هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۱۴:۱۸ جمعه ۵ خرداد ۱۳۸۵

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
نام پست : وداع تلخ
هدف: جمع شدن کاسه کوزه یحزب
درون مایه: رفتن سه تن از اعضای حزب و باقی ماندن سدی تنها بنیان گزار حزب
خواند پست به افراد زیر 18 سال( اعضای حزب) توصیه نمی شود چرا که پست سرشار از مزامین عاطفیست



در حالی که قطره ی اشکی رو از گوشه ی چشمش پاک میکنه بلند میشه و قاب عکس حمید رو میزاره رو میز کناریش
کاش اینجا بودی حمید دلم خیلی گرفته
به سمت پنجره رفت و منظره ی بیرون رو نگاه کرد
چیزی به طلوع خورشید نمانده بود , تا چند لحظه ی دیگر هوا روشن می شد
ققنوس وسایلت رو جمع کردی؟ دیگه باید راه بیافتیم
ققنوس به طرف صدا برگشت ادی در استانه ی در ایستاده بود
ادی به نقطه ای نامعلوم نگاه کرد شاید نمیتواسنت به چشمهای ققنوس نگاه کند
ققنوس در حالی که صدایش خش داشت و گرفته بود گفت
کاش می شد نریم
ادی سرش را پایین انداخت
عجله کن , سرژ دم در منتظره
در بسته شد و پس از ان صدای بغضی که ترکید

سرژ و ادی در حالی که جارو هاشون رو در دست داشتند منتظر ققنوس بودند
خورشید دیگه کاملا بالا امده بود که ققنوس از دفتر حذب بیرون آمد
به آن دو نگاه کرد جای یک نفر خالی بود
-سدریک کجاست بچه ها؟
ادی همچنان از نگاه کردن به ققنوس طفره میرفت به جای او سرژ جواب داد
حالش خوب نبود گفت از طرف اون با شما خداحافظی کنم
ققنوس مطمئن بود نمی تواند با سدریک رو در رو شود شاید او هم همین وضع را داشت
سرژ و ادی روی جاروهاشون سوار شدند و به سمت اسمون پرواز کردند
ققنوس قبل ازاین که بالهایش را باز کند چند لحظه به پنجره ی اتاق سدریک خیره شد
از این که شاید دیگر او را نبیند از درون آتش گرفت

چند دقیقه بعد سدریک سه نفر را میدید که داشتند از او دور میشدند
تا انجا که میتوانست با چشم انها را تعقیب کرد
فکر این که شاید دوستانش دیگر باز نگردند ازارش داد
به دیوار تکیه داد و در حالی که به پشت سُر میخورد سرش را روی زانوانش قرار داد


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۱۲:۲۱ چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۵

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 523
آفلاین
مكان:مهد كودك غنچه هاي ويزارديشن(اتاقه خمير بازي)
زمان:حال

مربي در حاليكه داره خميرهارو بين بچه ها پخش ميكنه به اونها ميگه:بچه ها امروز بايد با اين خميرا شكله وبمسترارو درست كنيد.
يك پسر:خانم اجازه؟
مربي:بله عزيزم؟
پسره:نميشه ما با اينا شكل اعضاي حذب رو درست كنيم؟
اشك در چشمانه مربي جمع ميشه.

مكان:بيت الكودك(مهد كودك به زبانه قديمي.)
زمان:هفتاد ساله پيش

همه ي بچ ها دوره يك اتاق گرداگرد هم نشستن و دارن با عروسكهاشون بازي ميكنن ولي چهار نفر اون گوشه جدا از بقيه نشستن و دارن با هم حرف ميزنن.
سدريك الدوله:بچه ها اينجوري كه نميشه بايد يه فكري كرد.
السرژ المنحرف الدنيا:آره بايد دست به كار بشيم.
حميده اصله قزويني:اونا همش عروسكهاي ما را ميگيرند بايد كمي آنها را ارشاد كنيم.
كفي(از بچگي همين كفي بوده ):من ميگم بيايد بريم يه حذب ضده اين قلدرا بزنيم باهاشون بجنگيم بكشيمشون.
سه تاي ديگه:موافقيم.
كفي:حذب ليبرات دموكرات جادوگرياليستي تاسيس شد بچه ها حمله!!

