هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مسابقات لیگالیون کوییدیچ را قدم به قدم با تحلیل و گزارشگری حرفه‌ای دنبال کنید و جویای نتایج و عملکرد تیم‌ها در هر بازی شوید. فراموش نکنید که تمام اعضای جامعه جادویی می‌توانند برای هواداری و تشویق دو تیم مورد علاقه‌شان اقدام کنند. (آرشیو تحلیل کوییدیچ)


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: برنامه‌ی اسنیچ طلایی
پیام زده شده در: ۲۲:۲۵:۰۴ شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳
#42

اسلیترین، مرگخواران

دوریا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۵ پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴
آخرین ورود:
امروز ۱۲:۴۸:۳۹
از پشت درخت خشک زندگی
گروه:
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
اسلیترین
مرگخوار
مدیر دیوان جادوگران
شـاغـل
مترجم
پیام: 545
آفلاین
نقل قول:
تنها در صورتی قادر به شرکت در بخش حذفی مسابقات خواهید بود که به سوالات زیر پاسخ دهید.


دوریا به نامه‌ی در دستانش که توسط جغدی نارنجی آورده شده بود نگاه کرد. سپس اخم‌هایش را در هم کشید و به جغد نگاه کرد.
- الان دقیقا منظورشون چیه؟
-
- نمی‌دونی؟
-
- اصلا تو جغدی چرا ازت سوال می‌پرسم.
-
- چرا اون شکلی نگاهم می‌کنی؟
-
-
-
- فکرشم نکن! برگرد فدراسیون! شووو!
-
- خیله خب باشه! ولی صدات دربیاد کارت تمومه ها!
-

سپس دوریا از کابینت کنارش، یک شکلات قورباغه‌ای درآورد و به جغد داد. جغد با خوشحالی بال بال زد و از پنجره خارج شد.

- حالا ببینم این سوالای مسخره‌شون چیه!
نقل قول:
بهترین مدافع، مهاجم، جستجوگر و دروازه‌بان فصل چه کسانی هستن؟

- شبیه ارزشیابی اساتیده! همونی که می‌گفتن اگه انجامش ندین، نمره‌تون رو نمی‌تونین ببینین! ولش کن برم سراغ سوال بعدی.

نقل قول:
بهترین پاس گل متعلق به چه کسی است؟

- لرد ولدمورت! مخصوصا وقتی چشماش قرمز می‌شه پاس‌های گل خوبی می‌ده!

نقل قول:
بهترین متقلب؟

- خودت چی فکر می‌کنی؟... ولش کن می‌ریم سوال بعدی... نه اصلا می‌زنیم چندتا سوال بعدی!

نقل قول:
سنگین‌وزن‌ترین بازیکن که جاروش برای حرکت دچار مشکل بود کی بود؟

دوریا در حالی‌که چشمانش قرمز شده بود، زیرلب با خشم گفت:
- از عمد پرسیدن اینو نه؟ می‌دونن نسترن‌دوریا بوده! از عمد این سوال رو پرسیدن! کاملا عمدی بوده!

سپس برگه را به گوشه‌ای پرت کرد و به صندلی تکیه داد و چشمانش را بست.
- چندتا نفس عمیق بکش... یک دو سه... نفس عمیق...

حکایات حاکی از آن است که دوریا هنوز دارد نفس عمیق می‌کشد.


تصویر کوچک شده

All sins are attempts to fill voids


تصویر کوچک شده


پاسخ به: برنامه‌ی اسنیچ طلایی
پیام زده شده در: ۱۹:۴۱:۵۲ جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳
#41

گریفیندور، مرگخواران

ترزا مک‌کینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۲۱ جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳
آخرین ورود:
امروز ۱۳:۲۴:۰۲
از درون کتاب ها 📚
گروه:
گریفیندور
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
شـاغـل
پیام: 157
آفلاین
- الان منو برا چی آوردین اینجا؟
- صداشو در نیار ولی مهمون قبلیمون یهو ول کرد رفت...
- خب؟ این همه بازیکن، چرا منو آوردین اینجا؟
- کدوم همه دقیقا؟

ترزا به اطرافش نگاه کرد. هیچ بازیکن دیگری آنجا نبود.
- باشه متوجه شدم. میشه زودتر شروع کنیم؟ باید برای تشویق و روحیه دادن به تیممون به موقع برسم!
- خب پس شروع می‌کنیم.

مجری با دست اشاره‌ای به کارگردان کرد و کارگردان "حرکت" داد!

- همراه شما هستیم با مهمون بعدی برناممون، ترزا مک‌کینز.
- سلام به همگی. امیدوارم که تا الان حسابی از بازیا لذت برده باشین!

