد ميشه!
-----------------------------------------------------------------------
پروفسور جردن داشت تويه راهرو ها راه ميرفت.دستش را در جايي كرده بود كه نبايد ميكرد و فكر ميكرد كه كسي نميبينتش!
زاخي نزديكش شد و ..............
لحظه اي پروفسور در كما بود و بعد دوباره به هوش آمد!
پروفسور جردن:منو زهرترك كردي بچه!...بوگو!
زاخي:پروفسور جواب سوالاي جلسه اوله.
پروفسور:جلسه اول چي؟من بيستا كلاسو درس ميدم!
زاخي:جلسه اول كلاس آموزش گزارشگري ديگه پروفسور!
پروفسور:آها آها....وايستا ببينم آخه مگه تو بيكاري!زنگ تفريحه ها! ....بابا نميزارن آدم دو دقيقه استراحت كنه! ...حالا بده ببينيم چيه!
زاخي جواباشو تحويل ميده و ميره كتابخونه
----------------------------------------------------------------------
جواب سوال يك:
-------------------
بازيكنان تيم كويديچ گريفندور:

1-هري پاتر
2-ران ويزلي
3-جيني ويزلي
4-فرد ويزلي
5-جرج ويزلي
6-اليور وود
7-آليشيا اسپينت
8-كتي بل
9-دمزلا رابينز
10-جيمي پكس
11-ريچي كوت
12-آنجلينا جانسون

بازيكنان تيم كويديچ اسلايترين:

13-دريكو ملفوي
14-گرگوري گويل
15-وينسنت كراب
16-ماركوس فلينت
17-ماكسي مونتاگ
18-جرج وارنگتون

بازيكنان تيم كويديچ هافلپاف:

19-زاخارياس اسميت
20-سدريك ديگوري

بازم هستا ولي گفتين 20 تا
----------------------------------------------------------------------
پروفسور اينم گزارش خيالي از بازي دو تيم آفتابه سازي ورچستر و تعميرات تلفن همراه نورنبرگ:(آخه مرد حسابي اصلا اين بازي تماشاگر داره كه گزارشگر داشته باشه؟ )

""خب....اهم....اهم.....خوش اومدين به تماشاگران عزيزي كه امروز براي ديدن بازي دو تيم آفتابه سازي و تعميرات تلفن همراه اومدن.
فكر كنم ديگه نيازي به توضيح نباشه كه اين دو تيم با شكست رقيبان زيادي خودشونو به اين مرحله از مسابقات رسوندن....ببخشيد من برم يه چايي بخورم بيام خدمتتون!""
""الو!سلام خانومي!چي؟سبزي؟...اي بابا مگه وبا نيومده؟باز ميگي برو سبزي بخر؟""
(در اين قسمت گزارشگر حواسش نبوده كه ميكروفون جادويي در جلوش قرار داره!)

**5 دقيقه بعد**
"خب تماشاگران عزيز.با عرض معذرت به ما خبر دادن كه بازي با بيست دقيقه با تاخير برگزار ميشه و از اين بابت از همتون معذرت ميخوان!""(مثل پروازهاي فرودگاههاي ايران! )

**20 دقيقه بعد**
""خب داور مسابقه كوافل رو ميندازه و بازي از همين لحظه شروع شد....ماتاد(از ريشه معتاد!!منظور معتادان كه ميرن تو دستش شويي كارشونو انجام ميدن!) توپو ميگيره.....خب هنوز بازي شروع نشده تماشاگرا به بوي بدي كه در تمام فضاي ورزشگاه پيچيده اعتراض ميكنن و ميرن كه برن!(از ورزشگاه)
تعداد تماشاگران از 20 نفر به 8 نفر كاهش پيدا ميكنه....من فردي رو بين تماشاگرا مشاهده ميكنم كه خيلي شبيه وزير قبلي سحر و جادويه!...بله...داره تماشاگرا رو با تنفس مصنوعي در ورزشگاه نگه ميداره!....اون كسي نيست جز برنده ي چندين دوره از مسابقات بهترين لبخند جادويي...گيلدروي لاكهارت!
خب بريم سراغ بازي....در اين بين كه من به تماشاگران نگاه ميكردم بازي 30 به 10 به نفع تعميرات موبايله....خب يكي از بازيكنان مجهول الحال مسابقه با ماتحت به زمين ميخوره!....احتمالا داور مسابقه پنالتي اعلام ميكنه...ولي....نه!
داور مسابقه كو؟؟
اووووه!....داور بر روي زمينه!....آقا يكي كيسه ببره حالش بد شد!
يكي هم بياد منو ببره.......آه!(و گزارشگر بيهوش ميشه!)