ناگهان چهار نفر اعضاي حذب به طرفه باند مخوفي كه خود را وبمسترانميناميدند حمله بردند و جنگه شديدي در گرفت.
كريم انده رفاقت:عمرا همتونو له ميكنم عله جون آتيش بزن بينيم.
عله آتيش پاره:بيايد بگيريد عله آتيش اره تبديل ميشه به عله آتشفشان (تيريپ ديجيمون)
كوييرل:بچه ها منم بازي.
عله آتيشفشان:نه شما برو نقاشيتو بكش خيلي قشنگ شده.
كوييرل:مرسي
كريم:ها بچه ها حمله اونا ميخوان عروسكاشونو از ما پس بگيرن ما هم به كسي عروسك نميديم پس حمله تا پايه جان.

سدريك:بچه ها وايستيد برادر حميد كو؟
كفي:فلنگو بست رفت
سرژ:بچه ها غافل نشيد مبارزه كنيد.
سدريك:تو چرا رفتي سراغه دختراي مهد بابا بيا اينا بزن.
سرژ:ها چي ؟من منو اينكارا؟
در همون لحظه دو گدازه از عله اصابت ميكنه به سرژ و كفيو پرت ميشن به طرف ديوار و در همون حال شصته پاي چپ سرژ ميره توي چشم راسته كريم.
سرژ كفي و كريم:
سرژ: شماها خيلي بديد همش ميگيد من بيناموسي ميكنم من كجا بيناموسي كردم؟
كفي:ها منم دنبم وصله دمبه سرژ ببينيد.
كريم:آي مامان چشمم شماها نبايد بريد من ميرم دكتر چشممو خوب كنه.
عله و سدريك يه گوشه نشستن دارن تاسف ميخورن واقعا بچه بازي در چه حد.
سدريك:خانم مربي شيره من گرم نشد بريزي تو شيشه شير بدي حوصلم سر رفت اينقدر دعوا ديدم.
خانم مربي:نه عزيزه گلم
سدريك:شما اهله فرندشيپ هستيد؟
خانم مربي:نه عزيزه گلم يعني آره عزيزه گلم
سانسورررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

مكان:مهدكودك غنچه هاي ويزارديشن
زمان:حال
مربي:گوره پدره همشون بابا بشينيد ماشين درست كنيد
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اين پست خيلي معناگرا بودا


[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۲:۳۶ چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۵

بلرویچ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۱۰ یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۵
از گاراژ ابی تیزی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 264
آفلاین
سلام .

سرژ ، ققی جان من بی خیال بشین . باب سرژ ، تو رو همه قبول دارن . تازه اگرم مدیرها باهات لجن دلیل بر قدرت گرفتن حذبه . من تازه اومدم ولی میدونم پستهایی از پست تو هم بدتر بودن که پاک نمیشدن . اگه قراره با هر درگیری ای آدم بی خیال بشه که کار زاره . خودتم میدونی با پاک کردن پستهات تو ضرر نکردی . ادامه پست منو بخونین شاید اغفال شدین و تصمیمتون رو عوض کردین
----------------------------------------------
در راستای مشکلات اخیر من اندیشه کردم و به نتایجی رسیدم :

- مدیر چیست ؟ قدرت طلب

- مدیر خوب کیست ؟ قدرت طلب و دوستدار جادوگران

- حذبی کیست ؟ مبارز و دوستدار جادوگران

- حذبی بد چیست ؟ مبارز و قدرت طلب

- قدرت طلب چه موجودیست ؟ مدیر بد و حذبی بد

- حالا کی اینجا کیه ؟ کی خوبه ، کی بده ؟ هومک ... من نمی دونم . شایدم بدونم ولی جرات گفتنشو نداشته باشم . شایدم جراتشو داشته باشم ولی ندونم .