به نظر می‌رسید مجری از ترزا خیلی راضی‌تر از دوریاست.
- خب به سرعت میریم سراغ سوالا. بهترین مدافع، مهاجم، جستجوگر و دروازبان فصل کیا هستن؟
- این که دیگه پرسیدن نداره! قطعا بهترین مهاجم مرگ، الستور، من و فورد هستیم. بهترین مدافع، گابریل و بید. بهترین دروازه‌بان پتو و بهترین جستجوگر هم شلنگ عزیزمونه!
- بهترین پاس گل متعلق به چه کسی است؟
- الستور
- بهترین متقلب؟
- بازم الستور
- پاک‌ترین و نورانی ترین گروه؟ خشن‌ترین چطور؟
- پاک‌ترین برتوانا وقتی جو تیم دست گابریله. خشن ترین وقتی جو برتوانا دست مرگ و الستوره!
- خوش استایل‌ترین کاپیتان؟
- مرگ
- پرهیاهو ترین بازی؟
- هر بازی که ما توش بودیم.
- جالب ترین تیم؟
- برتوانا. جالب تر از ترکیب مرگ و گب و الستور و من کجا می‌تونی پیدا کنی؟

ساعت ترزا روی دستش ویبره رفت. ترزا آن را قطع کرد.
- ببخشید من دیگه باید برم. باید از تیممون پشتیبانی کنم! الان وقت تغذیه تیمه.
- اما...

ترزا که داشت به سمت در خروج از استودیو می‌رفت، بلند گفت:
- بعدا میام بقیه‌شو جواب میدم!


تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده

F-E-A-R has two meanings
"Forget Everything And Run"
"or "Face Everything And Rise
.The choice is yours


پاسخ به: برنامه‌ی اسنیچ طلایی
پیام زده شده در: ۱۲:۳۶:۲۷ جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳
#40

اسلیترین، مرگخواران

دوریا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۵ پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴
آخرین ورود:
امروز ۱۲:۴۸:۳۹
از پشت درخت خشک زندگی
گروه:
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
اسلیترین
مرگخوار
مدیر دیوان جادوگران
شـاغـل
مترجم
پیام: 545
آفلاین
دوریا با لباس‌ها رسمی، که احتمالا اصلا انتظار نداشتید به رنگ‌های مشکی و سبز زمردین باشد، روی صندلی پشت یک میز گرد شیشه‌ای نشسته بود. مجری برنامه‌ هم آن سوی میز نشسته بود و موهای فرفری‌ش را مرتب می‌کرد.

- یک، دو، سه، شروع!

صدای مجری با لحن خاصش در فضا پیچید.
- به برنامه‌ی ۹۱ خوش اومدین! این بار اومدیم تا با یک مهمان دیگه کوییدیچ‌ها این فصل رو بررسی کنیم. کسی که حتما معرف حضور همه‌تون هست، کاپیتان تیم پیامبران مرگ، دوریا بلک.

دوریا با متانت سرش را تکان داد.
- سلام به تمام بینندگان برنامه‌تون.

مجری منتظرانه به دوریا نگاه کرد.

- خب نمی‌تونم دقیقا بگم که از اینجا بودن خوشحالم ولی امیدوارم شما خوشحال باشین.

مجری لبخندی از روی خیطی زد و ادامه داد.
- اما بریم سراغ سوال‌هامون... کاپیتان بلک به نظر شما بهترین مدافع، بهترین مهاجم و...
- از سوال آخر شروع کن.
- بله؟
- خودم سوال‌ها رو نوشتم دادم دستت پس از سوال آخر شروع کن.

مجری گلویش را صاف کرد.
- بله بله... سوال آخر... اصلا چرا باید کوییدیچ بازی کنیم؟
- خیلی سوال خوبی پرسیدی! واقعا چرا باید کوییدیچ بازی کنیم؟ چرا به جاش یک دوئل همگانی برگزاری نمی‌کنیم که توش بتونیم بزنیم هم رو بکشیم یا شکنجه بدیم؟ چرا باید یه توپ بگیریم دستمون و هی از این ور زمین پرواز کنیم اونور؟ چرا باید عین انسان‌های سرگردون دنبال یه توپ اندازه‌ی گردو بگردیم که داره توی هوا اینور و اونور می‌ره؟ که تازه آخرشم بهمون بگن شما به اندازه‌ی کافی کوییدیچ بازی نکردین پس قرار نیست بهتون امتیاز بدیم؟ چرا به نظرت؟

دوریا که حالا روی صندلی‌ش صاف نشسته بود و دستانش را روی میزگذاشته بود، به چشمان مجری خیره شد.

- آ....آ... الان دارین از من می‌پرسین؟

دوریا پشت چشمی نازک کرد.
- پس از کی دارم می‌پرسم؟ اونی که پشت سرته؟

مجری برگشت و پشت سرش را نگاه کرد.
- کسی پشتم نیست.
- دقیقا!

مجری به شدت معذب به نظر می‌رسید.
- من... من... نظری ندارم...
- من بهت می‌گم چرا!
- ما بیش از حد به سنت‌ها وفاداریم! چون یه نفر قبلا این مسابقات رو شروع کرده،‌ ما هم فکر می‌کنیم باید ادامه‌ش بدیم؛ فکر می‌کنیم تنها راه درست همینه! درحالی‌که می‌تونیم خودمون تغییرش بدیم و مسابقات جدید خلق کنیم! حتی اگر نمی‌خوایم مسابقات جدید خلق کنیم، چرا جام سه جادوگر رو در قالب تیم بازی نمی‌کنیم؟ به نظرت جذاب‌تر نیست؟

مجری دوباره با حالتی معذب به دوریا نگاه کرد. دوریا آهی کشید.
- نمی‌خواد جواب بدی!

