در همون لحظه یکی از مامورین وزارت از راه میرسه ...
مامور وزارت: ببخشید دستشویی کجاست؟
لودو و روفوس!!!
لودو: مرتیکه جاپونی ... این خونه زنگ نداره؟ در نداره؟ کی تو رو راه داده تو؟ اصلا ما که هنوز کلاه گروهبندی رو قایم نکردیم! چوبدستیمو بکنم تو دماغت از حلقت بزنه بیرون؟
مامور وزارت: بخدا من تا صد شمردم بعد اومدم!
روفوس: قبول نیست آقا باید تا هزار بشمری! دوباره چشم بذار ما هنوز قایمش نکرده بودیم ...
مامور وزارت چشم میذاره و در همون لحظه مامور وزارت شماره 2 از دستشویی میاد بیرون...
مامور وزارت شماره2: ببخشید مثل اینکه آب قطعه ... آفتابه خدمتتونه؟
روفوس و لودو
چند لحظه بعد ... یک دوجین مامور وزارت در طبقه بالا چشم گذاشتند و ولودو و روفوس داخل انباری بس تاریک و مخوف و نمناک و خطرناک قدم گذاشتند تا کلاه رو قایم کنند ...
همون لحظه در یکی از گونی ها میره کنار و گراوپ میاد بیرون:
گراوپ: هاگ کجاست؟ گراوپی از این زندگی مخفیانه خسته! گراوپی در اون پرنده های بی ناموسی بی تقصیر! رون، هرمی رو از گراوپی دزدید! گراوپی خواست هوای آزاد! گراوپی دهن رون را سرویس کرد و رون را از وسط .....!
لودو: هیییس! گراوپی باز که از مخفیگاهت اومدی بیرون! بدو قایم شو الان میبیننت!
گراوپی برمیگرده توی گونی و وینکی از گونی مجاور میاد بالا ...
وینکی: اوه گراوپی بد! گراوپی با احساسات وینکی بازی! گراوپی به وینکی قول ازدواج!
روفوس و لودو به زور وینکی رو برمیگردونن توی گونی و همون لحظه کریچر از گونی بغلی میاد بیرون ...
کریچ: آیییی نفس کش! گراوپی دو رگه گندزاده کثیف توله غول بوق بوق بوق!!! وینکی مال کریچر و دابی هم هیچ غلطی نتونست کرد!
چند لحظه بعد کل ساکنین مخفی انباری از مخیفگاهشون اومدن بیرون و مشغول کتک زدن هم هستند ...
لودو: بیا زودتر کلاه رو قایم کنیم از این دیوونه خونه بزنیم بیرون!
روفوس: موافقم .. بیا کلاه رو زیر پرونده های فساد اخلاقی لرد قایم کنیم .... اینجوری جاش خیلی مخفی میشه ...
لودو: لوووهاهاهاها!