( به چیستها و کیستها بیشتر دقت کنین )

-------------------------------------------------

این بالایی ها حاصل کلی تحقیقه . کلی اندیشست . مخ پکوندم تا به ایم نتایج گوهروار رسیدم . نتیجه گیری کلی من از سوالات و جوابهای بالا اینه که :

از اونجایی که من - لرد بلرویچ ، مبارز و دوستدار جادوگرانم ، باید یک حذبی به حساب بیام . منم می خوام با آستاکبار مبارزه کنم و شهید بشم دوباره زنده بشم دوباره شهید بشم . بارها و بارها بلاک بشم و اگر سعادتی هم شد حذف شناسه بشم . هر چند در فراق سرژ و ققی . آنها مردانه جنگیدن و دیگر نجنگیدن ولی باید باز هم بجنگند )

-------------------------------------------------------

خب ... از اونجایی که من الان یک حذبی کله خراب شدم ، می خوام در مورد زد و خوردهای اخیر نظر بدم ، تا شاید سرژ و ققی بی خیال بشن :

این مشکلات اخیر ظاهرا درگیری ها رو به خارج از رول کشونده . آقا اگه با همم مشکل دارین ، کتک کاریهاتون رو توی رول انجام بدین . شما با هم اختلاف دارین و این کاملا مشخصه ولی آخه چرا ، برای چی ؟!

- سرژ دوست نداره به حذب خیانت کنه ولی ولدمورت بهش گفته بزن جذب رو درب و داغون کن . اصلا چه اشکالی داره لرد با حذب مخالف باشه ؟! حالا گیریم خارج از رول هم مخالف باشه . سرژ حذب رو انتخاب کرده و حذب هم به جایی وابسته نیست . میشه حذب رو یه قطب سوم حساب کرد یا کاملا با سفیدها قاطی کرد .

- مدیرا زدن پست سرژ ، ققی و آنیتا رو پاک کردن . ولی این به نفع حذبه . این خودش یجور مبارزست . با این کار مدیرها تضعیف شدن نه حذبی ها . تازه اگرم حق با مدیرها باشه بازم اونا ضرر کردن نه حذبی ها .

در مجموع من یکی با این درگیری ها حال می کنم و میدونم اگه شدتش از این بیشتر نشه ما هم حذب قوی ای خواهیم داشت و هم رول پلیینگ سایت پیشرفت میکنه . سرژ نباید ناراحت بشه . چون کسانی ناراحت میشن و لج می کنن که به فکر جادوگران نیستن . وجود رقابت تو هر سیستمی باعث پیشرفت میشه . خوشبختانه این رقابت توی جادوگران کاملا دوستانست و اگر کسی خارج از رول هم مخالفه دیگرییه مهم نیست ، چون دوستی هاشون هم سر جاشه .

سرژ - ققی ، به نظر من شما دارین اشتباه میکنین . کسی شمارو محکوم نمی کنه و همه شمارو قبول دارن . مطمئنم خودتونم اینو میدونین ولی نمی دونم چرا بازم می خواین برین و رول رو تعطیل کنین ؟!!!


ویرایش شده توسط لرد بلرویچ در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۳ ۴:۱۷:۴۳

دلبستگی من به پیکان جوانان گوجه ایم [size=large][color=000066]و[/color


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۱:۲۶ چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۵

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
سرژی تک روی نداشتیما...بنده هم رول رو تا ابد تحریم کردم در کنار بقیه یارانم...ای آزادی خواهان در این بازی هر که با ماست از ماست و هر که از ماست پیروز است نام حذب همیشه زنده خواهد ماند...
-------------------------------------------------------------------------
برای ناظر:تا روزی که فقط تک بنیان گذار حاظر حذب هست درش بازه اگه به هر دلیلی سدریک دیگوری غیب شد اعلام کرد نمیاد و...حذب باید قفل بشه چون بنیان گذار دیگه ای نداره...
------------------------------------------------------------------------
عضویت لرد بلرویچ آخرین کسی بود که با امضای من تایید شد


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۱:۰۷ چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۵

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
اگر اين همه با پست زدن من مشكل دارين...باشه...خودتون رو ناراحت نكنيد...بحث نداره...من ديگه پست نميزنم تو رول ...به همين راحتي(البته تو رول)


كوييرل نوشته:
3-از کی تا حالا دامبلدور ساحره کش شده.مگه نه اینکه این سایت هری پاتریه؟پس آخه تو کتاب که همچین چیزی من ندیدم.بهتره داستانها به واقعیت نزدیک تر باشن.


