(فكر كنم فقط يه ذره !طولاني شد!)
پروفسور كوييرل تازه مغازه را باز كرده بود و مشغول شمردن پول هايش(براي هفتمين+6بار در طول دو روز) شده بود كه دانه هاي برف شروع به پايين آمدن از آسمان كردند و بارش برف دوباره شروع شد.همه جا سفيد بود و هوا سرد اما داخل مغازه گرم بود.(درجه ي حدود 37 و نيم )
صدايي آمد.كوييرل ترجح داد به شمردن پول هايش به روش دستي!ادامه دهد.
-پونصدتا...ششصدتا...دويست تا...بيست تا...
خداييش عجب فروشي داشت.همين ديروز وزارت خونه 16 تا سفارش داد.مثل اينكه عمليات با دشمن فرضي داشتند!
دوباره صدايي بلندتر و طولاني تر از دفعه ي قبل شنيد.اين دفعه بلند شد و بعد زود پول ها را جمع كرد و به سمت در حركت كرد.همين جوري درحال حركت بود و مي رفت كه يهو چيزي درست در 4/12سانتي متري دماغش ظاهر شد:موجودي سفيد!به عقب رفت و آماده ي دفاع شد.اما بعد صدايي كه انگار از موجود سفيد مي آمد گفت:
-سلام،ببخشيد...در زدم اما جواب ندادين گفتم ظاهر شم اينجا حالا شايد مي خواستيد درو باز كنيد اما وقت نشده.پس گفتم خودم مزاحم شم و نذارم تو زحمت بيفتيد!
-هان؟!شم...ا؟
يونا كلاهش را كنار زد و گفت:
-خب راستش چوب دستي ام شكسته وگرنه درو ايكي ثانيه اي باز مي كردم!آهان ...يونا هستم.
-
امرتون؟
يونا در حالي كه برف هاي روي لباسش را مي تكاند گفت:
-چوب دستي مي خواستم.
-بله... بله
-مرغوب و مخصوص باشه...
جنسش از چوب درخت گردو و بعد طولش:9999999999999999999999999999999999999999999/21باشه بهتره (cm)و انعطاف پذير باشه و بعد...آهان!مهمتر از همه اينكه بايد اين پرو توش به كار ببري!
و پر را جلوي چشم كوييرل تكان مي دهد و به سرعت اضافه مي كند:
-نه...نه ...ازم نپرس چرا!نه نپرس!اين با ارزش ترين چيز ماديه كه دارم!
-باش...
-نه...گفتم كه نپرس!(كوييرل:
كي خواست بپرسه!)فقط گمش نكني كه وحشتناك ميشه.(برات!)
-خوب ...خوب...
پولش با تخفيف جانانه(يونا:
)مي شه:(حالا هرقدر!)
يونا دنبال كيف پولش مي گردد و بعد
كوييرل:ننننننننهههه!!!
يونا:ميدوني چي شد؟كيف پول پوست الاغم را(الاغ از اون لحاظ:رجوع به كتاب موجودات شگفت انگيز و زيستگاه آن ها!!!).......گم كردم!
كوييرل:
يونا:
(يك صدا!:هي صبر كن من پول مي دم فقط تو تبليغ ما رو بكن!
يونا:چشم!
)
كوييرل:-خوب ...خوب...
پولش با تخفيف جانانه(يونا:
)مي شه:(حالا هرقدر!)
يونا دنبال كيف پولش مي گردد و بعد
كوييرل:ننننننننهههه!!!
يونا:ميدوني چي شد؟كيف پول پوست الاغم را(الاغ از اون لحاظ:رجوع به كتاب موجودات شگفت انگيز و زيستگاه آن ها-->فقط و فقط انتشارات آبسكيورس!ما منتشر بهترين ها!و.......(ادامه دارد!)
كوييرل:
يونا:
نه! اين دفه پول دارم!
بيا اينم پولت!
(حال مي كني شانسو؟راستي:md_neay@yahoo.com)
ÙÙÙز در ÙÙ
ÙÙ ÙزدÙÙ٠شاÙد Ù
Ùتظر Ù
است
Ù٠جاد٠٠جدÙد Ùا Ù٠درÙاز٠ا٠Ù
Ø®ÙÙØ