با سلام
ضمن اعلام بی طرفی در کلیه بحث و جدلهای پیش آمده به نمایندگی از صنف ارواح سرگردان (
) توجه شما رو به چند نکته جلب میکنم ... نکاتی که احساس میکنم برای بسیاری از اعضا، ناظرین و حتی مدیران میتونه مفید باشه.
1.بر اساس تقسیم بندی بینالمللی
انجمن درجهبندی محتوای اینترنت محتوا از نظر درجه محدودیت گذاری سنی، به پنج رده تقسیم میشه :
0 - آزاد برای همه سنینهر محتوایی که شامل هیچیک از موارد زیر نباشد !
1- آزاد برای +13 شامل : هرگونه آزار و اذیت به انسان، پوششی که بیش از 50% پوست بدن در آن مشخص باشد، بوسههای افراطی، کلمات کمی توهینآمیز
2- آزاد برای +15شامل : ویرانی و جنگ، سطحی از برهنگی، مفاهیم جنسی، واژگان کاملا زننده
3- آزاد برای +17شامل : خشونت افراطی یا مرگ ، برهنگی کامل، رفتارهای کاملا جنسی با وضوح نسبی، توهین مستقیم یا نفرتپراکنی درباره گروهی خاص
4- آزاد برای +18شامل : تجاوز یا شهوترانی همراه با خشونت، برهنگی کامل به صورتی که تحریک کننده هم باشد، رفتارهای جنسی بسیار واضح و جنایت های جنسی، توهین ها و تحقیرهای افراطی
با اینکه این چارچوب، خودش تا حد زیادی گنگه، ولی میتونه مبنای خوبی باشه هم در هنگام نوشتن مطالب، و هم در هنگامی که ناظرین و مدیران میخوان درباره اون قضاوت بکنن. این یعنی اگر من به عنوان ناظر هافلپاف میدونم که ما توی تالار عضوی زیر 15 سال نداریم مثلا (که البته داریم ما 11 ساله هم داریم این فرضه!!) من مختارم که حتی عکسهایی که تا سطحی از برهنگی رو نشون میدن رو بذارم یا مفاهیم جنسی رو توی پستا آزاد بذارم. ولی خوب حالا که میدونم ما عضو 11 ساله هم داریم بهتره (اجبار نیست بهتره !! چون قانون نیست، ولی خوب اخلاق که هست.) هیچکدوم از مطالبی که برای بالاتر از 13 سال تقسیم بندی شده رو حداقل بطور واضح و مستقیم اجازه ندم مطرح بشه توی تالارم !
2.معاهده (؟) ای که جادوگران خودش رو بهش متعهد میدونه، که البته معاهده (Treaty) نیست و فرمان(Act) ای مربوط به دولت فدرال آمریکاست،
فرمان حفاظت از حریم شخصی کودکان در فضای آنلاین هست. این لایحه الزامات وبسایتها و سرویسدهندههای آنلاین رو برای حفاظت از اطلاعات شخصی کاربران زیر 13 سال (مثل اطلاعات تماس، ایمیل و ... ) مشخص میکنه و حدود و ثغور افشای اطلاعات رو تعیین میکنه. همچنین وبسایت ها رو موظف میکنه که به والدین این افراد (که انتظار میره نظارت داشته باشن بر فعالیت اونها) دو چیز رو اعلام بکنه، یکی بهشون اطمینان بده که اطلاعات فرزندشون حفظ میشه، و دیگری اینکه بهشون بگه که در این وبسایت فرزندانشون با چه مسائلی ممکنه مواجه بشن تا اونها آگاه باشن. این لایحه هیچ صحبتی درباره محتوا نمیکنه، و تنها مسئولیتی هم که برای وبسایت ایجاد میکنه اطلاع رسانی به والدین هست.
