هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۰:۰۹ چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۲
#11
آخرین اخبار انتصابات وزارت سحر و جادو

* در پی اعلام کاندیداتوری بلیز، میلیون ها جادوگر و ساحره، راهپیمایی با پای برهنه را از سرتاسر جهان به سوی وزارت سحر و جادو آغاز کردند تا بار دیگر با آرمان های بلیز تجدید میثاق کنن. در این حال از شب گذشته هزاران تن از افراد بی ناموس در وزارت سحر و جادو بلیز را کاندیدای اصلح خود دانستند و به جشن و پایکوبی پرداختند که با مداخله نیروهای ضد شورش و نوشابه ای به خشونت کشیده و منجر به کشته و مفقود شدن هزاران تن و دستگیری هزاران تن دیگر گردید ....

مصاحبه با دستگیر شدگان:

مورفین گانت: اگر میدانستم بلیز می آید هرگز کاندید نمیشدم!

هوگو ویزلی: دیگر انقلاب هویجی در راه نیست! هویج به تاریخ پیوست!

لودو بگمن: در مقابل بلیز پشیزی شانس ندارم!

هوکی: جانم فدای ارباب بلیز!

سوروس اسنیپ: از روز اولی که پاتر پاشو به هاگوارتز گذاشت فهمیدم که در این انتخابات شانسی ندارم!

رون ویزلی: بدون ویکلم یک کلمه هم حرف نمیزنم!

آنتونین: من یک رای بیشتر ندارم و کسی از آن خبر ندارد!


* در این حال دلورس آمبریج ... از احتمال رد صلاحیت بلیز خبر داد که همینجا آآآعلام میدارم که ای جادوگران! بریزید توی خیابونا و شیشه ها رو بکشونید تا مشت محکمی بردهان مدیران سایت زده باشیم!




پاسخ به: نام نویسی از کاندیداهای وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۷:۳۶ سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۲
#12
مدت زمان عضویت در ایفای نقش :

...عضویت در ایفای نقش مسئله بسیار مهمی است و اتفاقا منم در برنامه مدونم این نکته رو در نظر گرفتم که در وزارت آینده حتما به این موضوع توجه ویژه ای کنم و از سوالاتون تشکر میکنم و کلا سعی میکنیم مدت زمان رو کاهش بدیم

برنامه های خود برای وزارت :

- داشتن یک برنامه مدون حاصل هزاران نفر ساعت کار و مطالعه کارشناسی
- شکوفایی تمام بخشهای رولپلینگ و غیر رولپلینگ!
- ترویج باناموسی و استفاده از همه نیروهای باناموس در بدنه و خارج بدنه وزارت.
- قطع یارانه و رایانه افراد بی ناموس.
- بازنشسته کردن اجباری افراد متخصص و استفاده از تجربیات افراد ارزشی.
- اشاعه فرهنگ ارزشیسم!
- دادن دسترسی نظارت به همه کاربران سایت، هر کاربر یک ناظر.
- آزاد کردن حق استفاده از سیم سرور!
- ایجاد دسترسی به اینترنت پرسرعت رایگان!
- خاتمه دادن به ظلم و فساد و زیاده خواهی مدیران و مبارزه با اعتیاد!
- انتخاب دلورس آمبریج به عنوان معاون اول کابینه!
- طرح ازدواج آسان ...

سوابق در ایفای نقش

سوابق در ایفای نقش بسیار مسئله مهم و حائز اهمیتی است! به نظر من همین که ما از افراد باناموس در بدنه وزارت استفاده کنیم؛ مشکل سوابق در ایفای نقش هم خود به خودحل میشه

سوابق در وزارت سحر و جادو:

سوابق در وزارت مسئله بسیار مهمی است و حتی از سوابق در ایفای نقش هم مهمتر است
اگر من وزیر بشم یکی از برنامه هام اینه که قانونی تصویب کنم که هرکس با تنها زدن یک پست در وزارت، از افراد با سابقه وزارت به حساب بیاد و بدین گونه مشکل سابقه رو هم برای عزیزان جادوگر و ساحره عزیز حل میفرماییم.

شعار انتخاباتی:
هر کی به من رای نده خیلی آدم بــــــــــوقیــــه!


