از نور و روشنایی خسته شدهاید؟
از شادیهای مصنوعی، تعارفات تکراری و دوستان دورو چطور؟
با اما ونیتی نقابها را کنار بزنید، به امیال تاریکتان رو بیاورید و خود واقعیتان باشید!
جنگ در انتظار شماست!
مدتزمان عضویت در بخش ایفای نقش (و حتماً در صورت داشتن شناسه پیشین، آن را ذکر کنید):
تاریکی و ظلمت بودیم و قبل از قتل هابیل و در واقع از ازل وجود داشتیم. همهجا بودیم. از دوران جادوهای مصری، ودوو های آفریقایی و طلسم های ارمنی. همیشه در جایی کسی بوده که قدرت بیشتری خواسته و از تاریکی ها ، جادو های اصیل رو بیرون کشیده. تاریکی سنگ محکه چون باعث میشه نورهای واقعی بدرخشند. برای همینه که افراد وفادار به تاریکی، کسانی بودند که روحشون قوی تر از اطرافیان بوده ومیتونستن کارها رو متفاوت انجام بدن.
خاموش شدن شمع رو تصور کن. تاریکی یک باره همه جا رو فرا میگیره. تاریکی تاریخ و ریشه نداره. رشد نداره و در یک لحظه در همه جا هست. محکم و استواره .در واقع قدمت تاریکی بی نهایته و افرادی که بهش تعلق دارند هم بی نهایت میکنه. برای همین
شناسه خیلی قدیمی " مادام هوچ" و نزدیک به چهار سال سابقه داشتن با این شناسه بی معنیه چون ما بی نهایتیم.
شرح "سوابق اجرایی-خدماتی /فعالیتهای آزاد" قبلی در وزارت سحر و جادو یا مجموعههای وابسته (آزکابان و موزه):تاریکی برجسته نیست و نباید هم باشه. ما جدا نیستیم که کسی در سرحد دیده بشه. نور که رنگ میبخشه و جدا میکنه . تفاوت ایجاد میکنه و دسته بندی رو اجبار میکنه. ولی ما در تاریکی یک نفریم. چیزی جدا نیست و همگی در موج بی نوری غوطه وریم. یکدست در سایه ها زندگی میکنیم و به کسانی که از گرمای نور خسته اند اجازه میدیم که در سرمای سایه ها استراحت کنند.
کتابها و افسانه ها میگن بزرگان در سایه ها چه کارها که نکردند. بردند، غارت کردند و کشتند. برتخت نشستند و در زمان خودشون حاکم جهان بودند. همه این ها سوابق فعالیت ماست. هر جا که بودند و رشته تاریکی رو گسترش داد ، ما هم بودیم، حتی اگر حاشیه بودیم. البته شاید در حاشیه بودن بهترین باشه . باعث میشه روند رو ببینی و وقتی روند رو ببینی نقص ها و قوت ها برجسته میشن.
پس اگرچه جایی نبودیم ولی همه جا بودیم.شرح "سوابق برجسته/خدمات نظارتی-مدیریتی" در انجمنهای ایفای نقش: وقتی رومیان به مصر حمله کردند ما ناظر بودیم. درهنگامی که ناصری رو در اورشلیم اعدام کردند، وقتی که باغهای معلق بابل سوخت و وقتی که ساحره ها سوزانده میشدند ، ما شاهد بودیم. سابقه برجسته ما جنگ ها و خونریزی هاست. در زمان هر حاکم خونریزی مثل ایوان مخوف، ما مدیر بودیم.
اینکه
اسمی از ما نبود و در ظاهر پیدا نبودیم، چه اهمیتی داره؟ اگر قرار بود در نور باشیم جادو هم در نور پیدا و نابود میشد. ما و اجدادمون بودیم که جادو رو در تاریکی زنده نگه داشتیم و در زمان مناسب مثل الان چهره نشون دادیم. درست در جایی که لازم بود دست های نامرئی بودیم و اوضاع رو اونجوری که باید عوض کردیم. شاید چهره ظاهری فرد دیگری بود ولی اربابان ما بودیم.
