هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۳:۱۳ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴
#14

روبيوس هاگريد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۵ جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۲۵:۳۴ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲
از شهری که کودک نداشت.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 459
آفلاین
نقل قول:

آنتونین دالاهوف نوشته:
آقای هاگرید چیزی که در اولین نظر وقتی یک انسان جادوگر به شما نگاه میکند در ذهنش تداعی میشود این است که شما خیلی بزرگ هستید. البته بعضی ها به اشتباه وقتی صحبت از بزرگی و عظمت و گندگی و سایر صفات اینچنینی میشود لقب "خرس گنده" را پیشنهاد میکنند ولی بنده به شما بزرگ منش میگویم.

حال ای بزرگ منش سوالی که مدتیست ذهن من را انگولک میکند این است که یادم می آید در کتاب هفتم و اگر درست بگویم در فصل "هفت پاتر" زمانی که بعد از ساعت ها تعقیب و گریز و رهایی از دستان یاران ولدمورت سیاه و حتی روبرو شدن با خودش و سقوط با آن موتور پرنده در باغچه و رفتن به خانه امن، درست در برهه ای که همه استرس داشتند و ناخن هایشان را میجویدند و تازه واردان را برای پیدا کردن جاسوس بازجویی میکردند و یکی از برداران فرد و جرج بینوا گوشش را از دست داده بود، شما در وسط آشپزخانه روی یک صندلی نشستید و آن صندلی زارت شکست و من در آن وقت نیمه شب و در آن هیجان آن قسمت کتاب روی زمین به حالت هلیکوپتری از خنده چرخ میزدم.

سوال این است که آیا ممکن است شما بر صندلی وزارت تکیه بزنید و باز هم همان اتفاق رخ دهد؟ آیا برای این موضوع راه حلی اندیشیده اید؟

با سپاس
فِرت

تشکر میکنم از نام پیشنهادیت آنتو!

هدف من هلی کوپتری شماست دوست من! هرچه هلی کوپتری شدید تر باشد و خسارت بیشتری به محل مذکور وارد کند، یعنی من کارم رو درست تر انجام دادم.
در پاسخ سوالتون باید گفت خیر. با توجه به نفوذی که در همه جا داشتیم، از هزینه شخصی ، صندلی هایی وارد کردیم از بهترین برند حال حاضر دنیا هستند و از آن ها به طور آزمایشی، در ضیافتی که امروز در ستاد داریم(و همه دعوتن) استفاده میشه.
پس از اون در سرتاسر وزارتخانه و ارگان های وابسته به وزارت پخش شده تا مردم بدانند. بدانند که صندلی ما و ارباب رجوع فرقی نخواهد داشت چون مشروعیت دولت از اعتماد ملت سرچشمه می گیرد!
در سرتاسر جامعه جار بزنید که در دولتی که هاگرید حکمرانی کند، مردم و دولت بر سر یک صندلی می نشینند و از یک کیک میل می کنند!
تکبیر!!!


ویرایش شده توسط روبيوس هاگريد در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۸ ۳:۳۱:۰۷


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۲:۴۳ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴
#13

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
آقای هاگرید چیزی که در اولین نظر وقتی یک انسان جادوگر به شما نگاه میکند در ذهنش تداعی میشود این است که شما خیلی بزرگ هستید. البته بعضی ها به اشتباه وقتی صحبت از بزرگی و عظمت و گندگی و سایر صفات اینچنینی میشود لقب "خرس گنده" را پیشنهاد میکنند ولی بنده به شما بزرگ منش میگویم.

حال ای بزرگ منش سوالی که مدتیست ذهن من را انگولک میکند این است که یادم می آید در کتاب هفتم و اگر درست بگویم در فصل "هفت پاتر" زمانی که بعد از ساعت ها تعقیب و گریز و رهایی از دستان یاران ولدمورت سیاه و حتی روبرو شدن با خودش و سقوط با آن موتور پرنده در باغچه و رفتن به خانه امن، درست در برهه ای که همه استرس داشتند و ناخن هایشان را میجویدند و تازه واردان را برای پیدا کردن جاسوس بازجویی میکردند و یکی از برداران فرد و جرج بینوا گوشش را از دست داده بود، شما در وسط آشپزخانه روی یک صندلی نشستید و آن صندلی زارت شکست و من در آن وقت نیمه شب و در آن هیجان آن قسمت کتاب روی زمین به حالت هلیکوپتری از خنده چرخ میزدم.