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۲۱ ۱۷:۵۲:۵۸
ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۲۱ ۱۸:۰۷:۴۴



Re: .:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران(یادتون نره آلبوسو نمیشناسین!) .:.
پیام زده شده در: ۱۳:۱۸ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۹۰
#13
آلبوس جان:
البته من زیاد از مسائل حقوقی سردرنمیارم ... اما فکر میکنم همین که شما اجازه وجود چنین تاپیکی رو در سایت دادید اسمش میشه موافقت ضمنی و در نتیجه مسئولیتش به دوش شما هم می افته... (در راستای استرس زایی)

مثلا شما یک درصد فرض کن یک مشکلی پیش بیاد ... بعد یک آدم فوق گولاخ وارد سایت میشه میگه مدیر سایت کیه؟ چرا با این تاپیک فوق بی ناموسی برخورد نکردی؟ خب اونوقت فکر میکنی اگر بگی من مجوز دادم اما مسئولیت قبول نکردم، این اقای فوق گولاخ حرفتو قبول میکنه؟ (در راستای استرس زایی بیشتر)

اصلا شما در راس هرم قرار داری اول از همه یقه شما رو میگیرن ... به نظر من از همین الان بهتره مخفی شی ...


بگذریم .... خلاصه بچه ها خواستن یه تولدی بگیرن دور هم باشیم ... اگر خود اون کسی که تولدشه (منظور سایت وزین جادوگران) میلی به اینکار نداره که خب هیچی ....


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۹۰/۱۰/۸ ۱۳:۲۴:۱۵
ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۹۰/۱۰/۸ ۱۳:۵۹:۴۲



Re: .:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران(یادتون نره آلبوس رو نمیشناسین!) .:.
پیام زده شده در: ۰:۴۳ چهارشنبه ۷ دی ۱۳۹۰
#14
آقا خلاصه اگر گیر افتادید هر بلایی هم که سرتون اومد یادتون باشه که آلبوسو نمیشناسین ... تا به حال هم اسمشو نشنیدین! میخواین این مطلب رو هم به عنوان تاپیک اضافه کنید تا دیگه مطمئن باشید همه منظورتونو کاملا فهمیدن ... :دی




Re: آوای ققنوس (ارتباط با دامبلدور)
پیام زده شده در: ۱۹:۱۴ پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۰
#15
سلام خسته نباشید ...

پیرو زده شدن تاپیک 19 سال بعد برای زدن مشتی پولادین بر دهان این تاپیک ، اینجانب درخواست مجوز برای تاپیک 17 سال قبل جهت پرداختن به یک سری از زوایای پنهان زندگی پاترها رو دارم ... آن زمانی که پسری که زنده ماند هنوز به دنیا نیومده بود که بخواهد زنده بماند و من هم هیچ ایده ای ندارم که پسری که زنده ماند اون زمان کجا بوده و اساسا نکات غیر شفاف بسیاری در 17 سال قبل وجود دارد که حتی در 36 سالی هم که گذشت چیزی از ابهاماتش کم نشده ... و به طور کلی ما میتونیم در این تاپیک در مورد داستان های 17 سال قبل رول بزنیمو اینا ...




Re: در بحبوحه سیاهی
پیام زده شده در: ۱۵:۱۳ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۰
#16
در همون لحظه یکی از مامورین وزارت از راه میرسه ...

مامور وزارت: ببخشید دستشویی کجاست؟
لودو و روفوس!!!

لودو: مرتیکه جاپونی ... این خونه زنگ نداره؟ در نداره؟ کی تو رو راه داده تو؟ اصلا ما که هنوز کلاه گروهبندی رو قایم نکردیم! چوبدستیمو بکنم تو دماغت از حلقت بزنه بیرون؟
مامور وزارت: بخدا من تا صد شمردم بعد اومدم!
روفوس: قبول نیست آقا باید تا هزار بشمری! دوباره چشم بذار ما هنوز قایمش نکرده بودیم ...

مامور وزارت چشم میذاره و در همون لحظه مامور وزارت شماره 2 از دستشویی میاد بیرون...
مامور وزارت شماره2: ببخشید مثل اینکه آب قطعه ... آفتابه خدمتتونه؟
روفوس و لودو

چند لحظه بعد ...

یک دوجین مامور وزارت در طبقه بالا چشم گذاشتند و ولودو و روفوس داخل انباری بس تاریک و مخوف و نمناک و خطرناک قدم گذاشتند تا کلاه رو قایم کنند ...

همون لحظه در یکی از گونی ها میره کنار و گراوپ میاد بیرون:
گراوپ: هاگ کجاست؟ گراوپی از این زندگی مخفیانه خسته! گراوپی در اون پرنده های بی ناموسی بی تقصیر! رون، هرمی رو از گراوپی دزدید! گراوپی خواست هوای آزاد! گراوپی دهن رون را سرویس کرد و رون را از وسط .....!