سپس از جایش بلند شد.
- خب من چیزایی که می‌خواستم رو گفتم. می‌تونی مهمون بعدیت رو دعوت کنی بیاد بالا.
- ولی مهمون دیگه نداریم!
- این دیگه مشکل من نیست.

و با وقار و متانت همیشگی‌ش سالن فیلم‌برداری را ترک کرد.


تصویر کوچک شده

All sins are attempts to fill voids


تصویر کوچک شده


پاسخ به: برنامه‌ی اسنیچ طلایی
پیام زده شده در: ۲۲:۲۱:۰۸ چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳
#39

اسلیترین، مرگخواران

دوریا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۵ پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴
آخرین ورود:
امروز ۱۲:۴۸:۳۹
از پشت درخت خشک زندگی
گروه:
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
اسلیترین
مرگخوار
مدیر دیوان جادوگران
شـاغـل
مترجم
پیام: 545
آفلاین
مطابق اطلاعیه‌ی جدید کوییدیچ، سوالات ایونت جذاب فدراسیون به شرح زیر است:

۱. بهترین مدافع، مهاجم، جستجوگر و دروازه‌بان فصل چه کسانی هستن؟

۲. بهترین پاس گل متعلق به چه کسی است؟

۳. بهترین متقلب؟

۴. پاک‌ترین و نورانی‌ترین گروه؟ خشن‌ترین گروه؟

۵. خوش‌استایل‌ترین کاپیتان؟

۶. پرهیاهوترین بازی؟

۷. جالب‌ترین تیم؟

۸. اگر می‌تونستین یک بازیکن رو از مسابقات حذف کنین کیو حذف می‌کردین؟

۹. به نظرتون بیشترین اختلافات داخلی مربوط به کدوم تیم بود؟

۱۰. کدوم تیم به زیبایی بقیه رو فیتیله‌پیچ کرد و کدوم تیم به طرز غم‌انگیزی فیتیله‌پیچ شد؟

۱۱. سنگین‌وزن‌ترین بازیکن که جاروش برای حرکت دچار مشکل بود کی بود؟

۱۲. اگه میشد قوانین کوییدیچ رو تغییر داد چه قانونی باید تغییر می‌کرد؟

۱۳. اصلا چرا باید کوییدیچ بازی کنیم؟


تصویر کوچک شده

All sins are attempts to fill voids


تصویر کوچک شده


پاسخ به: برنامه ی اسنیج طلایی
پیام زده شده در: ۲۱:۰۵ سه شنبه ۹ آبان ۱۳۹۶
#38

آملیا فیتلوورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۵ چهارشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۹:۲۱ شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱
از پشت بوم محفل!
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 503
آفلاین
"برای محفل، روشنایی و عشق"

- به نام لرد... چیز... مرلین و یاد او، شروع میکنیم. ریتا اسکیتر هستم، روزنامه نگار پیام امروز که به مناسبت هالووین، توی استادیوم توپچی های هلگا جمع شدیم و با برنامه اسنیچ طلایی، به صورت زنده در خدمتتون مهمونیم!

رو به عوامل پشت صحنه: خوب بود؟!

- اهم... اومدیم تا راجع به یک سری شایعات که اخیرا در جامعه جادوگران پیچیده، بحث کنیم. مهمون امروز برنامه هم، داور سابق لیگ کوییدیچ، آقای رودولفیوس لسترنجیان زاده. خب، اولین سوالم، در رابطه با شایعه بسیار غیرممکنی هست که واقعا متعجبم چطور جامعه تونسته باورش کنه!
+ منم همینطور!
- بذار اول من بگم چه خبره!

ریتا چوبش را در جیبش فرو میکند، به سختی ژست مهربانی میگیرد. روبه دوربین و با نیش باز، شروع میکند به صحبت با رودولفیوس:
- خب، جناب رودولفیوس، آیا این حقیقت داره که مرگخوارا، به دفتر برنامه اسنیچ طلایی حمله کرده و استودیو رو در دست گرفتن؟
+ خب، راستیتش، کاملا تکذیب میکنم! من خودم مرگخوار... اهم... نیستم و اگر چنین حمله ای شده بود، مسلما من زنده نبودم! وای که چه اونا قدرتمندن!
- صد البته... [با اشاره عوامل پشت صحنه، به خود می آید.] منظورم اینه که... بریم سر مبحث دوم! چون اینکه مرگخوارا خیلی شرافتمندتر از اینن که به یه جای خیلی مهم برای جامعه جادوگری حمله کنن!
+

- اهم... مبحث دوم! این راسته که مرگخوارا درحال ترویج سیاهی هستن؟ اونم از طریق یه بازی همگانی؟
+ این دیگه کلا باید تکذیب بشه! مرگخواران باهوش، کارهای مهمتری دارن قطعا!
- از این هم بگذریم، چون کلا امکان نداره! پس بریم سراغ سومین و مهمترین ابهام: آیا سیاهی، واقعا داره در محفل رواج پیدا میکنه؟

رودولفیوس، سرجایش، جابه جا میشود؛ طوریکه ظاهرا از قبل، منتظر این سوال بوده.
+ خب، این که صد البته! اصلا امکان داره یه گروهی وجود داشته باشه که افرادش گرسنه زندگی کنن و همیشه هم عشق بورزن؟ نه، امکان داره؟!