سوال این است که آیا ممکن است شما بر صندلی وزارت تکیه بزنید و باز هم همان اتفاق رخ دهد؟ آیا برای این موضوع راه حلی اندیشیده اید؟

با سپاس
فِرت



پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۱:۳۶ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴
#12

روبيوس هاگريد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۵ جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۲۵:۳۴ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲
از شهری که کودک نداشت.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 459
آفلاین
خوب دوستان!
دو تا بنر طراحی کردم که در صورت تمایل در امضاتون ازش استفاده کنید!
اندازه هر دو 300*300 هست!
تصویر شماره 1
تصویر کوچک شده


تصویر شماره 2
تصویر کوچک شده


فرمت هر دو تصویر PNG هست تا کمترین آسیب رو به ظاهر امضاتون بزنه.

ایرما پینس
کتاب دار نگران هاگوارتز خوش اومدین. بفرمایید کیک!

نقل قول:
نظر و برنامه های شما برای ساحرگان این قشر مظلوم جامعه چیه؟

برابری حقوق در جامعه نظر ماست! هیچ گروهی، نه ساحرگان و نه جادوگران بر دیگری برتری ندارن!
اما در مواقعی خاص، یکی از این دو گروه به دیگری ظلم میکنه و همین باعث میشه که فعالیت هایی اعم از دوئل و ... باعث حل اون بشه! انجمن های حمایت از دو گروه برای چی هستن؟

نقل قول:
به عنوان وزیر از طرح تولید "چیز"ملی حمایت میکنید؟

همه می دونیم که چیز بسیار چیز سوژه ساز و مفید برای سایت و ملت است!
تا چیز هست، زندگی باید کرد. به همین دلیل از جوانان بی کار در آزمایشگاه های تولید چیز که بیرون از شهر هستند استفاده می کنیم!

نقل قول:
همونطور که میدونید،چیز شباهت بسیار زیادی به آرد داره،شما به ما اطمینان میدید که چیز وارد آرد مردم و دانش آموزان نمیشه؟

در تمامی مدارس یک عدد چیز سنج نصب میشه تا مانع ورود چیز ، به فضای آشپزخانه و سالن غذا خوری بشه! چیز فقط در مناطق بدون سقف و در اماکن سقف دار خصوصی.

نقل قول:
برای کارکنان بازنشسته هاگوارتز از قبیل کتابدار و پرستار و شکاربان و...
چه برنامه ای دارید؟

ارائه وام بازنشستگی،وام خرید کتاب، آناتومی و حیوان.

نقل قول:
همین دیگه،یه کیک وانیلی بده برم!

دو تا ور دار.


هانا آبوت
خوش اومدین!


تصویر کوچک شده



«میشه قسمت کرد، جای اینکه جنگید، میشه عشقو فهمید، باهاش خندید
میشه سیاه نبود، سفید نکرد. میشه دنیا رو باهمدیگه ببینیم
رنگی
منو حس میکنی؟ نه؟ نه! تو سینه‌ت دیگه شده سنگی.
و سنگین. و سنگین‌تر بیا روی سطح برای روز بهتر...»



پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۲۰:۳۲ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
#11

هانا آبوت old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۷ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۴ پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 9
آفلاین
با سلام ایده های خوبی دارین. منم حمایت میکنم.



پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۱۷:۵۲ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
#10

روبيوس هاگريد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۵ جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۲۵:۳۴ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲
از شهری که کودک نداشت.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 459
آفلاین
حضور کاندیدای محبوب دل ها در فعالیت عصر گاهی ستاد!
دوستان برنامه هامو میذارم... امیدوارم که بخونید و نظرتون رو اعلام کنید.
لازم به ذکره اگه بخوایم برنامه بنویسیم می تونیم تا صبح اینجا ایده بنویسیم اما خوب قبلش باید فکر کرد آیا اون برنامه عملی میشه؟ آیا من وزیر شم اون رو انجام میدم؟
در ضمن من در همون پست اول هم ذکر کردم در میان حامیان ما حق به حق دار خواهد رسید اما،حرفم به این معنی نیست که اگه پست میخواین بیاین اینجا...
اگه دنبال این هستین که از رایتون سود شخصی ببرید، شاید من شرمندتون بشم.
خلاصه عرض کنم که بیاین وعده سر خرمن ندیم!