من نميدونستم ، چه جالب..باشه از فردا كوييرل رو مدير مدرسه هاگوارتز نميكنم ، البته تو وبلاگ پنج عصر!!

كوييرل:
نقل قول:
6-ببخشید که فکر بنده بعد از خوندن پستها منحرف میشه.شما باید طوری بنویسید که حتی یه درصد هم همجین اتفاقی برای خواننده رخ نده.بنده که تو سر شما نیستم که منظورتون از فلان حرف چیه.


اگر ما بخواييم بر طبق اينكه فكر شما چقدر منحرف ميشه و منحرفش نكنيم عمل كنيم پس اصلا نبايد پرچم فتح «اچ سي او »بره تو سوراخ پرچم ، ممكنه يموقع يكي فكرش منحرف بشه از راه بدر بشه اااا....بده...ميره جهندم نويسنده!!

نقل قول:
1- تیترت مشکل داشت.میتونستی یه اسم دیگه بزاری.اصلا لزومی نمیبینم که همچین نمایشنامه هایی تو سایت دیده بشه.


بايد حتي كتاب هاي احكام اسلامي هم حذف بشن و نويسنده هاش حذف كاربر؟

ماروولو گانت:
نقل قول:
اصلا حذبی ها روی سر ما جا دارن !


قربونت ، حذب يعني صداقت ، تو هم صادق بودي ، پس مشخصه خون حذب در رگهاته!!

كرام:
نقل قول:
سوم میشه به من بگی اول پست سرژ رو چجور میشه عادی خوند؟کارهای خصوصی مادر و پدر چی میتونه باشه؟


اينو در نحوه برخورد در جواب كرام چند روز پيش نوشته بودم ، واقعا از دقت وب مستر لذت ميبرم ، و همچنين خسته ميشم يه چيزي رو چند بار بگم...:
سرژ در نحوه برخورد:
نقل قول:
1- من اگر ديديم مثبت باشه، هيچ چيز بيناموسي توش نميبينم !! مادره براي گرفتن پول كلاس ورزش به اتاق پدر رفته (در حالي كه پول كلاس ورزش نيست پول خريدن فلان گردنبنده ولي به شوهرش دروغ گفته) براي همين جلوي بچش نبوده تا بچش لو بده ...بچش هم براي همين به خواهرش گفته كه كار خصوصيت ورزشيه؟


نقل قول:
5-والا ما شل و سفت نکردیم...فقط در مورد یه نفر اغماض کردیم اونم گیلدیه....اونم بلده چجور بنویسه....از اول بلد بوده.....اینا بلد نیستن...حد رو نمیدونن


اول:نخير...شما مشكلت با الساموره هيچ وقت هم درست نميشه و اصلا صحبت هاي من در اين مورد بي فايدست ، بجاي انرژيش بهتره برم به وبلاگم برسم ، نتيجه ميده!!
دوم: گيليدي؟ من فقط يك نمونه پستش رو ميگم كه حتما يادته.، همون موقعي كه از يك سوراخ تاپيك وارد شد و شلوارش پاره شد و پرچم رو كرد تو يك سوراخي و صداي داد كينگزلي(فكر كنم) در اومد و بعد كينگزلي فرار كرد و گيليد هم پارچه پرچم رو گرفت دور كمرش بست تا مثلا شلوار بشه!! اين فقط يك نمونه بود كه البته من چاكر گيليد هم هستم فقط اين وسط مشكل منم؟ باشه...و كسي با خوندن اون پست نميره جهندم؟ يا نويسندش نميره جهندم؟

نقل قول:
7-اصلا ما میخوایم زورمونو رو نشون بدیم
به خدا خسته شدم از دست همتون
نمیدوم حرف ادمای غیر منطقی رو چجور باید داد
هر جور صحبت میکنی یه بامبول دیگه در میارن


جواب اين به اخر پست من مراجعه شود!!

