قسمت اولدر آخر هفته ی یک روز آفتابی گروهی دوستانه به پارک جادوگران که در کنار دریاچه ای قرار گرفته بود آمدند تا از این روز زیبا لذت ببرند. آن ها وسایل پیک نیک را کناری گذاشتند و بر روی نیمکتی نشستند. بتی طبق معمول کتابی برداشت ،به زیر درختی دور از دیگران رفت و شروع به خواندن کتابش کرد.
سپتیما گفت: اومدیم پارک به مغزمون ،وقت برای استراحت بدیم بعد تو دوباره سرتو کردی تو کتاب !
ریتا گفت: ولش کن خب اونم اون جوری استراحت می کنه. می خوای بره دونه دونه پرنده ها رو شکنجه بکنه مثل دفعه ی قبل؟!
_حق با تونه . و هر دو وسایل سفره را چیدند.
مری در حالی که به کارا نظارت می کرد گفت : من وقتم محدوده باید برم درس بخونم . زودتر این کاراشو تموم کنید.(او هم کتابی از تو کیفش برداشت و به زیر سایه ی درختی از دست آفتاب سوزان پناه برد و ریتا هم باکمال میل علاوه بر کمک ، کار نظارت را هم برعهده گرفت.)
مدتی بعد آن ها چیدن وسایل سفره را تمام کردند. . سپتیما در حالی که برای کسانی که دور سفره بودند آب میوه می ریخت بلند گفت : مری ، بتی شما آب کدو حلوایی نمی خواین؟
هر دو که غرق در خواندن کتاب هایشان بودند(البته با مباحثی متفاوت ) بلند گفتند :نه !
سپتیما:
آلتیدا : سپتی راحتشون بذار . راستی ریتا تو تو پیام امروز مطلبی در مورد مردن یک گیاه شناس معروف نوشته بودی درسته؟
ریتا :آره . فدریک اون نشان درجه دوم مرلین هم داشت ولی در آخر سر هم توسط یکی از گیاهان خودش کشته شد. اون یکی از فامیلای دور من بود (بعد از مکثی اضافه کرد)ولی آدم معمولیی نبود.
لورا:چطور مگه؟
_من قبل از مرگش فقط یک بار اونو دیدم. اون روز ،روز تولدم بود و اون با ردایی کثیف که پایینش چرکین بود وارد جشن تولدم شد ! بعد از صحبت کوتاهی با بابام چیز لزیج و زشتی رو از تو جیبش در آورد و به من داد و گفت :این علف آبشش زاس اگر بخوریش می تونی زیر آب برای مدت کوتاهی تنفس کنی در واقع برای مدت کوتاهی بهت آبشش می ده. می تونه تجربه ی خوبی باشه؛ مامانم اون علف رو از دست اون گرفت و تشکر کرد بعدم اون رو به طرف در راهنمایی کرد.
سپتیما :هنوز هم اونو داری؟
_ آره ، یک دفعه یکمشو برای نوشتن گزارشی در مورد شهر پری های دریایی استفده کردم. چرا اون جوری منو نگاه می کنین؟
آلتیدا: من خیلی دلم می خواست یک دفعه شهر پریای دریایی رو می دیدم.
سپتیما و لورا:منم همین طور.
ریتا :یعنی می خواین بگین...
سپتیما: می تونی از جنبه ی مثبتش هم نگاه کنی . آخر هفته هم تفریح کردی وهم یک گزارش خوب دیگه می تونی بنویسی . منم بهت کمک می کنم؛ چند تا نمودار و درصد بندی گزارشتو جذاب تر می کنه. این جوری آخر هفتهی فوق العاده ای برای همون می شه !
لورا و آلتیده : ما هم اگر کمکی از دستمون بر اومد می کنیم.
_من نیازی به گزارش و یا کمک ندارم .
سپتیما بعد از مدتی تفکر گفت:نظرت در مورد یک قلم پر تند نویس جدید چیه؟
_این می تونه شرایط رو عوض کنه.
بعد از چند دقیقه که هر چهار نفر بعد از چند دفعه آپارات کردن ،خود را برای شنا آماده ساختند و ریتا به هر یک از دخترا یک مقداری از علف رو داد . دخترا با اکراه اون ماده ی لزج را خوردند. سپس هر چهار نفر قبل از این که دچار تنگی نفس بشن به درون دریاچه ی درون پارک می پرند .
شلپمری و بتی با این صدا بالاخره سرشون از تو کتاب بیرون آوردند و متوجه غیبت همراهانشون شدند .
مری: چشون شد همشون پریدن تو آب؟
بتی: به احتمال قوی فکر کردند برای این که تفریحشون کامل بشه باید کمی هم آبتنی بکنن.
_ولی چرا بالا نمیان؟
_صبر کن الان میان.
پنج دقیقه بعد....
مری: بتی می گم یک وقت طوریشون نشده باشه؟
_ببینم مگه تو فردا امتحان نداری؟
_آره ولی....
_درستو بخون.اونا چهار تا ساحره ان که اگه کمک نیاز داشتن راه های زیادی هست که ما رو بتونن خبر کنن.