برنامه های وزارت:
١-فعال سازي دوباره كارت قورباغه شكلاتي.(ايده از وزير گانت و اجرا از دابي)

٢-فعال سازي صفحات رسمي جادوگران در شبكه هاي اجتماعي.

٣- نظارت شديد بر روي انجمن ها براي ميزان شدن فعاليت ها و ايجاد علاقه بيشتر در كاربران.

٤- كل كل هاي به موقع و مسابقات جديد ميان انجمن ها (مثال:دو انجمن حمايت از ساحرگان و انجمن آنتي ساحريال!)

٥- اين ايده يكم بحث برانگيزه و جدا هم جاي بحث داره، داشتن يك كلاس فعال در هاگوارتز، حتي در زماني كه ترم فعال ندارد.
خوب ما ميدونيم كه در هر موقع سال كاربران جديدي به ما اضافه ميشن. ولي در تمامي اوقات ما ترم هاگوارتز نداريم(يعني نبايد هم داشته باشيم چون به فعاليت هامون نميرسيم!)
به همين دليل ما بايد يك كلاس رو حالا با اسمي مثل "كلاس تابستانه" يا "كلاس فوق برنامه" بزاريم كه اعضاي تازه وارد در اونا شركت كنند.
چند تا ايراد به اين مطلب ارائه ميشه كه من اونايي كه تو دهن خودم هست رو ميگم.
-يك كلاس براي ٦ يا حتي ٩ ماه! اين خيليه! يه معلم قدرت اين حجم كار رو داره؟
پاسخ: از تيمي از اساتيد داوطلب استفاده ميكنيم! تا دانش آموزان در يك كلاس چندين نوع (طنز و جدي و...) نوشتن رو ياد بگيرن.
-چرا كارگاه سوژه پردازي نه؟
پاسخ: چون اونجا براي اونه كه تمام اعضا، اعم از جديد و قديمي، بيان و ذهنشونو آزاد بذارن و بنويسن... اما نه داوري و نه نقدي به پست هاي اونها نميشه! درضمن نمره نميگرن! خود اين نمره گرفتن و رقابت با بقيه دانش آموزا مثل يه دوئل چند نفرست!
-گفتي اعم از قديمي و جديد! يعني قديميا نميتونن شركت كنن؟
پاسخ:ديگه اونا جزييات طرحه!

٥-در هنگامي كه هاگوارتز تشكيل نميشه، تمامي رقابتا ميره به سمت محفلي و مرگخوار بودن كه به نظرم خيلي جالب نيست!
بايد قلعه هاگوارتز هميشه پر از پست باشه!
ما هم ملت رو اجبار نميكنيم برو تو قلعه هاگوارتز پست بزن! بلكه با تزريق سوژه هاي خوب، بحث هاي خوبي رو هم ميسازيم...


___________________________________
یک سری پوستر ها طراحی شده!
به زودی اونا رو قرار میدیم برای دوستانی که علاقه دارن از بنده حمایت کنن.


تصویر کوچک شده



«میشه قسمت کرد، جای اینکه جنگید، میشه عشقو فهمید، باهاش خندید
میشه سیاه نبود، سفید نکرد. میشه دنیا رو باهمدیگه ببینیم
رنگی
منو حس میکنی؟ نه؟ نه! تو سینه‌ت دیگه شده سنگی.
و سنگین. و سنگین‌تر بیا روی سطح برای روز بهتر...»



پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۱۷:۵۲ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
#9

ایرما پینس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۹ سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۸ چهارشنبه ۹ تیر ۱۴۰۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 184
آفلاین
سلام.

نظر و برنامه های شما برای ساحرگان این قشر مظلوم جامعه چیه؟

به عنوان وزیر از طرح تولید "چیز"ملی حمایت میکنید؟

همونطور که میدونید،چیز شباهت بسیار زیادی به آرد داره،شما به ما اطمینان میدید که چیز وارد آرد مردم و دانش آموزان نمیشه؟

برای کارکنان بازنشسته هاگوارتز از قبیل کتابدار و پرستار و شکاربان و...
چه برنامه ای دارید؟


همین دیگه،یه کیک وانیلی بده برم!