كرام:
نقل قول:
دوم در مورد پست آنیتا حق باشماست ولی پست تو و سرژ مستحق (حذف شناسه) بود و نه فقط (حذف پست)


من وقتي كوچيك بودم ، كوچيك تر از الان ، وقتي عصباني ميشدم همه از جلوم ميرفتن كنار البته اون زمان ميگفتن اين حركت خشانت بار من«جوش سيد بودنه» مثلا ميگن يارو سيده قاطي ميكنه ، براي همين مثلا اگر از شخصي عصباني بودم اگر چاقو بود دستم ميكردم تو شكمش ، البته با توجه به نصيحت هاي پدر مادر و همچنين سرخودرگي سن بلوغ و كلا بدبختي هاي زندگي اين خشانتم كمتر شده ولي از بين نرفته ، البته الان هنوز جوش سيديم گل نكرده ، پس بهتره قبل از اينكه فوران كنه شرمو كم كنم و البته:

كرام جان ، پست من مستحق حذف شناسه بود؟ ممنون ميشم حذف شناسه كني...چون اون زماني كه از حذف شناسه شدن خوشم نميومد(وقتي ولدي بودم) و براي همون برگشتم كه حذف شناسه نشم براي اين بود كه دوست داشتم وقتي نيستم اثري از من باشه در سايت ، ولي الان همچين اثري رو نميخوام و خوشحال ميشم حذف شناسه شم!!


اگر حذب دست خودم بود يعني سه بنيانگذار ديگه نبودند كلا حذب رو حذف ميكردم چون چنين هدف مقدسي حيفه اينجوري لگد بشه و ... و ... .
ولي حيف كه سه بنيانگذار ديگه هستن و همنين اعضاي عادي حذب كه نظرشون به اندازه بنياگذاران ارزشمنده پس نظر من نميتونه حذب رو حذف كنه...وگرنه ميكردم!!حيف كه اختيار حذب دست من نيست!!

خسته شدي از دست هممون ؟ بخدا؟ چون منم جز اين همه هستم بايد بگم كه:
اولا خسته نباشي ، دوما يك خبر خوش كه قسمتي از خستگيت برطرف شه:سرژ تانكيان كه جز كسايي بود كه خستت كرد شرش كم ميشه و ديگه راحت ميشي!! من بعد از السامور وقتي با سرژ اومدم و يخورده برخورد ها خوب بود تصور كردم كه شماها عوض شدين(البته كرام كه ميگه من عوض شده بودم) ولي من تصور كردم برخورد شما عوض شده ولي الان متوجه شدم كه نه!! شما همون كرام هستيد تنها فرق السامور با سرژ اينه كه سرژ كور شده بود!! يا خودشو به كوري ميزد...البته اينم فرقي نداره.


اها داشت يادم ميرفت..خوشحال يمشم حذف شناسه بشم تا اثري نباشه ازم...

كوييرل عزيز شرمنده كه با خوندن پستهاي من فكرت منحرف شد ، بجاش تو جهندم عذاب ميكشم بخاطر منحرف كردن ملت!!


ويرايش:
وقتي اينو دوباره خوندم ياد اين شعر از خيام افتادم:
از رفته قلم هيچ دگرگون نشود....وز خوردن غم بجز جيگر خون نشود
گر در همه عمر خويش خونابه خوري....يكقطره از آن كه هست افزون نشود


ویرایش شده توسط سرژ تانكيان در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۳ ۴:۰۳:۴۴


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۲۱:۱۶ سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۵

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 523
آفلاین
سلام اينهفته بازم دوباره با برنامه ي قشنگي سراغه شما دوستانه گل اومديم بزن بزنه حذب و مديران

نقل قول:
1-تو اصلا تیترو دیده بوده؟تیتر پست ضد وبمستر بود؟((ناتوانی جنسی)) ضد وبمستره؟این تیتر خوبه؟


1_ببخشيد حق با تويه من اشتباه كردم من فكر كردم منظوره كوييرل تيتره همين پسته قبليه ققيه.

نقل قول:
2-دامبل توی دوگروه بود که قرار شد یه گروه انتخاب کنه..باید همون موقع که هافل رو انتخاب میکرد باید میذاشتیمش کنار


2_به نظره من اين ضعف مديراس كه بينه اعضا تبعيض قايل ميشن مثلا من خودم گروهم بايد هافل باشه ولي چون يه عضوه شناخته شده ام الان تو ريونم اين در مورده خيلي قوانين و خيلي افراد صدق ميكنه وقتي اونارو درست كرديد بيايد منم بندازيد توي هافل.

