-حالا اين مهم نيست، اجاره ميکني يا نه؟
-اجاره ميکنم
مرگخوارا و محفليا: اووووووووووووووووو
لرد فکری کرد و بعد در حالی که رویش را از دامبل برگردانده بود با صدای سردی گفت
_ اجاره نمی دیم.شما ها بهتره برین یک جای دیگه رو اجاره کنین.
دامبل که دست و پاشو گم کرده بود به پته پته افتاد و گفت
_تام ..ازت خواهش می کنم..می دونی که هری مارو انداخته بیرون
لرد :
نگاه کن این جیمزیتون چجوری یویوشو از پسره من میگیره.نگاه کن مالی چجوری وسایل اشپزخونه اشپزم رو کش میره!
دامبل :نه تورو خدا تام!! ازت خواهش می کنم..جیمز یویوتو بده به بارتی همین الان
جیمز یویوی صورتی را از جیبش در اورد و در حالی که با چشمان درشت مظلومش به دامبل زل زده بود و بغض کرده بود با صدای آرامی گفت
_ ولی عمویی...
دامبل_حرف نباشه.می گم یویوتو بده به بارتی همین الان
جیمز یویویش را در اغوش کشید و برای آخرین بار بوسه ی کوچکی به یویوی صورتی رنگش زد.با چشمان گریانش به تدی نگاه کرد و بعد یویو را در دستان شرور بارتی گذاشت
بارتی لبخند شرورانه ای زد و به گوشه ای رفت تا یویو را پاره کند و چشمان جیمز کوچولو با حسرت به یویوی صورتی اش دوخته شده بود
دامبل لبخندی زد و به لرد نگاه کرد که مشغول پراندن پشه ها از روی ردایش بود (کروشیو پشه ی مزاحم)
_ امم..اینم از این.حالا اجاره می دین؟!
لرد فکری کرد و بعد در حالی که شانه هایش را بالا می انداخت چین به پیشانی انداخت و با خونسردی گفت
_نه ! اگه اون بیاد نه
و با دست به سارا اشاره کرد .جیمز با عجله به طرف سارا دوید و بغلش کرد
_ اگه خاله سارا نیاد منم نمی ام
بارتی لبخند شرورانه ای زد و به طرف جیمز رفت ویویوی پاره شده اش را پرت کرد و گفت
_ دلت بسوزه من دوتا خاله دارم! خاله بده و خاله خوبه!
لرد فکری کرد و بعد کمی به بلا خیره شد ..و بعد به انیتا که در کنار دامبلدور ایستاده بود و با خشم نگاهش می کرد .لرد سرخ شد و اهم اهمی کرد
_خیلی خب اجاره می دیم..بلا قوانینو براشون بگو
بلاتریکس خوشحال از موقعیت بدست امده برای خودنمایی هایش کمی جلو امد و با حالتی دلبرانه ای چشم اربابی گفت و بعد با لحن سردی شروع به گفتن قوانین کرد :
_1- سر ساعت هفت صبح همه به همراه آنتونین میرن ورزش صبحگاهی ،اهالی خانه ریدل باید شاداب باشن
2- سر ساعت هشت صبح همه میرن حموم که البته محفلی ها حق ندارن از حموم طبقه بالا استفاده کنن یک حموم توی زیرزمین هست برای روزایی که بارتی جریمه میشد اهالی خانه ریدل باید تمیز باشن
3-راس ساعت نه صبح همه تمیز و مرتب باید پشت میز صبحونه نشسته باشن..وگرنه صبحونه بی صبحونه و در ضمن انی مونی معمولا تخم مرغ درست می کنه با هویج رنده شده
4- راس ساعت ده صبح مرگخواران برای گرفتن ماموریت های جدید میان پیش من چون ارباب معمولا فرماندهی رو به من واگذار می کنه!
در این فاصله محفلی ها هم می رن پیش نارسیسا تا شستنی ها رو بهشون گوشزد کنه
بعد از گفتن این گزینه انیتا چشم غره ای به لرد رفت و لرد دوباره سرخ شد
بلا که متوجه نشده بود همچنان ادامه داد
_5- راس ساعت 1 ظهر همه میرن اتاق ارباب تا ارباب کروشیو کنه !
6- رو بعدا می گم و این که این برنامه برای محفلی ها صد در صد باید انجام بشه وبرای مرگخواران زیاد واجب نیست
مرگخواران!!!!!
محفلی ها :