هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۵۴ چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۵

جاستین فینچ فلچلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۳ یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۶:۱۸ جمعه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 11
آفلاین
نام شخصيت انتخابي: جاستین فینچ فلچلی
گروه :هافلپاف
ویژگی های ظاهری و اخلاقی: قد بلند! لباس تیره! دماغی کوچک! اخلاقی خوب و مهربون اصلا ناراحت یا عصبانی نمیشود خیلی کم هم شوخی و مزاح میکند ولی بسیار مهربان و دلسوز .

چوبدستی: چوبدستی 18 سانتی از چوب درخت گیلاس و مغز نخود سحرامیز(درگذشته از این نخود برای درست کردن انگشتر های طلسم دار استفاده میشده است.)
.
جارو: علاقه خاصی به جارو ندارد و معمولا با وسایل ماگلی حمل و نقل میکند. (به ادم صبور بودن رو می اموزه.)

معرفی کوتاه: جاستین فینچ فلچلی از دوستان اعضای محفل ققنوس دوسدار صلح و ارامش هیچ چیز را پیش تر از صلح دوست نداره و همیشه سعی میکنه مشکلات رو با مذاکره حل کنه. حتی در درگیری ها هم به دنبال اینه که همه رو اشتی بده. در زمان تحصیل در هاگوارتز بسیار سختکوش بوده و به کمک هم تیمی هاش تونست هافلپاف رو برای سال های متوالی در صدر نگه داره.
در 18 سالگی از هاگواتز خارج شد و در وزارت خانه مشغول به کار شد. از دوستداران علم و هنر سیاست است.


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۸ ۲۱:۰۸:۴۶


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۰۸ یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵

گلرت گریندل‌والدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۹ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۳:۲۷ سه شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 9
آفلاین
لطفا اینو به جای معرفی شخصیت قبلیمبذارین
نام:گلرت گریندل والد

گروه:هافلپاف

چوبدستی: ابرچوبدستی یاس کبود

سپر مدافع: نیازی به ساخت سپر مدافع نداره چون خودش بخشی از تاریکی محسوب میشه

ظاهر: صورت پر از زخم که شبیه دلقک گریمش می کنه روی صورتش لبخند بزرگی کشیده شده و موهای بلوند و بهم ریخته داره لباس هم معمولا یه دست کت شلوار بنفش مندرس و قدیمیه.

معرفی شخصیت: گلرت گریندل والد در یک روستای کوچک دنیا میاد. کم کم وقتی بزرگ میشه متوجه میشه که از نسل برتر جادوگراس نسلی که حق دارن بر کل نژادهای پست تر حکومت کنن. گلرت توی یازده سالگی قصه سه برادر رو میشنوه و شیفته یادگاران مرگ میشه و تقریبا علامت مثلثی شکل این یادگاران رو همه جا استفاده میکنه.
گلرت به خاطر عقایدش در شونزده سالگی از دورمشترانگ اخراج میشه و به دره گودریک میاد
گلرت با دامبلدور جوان آشنا میشه و هردو شیفته عقاید هم میشن اما به خاطر دعوایی که بین آلبوس و ابرفورث و گلرت پیش میاد که طی اون آریانا خواهر آلبوس کشته میشه گلرت فرار می کنه و آلبوس هم عقایدش رو تغییر میده
گلرت ارتش سیاه خودش رو تشکیل میده و با وجود ابرچوبدستی یاس کبود هیچ کس جلودارش نیست اما پنج سال بعد در دوئل از دامبلدور شکست میخوره و به زندان نورمنگارد منتقل میشه گلرت بارها و بارها از این زندان فرار می کنه و دوباره برمی گرده چون اینکار براش عین تفریح کردنه. گلرت تحت تاثیر زندان صورتش رو زخمی کرد و خودش رو شکل یک دلقک درست می کنه بی رحمی اش چند برابر میشه و رسما اسمش وارد لیست تبهکاران دیوانه دنیای جادویی میشه گلرت به دلایل مختلفی قتل انجام میده که مهم ترین انگیزه اش پوله. گلرت بارها تلاش می کنه که مرگخواران لردسیاه رو به سمت خودش جذب کنه اما مرگخواران به ولدمورت وفادارن بنابراین کسی گلرت رو جدی نمی گیره و مسخره اش می کنه اما گلرت روزی بالاخره موفق خواهد شد!


