نام کتاب:قهوه سرد آقای نویسنده
نویسنده:روزبه معین
ناشر : انتشارات نیماژ
سال انتشار : اردیبهشت 1396
خلاصه:
این رمان داستان یک نویسنده به نام آرمان روزبه و یک دختر روزنامهنگار است. کتاب با یک خاطره از دروان کودکی آرمان شروع میشود. خاطرهای که در ادامه اساس اتفاقات بعدی کتاب است.
ماجرا از این قرار است که آرمان در کودکی عاشق دختری میشود که ۱۵ سال از خودش بزرگتر است و برای تمرین پیانو به خانه پیرزن همسایه میآید. آرمان عاشق رفت و آمد این دختر برای یادگیری پیانو است. اما پیرزنی که به این دختر پیانو آموزش میدهد یک آهنگ بیشتر نمیداند و بنابراین آرمان تصمیم میگیرد نت های موسیقی آن ها را دست کاری کند تا آموزش پیانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.
۲۰ سال بعد آرمان به یک کنسرت میرود. کنسرت عشق دوران کودکیاش. اتفاقا در همان کنسرت دختر آهنگی را که آرمان در کودکی دستکاری کرده را مینوازد و اسم آن را هم «وقتی پسربچه عاشق میشود» گذاشته است. آرمان از این اتفاق بسیار لذت میبرد و می خواهد خودش را معرفی کند، میخواهد اعتراف کند که این آهنگ نتیجه شیطنت خودش بوده اما ماجرا به این سادگی نیست و…
(کتاب خیلی قشنگیه پیشنهاد میکنم حتما بخونید)
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
1.به کدام یک از خصوصیات خودتان افتخار میکنید:
الف)اصالتتون
ب)خوشبینی تون
ج)هوش و ذکاوتتون✓
د)مهربانیتون
۲.در صورت تکرار قصه ی سه برادر کدام یک را انتخاب می کردید:
الف)سنگ زندگانی
ب)شنل نامرئی ✓
ج)ابرچوبدستی
د)دانش پس از مرگ
۳.از بین اشیا صندوق جادویی کدام را برمیدارید:
الف)کلید طلایی
ب)بطری زیبا و خالی
ج)کتاب نقره ای ✓
د)شمیشر جواهر نشان
۴.هنگام عبور از پل با دوستان صمیمیتون غولی اجازه ی عبور نمیدهد آنگاه شما چه میکنید:
الف)تسلیم شدن و تعظیم کردن بدون هیچ جنگ و خونریزی
ب)پاسخ به معمای غول برای عبور✓
ج)داوطلب شدن برای مبارزه
د)عبور از پل دیگر که پس از عبور شما خواهد شکست
۵.از جادو برای چه استفاده میکنید:
الف)به دست آوردن قدرت
ب)در راه پیشرفت✓
ج)راحتی و آسایش
د)محبت و کمک به دیگران
۶.در برابر چه چیزی کمترین مقاومت را دارید:
الف)جهالت✓
ب)خواری
ج)گرسنگی
د)تنهایی
۷.از چهار جام کدام را مینوشید:
الف)جام پر از مایع خونی رنگ
ب)جام پر از مایع نقره ای رنگ✓
ج)جام پر از مایع شفاف یا بیرنگ
د)جام پر از مایع طلایی رنگ
۸.کدام را مورد دوست دارید قبل از بقیه مطالعه کنید:
الف)غول
ب)سانتور
ج)دیوانه ساز
د)انسان✓
۹.به کدام جادو علاقه خاصی دارید:
الف)جادوی سفید✓
ب)جادوی خاکستری
ج)جادوی سیاه
د)همه ی موارد
۱۰.از چه حادثه ای بیشتر می ترسید:
الف)از بین رفتن گنجینه ی دانشتان
ب)شکستن چوبدستیتان
ج)از بین رفتن کل زحماتتان✓
د)مرگ یکی از دوستانتان
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
با کی:
با هرمیون گرنجر
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
کِی =
ساعت پنج صبح
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
نقل قول:
فکر کنم اشتباهی گفتی باید به جای کجا، چیکار رو میگفتی
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
با کی:
با آلبوس پاتر
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
کِی:
وقت گل نی
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
چیکار:
ورزش میکردن
جمله کامل:
افیلیا کله صبح تو آزمایشگاه سری ریونکلاو با اگلا ورزش میکردن
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
کجا:
دهکده هاگزمید
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت
کی:
زمانی که شوهر پروفسور مک گوناگل فوت کرد
ادم برفی رو همون شال گردنی که گرمش میکرد کشت