ریتا سری به نشانۀ تکذیب، تکان میدهد و به رسم عادت، قلم پرش را بیرون می آورد.

+ اصلا اعضای عتیقه ای داره که مطمئنا سیاهی از خودشون شروع شده! همین آرتور ویزلی، از بس که با وسایل مشنگی ور رفته، دود سیاهی همه جارو گرفته! یا همین هرمیون! قبل از اینکه بره، زد کل مرگخوارای شرافتمند رو به خاک و خون کشید!

ریتا هم تنها با تاسف، سری تکان میدهد.

+ یا اصلا اون آملیا که زرتی با اون دوربینش میزنه تو سر این و اون! سفیدی این فرد کجاست؟!

ریتا به او چشم غره ای میرود که به معنی: "برو سر اصل مطلب!" است.

+ اعضاشو بیخیال! موسسشو بگو! اون که اصلا...

بــــــــــوم!

صدای انفجاری، کل استادیوم را به لرزه درآورد. دختری، با تلسکوپ و پرچمی در دو دستش دست، درحالیکه یک پایش را روی سنگ گذاشته، دست حاوی پرچم را به کمر گرفته و آهنگ حماسی برایش پخش میشود، دیده میشود. تلسکوپ را مثل تفنگی در دست میگیرد و از چشمی آن، به رودولفیوس و ریتا نگاه میکند و میگوید:
* هیچکس حق نداره پشت سر پروف حرف بزنه!

و با فشردن دکمه ای که احتمالا همیشه آنجا بود، گلوله ای شلیک میکند و...

یک بـــــــــــوم! دیگر

آملیا که از منهدم شدن رودولفیوس و ریتا، اطمینان پیدا میکند، رو به دوربینی که همچنان فیلمبرداری میکند، میگوید:
* خب... بینندگان عزیز! بذارین از میزان سفیدی محفل، باهاتون صحبت کنم. خدمتتون بگم که من، خیلی روی پروف حساسم و این تنها دلیلم برای شکستن حلقۀ مرگخوارا در بیرون از استادیوم بود! تازه، نشون دادم که باید برای سفیدی جنگید! خوشت اومد پروف؟!



پاسخ به: برنامه ی اسنیج طلایی
پیام زده شده در: ۱۱:۱۶ دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲
#37

سالازار اسلایتیرین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۰ یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۰:۳۵ یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۳
از ما هم نشنیدن . . .
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 618
آفلاین
در وسط زمین چمن کوییدیچ ، مردی ایستاده بود و پشت به دوربین به سمت حلقه هایی نگاه میکرد که در وسط آسمان زیبای ابری بهتر به چشم میامدند .

دوربین با سرعت به مرد نزدیک میشود و بعد در پنج قدمی او می ایستد. مرد به آرامی به سمت دوربین بر میگردد . موهای طلایی شلخته اش در این هوا زیبا به نظر میرسید . صورتش کاملا اصلاح شده بود و لبخندی بر چهره داشت . کت و شلوار استیم فیتِ ! آبی رنگش، کاملا با چشمان آبی اش هماهنگ بود .

- سلام ، من آيدن لينچ جستجوگر سابق تیم ملی ایرلند هستم . از این به بعد هرهفته با بر نامه ی اسنیچ طلایی مهمان خونه هاتون میشیم تا درباره ی اتفاقات افتاده در کوییدیچ جزیره صحبت کنیم . کانال هاتون رو عوض نکنید و بیننده ی جادوگر تی وی باشید .

آیدن دست مشت کرده اش را رو به دوربین بالا آورد و در مقابل دوربین مشتش را باز کرد . اسنیچی از میان دست آیدن بالهایش را باز کرد ، پرواز کرد و رفت .

تصویر کوچک شده


" -زندگي آنچه زيسته ايم نيست ، بلكه چيزي است كه به ياد مي آوريم تا روايتش كنيم ."
گابريل گارسيا ماركز




Re: برنامه ی دوازده + یک
پیام زده شده در: ۱۷:۳۲ چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۰
#36

ویکتور کرام old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۳ سه شنبه ۹ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۲:۱۰ پنجشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵
از من بدبخت تر تو دنیا،تویی!
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 374
آفلاین
از این به بعد خبرگذاری های کوییدیچ به جای اینکه در تاپیک آنسوی کوییدیچ انجام شود در این تاپیک انجام خواهد شد.در هنگام برگزاری مسابقات کوییدیچ از این تاپیک استفاده خواهد شد.


ویرایش شده توسط ویـــکتـور کـــرام در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۱۸ ۱۷:۳۷:۳۵

»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: برنامه ی چهارده
پیام زده شده در: ۲۰:۱۸ پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۷
#35

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۸ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۴۵ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰
از آواتارم خوشم میاد !!!
گروه:
مـاگـل
پیام: 350
آفلاین
-با نام و یاد مرلین،زاخاریاس فردوسی نیا هستم و با گزارش بازی بین دو تیم رئال هاگوارتز و زسکا هاگزمید خدمتتون رسیدم!میهمانان برنامه ی ما،آقای پرسی ویزلی و آقای ایگور کاکاروف هستند!لطفا خودتون رو معرفی کنید!