نقل قول:
3-فقط دنبال همین چیزایید دیگه...دخترا برای طرف بمیرن!!ایول بابا


3_نه بابا چه ربطي داره
اينم خودش يه سوژس ديگه خب ما چيكار كنيم دخترا براي دامبل ميميرن تقصيره منه؟


نقل قول:
4-حق با توئه!!


4_چاكرتيم ارباب جون

نقل قول:
5-والا ما شل و سفت نکردیم...فقط در مورد یه نفر اغماض کردیم اونم گیلدیه....اونم بلده چجور بنویسه....از اول بلد بوده.....اینا بلد نیستن...حد رو نمیدونن


5_يه كم دقت ميكردي ميديدي كه اين جوابه سواله ششه و نه پنج من يادم رفته شماره شيشو بزارم خداييش خيلي تابلو بود نميام جوابه سواله شيشه كوييرلو با پنج بدم كه پس اينجا فكر كنم ميخواستي منو ضايع كني حالا چراشو نميدونم
در ضمن بايد بگم كه منظورم اين نبود خوده سرژ بعضي پستاش توش بيناموسي هست ولي پاك نميشه بعضياشم پاك ميشه اين نشون ميده مديرا عشقي كار ميكنن در ضمن من خودمم خيلي پستام توش بي ناموسي هست همينطور خيليايه ديگه به هر حال مزه ي كاره البته درسته من با دانگ موافقم كه بايد سعي بشه با اعضاي سايت شوخي نشه ولي مثلا چه ميدونم مامان باباهه ميرن تو اتاق كاره خصوصي چقدر بيناموسي توش داره؟
در مورده گيليدي هم برميگرده به همون پارتي بازي كه در بالا عرض شد.

نقل قول:
6-یکی به من بگه بعد از پنج چه شماره ایه؟


6_شيش

نقل قول:
7-اصلا ما میخوایم زورمونو رو نشون بدیم


7_پس برنامه ي مردانه آهنينو گذاشتن براي چي؟

در آخر بگم كرام جان ديدي كه من كمتر تو اين بحثا شركت ميكنم ولي جدا ايندفعه يه كم ديگه نامردي شد چون واقعا دليلي وجود نداشته اينكار انجام بگيره و حالا گرفته يه وقت ناراحت نشي مارو مرگخوار نكني


ویرایش شده توسط سدریک دیگوری در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۲ ۲۱:۱۹:۵۴

[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۲۱:۱۵ سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۵

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
نقل قول:
هی میخوام جلوی خودمو نگه دارم...هی میخوام چیزی نگم....نمیذارن!


نه آقا جلو خودت رو نگیر حرف حق حساب نداره(بر وزن حرف حساب جواب نداره)...دعوا هم داری...هرچی میخوای بگی بگو...

نقل قول:
اول..به چه مجوزی ایدی منو توی سایت میزنی؟اصلا اجازه چنین کاری رو گرفتی یا نه؟


من مگه گفتم جی اف کش کرامه خودت گفتی من چیکاره بیدم...اگه جایی من گفتم جی اف کش کرام بید مدرک بیار...

نقل قول:
سوم میشه به من بگی اول پست سرژ رو چجور میشه عادی خوند؟کارهای خصوصی مادر و پدر چی میتونه باشه؟


من معمولا پدر و مادرم کار خصوصی که دارن در مورد بیماری پدر بزرگمه...نمی دونم شما اینو از چه جنبه ای می بینی

نقل قول:
تو اصلا تیترو دیده بوده؟تیتر پست ضد وبمستر بود؟((ناتوانی جنسی)) ضد وبمستره؟این تیتر خوبه؟


نبود ولی خوب ببین دو تا حذب تی وی زدیم به مدیرا هم ربطی نداشت حذب مدیرا رو هم تحویل نگیره و بهتون کاری نداشته باشه شما بهش ور می رید این حذب آزارش به مورچه هم نمی رسه ما به مدیرا دیگه کاری نداریم چون نهایت یه چیز هایی رو حس کردیم...