شرح برنامههای آینده خود برای وزارت سحر و جادو و مجموعههای وابسته:یه تغییر اساسی میدیم و به همچی رنگ سیاه میزنیم. افراد آزاد میشن و در بند تاریکی در میان. برنامه خیلیا ممکنه گنگ باشه ولی ما نه.
در آزاکابان چه کنیم؟ کاری کنیم که ملت زندانی شدن تفریحشون باشه.
1- ما به یک زندان بان جدید احتیاج داریم که دیوانه تر از هر دیوانه سازی باشه.
2- با کسی مشکل دارید و میخوایید جلو چشمتون نباشه؟ ما براتون زندانیش میکنیم. زندان های اختصاصی داریم که به قیمتهای پیشنهادی در اختیارتون قرار میدیم.
3- زندانی های عزیز، زندان کسل کننده است نه؟ نظرتون چیه یه هیولای خوشگل و خونخوار آزاد کنیم که شما رو شکار کنه؟
4- شاید چند تا زندانی با جربزه باشن که هیولا خوشگله رو شکار کنن و الان وقتشه چراغای آشپزخونه رو روشن کنید که هیولاپزون داریم.
5- یه فرار از زندان هم برای کسایی که دشمناشون بیرون زندان جا موندن داریم.
6-مدل دیوانه ساز ها قدیمی نشدن؟ ما یکی جدیدتر سراغ داریم.
7- شکنجه ها و اعلام جرم هم قرار تاریکتر و ترسناک تر شن.
وزارت خونه چی؟ دستهای پشت پرده اونجان پس قدرت اونجاست.
1- شاید بشه گوشه ایی از تراژدی هایی که دستهای پشت پرده می آفرینند رو بهتون نشون بدیم.
2- آبدارخونه در اصل جای بیسکوییت و چاییه ولی بهتره یه نقشه خیانت هم اونجا بکشین.
3- ما یه رادیو خوب داریم که میشه ازش برای خبر رسانی استفاده کرد. حالا خیلی مهم نیست اخبار درست باشن یا اخبار زرد یا شاید هم دروغ. میتونید مسابقات، قبولی بچه تون توی گریفندور یا حتی دزدیدن ریش دامبلدور هم توش گزارش کنید.
4- میتونید در وزارت خونه شغل پیدا کنید. مثلا میتونید موجودات جادویی وارد کنید و دفتر تبادلات موجودات جادویی داشته باشید یا اینکه شاید فکر میکنید ما به اتاق ارتباط با ماگلها هم نیاز داریم که بتونید به ملت نشون بدید ظروف هفت پارچه آگرین خیلی هم کاربردیه.
5- ما مسابقات میذاریم. قدرتمون زیاده و یک آن دلمون میخواد در هاگوارتز رو ببندیم یا مغازه اولیور رو پلمپ کنیم. میتونین برای باز گشایی یا پلمپ مجدد با ما و با همدیگه مسابقه بدید. در کوییدیچ وارد میشیم و تیم وزرات خونه خواهیم داشت. قبلا نبوده؟ مرسوم نیست؟ گفتم که ما قدرتمون زیاده. یه جورایی کنار میاییم.
6- جنگ آزاده. پس اگر روزی خواستید برای تنوع به هافلپاف حمله کنید و خوش بگذرونید، وزارت ما کمکتون میکنه. حتی اسلحه هم بهتون میدیم.
اینها نماهای تاریک ماست که میتونیم گسترششون بدیم.
شعار انتخاباتی:شعار رسمی:
از هیچ برخیزیم که تا قله رقیبی نیست
و این تاریک قدرت را کسی جز ما نمیداند
شعار غیر رسمی:
تاریکی بر فراز همه!