هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: مشنگ ها از جادوگرها بدشون میاد یا بی تفاوت اند؟
پیام زده شده در: ۹:۰۶ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۷
#11
اونا می ترسن چون فکر می کنن جادو آرامششون رو بهم می زنه 🙅🙅🙅🙅🙅🙅


Only Raven



پاسخ به: الگوی شما کدام شخصیت هری پاتر است؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۹:۰۴ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۷
#12
با اینکه من سیاهم ولی هرمیون رو دوست دارم و بهش اعتقاد دارم😊😊😊


Only Raven



پاسخ به: از کدام شخصیت کتاب بیشتر خوشتان می آید؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۹:۰۱ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۷
#13
هرمیون
بلاتریکس
ارباب
دراکو ☺☺☺😊


Only Raven



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۸:۱۴ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۷
#14
ای کلاه
اولین اولویت من گروه بلند پروازان و اصیل زادگان است .
دومین اولویتم گروه افراد با هوش است .
چون من هم اصیل زاده ام و هم باهوش 😊😊😊😊😊😊


Only Raven



پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۹:۰۵ شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷
#15
کتابخانه غرق در آرامش و سکوت بود .دختری با موهای قهوه ای تنها در کتابخانه نشسته بود و کتاب قطور مشکی ای را با نفرت تمام می خواند . پسری با سردرگمی فراوان وارد شد حالش بسیار متشابه بغض بو د.پسرک آخرین دیدارش با آستوریا را مرور می کردو سپس با عصبانیت مشتی به دیوار می کوبید .او آرام زمزمه می کرد :باید از یک دختر مشورت بگیرم ،ولی آاستوریا منطق هم ندارد !
جینی نگاه بدی به دراکو انداخت و دراکو خودش را سریع جمع و جور کرد .ناگهان فکری به ذهنش رسید و با عجله خود را به آینه رساند و کروات سبز رنگش را مرتب کرد و رو به جینی رفت . صدایش را صاف کرد و گفت :
-می شه کمکم کنی ؟
-بگو .
-آستوریا از من خواسته دوتایی به سه جارو بریم .
-اینکه خیلی خوبه .
-کمک کن بهش جواب رد بدم .

جینی نگاه شرارت آمیزی کرد و گفت :
-اول پنج دقیقه چشمت رو ببند بعد حرف دلت رو بزن بعد با هم حرفتو درستش می کنیم .
-باشه

دراکو چشمش رو بست و گفت :
-آستوریا من علاقه ای ندارم با تو بیام .
-چی گفتی دراکو ؟
-عزیزم تو اینجا چه کار می کنی !
-الان دقیقا چی گفتی ؟
-داشتم می گفتم دارم ثانیه شماری می کنم برای دیدنت .
-خب عزیزم بیا بریم یک چیزی رو بت نشون بدم.
-نه !
-من رفتم سریع بیا !
-چشم عزیزم !

آستوریا با عصبانیت از کتابخانه خارج شد .
-تو چه کارکردی ویزلی !
-مقوله ای به نام انتقام .حالا برو که عشقت نابودت نکنه .
دراکو !!!!!!!!
دراکو با گریه از آنجا خارج شد .سپس جینی پاشد و کتاب «چگونه انتقام بگیریم ؟»را بست و با خنده کتابخانه را ترک کرد .

درود بر تو فرزندم.

اشکالات سوژه ای و ظاهری داری...
سوژه رو جا داشت بیشتر روش کار کنی و مانور کنی. یکم سریع پیش بردیش.
و اما اشکالات ظاهری...
فاصله بین دیالوگ ها و علائم نگارشی رو درست انجام دادی.
ولی نکته ای که میخوام بهت بگم، اینه که از یک علامت تعجب یا سوال استفاده کنی، کافیه. برای مثال در اینجا:
نقل قول:
دراکو !!!!!!!!

اینجا یک عدد علامت تعجب کافی بود.
و همینا دیگه...
به نظرم اشکالاتت با ورود به ایفای نقش حل میشن...

تایید شد!

مرحله بعد: کلاه گروهبندی


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۳ ۱۹:۵۳:۱۸

Only Raven



پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۸:۳۹ پنجشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۷
#16
تصویر چهار
دراکو در حال قدم زدن در کتابخانه بود .آستوریا از او خواسته بود با هم به سه جارو بروندولی او علاقه ای نداشت .ناگهان با دیدن جینی فکری به سرش زد .
-می شه کمکم کنی
-حتما
-می شه بگی چه جوری به آستوریا جواب رد بدم.
-برای این کار اول پنج دقیقه صبر کن بعد با چشم بسته حرف دلت رو بزن بعد با هم تصحیحش می کنیم.

دراکو چشماش رو بست و گفت :
-من علاقه ای ندارم با تو بیام.
-برای چی ؟
-تو اینجا چه کار می کنی عزیزم.
-که نمیای
-من غلط کنم عزیزم.
-پس بریم.

و دراکو با گریه به راه افتاد.

درود بر تو فرزندم.

یکم سریع پیش بردی سوژه رو... توصیفاتت فوق العاده کم هستن... فضا سازیات همینطور. تا خواننده میخواد ارتباط برقرار کنه، تموم میشه پستت. بیشتر روی این موضوعات کار کن. و اما نکته آخر اینکه توی توصیفات، از شکلک استفاده نمیشه.
ولی نکات مثبتی هم داره پستت... از جمله اینکه علائم نگارشی و فاصله بین دیالوگ ها و توصیفات رو خوب میدونی. که خب خیلی خوبه و آفرین.
منتظرم که پست جدید و بهتری بنویسی.

فعلا تایید نشد!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۱ ۱۱:۱۴:۳۰

Only Raven







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.