-من هم خدمت شما آقای فردوسی نیا و همکاران عزیزتون سلام و خسته نباشید عرض می کنم!

-و شما آقای کارکاروف...

-من هم سلام عرض می کنم خدمت شما و همکارانتون بخصوص مرگخواران عزیز!!

-نظرتون راجع به این بازی چه طوره آقای ویزلی؟

-اهم اهم اهم....
یک ساعت بعد:
-اهم اهم اهم!داشتم عرض می کردم!
بیننده:
-بله!در این مسابقه از اون توپ زرینی که 60 ساله توسط هیچ جستجوگری گرفته نشده است استفاده می شه به همین علت،جستجوگر ها فقط باید بوق بزنند!

-و نظر شما چه طور؟!

-به نظر من مرگخوار ها می تونند این بازی رو راحت از این هاگوارتزی های کثیف ببرند!!

-بازیگکنان به داخل میدان میاند و تماشاگران این طوری: بازیکنان رو تشویق می کنند!بازیکن های تیم رئال هاگوارتز عبارتند از:

آسپ در پست دروازه بانی!
لورا مدلی در پست مدافع
کینگزلی شکلبوت در پست مدافع!
دیدالوس دیگل در نقش مهاجم!
و زاخاریاس اسمیت در پست جستجوگر!
صبر کنید ببینم...اون یه نفر دیگه س که خودش رو جای من جا زده!الان ملت سر کار می ره!

ببخشید!داشتم میگفتم!بازیکن های تیم زسکا هاگزمید عبارتند از:

بلاتریکس لسترنج در پست دروازه بانی!
هوکی در نقش مدافع!
ایوان روزیه در پست مدافع!
لوسیوس مالفوی در پست مهاجم
و ولدمورت در پست جستجوگر!!!!بیچاره زاخاریاس!
باز یرو بلاتریکس شروع می کنه و پاس می ده هوکی!هوکی هم با خود خواهی تمام توپ رو از همون جا شوت می کنه که می خوره تو کله ی لوسیوس!
داپ!(صدای برخورد توپ با کله ی لوسیوس که نشاندهنه ی پوکیه! )
توپ دست دیدالوس میفته و برای این که نشون بده خیلی حرفه ایه،توپ رو از لای پای ایونان روزیه رد می کنه و در عوض می خوره توی سر زاخی!
زاخاریاس هم برای تلافی حرکت دیدالوس بروچر رو شوت می کنه تو کله ش و دیدالوس یه لحظه هنگ میکنه!
زاخاریاس به حرکتش ادامه میده و ولدمورت با یه تنه زاخاریاس رو هل می ده ولی زاخی به حرکتش ادامه میده و ناگهان...
فرررررررررررررررت(صدای جر خوردن لباس ولدمورت!)
ولدمورت کنار می کشه و زاخی حرکتش رو ادامه می ده که بلاتریکس با یه کروشیو اونو پایین میندازه و ولدمورت توپ طلایی رو می گیره!!
پرسی:بر طبق قانون شماره ی 464 از متاب کویدیچ،اگه یکی از بازیکن ها وردی رو به جستجوگر حریف بزنه،اون تیم اون بازی رو باخته و تا 2 سال از بازی کردن محروم می شه!
در همین حال،ایگور کارکاروف به دستیاران پشت صحنه حمله می کنه!
و این نوشته روی تلویزیون دیده می شه:

"بینندگان گرامی،به دلیل وقوع موارد امنیتی کوییرلی،از ادامه دادن برنامه معذوریم!"

........................................................

پرسی عزیز،از این که یه کم دیر فرستادم معذرت می خوام ولی نمی تونستم کانکت شم!امیدوارم من رو ببخشی!


ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۲۹ ۲۰:۲۴:۵۶

[b][color=000066]Catch me in my Mer


Re: برنامه ی چهارده
پیام زده شده در: ۰:۳۲ پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۷
#34

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
مـاگـل
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
13+1

آرم برنامه که شامل یه عدد 13 طلایی هست که یه 1+ نقره ای، زنگوله وار از دندونۀ وسطی 3 آویزون شده، دور صفحۀ مانیتور می چرخه و می چرخه و زمانی که مطمئن میشه بینندگان محترم کاملا سرگیجه گرفتن، میره وسط شمع هایی که روی کیک تولد یک سالگی برنامه گذاشته شدن می شینه. کیک کاملا کپک زده چون از 1 دی که پست قبلی زده شده تا حالا برنامه ای اجرا نشده که جشن تولد رو برگزار کنه.

مجری برنامه یه ردای بنفش پوشیده که یقۀ کت خاکستریش از جای گردنش زده بیرون و جیبای کتش از زیر ردا قلنبه شدن. سرشو انداخته روی یه دسته کاغذ و کلا قیافۀ فیلسوفانۀ غلط اندازی داره.