لودو: هیییس! گراوپی باز که از مخفیگاهت اومدی بیرون! بدو قایم شو الان میبیننت!
گراوپی برمیگرده توی گونی و وینکی از گونی مجاور میاد بالا ...

وینکی: اوه گراوپی بد! گراوپی با احساسات وینکی بازی! گراوپی به وینکی قول ازدواج!
روفوس و لودو به زور وینکی رو برمیگردونن توی گونی و همون لحظه کریچر از گونی بغلی میاد بیرون ...
کریچ: آیییی نفس کش! گراوپی دو رگه گندزاده کثیف توله غول بوق بوق بوق!!! وینکی مال کریچر و دابی هم هیچ غلطی نتونست کرد!

چند لحظه بعد

کل ساکنین مخفی انباری از مخیفگاهشون اومدن بیرون و مشغول کتک زدن هم هستند ...

لودو: بیا زودتر کلاه رو قایم کنیم از این دیوونه خونه بزنیم بیرون!
روفوس: موافقم .. بیا کلاه رو زیر پرونده های فساد اخلاقی لرد قایم کنیم .... اینجوری جاش خیلی مخفی میشه ...
لودو: لوووهاهاهاها!


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۹۰/۸/۱۶ ۱۵:۴۵:۳۳



Re: چرا اسنیپ اونقدر راحت کشته شد؟حتی یک مقدار هم مقاومت نکرد؟!!چرا؟!!
پیام زده شده در: ۲۱:۰۷ شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰
#17
خب شاید ایده بیان این سوال از اونجا نشات میگیره که ما انتظار داریم قهرمان هامون پایانی قهرمانانه داشته باشند ... در صورتی که اسنیپ به عنوان یکی از قهرمان های داستان پایانی قهرمانانه نداشت و در حالی که ما در انتظار یک نبرد جانانه و خلق حماسه بودیم، اسنیپ خیلی ساده مثل مورچه ای که زیر دست و پا له میشه در یک لحظه از داستان محو شد .... اتفاقی که معمولا برای قهرمان های داستان رخ نمیده .... اما شاید از برخی از جهات بتوان این پایان رو واقعگرایانه تر دونست و اینکه قهرمان ها هم میتونند پایانی معمولی داشته باشند ...

اما اگر بخوایم کمی بیشتر داستان رو مفهومی و فلسفیش کنیم، فکر میکنم رولینگ اسنیپ رو اینطوری کشت تا خواننده مظلومیت اسنیپ رو درک کنه ... در حقیقت ما بعد از کشته شدن اسنیپ تازه فرصت میکنیم که متوجه بشیم که اسنیپ در طول زندگیش چه دردها و رنج ها و آرزوهایی داشته و این پایان نافرجام به ما اجازه میده که با اسنیپ بیشتر همدردی و دلسوزی کنیم، حال اینکه اگر اسنیپ مثل قهرمان ها کشته میشد هیچ وقت فرصتی پیش نمیومد که ما بتونیم بدبختی این کاراکتر رو درک کنیم. در حقیقت به عقیده اینجانب پایان کار اسنیپ بسیار هنرمندانه بود و اگر اسنیپ به گونه ای دیگر کشته میشد ما هیچ وقت نمیتونستیم زوایای پنهان زندگی اسنیپ رو به این شکل درک کنیم.




Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۶:۱۳ سه شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۰
#18
استرجس عزیز ... من چند ایراد رو برعملکردتون وارد میدونم:

در حالت عادی ناظر در هنگام نظارت همیشه سعی میکنه بابت عملکردش توضیحی بنویسه. اینکار باعث میشه که اولا دیگران دلیل عملکرد ناظر رو متوجه بشند تا اشتباهشونو تکرار نکنند و از سردرگمی اعضا هم جلوگیری میشه. به طبع زمانی که مدیر هم وارد محدوده ناظر میشه همین روش رو در پیش میگیره تا اهداف بالا عملی شه.

علاوه بر اون مدیر یک وظیفه مضاعف داره و اون هم توجیه شخص ناظر هست، چون به هر حال ناظر در محدوده خودش اختیار تام داره پس وقتی مدیری وارد این محدوده میشه و در کار ناظر دخالت میکنه حق طبیعی ناظره که دلیل کار مدیر رو بدونه،

علاوه بر این مدیر در این زمان توصیه های لازم و موضعی که ناظر باید اتخاذ کنه به ناظر گوشزد میکنه تا در صورت بروز اتفاقات مشابه اشتباهات گذشته تکرار نشه. رویه ای که همیشه معمول بوده و هیچ گاه هیچ دخالتی بدون توضیح نمیموند.

