هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: درمورد دنیای جادویی
پیام زده شده در: ۱۲:۳۲ یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵
#11
خو خون آشامها هم انسانند.
درظمن من خون آشامم


Aror Moody

مرگخوارا فرار کنید,آلستور مودی برگشته .
نمونه ای از سیاهانی که طی فعالیت های او دستگیر و به آزکابان فرستاده شده اند شامل : لسترنج ها ، بارتی کراوچ پسر ، لوسیوس مالفوی ، سوروس اسنیپ ، کارکاروف و...


درمورد دنیای جادویی
پیام زده شده در: ۲۱:۴۸ شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵
#12
دوستان من به عنوان ی خون آشام میخوام شما را درباره ی قشر های جادویی آگاه کنم.
1.جادوگر ها و ساحره ها
2.خون آشامها
3.سانتورها
4.جن ها(روح ها)
5.گرگینه ها
6. دمیگادها(فرزندان خدایان)
میخواهم شما هم نظرتونو دربارشون بگید و قشر های دیگه رو بگید



Aror Moody

مرگخوارا فرار کنید,آلستور مودی برگشته .
نمونه ای از سیاهانی که طی فعالیت های او دستگیر و به آزکابان فرستاده شده اند شامل : لسترنج ها ، بارتی کراوچ پسر ، لوسیوس مالفوی ، سوروس اسنیپ ، کارکاروف و...


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۵:۳۷ شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵
#13
ببخشید الان که در هافلپاف افتاده ام مییتوانم یک شخصیت گریفیندوری انتخاب کنم؟


Aror Moody

مرگخوارا فرار کنید,آلستور مودی برگشته .
نمونه ای از سیاهانی که طی فعالیت های او دستگیر و به آزکابان فرستاده شده اند شامل : لسترنج ها ، بارتی کراوچ پسر ، لوسیوس مالفوی ، سوروس اسنیپ ، کارکاروف و...


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۵:۲۴ شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵
#14
سلام
من فردی خجالتی هستم که خیلی زیاد نمیتوانم ارتباط برقرار کنم و همیشه دوست های قدیمی که از وقتی که 5 سالم بود باهاشان دوستم می گردم.دوست دارم تجربه های زیادی رو به دست بیارم.وقتی کاری رو انجام بدم جوگیر میشم ونمیتونم جلوی خودمو بگیرم


Aror Moody

مرگخوارا فرار کنید,آلستور مودی برگشته .
نمونه ای از سیاهانی که طی فعالیت های او دستگیر و به آزکابان فرستاده شده اند شامل : لسترنج ها ، بارتی کراوچ پسر ، لوسیوس مالفوی ، سوروس اسنیپ ، کارکاروف و...


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۵:۱۴ پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵
#15
بالاخره از قایق پیاده شد.
با رز،اسکورپیوس و برادرش جیمز وارد آن قلعه ی زیبا شد.چشمهایش از حیرت قلعه ای به آن بزرگی داشت میترکید.جیمز که می خواست اذیتش کند گفت :هی آلبوس اونجا قلعه ی گریفندوره خدا خدا کن بیایی اونجا.اسلا خوش بگذره.
آلبوس مشتی تند به کتف او زد و وارد قلعه شد.از پله های زیادی بالا رفت و در آخر پله ها کسی را دید که خیلی چهره اش برایش آشنا بود آره خودش بود دوست پدرش نویل لانگباتم.نویل هم همینکه رز،اسکورپیوس ،جیمز و آلبوس را دید حس جالبی سراسر وجودش را گرفت یاد جنگ هاگوارتز افتاد زمانی که لنگان لنگان راه میرفت و میگفت که هری در قلب ماست.
صدای سال اولی ها طناب خاطرات نویل را برید و نویل به آنها گفت:درود.به هاگوارتز خوش اومدید اکنون که به داخل میرویم شما به جلوی سرسرا میروید و می ایستید تا اسمتان خوانده شود و آنگاه به روی میز میروید تا کلاه گروهبندی گروهتان را انتخاب کند.
به داخل رفتند.میز هر چهار گروه پر از غذاهایی مانند مرغ و کیک و ...شده بودآلبوس وقتی که داشت به آخر سالن میرسید برادرش جیمز از روی صندلیشپا شد و به آلبوس گفت:اسلایترین خوش بگذره.
آلبوس کنترلش را از دست داد و مشتی به چانه ی او زد.
به آخر تالار رسیدند پ.نویل تک تک اسمهارا می خواند رز به گریفیندور و اسکورپیوس به اسلایترین آلبوس به خود لرزید و با خود گفت که اگر در اسلایترین بیفتد درست مانند پدر خوانده ی پدرش سیریوس که در گریفیندور افتاد از خانه اخراج میشود.اما باخود فکر کرد که پدرش گفت تو نام مردی رویت است که هرچند اسلایترینی بود اما خیلی خوب بود.
بالاخره پ.نویل اسمش را صدا زد،رفت و روی صندلی نشست نویل کلاه را بر سرش گذاشت.
کلاه گفت:ام....مثل پدرت شجاعی وباهوش....تو اسلایترین میتونی بهتر از پدرت باشی...
آلبوس فقط میگفت اسلایترین نه نه نه نه نه نه
کلاه با صدای بلند نعره زد:
ااااسسسسللللااااییییتتتررریییننن
عکس شماره 5








ایرادات بسیاری داره پستت،مخصوصا از لحاظ ظاهری...ولی با ورود به ایفای نقش و نقد شدن،به نظر میرسه که خیلی زود میتونی این ایرادات رو برطرف کنی!
تایید شد.

مرحله بعد: کلاه گروهبندی.

پیوست:



jpg  IMG_20160831_214034.jpg (17.66 KB)
38645_5880a6632d980.jpg 150X150 px


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ۲۰:۲۹:۳۷






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.