**نتيجه اين مسابقه به دليل اينكه بازيكنان تيم تعميرات موبايل نورنبرگ تحمل خودشون رو از دست دادن 300 به صفر به نفع تيم آفتابه سازي اعلام شد!**
-----------------------------------------------------------------------


شناسه ی جدید: اسکاور


Re: **كلاس آموزش گزارشگري كويديچ**
پیام زده شده در: ۲۱:۱۱ چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۸۴
#48

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
دوستان ممنون جوابهاتون خوب بود و اما امتياز ها!



6 امتياز كامل براي مايكل كرنر از ريونكلا به دليل اينكه نفر اول پاسخ داد.
3امتياز به آدريان پيوسي از اسليترين به دليل نام بردن اسامي بازيكنان تيم هاي كوئيديچ هاگوارتز.
4 امتياز به تري پاتر از گريفيندور به دليل جواب نسبتا خوبش!
4 امتياز به هلگا هافلپاف از هافلپاف به همون دليل بالايي!
7 امتياز به مايكل كرنر از ريونكلا بخاطر گزارش جذابش!
6 امتياز به دراكو مالفوي از اسليترين بخاطر جواب بي نقصش و ذكر اسامي بازيكنان به همراه مشخصاتشون!!
3 امتياز به جرج ديويس از هافلپاف به همون دليل هلگا و تري(يك امتياز كمتر چون ديرتر از اون دو پاسخ داده)!
3 امتياز به مري پاتر از گريفيندور به همون دليل جرج!!


نهايتا

ريونكلا:13
اسليترين:9
گريفيندور:7
هافلپاف:7


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: **كلاس آموزش گزارشگري كويديچ**
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۸۴
#47

هرميون جين گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۲۶ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
از زمان های نه چندان دور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 284
آفلاین
1:كوين برودمور(مهاجم)باز فال ماوت
2:كارل برودمور(مهاجم)باز فال ماوت
3:گلاي نيس گريفيتز(جستجوگر)هارپي هالي هد
4:دارن اوهير(دروازه بان)شاهين كن مير
5:يونيس موري(جستجوگر)كلاغ زاغي مونترز
6:هميش مك فارلن(كاپيتان)كلاغ زاغي مونترز
7:كاترينا مك كورمك(مهاجم)افتخار پورتري
8:رودريك پلامپتون(جستجو گر و كاپيتان)گرد باد تاتشيل
9:لودوويك بگمن(مدافع)تيم زنبورهاي ويمبورن و تيم ملي انگلستان
10:جوزف ورانسكي(جستجوگر)جن هاي گرودزيسك
11:ويكتور كروم(جسجو گر)تيم ملي بلغارستان
12:ايوانوا(مهاجم)تيم ملي بلغارستان
13:مولكوف(مدافع)تيم ملي بلغارستان
14:وولكانف(مدافع)تيم ملي بلغارستان
15:هري پاتر(جستجو گر)گريفيندور هاوس
16:جيني ويزلي(مهاجم)گريفيندور هاوس
17:رونالد ويزلي(دروازه بان)گريفيندور هاوس
18:دراكو مالفوي(جستجو گر)اسليترين هاوس
19:چو چانگ(جستجوگر)راونكلاو هاوس
20:دملزا رابينز(مهاجم)گريفيندور هاوس


ما به اوج باز می گردیم و بر تری گریفیندور را عملا ثابت می کنیم...منتظر باشید..