ضمن اینکه در اینجا اگر اشتباهی هم رخ داده باشه این اشتباه از سوی ناظر بوده در حالی که لی جردن تاپیکش رو برطبق قوانین سایت زده، یعنی با ناظر هماهنگ کرده، مجوز گرفته و تاپیک زده، بنابراین در اینجا مدیر اصولا نباید مستقیما با شخص لی جردن برخورد داشته باشه.

و اگر همه این اتفاقات بالا هم رخ بده، حداقل بعد از این همه سردرگمی و هج و مرج فکر میکنم چون مدیریت راسا اقدام کرده این وظیفه مدیریت هست که در اسرع وقت در مورد عملکردش شفاف سازی کنه تا کاربر عادی و غیر عادی و ناظر و عضو ایفای نقش همه بفهمند در اینجا چه اتفاقی افتاده و از ابهام بیان بیرون.

و در آخر اینکه بالاخره کی این اصلاحیات رو به ناظرین ابلاغ میکنید تا همه تکلیف خودشونو بدونن؟ چون هر چند وقت یک هرج و مرج این چنینی شکل میگیره و در آخر هم به این جواب میرسیم که با ناظرها هماهنگ نشده (نقل به مضمون). خب هماهنگ کنین دیگه. و البته همه اینا غیر از بحث در مورد درستی یا نادرستی اون تاپیک میباشد.

استرجس عزیز از شواهد و قرائن اینطور برمیاد که شما در اقدام مدیریتتیتون هیچ کدوم از نکات بالا رو رعایت نکردید. شخصا من شما رو در بین مدیران آخرین گزینه برای بروز چنین اتفاقاتی میدونستم :دی




Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۳:۵۸ دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰
#19
نه ... متاسفانه حل نشده ...و حتی علی رغم این همه روضه خونی؛ این سناریو یکبار دیگه هم عینا تکرار شده ... گویا اون مدیر محترم کلا تاپیک گفتگو با مدیران و انجمنی که توش دخالت کردند رو نمیخونن، نیازی هم نمیبینند که چون عملی برخلاف رویه معمول انجام دادند پس توضیحی برای جلوگیری از سردرگمی اعضا بدند، از اتفاقات روزهای اخیر هم بی خبرند، احساس هم نمیکنند که باید به ناظر اطلاع بدند و احیانا نقطه نظراتشونو هم جهت جلوگیری از بروز چنین حوادثی انتقال بدند، به اعتراضات هم که هیچ واکنشی نشون نمیدند و نظر شخصی من اینه که کلا توی باغ نیستند و احتمالا وظایف مدیریتیشون به خوبی براشون تعریف نشده که انقدر بی تفاوت هستند.

خلاصه بله ممنون میشم اگر در انجمن مدیران این موضوع رو پیگیری کنید. ما که اینجا به نتیجه ای نرسیدیم.




Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۱:۲۶ دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰
#20
مدیران نسبتا محترم ... لطفا هرچه سریع تر به پست قبلیم رسیدگی کنید.

خیلی جالبه مدتیه پستها و تاپیک ها عین نقل و نبات در سایت پاک میشن و هیچ مدیری احساس نمیکنه که باید توضیحی در مورد این قضیه بده. یا حداقل با ناظر هماهنگ کنه که این اتفاق دوباره تکرار نشه.

الان بیش از یک هفته هست که برای چندمین بار ناظر مجوز یک تاپیک رو میده و تاپیک زده میشه و پست هم میخوره دوباره شخص مدیر کله رو میندازه پایین میاد تاپیکو پاک میکنه و میره و این وسط فقط کاربری ضرر میکنه که مجوز میگیره وقت میذاره و پست ارسال میکنه سپس در یک لحظه همه چیز تموم میشه ... مثل اینکه در مدیریت جدید سایت ناظر اصولا اختیاری از خودش نداره ...

نمیدونم مدیریت فعلی کلا چیزی از برنامه ریزی و هماهنگی و نظم و ... به گوشش خورده یا نه .... ولی قبلا ها پست های اعضا ارزش داشت و کسی به این راحتی حق مداخله نداشت و اگر چنین اتفاقی هم می افتاد ناظرین حسابی از خجالت شخص مدیر درمیومدن ....








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.