دوربین همزمان با آهنگ پایانی روی مجری زوم می کنه. ایشون بالاخره رضایت میده و سرشو از روی برگه هاش بلند می کنه:

- با سلام خدمت شما بینندگان عزیز. من همونی که می دونید هستم و طبق معمول در خدمتتونم با گزارش یکی از هیجان انگیزترین و جذاب ترین مسابقات کوییدیچی که تا به حال برگزار شده. توجهتون رو به این مسابقه که بین تیم های اژدهایان زوپس و گوریل های توپس برگزار شده جلب می کنم و همزمان از مهمون عالیقدری که داریم دعوت می کنم تا به استودیو تشریف بیارن.

یه آهنگ ورزشی مهیج و ورود مردی با موهای اجغ وجق قرمز که به شیوۀ مشنگای امروزی، فشن شده! مانیتور پشت سر مجری هفت اژدها و هفت گوریل رو نشون میده که برای هم شاخ و شونه می کشن. گوریل ها سوار جارو و اژدهایان هم درحال بال بال زدن که البته هرکدومشونم یه منو دستشونه. داور مسابقه، همراه جاروش توی یه اتاقک ضد ضربه و ضد آتیش خفن و متحرک، پرواز کنان صندوق حاوی توپ ها رو به زمین پرت می کنه و با شکستن صندوق، همۀ توپ ها آزاد میشن و مسابقه آغاز.

مجری ادامه میده:
- ضمن عرض خوشامد به رئیس فدراسیون وزنه برداری... هممم... ببخشید! کوییدیچ، جناب آقای پرسیوال ویزلی، ازشون خواهش می کنم قبل از هرچیزی یه معرفی کوچولو از خودشون داشته باشن تا بعد بریم که مسابقه رو داشته باشیم.

پرسیوال ویزلی ردایی که هنوز سایز روسای قبلی فدراسیون رو داره یعنی هم کوتاهه و هم گل منگلی و دخترونه، مرتب می کنه و با وقار شروع می کنه:
- خودت مثلا نمی دونی من کی هستم؟ من پرسی ویزلیم دیه! من خیلی گولاخم. من پرسی ویزارد دارم. من همتونو میذارم توی جیب ردام و درمیارم. همۀ اینایی که الان گفتمم صرفا جهت مزاح بود.

مجری که اول ترسیده، با شنیدن جملۀ آخر نفسی به راحتی می کشه:
- مرلینو شکر! خوب، میشه لطفا بگید هدف از برگزاری این مسابقۀ مهیجی که داریم می بینیم چیه؟ ضمن اینکه می بینم اژدهای مهاجم که حرف A جلوی پیرهنشه داره گل اول بازی رو به ثمر می رسونه.

پرسی:
- اهم! بله خوب می تونم بگم.

و سکوت می کنه. مجری منتظر می مونه و چون پرسی حرفی نمی زنه، می پرسه:
- خوب؟

- خوب که چی؟

- خوب بگید دیگه!

- آهاااااااااااان! خوب باشه میگم. یه مین!

دستشو می کنه توی جیب رداش و هی می گرده. گشتنش کلی طول می کشه تا بالاخره مجبور میشه از جاش بلند شه و سرشو بکنه توی جیب رداش و تا می تونه اون تو فرو بره. خرت و پرت های زیادی از اون تو پرت می کنه بیرون. چیزایی مث سوزن، قرقرۀ نخ، سیگارت چهارشنبه سوری (اممم.. ببخشید) همون سیگارت خیاطی، دوک نخ و کم کم و به زور یه چرخ خیاطی کامل رو به زور از جیبش می کشه بیرون و میذاره روی میز. داره با زحمت زیاد سعی می کنه یه دستگاه نخریسی سایز کارخونه رو از جیبش بکشه بیرون که مجری طاقت نمیاره:
- هممم... ببخشید آقای ویزلی، این چیزا رو چرا از تو جیبتون در میارید؟ ربطی به هدف برگزاری مسابقه داره؟

پرسی که هنوز از بیرون کشیدن دستگاه نخریسی ناامید نشده با پشتکار به کارش ادامه میده و در همون حال هن و هن کنان جواب میده:
- آره! می خوام به طور عملی بهتون نشون بدم که میشه همه چی رو به همه چی دوخت و برای اینکار، کوییدیچ حتی از چنین دستگاه های گولاخی هم مفیدتره! برای درک بهتر موضوع اول باید طرز کار دونه دونۀ این دستگاه ها رو براتون توضیح بدم. لازم شد چار تا فیلمم براشون می سازم.

- هممم... خوب، لازم نیست جناب رئیس. لطفا به این صحنۀ بازی توجه کنین که اژدهایی که روی پیراهنش حرف Q رسم شده چطور به صورتی کاملا منطقی گوریل دروازه بان رو ناک اوت می کنه به طوری که گوریل جاروشو می شکنه و کلا حالش گرفته میشه. ببینید! خود گوریل دروازه بان کوافل رو می زنه تو دروازۀ خودشون! خودکشی کوییدیچی!!!

پرسی سرجاش می شینه و سرفه ای به علامت جدی بودن بحث از خودش ول می کنه. ():
- هممم... باید عرض کنم که این یه تاکتیک گول زننده هست جانم! ابدا خودکشی نیست! ببینید، اون گوریل دروازه بان داره با این کارش اژدهایان زوپس رو گول می زنه تا توجهشون به گل زدن منحرف بشه و همونطور که می بینید، گوریلی که سِمَتِ جستجوگر رو داره، با پشتکار تمام دنبال اسنیچ می گرده. و البته اسنیچ درست جلوی چشماشه! یادم باشه توی قوانین بعدی لزوم معاینۀ چشم رو به تیم ها یادآور بشم.