جایگزین شد.


ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۵ ۱:۰۸:۰۵
ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۵ ۱:۰۸:۳۶


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۵۰ جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵

amirmtkhan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۱ جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۲ یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵
از تهران
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1
آفلاین
نام: امیر خان مات
سن:26
تاریخ تولد:1990
جنس: مرد
سال : فارغ التحصیل
رنگ چشم: قهوه ای
گروه : وامپوس ( مدرسه ایلومورنی )
مو : بلند ، سیاه رنگ
ظاهر کلی :قد بلند سبزه
کویدیچ : جستوجوگر
سپر مدافع : موش کور
چوب دستی : 33 سانت چوب زیتون و از مویه تک شاخ

او یک جوان دست و پا چلفتی و عصبی هست اما از قدرت ذهن خوانی نیز بهرمند هست
او بدنبال حقیقت گم شده ای از خانواده اش به انگلیس و سکویه 9.3/4 اومده
او مادری اسیایی و پدری امریکایی دارد
مادرش از اصیل زادگان میدینترانه بود
در میدینترانه مدرسه جادوگری وجود نداشت بخاطره همین نزد خانوادش تعلیم جادوگری یاد گرفت
و مادرش به امریکا برای پیدا کردن شلغم پرچمی راهی شد و در انجا با اصیل زاده ای به نام اورتون مات ازدواج کرد
انها صاحب دو فرزند به نام امیر خان و ریوونا شدن
و حالا امیر به دنبال خواهرش برای پیدا کردن او راهی سفر طولانی به انگلیس شده تا اورا از هاگوارتز برگرداند


برای ورود به ایفای نقش باید مراحل زیرو طی کنید:

1- خواندن قوانین ایفای نقش.
2- شرکت در کارگاه نمایشنامه نویسی. (مرتبط با یکی از تصاویر کارگاه)
3- مراجعه به کلاه گروهبندی.
4- انتخاب یک شخصیت گرفته نشده از لیست شخصیت ها و معرفی آن در تاپیک معرفی شخصیت.


تایید نشد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۳ ۱۹:۴۰:۴۹


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۵۳ جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵

نریسا برودیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۸ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۵:۲۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۶
از جایی که جهان نا آرام است
گروه:
کاربران عضو
پیام: 11
آفلاین
نام: نریسا برودی( البته این اسم واقعی ش نیست)

گروه: اسلیترین

سن: نامعلوم ولی بچه ست

نژاد: دورگه

حیوان مورد علاقه: مار مهربون و دوستداشتنی به نام افعی سیاه مرگبار که بعضی ها بهش جوهر می گن

چوبدستی: نداره( چون هنوز بچه ست ولی دیر یا زود بهش احتیاج پیدا می کنه)


شغل: آشپز( در آشپزخونه هاگوارتز به جن های خانگی کمک می کنه)

سپر مدافع: نداره( اگه داشت حتما یا گرگ وحشی بود یا کوسه)

لولو خورخوره: نداره ( اگه داشت حتما مرد قد بلند لاغر با چشمان براق که در قوزک پای چپش یک خالکوبی داره بود)

کار مورد علاقه: گاز زدن چیز های سفت

ویژگی های ظاهری: دختر بچه بگی نگی خوشگله که هم قد یه بادمجون متوسطه. صورت گرد و تپل مپلی داره. بوره یه چند تا شوید از سرش آویزونه که همونا رو با یه روبان می بنده. چشمانی آبی داره. لباس سفید و بلندی داره که حتی پاهاش رو هم می گیره. چار دست وپا راه می ره. چهار تا دندون فوق العاده تیز داره که همه چیز رو می بره.