نقل قول:
-دامبل توی دوگروه بود که قرار شد یه گروه انتخاب کنه..باید همون موقع که هافل رو انتخاب میکرد باید میذاشتیمش کنار


الان اصلا مسئله ربطی به هافل نداره بابا این یه سوژه بود که دامبلدور هر جا کاندید شد و هر کاری کرد ساحره ها خیلی هواش رو داشن و همین شد که شد ساحره کش...ما با شخصیت های کتاب زندگی نمی کنیم با شخصیت های اینجا زندگی می کنیم اینجوری باید می گفتیم پس دامبلدور مرده و کوییرلم مرده پس شخصیت دیگه ای رو بر دارید...

نقل قول:
-فقط دنبال همین چیزایید دیگه...دخترا برای طرف بمیرن!!ایول بابا


این سوژه ای بود که تو جادوگر ماه و عمده ی جاهایی که دامبل پا می ذاشت اتفاق می افتاد دخترا مثلا تو سایت برای دمبول می میرن سایت و خارج سایت رو قات نزنید...

نقل قول:
-والا ما شل و سفت نکردیم...فقط در مورد یه نفر اغماض کردیم اونم گیلدیه....اونم بلده چجور بنویسه....از اول بلد بوده.....اینا بلد نیستن...حد رو نمیدونن


بله 100% می خوای صفحه قبل اون تاپیکی که بهت دیشب دادمو ببین البته می تونم اینجا بذارم تا بقیه کاربرا هم ببین ولی خوب قبل از اون پست احتمالا پاک میشه...ولی خوب من از پست اسکرین دارم

نقل قول:
-اصلا ما میخوایم زورمونو رو نشون بدیم
به خدا خسته شدم از دست همتون
نمیدوم حرف ادمای غیر منطقی رو چجور باید داد
هر جور صحبت میکنی یه بامبول دیگه در میارن


غیر منطقی نیست سرژ و آنیتا برای پست شون زمان وقت فکر و سوژه گذاشتن کسی هیچ حقی نداره پستشون رو پاک کنه...همچنین بدونین نحوه بر خورد رو از ما نگرفتن حذب رو انتقال بدین هر جا که خواستین بازتابش رو تو رول و بیرون خواهید دید سعی نکنید مارو بترسونین...ما هم می دونیم چرا اون کارو می کنن چون گفتیم یه نفر جز شکلک چسبوندن کار دیگه ای بلد نیست بازتاب کار غیر رولی در رول


ویرایش شده توسط ققنوس در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۲ ۲۱:۱۸:۳۰

[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۲۰:۴۰ سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۵

تام ریدل پسر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۷ چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۸:۴۸ پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۲
از نا کجا آباد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 233
آفلاین
هی میخوام جلوی خودمو نگه دارم...هی میخوام چیزی نگم....نمیذارن!
خودتون خواستید!!
--------------------------

اول..به چه مجوزی ایدی منو توی سایت میزنی؟اصلا اجازه چنین کاری رو گرفتی یا نه؟


دوم در مورد پست آنیتا حق باشماست ولی پست تو و سرژ مستحق (حذف شناسه) بود و نه فقط (حذف پست)

سوم میشه به من بگی اول پست سرژ رو چجور میشه عادی خوند؟کارهای خصوصی مادر و پدر چی میتونه باشه؟
حتما داشتن قایم باشک بازی میکردن!!

-----------
در مورد صحبتهای سدریک

1-تو اصلا تیترو دیده بوده؟تیتر پست ضد وبمستر بود؟((ناتوانی جنسی)) ضد وبمستره؟این تیتر خوبه؟

2-دامبل توی دوگروه بود که قرار شد یه گروه انتخاب کنه..باید همون موقع که هافل رو انتخاب میکرد باید میذاشتیمش کنار

3-فقط دنبال همین چیزایید دیگه...دخترا برای طرف بمیرن!!ایول بابا

4-حق با توئه!!