Underfed Vulture


قبل از صحبت کردن فکر کنید.
قبل از فکر کردن مطالعه کنید.





پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۱۵:۲۶ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
#8

روبيوس هاگريد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۵ جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۲۵:۳۴ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲
از شهری که کودک نداشت.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 459
آفلاین
سلام!


انتونيون دالاهوف!

تچكر ،تچكر!
به هر حال ميشه فهميد كي مياد،كي
نمياد كه شوما از اولش با ما بودي كلهم!


جودي!
ممنونم كه اومدي به ستاد ما!
يك سري بحث هست كه همين اول ميبندم پروندشونو.

١-شعار ما كاملا برنامه ريزي شده و بين المللي هست! ما قرار نيست گندم مصرف كنيم.
ظاهرا تو رسوندن پيام شعار كمي كژتابي بوده كه الان رفعش ميكنم.
گندم امروز! نشون ميده ما براي اينكه فردا آرد داشته باشيم نياز داريم كه گندم بكاريم. دقت كن بكاريم!
فرداشم بايد چيزي كه كاشتيم رو آسياب كنيم...
اصن فلسفه اي داره كه نگو و نپرس.

٢-من زياد زيستم خوب نيس! فقط تا الان فك ميكردم لبنيات،پروتئين هم دارن!احتمالا كيكام بخاطر اين فكر اشتباه اينجوري شدن.

٣-اشتباهه! در كنار شير مدارس اشتباهه. بلكه به جاي شير مدارس كه اول صبحي بچه ها وقتي ميخورنش دلدرد ميگيرن كيك مدارس پخش ميشه. هميشه به شادي!
من در اهداف و برنامه هام به هاگوارتز اشاره كردم. اونجا خواهيد ديد كه دانش آموزان انقدر تحرك مي كنند تا به كيك دوم نياز شه.

٤-فكر كنم اينجوري بهتره! عاخه ملت مي فهمن كه ما دادگاه نديده نيسسيم.
بعدشم چن تا از اين اتهامات درست بود؟
در ضمن من به صورت غير قانوني خريد و فروش نكردم! يكي از افراد ولدمورت مجاني داد به ما اونو! دقت كن مجاني.

٥-مردم به وزيري نياز دارن كه سير باشه. نيازي به پول ملت نداشته باشه! ما هم خدا رو شكر غذامونو هاگوارتز ميده، خونمون رو هاگوارتز ميده. در نتيجه هرچي حقوق ميگيريم پس انداز ميكنيم! در ضمن من اضافه كنم كه هاگريد همان مي ماند! با گردنبند طلا و غلط املايي!

٦-تا كي مردم با وزير بي نفوذ كنار بيان؟ تا كي؟ وقتشه يه نفر وزير شه كه از اون بي كار(كه البته ما وزير شيم بيكار نخواهد بود.) تا مافيا و دست هاي پشت پرده ازش مويرگي پيروي كنن و حرفاشو قبول داشته باشن!

٧-اين عموم مردم كين؟ غول به اين گوگولي آخه كي ديده؟ شما پول داشته باش، بازي تمومه. الان گوسفندم بشينه پشت بنز همه ميگن مرد روياهامه! حالا ما خودمون بنزيم.

دوستان برنامه هام رو نوشتم! چك كنم غلط املايي نداشت ميفرستم.


ویرایش شده توسط روبيوس هاگريد در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۷ ۱۶:۰۴:۱۸

تصویر کوچک شده



«میشه قسمت کرد، جای اینکه جنگید، میشه عشقو فهمید، باهاش خندید
میشه سیاه نبود، سفید نکرد. میشه دنیا رو باهمدیگه ببینیم
رنگی
منو حس میکنی؟ نه؟ نه! تو سینه‌ت دیگه شده سنگی.
و سنگین. و سنگین‌تر بیا روی سطح برای روز بهتر...»



پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۱۲:۰۵ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
#7

جروشا مون old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۳۰ شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۸:۳۶ پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴
از شبنم عشق، خاک آدم گل شد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 67
آفلاین
و اما آقا چاقه!

از شما هم سوال دارم آقا!
کيک کيک تا پيروزي! نه ببخشيد... گندم امروز، آرد فردا، کيک پس فردا!