نیم ساعت بعد....
مری: دیگه حتما یک اتفاقی افتاده این همه طولش دادن.
بتی: بی خودی نگرانی !
در همین لحظه چهار ساحره سرفه کنان از درون آب بیرون آمدند . لورا گفت: مگه نگفته بودی تا یک ساعت دوام داره؟
ریتا : خب محاسباتم اشتباه بود.
مری از جایش بلند شد و به طرف آن ها آمد و گفت:زیر آب این همه مدت چی کار می کردین؟
سپتیما در حالی که صدف بزرگی را در دست داشت به طرف مری آمد و گفت:رفتیم گردش زیر آب . قشنگه این صدفه، مگه نه؟
بتی به کنار مری آمد و گفت: نمی شد اول به ما می گفتید بعد می رفتید گشت و گذار ؟
لورا:ما به این بلندی حرف می زدیم نگید یک کلمه هم نشنیدید؟
بتی و مری:
حالا چه جوری رفتید؟
آلتیدا: با علف آبشش زا !
مری: چه فکر جالبی!
سپتیما: بتی این صدفه بنظرت جالب نیست؟
بتی صدف را از دست سپتیما گرفت و گفت: صدف اونم توی دریاچه !ولی هیچ جذابیتی نداره. صبر کن.
سپس صدف را بر رودی زمین گذاشت و در حالی که چوبدستیش را به طرف او هدف گرفته بود فریا د زد: کروشیو !
صدف بیچاره درست مثل کارتونا به بالا و پایین پرید و به درون دریاچه برگشت ولی قبل از این که دردرون آب از نظر ساحره ها پنهان گردد مروارید زیایش، از درونش بر کنار دریاچه افتاد.سپتیما هم بدون معطلی مروارید را برداشت و گفت:مرسی بتی . خودم دلم نیامد اینو شکنجه بدم ولی هر کاری کردم باز نشد ولی مرواریدشو می خواستم. چون قیمت قلم پرتندنویس دقیقا با قیمت این مروارید برابره ! چرا این جوری نگام می کنی بتی مگه وقتی صدفه جیغ می زد برات جذاب نشد؟
بتی:کروشیو
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
قسمت دوم گیاهان ساده:این نوع گیاهان مانند سرخس ها ،خزه ها و آغازیان ساختار ساده ای دارند. گیاهان ساده معمولا پرورش داده نمی شوند و خودشان در طبیعت به راحتی می رویند و تکثیر می گردند.
گیاهان تزئینی: گیاهانی هستند که دارای زیبایی ذاتی هستند . تنوع رنگ در میان این گونه گیاهان زیاد هست و از نظر گرانقیمتی در رده ی دوم قرار می گیرند و البتته حساس هستند و معمولا طول عمر کوتاهی دارند.
گیاهان دارویی: این نوع از گیاهان دارای خاصیتی برای رفع بیماری ،عیوب و یا برطرف شدن جراحت هستند و نقش بزرگی را در صنعت شفاگری جادوگران و همین طور در صنعت پزشکی ماگل ها ایفا می کنند.(متاسفانه از بعضی از این گیاهان برای درست کردن مواد مخدر استفاده می شود و این بر ضد سلامتی انسان ها هست)بسیاری از این نوع گیاهان گران قیمت هستند و به همین دلیل این دسته از گروه گیاهان را در رده ی اول از نظر گرانقیمتی می شماریم.
گیاهان درنده :این گونه از گیاهان علاوه بر نیاز های دیگر گیاه هان دیگر ، گیاهان درنده به گوشت جانداران دیگر(از حشره تا انسان) برای ادامه ی حیات نیازمندند به این دلیل این گیاهان گیاهان گوشت خوار هم نامیده می شوند. این گونه از گیاهان قابل پرورش دادن هستند و در جنگل ها خیلی راحت رشد می کنند و در اندازه های متفاوتی وجود دارند.قابل توجه هست که این گونه از گیاهان به هیچ عنوان سمی نیستند . (البته به جز یک استثنا)
گیاهان سمی: این گونه گیاهان همان طور که از اسمشان معلوم هست سمی هستند و برخی از این نوع تنها با تماس مستقیم ،سم را به بدن فرد منتقل می کنند. بسیاری از پادزهر ها ،هم برای همین گونه ار گیاهان و هم برای سم های موجودات دیگر، ازشان به دست آمده است.
گیاهان معمولی: گیاهانی که به گروه های دیگر تعلق ندارند. گیاهانی معمولی که معمولا عمری کوتاه دارند و خیلی از آن ها هم خوراکی هستند . برخی دارای بوی خاصی بوده و به همین دلیل ارزشمند شمرده شده اند. به طور کلی این دسته از گیاهان ممکن است دارای برخی از خصوصیات دیگر گروه ها باشند ولی به دلیل نداشتن تاثیر اصلی آن ها عضو آن گروه نشده و در این دسته قرارا گرفته اند.
این پست به اشتباه به عنوان پاسخ کلاس گیاه شناسی زده شده،چون اشتباه از مدرسه بوده پست رو پاک نمیکنم. موفق باشید
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۲ ۱۲:۴۸:۱۱