مجری با هیجان نیم خیز میشه چون می بینه که یه مگس روی بینی گوریل جستجوگر نشسته و گوریل جستجوگر که می خواد مگس رو کنار بزنه، به دلیل ضعف بینایی بینی خودش رو گم می کنه، جهت دستش منحرف میشه و اسنیچ رو می گیره.

مجری از جاش می پره:
- گرفت! گرفت! هورااااااااااااااا! گرفت! ما پیروز شدیم! یوهووووووووووووو!

پرسی با خونسردی به مجری نگاه می کنه:
- تو چرا خوشحالی می کنی جانم؟ این مسابقه به تو چه ربطی داره؟

- مگه نمی دونین آقای ویزلی؟ قرار بوده جایزۀ این بازی یه منوی مدیریت باشه! یکی از گوریل های توپس حالا می تونه یه منو داشته باشه.

پرسی نگاه عاقل اندر سفیهی به مجری میندازه:
- خوب این جایزه قبل از مسابقه داده شده بوده. ندیدی اژدهای A کی بود؟ تا همین دیروز یه گوریل توپس بود که الان با معجون مرکب و اون منو، یه اژدهای زوپس شده.


****************

این پست رو زدم، چون صرفا حال می کردم با آنتونین عزیز شوخی کنم. هیچ نیت دیگه ای در بین نبوده.


ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۲۹ ۰:۴۷:۰۱
ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۲۹ ۰:۴۷:۵۶


Re: برنامه ی چهارده
پیام زده شده در: ۱۷:۳۲ یکشنبه ۱ دی ۱۳۸۷
#33

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۰۸ یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
پیام: 1709
آفلاین
برنامه تحلیلی علمی ورزشی 14!

- با سلام من عادل قلی پور زاده هستم گزارشگر جدید برنامه 14 و این آقا هم که اون گوشه زیر دوربین نشستن و دارن با فندکشون ور میرن کارشناس خوب داوری ما آقا دکتر کورممد که ما دو تا ... تا آخر برنامه در خدمت شما هستیم ... خب .. با هم چند صحنه مشکوک به خطا رو میبینیم!

تصویر عوض میشه .. بلیز داره محکم با چماقش میزنه تو دماق آرشام و خون از دماغ آرشام به صورت سه بعدی میپاشه و آرشام از جارو پرت میشه پایین ... تصویر همینجا نگه داشته میشه!

قلی پور: آها این بازی بین ریش سفیدان و فسیل شدگانه ... آیا خطا بود این صحنه یا نه؟
کورممد: نه نه ... من خطایی نمیبینم ... برخورد عادی بود و بهترین کار ادامه بازی بود!
قلی پور: آقا خیلی بد میزندشا .. قشنگ بعد از ضربه مشخصه که دماغ آرشام میشکنه!
کورممد: نه .. نه برخورد عادیه ... بازیکن ریش سفید داره تمارض میکنه ...
قلی پور: ولی دوستان اگه محبت کنن زوم کنن .. ببینید بعد از ضربه قشنگ خون دماغ آرشام که پاشیده میشه تو دوربین مشخصه دوستان زحمت کشیدن خونشم اسلوموشن کردن تازه ... بازم خطا نیست؟
کورممد

قلی پور: بــــــــــــــــــله! اینم از نظرات کارشناسانه دکتر کورممد و اما دوستان اشاره میکنن همینک ارتباط ما با وزیر سحر و جادو و رئیس فدراسیون بین المللی کوییدیچ بر قرار شده ... آقا سلام عرض شد!

- منم خدمت شما و دوستانتون و کارشناس خوب برنامه سلام عرض میکنم و همچنین سلام یلدا رم بهتون میرسونم ... و همچنین سلام درود و هزاران درود به رهروان مرلین کبیر و سلام به جادوگران کوییدیچ دوست و ورزش دوست این مرز و بوم و سلام بر ...

قلی پور!!!!!!!!

هوکی: بله .. در خدمتم؟
قلی پور: آقا چه خبر از فدراسیون ... قانون جدیدی تز جدیدی چیزی تصویب نشد کسی اون یکی رو نکشت؟
هوکی: چرا آقا کلی قانون تصویب شده ... از این به بعد تیم هایی که بازیکنان غیر اصیل زاده دارن مجبورن هر هفته به فدراسیون مالیات بپردازند و یک هفته در میونم محروم میشن و تازه همه بازیکنان باید تا فردا برای تست اصیل زادگی به وزارت سحر و جادو مراجعه کنن و اگر همکاری نکنن عواقب خیلی وخیمی براشون داره!

قلی پور: یعنی چی آقا! این دیگه چجورشه؟
هوکی: در مورد این مسائل از قبل کارشناسی شده و ما میخوایم لیگ کوییدیچ حرفه ای راه بندازیم و هیچ اعتراضی وارد نیست ... حتی شما دوست عزیزم باید برای دادن تست به وزارت بیای وگرنه در برنامتو تخته میکنیم!