بله، شما آقاي هاگريد!
1- شما که از "گندم امروز" صحبت مي کنيد؛ مي دونيد که در سال هاي اخير چقدر توليد گندم کاهش يافته؟ در اين سالهاي خشکسالي فکر نمي کنيد اختصاص دادن بخش اعظم گندم کشور به توليد کيک، سبب ايجاد مشکل و کمبود گندم براي توليد نان خواهد شد؟ آيا با اينکار سبب افزايش واردات گندم نخواهيد شد؟

2- همونطور که مي دونيد کيک عمدتاً شامل کربوهيدرات و ليپيد هستش، در صورتي که آزمايش ها نشون مي دن که کيک هاي شما به شکل نامعقولي حاوي مقادير قابل توجهه پروتئين هستن! آيا شايعات مبني بر استفاده ي شما از گندم و آرد حاوي کرم و موش صحيحه؟ راستش رو بگين، اين پروتئين بالا ناشي از چيه آقاي هاگريد؟!

3- آيا درسته که شما در صورت وزير شدن طرح توزيع "کيک مدارس" رو در کنار "شير مدارس" اجرا خواهيد نمود؟ صرف نظر از مزاياي اين طرح که شخصاً باهاش موافقم، چطور قراره از اضافه وزن دانش آموزان جلوگيري کنيد؟!

4- بررسي پرونده ي شما نشون مي ده که شما علاوه بر اخراج شدن از هاگوارتز به علت تخلف از قوانين، سابقه ي حبس در آزکابان رو هم داريد. ضمن اين که مدارکي وجود داره که شما به صورت غيرقانوني اژدها خريد و فروش کرديد. لازم به گفتن هم نيست که مواردي بوده که حيواناتي که شما سر کلاس درستون برديد دانش آموزاتون رو زخمي کردن. واقعا چطور انتظار داريد مردم به شما، با اين همه تخلفتون اعتماد کنن؟ اين همه تخلف و قانون شکني! چه توضيحي داريد؟

5- مدت ها در امضاتون تصوير از خودتون رو داشتيد با عينک و گردنبند طلا! آواتارتون هم عکستون با پالتو پوست و کراواتي گرون قيمت! بود! تجمل گرايي تا کجا آقا؟ اصلاً چرا حذفش کرديد؟ لابد مي خواهيد به همه بگيد که تجمل گرا نيستيد!

6- وقتي از هاگوارتز اخراج شديد با پارتي بازي شکاربان شدين... وقتي همه فهميدن که يه رگتون غوله با پارتي بازي کرسي استادي‌تون رو حفظ کردين... با پارتي بازي رنک گرفتين و با پارتي بازي تاييد صلاحيت شدين! پارتي بازي تا کجا؟ مردم چرا بايد به کسي که اموراتش با پارتي بازي و روابط مويرگي! ميگذره راي بدن؟ حتماً خود شما هم در صورت وزير شدن روابط فاميلي و... رو بيشتر از صلاحيت و سابقه و رزومه ي کاري مدنظر قرار خواهيد داد، درسته؟

7- باز هم شما شما با يک رگ غول! هيچ مي دونيد که عموم مردم از دورگه هايي که يه رگشون غوله هيچ خوششون نمياد؟ چه اعتمادي به غولها هست که به خون انسان ها تشنه‌ان؟ شما که به شکل غيرقانوني از يه غول به اسم "گراوپ" در جنگل ممنوعه نگهداري مي کرديد... در صورت وزير شدن قراره غولها رو به انگلستان برگردونيد؟ واقعاً به امنيت فکري و جاني مردم فکر نمي کنين؟ مشنگ هايي که بي خبر براي کوهنوردي به کوههاي محل زندگي غولها ميرن چه گناهي دارن آخه؟

از توجيهات بي مورد و تلاش براي منحرف کردن اذهان عمومي خودداري کنيد! هدف من شفاف سازيه!


ویرایش شده توسط جروشا مون در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۷ ۱۲:۲۳:۱۲

"عمه ریتا پاره ی تن من است! دوستش بدارید! ... فقط باهاش مصاحبه نرین، خطرناکه! "

***

تصویر کوچک شده
رستاخیز ققنوس!