سایر ویژگی ها و زندگی نامه: مهربونه کوچولو و بامزه ست هنوز نمی تونه حرف بزنه مثل خیلی از بچه کوچولو ها کلمات نامفهوم می گه که سر درآوردن ازشون خیلی سخته. تو زندگی ش خیلی سختی کشیده پدر و مادرش رو از دست داده حتی نمی دونه برادر و خواهرش کجا هستن. به هزار تا جرم ناکرده هم متهم شده به خاطر همین مجبور شده تغییر اسم بده. چند نفر سعی کردن که از زندگیه پر فراز و نشیبش تحقیق کنن ولی همه شون به طرز مشکوکی مردن.
آلبوس دامبلدور اونو درحالیکه در کوچه های دیاگون سرگردون بود پیدا می کنه. همین که بچه رو بغل می کنه بچه می گه:نریسا برودی! که احتمالا یعنی"من گم شدم" اماآلبوس فکر می کنه داره اسمشو می گه. چند بار سعی می کنه که ببرتش یتیم خونه ولی هر بار نریسا کوچولو دستش رو گاز می گیره و نمی ذاره. آلبوس به مهارت حیرت آورش در آشپزی پی می بره و اجازه می ده که در آشپزخونه هاگوارتز کار کنه. اما با اینکه نریسا خیلی کوچولو بود باید یه جایی می خوابید در اتاق اساتید نمی شد به خاطر همین آلبوس مجبور شد خیلی زودتر از موعد کلاه گروه بندی رو رو سرش بذاره. نریسا افتاد اسلیترین و بقیه عمرش رو در هاگوارتز و در اسلیترین هاوس موند.


تایید شد.


ویرایش شده توسط Linda12 در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۳ ۱۶:۵۸:۳۱
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۳ ۱۷:۳۴:۱۱

شب هزار چشم دارد و روز فقط یکی؛ ولی با فرو خفتن خورشید، درخشش از همه جهان محو می شود. عقل هزار چشم دارد و دل فقط یکی؛ ولی با فرو مردن عشق، روشنی از همه زندگی محو می شود.
هر انسانی برای انسان های دیگر مصیبت می آفریند بی هیچ استثنایی، اندک اندک عمق مصیبت زیاد می شود، همچون عمق یافتن تپه دریایی.پس هر لحظه به فکر نجات خود از غرق شدن باش... عاقل باش، خود را فریب مده، بزرگ باش.


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۵۶ جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵

مگان جونزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۸ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۴:۲۵ پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۶
از شیراز یه جایی وسط کتاب ها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
نام: مگان جونز
گروه: گروه عزم و اراده و اتحاد هافلپاف
ویژگی ظاهری: موهای نسبتا کوتاه قهوهای تیره لب های درشت و قلوه ای(تنها عضو خاص چهره اش) چشم خرمایی رنگ و بینی نسبتا بزرگ
ویژگی اخلاقی : در بیشتر مواقع شجاع(به طوری که کلاه بین گریفندور و هافلپاف مانده بود)
بسیار بسیار بسیار اهل مطالعه و کتاب
عاشق ورزش های رزمی
کمی تا قسمتی شوخ و شلخته
عاشق موسیقی های رپ
پست مورد علاقش در کوییدیچ دروازه بانه
سعی میکنه روحیه جنگنده داشته باشه و در همه حالات ادامه بده
خیلی خوب صحبت میکنه
چوبدستی:چوب درخت انجیر و پر ققنوس ،خشک و بسیار وفادار به صاحبش
جارو: کیهان2017
معرفی:
مگان دوازده ساله متولد شهر مادرید او در دنیای ماگلی خیلی موفق نبود انگار همیشه در جایگاه غلط ایستاده بود اما وقتی که خبر رسید جادوگر است تازه جهان حقیقی خود را پیدا کرد . عاشق محیط و افراد هافلپاف
خرسند از هافلپافی بودن و یک کرم کتاب واقعی
اون در یک هفته تمام کتاب های در دسترسش رو خوند و فهمید



تایید شد.


ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۳ ۱۶:۰۷:۲۸

در کشاکش شجاعت و اصالت، در هیاهوی هوش و ذکاوت، اتحاد و پشتکار سو سو میزنند...فرزندان هلگا میدرخشند!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۱۷ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵

آنتونی گلدشتاینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۴ چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۳ شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 27
آفلاین
نام: آنتونی گلدشتاین
سن:28
تاریخ تولد:1980
جنس: مرد
سال : فارغ التحصیل
رنگ چشم: سبز
گروه :راونکلاو
مو : بلند ، سیاه رنگ
ظاهر کلی :قد بلند سفید پوست
کویدیچ : مهاجم
چوب جادو : دارای پر ققنوس ، شاخ تک شاخ ، نرم انعطاف پذیر
دسته جارو :رعد3000
علاقه ها: مطالعه در زمینه انواع ورد جادویی , دفاع در برابر جادوی سیاه , سرکوب جادوگران سیاه
توانمندیها : بسیار باهوش به گونه ای که کلاه بدون هیچ تردیدی او را راهی راونکلاو کرد , ماهر در زمینه دفاع در برابر انواع جادوی سیاه به علت مطالعه زیاد در این زمینه
معرفی کوتاه: آنتونی گلدشتاین یکی از جادوگران موفقی است که زمانی هم دوره ای هری پاتر بوده است وی به علت هوش سرشار همیشه رقیبی جدی برای هرمیون در درس ها به شمار می رفت وی همچنین عضو ارتش دامبلدور بود و در سال های 1998-1995 دانش آموز ارشد بود.آنتونی پس از سپری کردن دوران تحصیل به استخدام وزارت خانه در آمد و به عنوان یکی از کاراگاهان عالی رتبه وزرات مورد استفاده قرار می گیرد و کاراگاه مورد علاقه وزیر سحر و جادو , کینگزلی شکلبوت , است. وی دو فرزند دارد و در لندن ساکن است .آنتونی علاقه زیادی به تدریس در مدرسه هاگوارتز دارد و امیدوار است پس از کسب تجربه کافی بتواند به عنوان استاد در هاگوارتز فعالیت کند.


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۲ ۱۹:۲۱:۴۱

آنتونی گلدشتاین ریونکلاوی


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۲۵ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵

ایرما پینس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۹ سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۸ چهارشنبه ۹ تیر ۱۴۰۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 184
آفلاین
نام:ایرما فرنزه کوینگن سیلنزیو پینس
شعل: کتابدار، نسخه‌شناس٬ آسیب‌شناس کتب‌ خطی٬ مرمت‌گر کتب٬‌ کشنده کرم کتاب٬ حسابدار٬ مامور اخذ جریمه دیرکرد(لازم به ذکر است تا به امروز 4مرتبه به افتخار بازنشستگی نائل آمده‌اند)
سن:18
گروه:اسلیترین
چوبدستی:32 سانتی‌متر٬ چوب زیتون با ریسه قلب اژدها


18 سال پیش در یک خانواده ثروتمند اسکاتلندی-ایتالیایی دختری به دنیا آمد که به افتخار مادربزرگ٬ عمه٬ دختر خاله مادر٬ و نوه همسایه سر گوچه دارای اسمی طولانی شد که جز از اجزایش از شخصی اقتباس شده بود.
پدر وی با وجود ثروتمند بودن اعتقادی به دادن پول به فرزندانش نداشت و ایرما از کودکی با قناعت آشنا شد و این صفت حسنه باعث شد بعد ها عده‌ای به او صفت ناروای خسیس را بدهند.
مانند هر کودک تیزهوش دیگری 21 سال را در هاگوارتز سپری کرد و چون در طی این مدت به یکی از اسباب ثابت مدرسه تبدیل شده بود با تشخیص هیات مدیره در هاگوارتز ماندگار شد و چند دهه از عمرش را در خدمت مدرسه سپری کرد.
در زمان خدمت در مدرسه چندین بار خاندان های سرشناس اروپایی از وی خواستگاری کردند که ایرما به دلیل اینکه خود را بالاتر از هر مردی میدید خواستگاران را( که عبارت بودند از یک شاه٬‌ سه ولیعهد٬‌چهار کنت٬ شش آرشیدوک و البته یک ناپلئون)قاطعانه رد کرد.
از بارز ترین خصوصیات او علاقه زیاد به کمک به همنوع است تا جایی که همواره با دستی گشاده به نیازمندان کمک مالی کرده(و البته تمام آن نیازمندان به دلیل ناتوانی از پرداخت بهره بالای پول هم اکنون در آزکابان به سر میبرند)و همچنین اعتقاد وی به ساده زیستی است.(چنان که 17 سال است یک دست لباس را میپوشد )