قلی پور: یعنی چی آقا؟ اصلا کارای شما با هم تناقض داره! خود شما یه جن بیشتر نیستید چطوری در مورد اصیل زادگی حرف میزنید؟
هوکی: من یه جن بیشتر نیستم؟ من یک اصیل زادم ...
قلی پور: نیستی آقا ... تو یه جنی ... دوستان خبرنگار آمارتو دراوردن میدونن قبلا خونه هپیزپا کار میکردی و تازه میدونن همین روبالشی ایم که هر روز تنتونه متعلق به بچگی های گراوپیه!

هوکی: آقا یعنی چی من اعتراض دارم ... اصلا فحش میدما! سووووت ... سووووت سوت سوت ... سووووووووت!!! و اینکه سووووت! ههه! چی شد؟ چرا سوت میذارین؟ چرا فحشامو پخش نمیکنین؟

قلی پور

هوکی: یعنی چی؟ اصلا خود شمام آقای قلی پور .. خیلی آدم سووووت سووووت سوت! هستین!
قلی پور: چرا آخه؟
هوکی: هستی دیگه!
قلی پور: چرا آخه؟

هوکی: اون از اینکه هی اصیل زادگی منو زیر سوال میبرین ... بعد هفته پیش مسابقه اس ام اس گذاشتید که ببینید چند درصد مردم موافقن که همین سه چهارتا تار موی بالای سر من کلاه گیسه ... خب آخه من میواستم کلاه گیس بذارم میرفتم یه خوبشو میخریدم ...

قلی پور: اینا که حرف من نیست ... الان هفتاد میلیون جمعیت جادوگری متفق و القولند که شما خون اصیلی ندارید و سرتونم کلاه گیس میذارید! ما فقط بازتاب خبرها رو اینجا میگیم ... اتفاقا چیز بدیم نیست! خود منم قبول دارم این سه تار مو خیلی به کلتون میاد!

هوکی: من کاری به این چیزا ندارم ... اگر باور ندارید .. همین الان همینجا شماره وینکی رو بگیرید ازش بپرسید ببینید من اصیل زاده هستم یا نه! بازم قبول ندارید زنگ بزنید آشپزخونه هاگوارتز از دابی بپرسید! بازم باور ندارید زنگ بزنید سازمان ترک اعتیاد از کریچر بپرسید!

قلی پور: جناب وزیر حرفی میزنیدا! چه ربطی داره؟ اصلا دست همه شما توی یهکاسست! ما براتون دلیل و مدرک میاریم که حرف ما درسته!!!
هوکی: نه کم آوردی دیگه .. همه شاهدن شما الان کم آوردی!

قلی پور: آقا من با شما شرط میبندم هیچ کدوم از ادعاهای ما بی پایه و اساس نیست .. اتفاقا دوستان ما زحمت کشیدن شجره نامه شما رو از عصر دایناسورها تا به امروز جمع آوری کردن ... فکر میکنم تصویر خودش گویا باشه .... دوستان لطف کنن شجره نامه وزیر اعظم رو بر روی صفحه مانیتور نشون بدن ....

هوکی: نه آقا لازم نکرده نشون بدین!
قلی پور: نه ما میخوایم نشون بدیم ...
هوکی: من منابع شما رو قبول ندارم ...
قلی پور: من با شما شرط میبندم که اطلاعات ما کاملا صحیحه و در این شجره نامه که از شصت سایت اینترنتی جمع آوری و گردآوری شده دقیقا مشخص شده که نیای شما از کرم های فولبر دوران پرکامبرین نشأت گرفته!

هوکی: بسه آقا .. میگم نمیخواد شجره ناممو نشون بدین .. دوباره فحش میدما!
قلی پور: چرا آخه؟

هوکی: هی جو فدراسیون کوییدیچو خراب میکنید! ما داریم کار حرفه ای انجام میدیم .. هی سنگ اندازی .. هی مانع تراشی! اصلا برنامتونم خیلی افتضاحه و از فردا برنامتون تعطیله و شما رم میندازم تو آزکابان پیش اون گرگ پیر و دوست وفادارش!

قلی پور: آخه چرا؟ قبول کنید که انتقاد پذیر نیستید!
هوکی: چرا نداره دیگه ... نخیرم اتفاقا خیلیم انتقاد پذیرم به شرطی که انتقاد کارشناسی شده باشه! اما در حال حاضر ورزش دوستان میدونن که هوکی یک شخصیت اصیل زادست!
قلی پور: آقا اون شجره نامه رو پخش کن بینندگان ببینن!

هوکی: نـــــــــــه .. غلط کردم!
قلی پور

هوکی: !!!!!! من دیگه یک لحظه هم با برنامتون مصاحبه نمیکنم ... تـــــــــــــق! بوق بوق بوق (صدای قطع شدن تلفن)

کورممد: جناب وزیر منم همینجا خدمتتون عرض ادب و سلام و شب بخیر و خسته نباشید دارم و ...
قلی پور: بسه بابا رفتش!
کورممد

قلی پور: خب .... بینندگان عزیز توجه شما رو به برنامه بعدی جلب میکنم!


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۷/۱۰/۱ ۱۸:۲۱:۰۵








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.