***

تصویر کوچک شده
کاراگاه ارشد
ریاست دایره‌ی کاراگاهان


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۵:۳۵ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
#6

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
_ زنـــــــــم بود! پاره تنـــــــــــم بود!

هرمیون کنار هاگرید نشسته بود و در حالی که دستانش فقط به مچ دستان هاگرید میرسید، مچ دستان او را نوازش میکرد و میگفت:
_ آروم باش هاگرید! من مطمئنم برمیگرده.

هاگرید یک زیرانداز از جیبش درآورد و نزدیک بینیش گرفت و بعد از آنکه فین خفنی داخل آن کرد و بینیش را بالا کشید، گفت:
_ دروغ نگو! بانو ماکسیم دیگه رفته.

از آن سو زاخاریاس که تازه وارد کلبه هاگرید شده بود، گفت:
_ الِکی میگه!

و البته روونا هم ادامه داد:
_ مگه داریم؟ مگه میشه؟

خلاصه همه یه چیزی میگفتند تا اینکه آنتونین هم وارد شد و هرمیون که سابقه درگیری قبلی با آنتونین داشت ناخوداگاه گفت:
_ قاتل!

و هاگرید هم بدون آنکه امان دهد پای چپ غول پیکرش را بر سر آنتونین کوفت و او را مانند سوکس زیر پایش پِرِس کرد!

در همین لحظه زاخاریاس به هاگرید نزدیک و گفت:
_ بزنم دهنت؟!

هاگرید رو به هرمیون کرد و گفت:
_ این چی میگه؟ من که کار بدی نکردم یه قاتلو له کردم!

هرمیون:
_ میگه که این همگروهیشه و تو اشتباه کردی! اون بدبختی که مثل تَشتَکِ نوشابه زیر پات له شده اومده بوده در ستادت که اعلام حمایت کنه و از بچگی اصلا یکی از فانتزیاش این بوده که کلبه هاگرید و خودش رو ببینه و البته برات یک امریکن پای هم آورده بود که له شد خب!

(بَبو بَبـــو بَبــــــــو
در همین لحظه ماشین پلیس جادوگران آزیر کشان وارد صحنه شد و یک موجود زشت از آن بیرون پرید و گفت:
_ کی حرفای مثبت هجده زد؟ کی از اون فیلم خاک بر سری اسم برد؟
هرمیون: کدوم فیلم؟!
_ همون امریکن پای!
هرمیون: فیلم کجا بود؟ منظورم کیک سیب آمریکایی بود!
_ آهان!!)


هاگرید ادامه داد:
_ الان این همه رو با همون "بزنم دهنت" گفت؟!

هرمیون:
_ نه خنگه! من باهوشم خودم استنباط کردم!



پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۲:۳۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
#5

روبيوس هاگريد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۵ جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۲۵:۳۴ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲
از شهری که کودک نداشت.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 459
آفلاین
بانوی -مث خودم- باهوش!

میدونستم که تنهام نمیذارین...

زاخار

کیک یعنی اینجا اصن! کیک در اینجا تعریف میشه.
ته فلسفستا!!!
همین که پست گذاشتی باعث میشه به دوستانم افتخار کنم. خودش آخر حمایته.
حالا امضا هم یه چیزی گذاشتی که چه بهتر!

دوستان
همه ی کسانی که ازین در وارد میشن، نظر تک تکشون اهداف دولت ما رو می سازه!
خواستم بدونید که بیشتر از یه عضو ستاد بهتون نگاه میکنیم. همونطور که بیشتر هم هستید.

خلاصه که بفرمایید کیک!
به زودی یه لیست از فعالیت هایی که قراره انجام بشه تهیه میکنم و میدم بچه ها بچسبونن سر در ستاد که تو انتخابتون شک نکنید!
اوه راستی پرسیوال هم باهاتون کار داشت ملت.
-پرسی کوجایی ؟ پخ!


تصویر کوچک شده



«میشه قسمت کرد، جای اینکه جنگید، میشه عشقو فهمید، باهاش خندید
میشه سیاه نبود، سفید نکرد. میشه دنیا رو باهمدیگه ببینیم
رنگی
منو حس میکنی؟ نه؟ نه! تو سینه‌ت دیگه شده سنگی.
و سنگین. و سنگین‌تر بیا روی سطح برای روز بهتر...»








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.