5-والا ما شل و سفت نکردیم...فقط در مورد یه نفر اغماض کردیم اونم گیلدیه....اونم بلده چجور بنویسه....از اول بلد بوده.....اینا بلد نیستن...حد رو نمیدونن

6-یکی به من بگه بعد از پنج چه شماره ایه؟

7-اصلا ما میخوایم زورمونو رو نشون بدیم
به خدا خسته شدم از دست همتون
نمیدوم حرف ادمای غیر منطقی رو چجور باید داد
هر جور صحبت میکنی یه بامبول دیگه در میارن


ویرایش شده توسط ارباب لرد ولدمورت کبیر در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۲ ۲۰:۴۶:۱۳

[b]دلبستگی من به ریون و اعضاش بیشتر از اون چیزی بود که فکر میکردم!!.....بچه های اسلایت


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۲۰:۳۴ سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۵

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 536
آفلاین
مرگ بر آمریکا

چه جالب!
میگم آقا یه کار جالب!
بیاین اصلاً نظارت رو بردارین، خود مدیرا که به همه جا میرسن دیگه. من نمیفهمم وقتی ناظر اختیار تام داره یعنی باید هر چی مدیر گفت گوش کنه؟ اصلاً یکی بیاد ناظر رو برا من تعریف کنه! (من با خودم مشکل دارم)

میگم یه کار جالبتر!
بیاین این پست رو به خاطر عنوانش پاک کنید! حال میده ها ...



ادی: کفیه بیا بریم تو اتاق کارت دارم!
کوییرل: چی؟ فکر من منحرف شد! بزنین پست رو پاک کنین بره دیگه...اه...


چی؟ متاسفم؟ برای چی؟ نمیدونم والا! اصلاً خز شد این جو سازیا!
اتفاقاً خیلی جالبه! به نظرم اگه همینجوری پیش بره جالبترم میشه! مثلاً میتونیم یه ماژول زورگو بسازیم! یا مثلاً بیاایم یه چند تا ربات بسازیم که مطابق میلمون پست بزنن و بشینیم حال کنیم که تو رول داره پست میخوره!

خوبه؟ نمیدونم


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه


Re: ستاد مرکزي حذب ليبرات دموکرات جادوگرياليستي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۳ سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۵

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
ادامه پاره ای از توضیحاتم که البته در جواب شما دقیقا آقای دیگوری همون حرف های منو زد

خوب تنها کسی که ما اینجا بهش مضنون می شیم شمایی چون شما فقط سابقه همچین کاریو داری وب مستر اصلی ببینه ناظر ها ببینن و این شما باشی که پاکش می کنی من اصلا پستم واسم مهم نیست چون در راه حرفه ای شدن فرهنگ رول در آینده شاید روزی 5 تا از این پستا بزنم اصلا پس پست من برام مهم نیست...
-1اینکه شما هیچ پست پاک شده ای نمی بینی چون شب قبلش توسط آقای جی اف کش دستور داده شد تمام پست های پاک شده ما رو برگردونن
2-من نمی دونم پست آنیتا چرا در لحظه پاک شد
3-ما شاید بخوایم جوری بنویسیم که هم بشه بی ناموسی خوند هم عادی پس کسی که دوست داره جنبه ناموسی رو در نظر بگیره هر کی هم می خواد پست(به پست خودم هیچ اعتراضی ندارم)(اشاره پست سرژ)
4-حرف های دیگه ام دقیقا حرف های سدریک بود
5-در هر صورت ما به این که بگید حالا با اون فرد صحبت می کنیم راضی نمی شیم این یه توهین به زحمت و زمانی بود که اعضای ما گذاشتن مثل این بمونه بگن پستاتون رو پاک کردن بی دلیل بود
من از طرف حذب و به نمایندگی بقیه اعضا خواستار رسیدگی کامل این پرونده توسط شخص اول سایت هستم چون بی شک کسی جز مدیران توی این قضیه دست ندارن وقتی ناظرا پاک نکردن شما هم فقط پست منو پاک کردی این قضیه مجهوله که کی پستای بقیه رو پاک کرده؟(ما زمانی کاراگاه بودیم بابا ما رو نپیچون)...در ضمن خودم هم به عنوان یک کارآگاه کار کشته و بسیار حرفه ای و خفن(خود تحویلی@2006) هستم این قضیه رو تا زمان روشن شدن از سوی شخص اول سایت مورد بررسی کامل قرار خواهم داد
با تشکرات فراوان از زحمات شما کفی و کفیه


ویرایش شده توسط ققنوس در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۲ ۲۰:۱۴:۵۲
ویرایش شده توسط ققنوس در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۲ ۲۰:۱۷:۰۴

[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.