پس اعمال نظارت بر محتوای مطالب به بهانه
COPPA نمیتونه انجام بشه و حرکتی غیرقانونی هست. اما البته این به این معنی نیست که مدیران و ناظران حق نظارت بر محتوا ندارن، بلکه این مسئولیت اصلی اونهاست. اما این مسئولیت باید در حیطه
قوانین مکتوب سایت جادوگران انجام بشه و اعمال نظارت بر مبنای نظرات شخصی و قوانینی که قابل استناد نیست، حرکتی غیراخلاقیه. برعکسشم هست البته، اگه کسی به قوانین بی توجهی بکنه و جایی که باید اعمال قدرت بکنه اینکارو نکنه،اونم نافی اخلاقه حرفهای به عنوان ناظر یا مدیر هست !! یعنی من به عنوان ناظر هافلپاف اگه از محتوای یه پستی خوشم نیومد، ولی اون پست با هیچکدوم از
قوانین مکتوب ایفای نقش مغایرت نداشت حق ندارم اون پست رو بر اساس سلیقه شخصیم پاک یا ویرایش بکنم و اگر اینکارو کردم، از همینجا اعضای هافلپاف رو تشویق میکنم که بلافاصله خواستار عزل من از نظارت بشن. ما همیشه باید یادمون باشه که منوی نظارت و مدیریت، یه حق نیست، یه مسئولیته ... ما «مسئولیم» که رفتار عادلانه و درچارچوب قوانین داشته باشیم، نه اینکه فکر کنیم «حق» داریم بر اساس نظر خودمون اعمال قدرت کنیم.
3.یه ذره هم به
فرهنگ شیرین فارسی بپردازیم.
کاسه داغتر از آش معنی: کسی که در کاری از صاحب اصلی آن بیشتر جوش بزند.
مثلا اگر من بیشتر از آلبوس دامبلدور نگران فعالیت های محفل ققنوس باشم. میشم کاسه داغتر از آش. توی همه پستهای این تاپیک میشه نشانه های مختلفی از «کاسه داغتر از آش» رو در بین حرفای افراد مختلفی (که هرکدوم نظارت مخالف طرف مقابل دارن حتی) پیدا کرد ...
اما یه مصداق مهم کاسه داغتر از آش اینه. مسئولیت ما به حوزه سایت جادوگران محدود میشه. ما مسئول تربیت اخلاقی بچه های بقیه نیستیم و این وظیفه پدر و مادرشونه و مطمئنم که همه پدر و مادر ها هم دارن کارشون رو به بهترین شکل انجام میدن. ما مسئولیم اینجا محیطی فراهم بکنیم که هر شخصی، از هر گروه سنی و با هر فرهنگی بتونه ازش لذت ببره و توش احساس راحتی بکنه ... و البته اینکار نیاز به ریزبین بودن داره. اما اینکه وقتی شخصی از اینجا رفت، ممکنه بعدا توی سایتای دیگه از جمله سرچ گوگل چه کارهایی بکنه به ما ربطی نداره. قوانین جادوگران ما رو در حوزه سایت جادوگران مسئول میکنه ( والبته هممون باید مسئول باشیم ). مرز باریکی هست بین تعهد اخلاقی، و افراطیگری ... باور بفرمایید داعش و طالبان هم در درون خودشون فکر میکنن دارن اخلاقیات رو (بر اساس دینی که بهش عمیقا باور دارن) گسترش میدن ... حواسمون باشه که تعهد اخلاقیمون تبدیل به افراطیگری نشه ...
این حرف من جهت پیشگیری هست ... اصلا نمیگم که کسی افراطیگری کرده و امیدوارم باعث جبههگیری نشه ...