بدون نام
1-ديميتروف(بلغارستان)
2-ايوانوا(بلغارستان)
3-زوگراف(بلغارستان)
4-لوسكي(بلغارستان)
5-ولكانف(بلغارستان)
6-والكف(بلغارستان)
7-ويكتور كرام(بلغرستان)
8-كانلي(ايرلند)
9-رايان(ايرلند)
10-تروي(ايزلند)
11-ماليت(ايزلند)
12-مورن(ايرلند)
13-كوييگلي(ايرلند)
14-لينچ(ايرلند)
15-رودريکو پلامپتون(گردباد تاتشيل)
16 - زاخاريس مامپز (گردباد تاتشيل)
17- ليولين(تيرکمان کارفيلي)
18- کوين برودمور (تيم بازمالفاوت)
19- گويندالين مورگن(هارپي هالي هد)
20- دارن اوهير(شاهين کن مير)



Re: **كلاس آموزش گزارشگري كويديچ**
پیام زده شده در: ۲۳:۰۱ دوشنبه ۲ آبان ۱۳۸۴
#45

دراکو مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۶ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۶
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1028
آفلاین
1 - لیولین ----- بهترين بازيکن تاريخ تیرکمان کارفیلی
2 - کوين برودمور ---- بازيکن سرشناس تیم بازمالفاوت
3 - کارل برودمور ---- بازيکن معروف تیم بازمالفاوت و برادر کوين
4 - نیس گريفیتز ---- جستجوگر سابق هارپی هالی هد
5 - گويندالین مورگن ---- کاپیتان سابق تیم هارپی هالی هد
6 - دارن اوهیر ----- دروازبان تیم شاهین کن میر
7 - یونیس موری --- جستجوگر سابق کلاغ زاغی مونتراز
8 - همیش مک فارلن ---- کاپیتان کلاغ زاغی مونتراز
9 - کاتريونا مک کورمک ---- مهاجم اسبق افتخار پورتری
10 -لوسکی ---- مهاجم بلغارستان
11 -رودريکو پلامپتون --- بهترين بازيکن تاريخ گردباد تاتشیل
12 - زاخاريس مامپز --- بازيکن تیم گردباد تاتشیل
13 - دارن اوهیر --- کاپیتان سابق ایرلند
14 - جوزف ورانسکی --- بهترين بازيکن تاريخ کوييدیچ جهان
15 - پترووا پورسکف ---- مهاجم سابق روسیه
16 - وینسنت کراب بازیکن تیم اسلیترین
17 - لوسکی ---- مهاجم بلغارستان
18 - میگان مک کورمک --- دختر کاتريونا و دروازبان حال حاضر افتخار پورتری
19 - ویکتور کرام ---- جستجوگر بلغارستان
20 - کتی بل ---- تیم گريفندور
-------
استاد همه این اسامی در کتاب کوييدیچ در گذر زمان ذکر شده است .



وزیر مردمی اورجینال اسبق


تک درختم سوخت ، پس بذار جنگل بسوزه


Re: **كلاس آموزش گزارشگري كويديچ**
پیام زده شده در: ۲۱:۴۳ دوشنبه ۲ آبان ۱۳۸۴
#44

مایکل کرنر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۵ شنبه ۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۲۰ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳
از دفتر کارآگاهان !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 162
آفلاین
يك گزارش خيالي طنز از بازي بين دو تيم آفتابه سازي ورچستر و تعميرات تلفن همراه نورنبرگ!!

تماشاگران و حاضرین عزیز:
با نام مرلین و با یاد او به گزارش بازی دو تیم آفتابه سازی ورچستر و تعمیرات تلفن همراه نورنبرگ می پردازیم. بازیکنان تیم آفتابه سازی رو مشاهده می کنید که دارن از رختکنشون بیرون میان ، نفر اول دروازه بان تیم با نام "چاه توالت" هست ، نفر دوم مدافع تیم با نام "سنگ توالت" ، نفر سوم مدافع دیگر تیم "حوله دستشویی" و حالا مهاجمان وارد زمین میشن ، "شلنگ" ، "شیر دستشویی" و "سیفون" و کسی که در این لحظه وارد زمین میشه "آفتابه" جستجوگر معروف و توانای تیم هست.
و حالا بازیکنان تعمیرات تلفن همراه وارد زمین میشن ، اولین نفر "زیمنس" دروازه بان تیم ، "ال جی" و "سونی اریکسون" مدافعان تیم هستند ، مهاجمان تیم "سامسونگ" ، "سونی" و "سیتل" هم وارد زمین میشن و حالا جستجو گر تیم چهره شناخته شده "نوکیا 66 جواد" هم وارد میشه.
داور بازی آقای "پیتر کوئیدیچ کوآلا" (با پیر لوئیجی کولینا اشتباه نشه ها!!!) هم وارد زمین میشه.

و در این لحظه با صوت داور بازی آغاز میشه و توپ پرتاب شده رو "سیفون" از تیم آفتابه سازی به چنگ میاره و بلافاصله با یک پرتاب کوتاه توپ رو به "شلنگ" میرسونه ، حالا "شلنگ" با تمام سرعت به سمت دروازه حریف حرکت می کنه ، یک لحظه نشون میده که می خواد توپو پاس بده اما این کارو نمی کنه و با این حقه یک نفرو از پیش رو بر می داره ، حالا بلوجر شلیک از سوی "اریکسون" به سمتش میاد ، واااااااااای ، فوق العاده است ، عجب بازیکنی هست این شلنگ ، یک لحظه همه فکر کردن توپ به او برخورد کرد ولی با مهارت تمام جاخالی میده و حالا کوافل رو به سمت دروازه پرتاب می کنه و گل!!! ، گل!!! نتیجه ده بر صفر به سود تیم آفتابه سازی ورچستر.دروازه بان عصبانی تیم تعمیرات تلفن همراه با خشونت بر سر مدافعین تیمش داد میزنه. مهاجمین تیم تعمیرات تلفن همراه بازی رو به گردش در میارن "سامسونگ" برای "سیتل" و حال یک پاس بلند برای "سونی" ، 1 نفرو جا میزاره و حالا یک پاس به دهانه دروازه برای "سیتل" ، دروازه بان تیم آفتابه سازی جلو میاد و از اون سمت هم "سیتل" به سمت توپ یورش برده ، کدام یک به توپ خواهند رسید... ولی نه توپ به بلوجر شلیک شده توسط "حوله" برخورد می کنه و درست میره به سمت "سامسونگ" که توپو میگیره و دروازه خالی رو باز می کنه ، گل ، گل برای تعمیرات تلفن با خوش شانسی بازیکنان این تیم. تعمیرات تلفن همراه نورنبرگ نتیجه رو به تساوی ... هی!!! اونجارو نگاه کنید ، مثل اینکه جستجو گران اسنیچ رو دیدن و دارن به سمتش میرن ، "66 جواد" و "آفتابه" شانه به شانه هم به سمت زمین حرکت میکنن ... دیگه خیلی به زمین نزدیک شدن ... الانه که به زمین بخورن ... و در یک لحظه "آفتابه" خودشو بالا میکشه و "66 جواد" به زمین برخورد میکنه و به نظر میرسه مانیتورش شکسته ، یک حمله دروغین فسادسکی از "آفتابه" که خودش اختراع کرده ولی اون هنوز دنبال اسنیچه... دستشو دراز کرده و بله اسنیچ تویه مشتشه (در این لحظه ورزشگاه به خاطر فریادهای تماشاگرنماهای تیم آفتابه سازی منفجر می شه). به این ترتیب آفتابه سازی ورچستر با نتیجه 160 بر 10 پیروز میشه. امیدوارم از دیدن این بازی زیبا لذت برده باشید ، به اتفاق تمام همسرانم از شما خداحافظی میکنم.

متأسفم که یکم زیاد شد.


تصویر کوچک شده














کارآگاه و بازرس ویژه
----------







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.