اکنون در آستانه 18 سالگی٬ ایرما سرحالتر از همیشه در انتظار زندگی رویایی خویش نشسته.


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۲ ۱۲:۲۰:۳۶

Underfed Vulture


قبل از صحبت کردن فکر کنید.
قبل از فکر کردن مطالعه کنید.





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۲۲ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵

سیسی مکررهold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۲۷ یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۴:۴۴ چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 7
آفلاین
نام شخصیت انتخابی: سیسی مکرره
گروه هاگوارتز: هافل پاف
پاترونوس: ماهی
چوبدستی: پر جغد و ریسه ی قلب اژدها

معرفی: سیسی مکرره یک دختر هافلپافی هست که اطلاعات زیادی از اون در دسترس نیست و مثل خیلی های دیگه در موردش فقط گفته شده که قدم زنان توی حیاط هاگوارتز پرسه می زده! بنابراین خودم یک معرفی من در آوردی براش می سازم اگر قبول کنین! سیسی در لندن به دنیا اومد! از همون بچگی به انواع ماهی علاقه داشت! همیشه خواب می دید که داره توی اقیانوس آرام شنا می کنه! این علاقه ی بیش از حد آنقدر زیاد بود که یک روز از همه جا بی خبر سیسی فهمید که شبیه ماهی ها شده! حافظه اش هم شبیه ماهی ها شده بود! اون خیلی زود بسیاری از چیزها رو فراموش می کرد! حتی محل سکونتش رو یادش رفت و خانواده اش رو ناخواسته ترک کرد! هر چند ساعت که حافظه اش پاک می شد تعجب می کرد و از خودش می پرسید که الان کجاست و اینجا چیکار می کنه؟! و هر روز محل سکونتش رو تغییر می داد! اما یک سری استثنائاتی وجود داشت! اون هرگز دوستان صمیمی اش رو فراموش نمی کرد! دوستانی که پیوند محکمی با ذهنش زده بودند!

ویژگی های ظاهری و شخصیتی:

ظاهری: سیسی یک جانورنماست! اون می تونه به یک ماهی کوچولو تبدیل بشه! ولی ظاهر اصلیش: اون بلونده! چشم هاش شبیه چینی هاست! نسبت به سنش (18) دختر قد بلندی هست و گردن درازی داره! همیشه یک شال گردن جگری می پوشه!

شخصیتی: سیسی خیلی تند تند حرف میزنه! هر موقع که حافظه اش پاک می شه اطرافیانش رو تند تند سوال پیچ می کنه! کمتر می شه اونو ناراحت و یا افسرده دید! اون معتقده که نام خانوادگیش بسیار نحسه و موجب می شه که مکررا حافظه اش رو از دست بده! اما جدا از این ها همیشه یک لبخند دوست داشتنی روی لبش نشسته و فقط موقعی که حافظه اش رو از دست میده لبخندش محو می شه و می گه: ا وا! چی شد؟!


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۹ ۱۴:۵۲:۵۸


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۱۴ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵

گلرت گریندل‌والدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۹ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۳:۲۷ سه شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 9
آفلاین
نام شخصیت: گلرت گریندل والد
گروه: هافلپاف
چوبدستی: ابرچوبدستی یاس کبود
سپر مدافع: احتیاجی به ساخت سپر مدافع نداره چون خودش بخشی از تاریکی محسوب میشه
ظاهر: قدش بلنده و موهای بلوند داره. چشماش حالت بی روحی داره و هیچ حسی توی صورتش دیده نمیشه
و در تغییر قیافه استاده

معرفی شخصیت:
گلرت گریندل والد در یک روستای کوچک دنیا میاد. کم کم وقتی بزرگ میشه متوجه میشه که از نسل برتر جادوگراس نسلی که حق دارن بر کل نژادهای پست تر حکومت کنن. گلرت توی یازده سالگی قصه سه برادر رو میشنوه و شیفته یادگاران مرگ میشه و تقریبا علامت مثلثی شکل این یادگاران رو همه جا استفاده میکنه.
گلرت به خاطر عقایدش در شونزده سالگی از دورمشترانگ اخراج میشه و به دره گودریک میاد
گلرت با دامبلدور جوان آشنا میشه و هردو شیفته عقاید هم میشن اما به خاطر دعوایی که بین آلبوس و ابرفورث و گلرت پیش میاد که طی اون آریانا خواهر آلبوس کشته میشه گلرت فرار می کنه و آلبوس هم عقایدش رو تغییر میده
گلرت ارتش سیاه خودش رو تشکیل میده و با وجود ابرچوبدستی یاس کبود هیچ کس جلودارش نیست اما پنج سال بعد در دوئل از دامبلدور شکست میخوره و به زندان نورمنگارد منتقل میشه گلرت بارها و بارها از این زندان فرار می کنه و دوباره برمی گرده این کار براش عین تفریحه گلرت نه تنها در دنیای جادویی خلاف کار بزرگیه بلکه حتی مشنگ ها هم اونو به عنوان بزرگترین سارق دنیا میشناسن


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۹ ۱:۲۶:۲۳


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۱۵ شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۵

کریستین الکساندرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۰ جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۲۳:۰۶ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶
از هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 44
آفلاین
نام؛ کریستین(مزکر)

لقب؛پیس اوغلان(پسر بد)

گروه؛گریفیندور

نژاد؛معلوم نیست!

سن؛17

ظاهری؛قد 180 چشمان قهوه تیره ابرو و ""موی مشکی و کمی بلند""؛؛؛؛؛؛؛؛به لباس هاب مجلسی عادت نداره و معمولا اسپورت می پوشه ؛:؛:؛:عادت داره همیشه ژاکت سیاه و شلوار جین سیاهشو بیرون از مدرسه بپوشه

اخلاقی؛ بی احساس ؛:؛ به وقتش یکدنده ترین پسر تو زندگیت؛:؛به جمع علاقه نداره؛:؛خونسرد ؛:؛با هیشکی پسر خاله نمیشه؛:؛لازم باشه خشن ترین فرد تو زندگیت

سپر مدافع؛گرگ

چوب دستی؛چوب درخت گردو 18سانت انعطاف پذیری عالی ترکیب شده با موی تک شاخ و ریسه قلب اژدها؛:؛حکاکی دو افعی با چشمانی زمرد و دیگری تاجی از گل های رز بر سر ؛حکاکی شده بویسله خودش

معرفی کوتاه؛
پیس اوشاخ!(بچه بد) وقتی چشمانش را باز کرد با بی مهریه فراوان مادرش روبرو شده بدون پدری برای تکیه گاه؛ بی مهری باعث شده بود تا عاطفه و احساس حتی ختده را نشناسد و قلبش سختر از سنگ شود تا 15 سالگی به پیس اوغلان لقب گرفت و به تنهایی و سرسختانه بزرگ شد؛ علاقه ای به داشتن دوست نداشت ...
در 16 سالگی بخاطر کار های عجیب غریبی که در خانه میکرد (جادو هایی که عملی نمیشد)بویسله مادرش در روز تولد 17سالگیش ترد شده و در خواب در دشتی دور از محل زندگیش رها شد ؛:؛ بعد از راه رفتن به طرفی که انگیزه اش هدایت میکرد بلخره به مدرسه جادوگری میرسد... با بحث های فراوان پروفسور دامبلدور و پروفسور های دیگر در مدرسه صورت گرفته با موندگاریش موافقت میشود و قرار بر این میشود خانه جدیدش در هاگوارتز باشد؛


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۱/۲۴ ۱۸:۰۳:۴۶

°♤Piss♡çoçuk♤°







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.