4.احتمالا اولین سفسطه ای که ممکنه در برابر حرفهای من مطرح بشه، سفسطه «فرهنگ ایرانی و عرف جامعه» هست. چون میدونم خودم زودتر پاسخش رو میدم. اگر دارین فکر میکنین که چیزایی که گفتم عمدتا بر اساس استانداردهای غربی بوده و میخواین بگین «ما در فرهنگ ایرانی-اسلامی زندگی میکنیم» و با این استدلال مخالفت کنید، باید بگم این بزرگترین نوع سفسطه هست به دو دلیل :
1. ما اصلا در قالب فرهنگ ایرانی فعالیت نمیکنیم اینجا. اگر بکنیم اول از همه باید همه عکسای آواتار مونث رو برین باحجاب بکنید (چون من شخصا چندین نفر رو میشناسم که خودشون و خانوادههاشون چنین زمینه فرهنگی ای دارن) ولی حتی همونا پذیرفتن که فعالیت ما اینجا بر اساس زمینه فرهنگی ای هست که یک نویسنده انگلیسی به اسم رولینگ ارائه کرده ... زمینه فرهنگی این سایت و محتواهاش کاملا اروپایی هست، پس اتفاقا نرمالترین حالت اینه که همه قضاوتها هم بر اساس همون استانداردهای اروپایی صورت بگیره. البته ما هم یه تصور غلطی داریم که فکر میکنیم فرهنگ غربی یعنی بیبند و باری، در حالی که اگه برگردین به مورد یکم و اون استاندارد محدودیت های محتوا رو بخونید، میبینید حتی خیلی هم از چیزی که ما در زندگی روزمرمون توی ایران رعایت میکنیم سختگیرانهتره یه جاهاییش !!
2. عموماَ استانداردهای چنینی بر اساس یافتههای روانشناسی تربیتی و روانشناسی کودک تنظیم میشه. روانشناسی یک علم میان-فرهنگی و جهانشمول هست که یافتههاش از پژوهش هایی در قالب های فرهنگی مختلف بهرهمیگیره نه فقط مثلا توی آمریکا یا اروپا ... پس اگه علم روانشناسی تشخیص میده که دیدن جنگ برای بچه 13 ساله زوده، ولی دیدن بوسه غیرافراطی یک زن و مرد آزاده، لازم نیست ما دوباره «کاسه داغتر از آش» بشیم ... شاید بهتر باشه برای حفاظت از بچه های عزیزی که توی سایت هستن، بجای اینکه اینقدر باهم کلکل بکنیم یا اینقدر توی بعضی رولها درباره خشونت بنویسیم، بیایم عشق رو توصیف بکنیم ... مطمئن باشید با هر قالب فرهنگی این زیباتره !!
ببخشید زیادهگویی کردم ... این پست هیچ شخص خاصی رو مخاطب قرار نمیده بلکه یه سری توصیههای کلی هست، که فکر کردم بد نباشه همه بهش فکر بکنیم، حتی خودم. یه سری چیزایی که همیشه یه ذره گنگ بوده و سعی کردم در حد وُسع خودم یه ذره روشنترش بکنم ...
شاد باشید ...
پینوشت : از پشت صحنه به نکته ای اشاره کردن که صلاح دونستم خودم اینجا بگم ! اولا هیچکس از خطا و اشتباه مبرا نیست، من که خودم دارم حد و مرزهای محتوا رو اینجا مینویسم هم ممکنه گاهی سهواَ یا حتی عمداَ این حدود رو یادم بره رعایت بکنم. یه موردش همین اخیراَ پیش اومد اما در کمتر از یکساعت ویرایش شد چون با تذکر یکی از دوستان خودم به اشتباه بودن نوشتهام پی برم !! پس اولا، برای هرکسی شاید پیش بیاد و دوما، حتی منم که لالایی میخونم شاید یه جاهایی خوابم نبرده باشه که این عیب منه دقیقاَ نه هیچکس دیگه !! بعد هم اینکه دوباره تاکید میکنم این پست هیچ مخاطب خاصی نداره، مخالفت یا موافقت با هیچ شخص خاص، یا هیچ تصمیم خاص، یا رفتار خاص یا طرز فکر خاصی نیست ... این پست فقط و فقط تلاشی بود تا یه مسئله ای که حس کردم یه بخشی از بحرانی شدنش به خاطر «گنگ» بودن چارچوبهاش هست رو ، یه ذره چارچوب بهش بدم ... همین :ysmile: