نام:aedan اسنيپ
گروه:در زمان ورود به هاگوارتز گروهي نداشت(توضيح خواهم داد)
ويژگي هاي ظاهري و اخلاقي:خوش هيكل،پوست سبزه،قد نچندان بلند،چشمان كشيده قهوه اي رنگ،دماغي قلمي و كشيده،پيشاني كوتاه و موهاي بسيار بلند به رنگ زرد.
او پسري جدي بود تا سوالي ازش نميپرسيدند جوابي نميداد با كسي شوخي نميكرد و بيشتر وقتش در كتاب خانه بود البته لازم به ذكر است اين ويژگي ها قبل مرگ او بود كه در سن بيست سالگي رخ داد.
پيشگويي شوم:در پيشگويي امده است پسري به اسم aedan متولد ميشود بسيار قدرتمند است كه زمين را به گريه خواهد انداخت در پيشگويي امده است او ناميرا است البته در زمان تولد اولش ناميرا نيست و مثل هر جادوگر ديگري تا سن مشخص عمر ميكند او زماني ناميرا ميشود كه بميرد يا كشته شود بعد از مرگ اول او بر ميگردد ولي اين بار به صورت ناميرا و دو جسم از او متولد ميشود يعني دو نفر در يك شكل متولد ميشود هر دو جسم از يك مغز دستور ميگيرند و ناميرا هستند يعني دو جسم با يك مغز در پيشگويي امده است او چوب دستي ندارد هر چوب دستي در دست بگيرد با هر مغزي،در دستش خورد ميشود در پيشگويي امده است قرار است چوب دستي از والاها ساخته شده توسط شيطان و ولدمورت برايش فرستاده شود كه قوي ترين چوب دستي قرن و تاريخ است در پيشگويي امده است او قدرت زنده كردن مرده ها را دارد البته اين قدرت زماني فعال ميشود كه چوب دستيش از اسمان برايش فرستاده شود در پيشگويي امده است او ميتواند به تمام زبان حيوانات صحبت كند و آنان را تحد تسلط خود دراورد.
ويژگي ظاهري و اخلاقي بعد مرگ اول و برگشتش به صورت ناميرا:موهاي قرمز كه دور سرش تيغ تراش شده و از پشت دم اسبي ميكند،چشمان قرمز،ته ريش قرمز و خنده ي شيطاني لباس بر تن كاملا قرمز خون مانند است بر خلاف مرگخواران ديگر در هنگام پرواز دود مشكي دور او را نميگيرد بلكه دود قرمز او را احاته ميكند.
نام بعد از مرگ اول و برگشت:aedan كبير
گروه بعد از مرگ اول و برگشت:رئيس جديد مرگخواران
چوب دستي بعد مرگ اول و برگشت:چوبش از درخت پيري كه در هاگوارتز بود مغزش از قلب شيطان و ورد هاي روي آن نوشته شده شده است كه به زبان مار است گويند ولدموت نوشته است قوي ترين چوب دستي جهان كه فقط به aedan وفادار است و خلع چوب نميشود.
جاروي پرنده:در دوران زندگي اول هيچ گاه با جاروي پرنده پرواز نكرد زيرا اين كار را مسخره ميدانست(اشاره به پرواز بدون جاروي پرنده)
جارو بعد مرگ اول و برگشت:او علاقه اي به جاروي پرنده نداشت با اين حال هديه اي از شخص نا شناس به او داده شد جارو مال مرلين بود كه همانند انسان عقل داشت يعني فرماني بهش ميدادند اگر صلاح بود انجام ميداد در سرعت هم تك بود هيچ كس آن را نميديد زيرا غيب بود و فقط aedan آن را ميديد.
نام مادر:ديانا اسنيپ(خواهر سوروس اسنيپ)
نام پدر:دونالد ادوين(مشنگ)
دوستان:در زندگي اولش دوستي نداشت بجز دايي سوروس اسنيپش
دوستان در زندگي بعد مرگ و برگشت:دست راستش سوروس اسنيپ دست چپش ولدمورت و در قلبش شيطان
ويژگي هاي فردي:در زندگي اولش معمولي بود ويژگي خاصي براي ابراز نداشت فقط بعضي از جادو ها را بدون چوب دستي ميتوانست انجام دهد.
ويژگي فردي در زندگي دوم:به زبان تمام حيوانات مسلط بود،به تمام جادو ها مسلط بود و فقط جادوي سياه استفاده نميكرد چون معتقد براي جاودانگي و قدرت تمام جادو ها و افسون ها مورد نياز است،خلع چوب نميشد،قدرتمند ترين چوب دستي را داشت،و جادوگر قرن بود،مرده زنده ميكرد.
كتاب جادوگران نوشته مرلين:در كتاب اصيل جادوگري نوشته مرلين بزرگ امده است جادوگران بزرگ وردهاي مخصوص خود را دارند يعني اسم خود را بگويند و چوب دستيشان را تكان دهند جادويي صورت ميگيرد،aedan هم ورد مخصوص خود را داشت تنها زماني فعال ميشد كه به صورت ناميرا برگشته باشد و چوب دستي معروفش در دستش باشد اين ورد قدرت گرفتن تمام قدرت ها و دانش كسي كه مورد اثابت باشد را دارد(كسي كه مورد اثابت قرار گيرد تمام قدرت دانش حتي به هر حيواني كه تبديل ميشود و ..... ميتواند بگيرد)فقط aedan ميتواند از اين ورد استفاده كند.
كارهاي مهم:زنده كردن ولدمورت،زنده كردن لي لي مادر هريپاتر بخاطر سوروس اسنيپ،زنده كردن مرلين و هديه هجده جان پيج به سوروس اسنيپ و ناميرا كردن او
دوئل هاي معروف: دوئل با هريپاتر و شكست او و بخشيدن جانش البته او را به دست ولدموت سپرد ولدمورت هم او را نكشت و به او گفت شاهد نابودي دنيا و گريه زمين باش، دوئل با سوروس اسنيپ و زانو زدن و تعظيم به وي، دوئل با دامبلدور و شكست دادن او ولي او را نكشت و افسون تنهايي بر وي زد افسون تنهايي افسوني است كه شخص تا اخر عمرش تنها در كويري ميماند، دوئل با مرلين و كشتن او مرلين را زنده كرد و سري با وي دوئل كرد
لازم به ذكر است پس از زنده كردن ولدمرت ابر چوب دستي را برايش احضار كرد و او را بهش داد و بعد دوئل كردند
چرا او قدرتمند است:ولدمورت قبل از كشته شدن توسط هريپاتر از جادوي باستاني به اسم يكي شدن با شيطان استفاده كرد و روحش را با شرطي به شيطان بخشيد و آن شرط نابودي دنيا بود(در داستانم بيشتر توضيح ميدم)
لازم به ذكر است او عاشق دوئل است و هيچ وقت دشمنش را همينطوري نميكشد و او را به دوئل دعوت ميكند از خلع چوب كردن دشمنش خوشش نميايد و قبل از كشتن يا افسون دشمنش دو بار از او درخواست پيوند به مرگخواران را ميكند.
زندگي نامه:به نام پاك ترين زن هستي مريم مقدس من دارم داستاني درباره اين شخصيت مينويسم كه بخش بخش داخل سايت قرار ميدم در زندگي نامه توضيح كوتاهي دادم زيرا داستان نويسي با زندگي نامه نويسي فرق دارد در داستاني نويسي اول در ذهن مجسم ميكنيد بعد مينويسيد ولي در زندگي نويسي تو ديواري مينويسيد بزن بريم ولدمورت🌹⚫️🙏
Aedan در خانواده معمولي متولد شد مادرش ديانا اسنيپ بود و پدرش مشنگ او نميدانست جادوگر است و حتي نميدانست دايي با اسم سوروس دارد دامبلدور از پيشگويي شوم خبر داشت و آن را جدي نميگرفت تا خاطره اي به صورت تصادفي برايش فرستاده شد.او به هاگوارتز دعوت شد زماني كه ميخواست گروهبندي شود كلاه او را براي هيچ گروهي مناسب نديد در همان موقع سوروس جلو امد و اسم و فاميلش را خواست و خود را با فاميلي مادرش معرفي كرد اسنيپ با عصبانيت اسم مادرش را پرسيد وقتي او گفت ديانا اشك در چشمان سوروس جمع شد و او را در آغوش گرفت زيرا او خواهر زاده اش بود او عاشق درس معجون سازي بود چون چوب دستي نداشت زيرا هر چوب دستي در دست ميگرفت به صورت ناخداگاه خورد ميشد تا بيست سالگي در هاگوارتز تحصيل كرد و در خانه دايي اش زندگي كرد از پيشگويي شوم خبر نداشت تا اينكه اسنيپ همه چيز را به او گفت زيرا قرار بود دامبلدور افسون زنداني و يخ زدن را رويش اجرا كند او به بالاترين كوه رفت و خود را به پايين پرت كرد و كشته شد يك سال بعد طبق پيشگويي برگشت اينبار به صورت دو جسم قدرتمند و ناميرا چوب دستي قلب شيطان هم در دستش بود استيپ را پيدا كرد مرگخواران را جمع كرد ولدمورت را زنده كرد و لرد مرگخواران شد و هجده جان پيج به سوروس داد و ناميرايش كرد او عاشق دوئل بود و حتي با هريپاترم دوئل كرد همواره به دنبال آموختن بود و زنده كردن مرگخواران مرده او حتي لي لي هم بخاطر سوروس زنده كرد مدرسه اي تأسيس كرد و هاگوارتز را نابود كرد و همواره به دنبال نابودي دنيا بود و.....ادامه دارد اميدوارم لذت برده باشيد🌹
من از كلمه ناميرا زياد استفاده كردم ناميرا به معني جاودانگي و نمردن است
شخصیت های ساختگی تایید نمیشن. لطفا از لیست شخصیت ها یه شخصیت اسلیترینی و یا بی گروه انتخاب کنین و اینجا معرفی کنین.