هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

به برنامه "تور جهانی سالازار اسلیترین" ملحق شوید و به مدت یک هفته، بر اساس علایق و استراتژی‌های تصرف جهانی ایشان، در انجمنی که مورد بازدید سالازار کبیر قرار می‌گیرد، وی را همراهی کنید.


این برنامه به همه‌ی جامعه‌ی جادوگری، از اعضای محفل ققنوس گرفته تا مرگخواران و کارکنان وزارت سحر و جادو، فرصت می‌دهد تا در این مهم، شریک و همراه سالازار شوند.

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (کدوالادر.جعفر)



پاسخ به: نظرسنجی‌ شبکه‌های‌اجتماعی سایت
پیام زده شده در: ۱۸:۴۷:۰۵ سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳
#1
موسیقی متن، همواره یکی از ارکان اساسی و بنیانی تولید فیلم و محتواهای این چنینی بوده و خواهد بود. سری فیلم‌های هری‌پاتر دارای موسیقی متن های ماندگار و خلق شده توسط بهترین نوازندگان و سازندگان موسیقی است که لحظات و خاطرات بسیار و مملو از انواع حس‌های تلخ و شیرین را برای ما رقم زده‌اند. در این سری هرچه بیشتر به سمت جلو پیش می‌رفتیم، موسیقی‌ها نیز به همراه فیلم ها فضای تاریک‌تری به‌خود می‌گرفتند.

در اینجا هشت موسیقی آغازین فیلم‌ها آورده شده و از شما می‌خواهیم به ما در یافتن بهترین موسیقی آغازین این مجموعه از طریق شرکت در نظرسنجی بالا و یا با نوشتن نظر خود کمک کنید. بدیهی است که تمامی نظرها سلیقه‌ای بوده و هیچگونه اجبار و یا قطعیتی در کار نخواهد بود.

موسیقی متن فیلم‌ها:


2001 - Harry Potter and the Sorcerers Stone - John Williams
Prologue

2002 - Harry Potter and the Chamber of Secrets - John Williams
Prologue- BookII and The Escape from The Dursleys

2004 - Harry Potter and the Prisoner of Azkaban - John Williams
Lumos!

2005 - Harry Potter and the Goblet of Fire - Patrick Doyle
The Story Continues

2007 - Harry Potter and the Order Of The Phoenix - Nicholas Hooper
Fireworks

2009 - Harry Potter and the Half-Blood Prince - Nicholas Hooper
Opening

2010 - Harry Potter and the Deathly Hallows - Part 1 - Alexandre Desplat
Obliviate

2011 - Harry Potter and the Deathly Hallows - Part 2 - Alexandre Desplat
Lily's Theme


Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


نظرسنجی‌ شبکه‌های‌اجتماعی سایت
پیام زده شده در: ۱۷:۴۷:۱۸ سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳
#2
درود

این تاپیک جهت نظرسنجی درمورد برخی محتوا‌ها ایجاد شده است. اعلام نظر برای عموم آزاد است و هرگونه پست و نظر نامربوط در نظر نگرفته و حذف خواهد شد.


ویرایش شده توسط کدوالادر جعفر در تاریخ ۱۴۰۳/۵/۲ ۱۷:۵۵:۰۷

Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


پاسخ به: میدان مرکزی دهکده
پیام زده شده در: ۰:۳۴:۰۱ دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳
#3
تصویر کوچک شده
اطلاعیه شماره 8

چهارمین اطلاعیه ایونت میان انجمنی زلزله


پایان مهلت ایونت زلزله!
به‌زودی اطلاعات نتایج و برندگان اعلام خواهد شد.


Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


پاسخ به: میدان مرکزی دهکده
پیام زده شده در: ۱۳:۱۵:۱۱ یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳
#4
تصویر کوچک شده
اطلاعیه شماره ۷

سومین اطلاعیه ایونت میان انجمنی زلزله


مهلت نهایی ایونت، تا پایان امروز تمدید شد.


Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


پاسخ به: بنگاه املاک گرگینه‌ی صورتی
پیام زده شده در: ۱۵:۲۰:۳۳ شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳
#5
سومین تاپیک ایونت زلزله


از حالا می‌توانید برای شرکت در این ایونت پست‌های خود را ارسال کنید.


Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۴۰:۵۵ جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳
#6
اسم: جعفر

فامیل: کدوالادر(KADVALEDER)

الان شاید با خودتون فکر کنین این که شد جعفر کدوالادر، اما خوب چه فرقی میکنه مرلین بزنتون؟ شما بگیرین کدوالادر جعفر!

گروه: دردا بلاش هافلپاف!

لقب (لقب ها): کدو، کدو لای در، جعفر کدو، جعفر چُپون، جعفر بچپون، کج حتی...! (مخفف کدوالادر جعفر!)

ویژگی های ظاهری: سبیلی هیتل... چارلی چاپلینی، با کلاهی نمدی برروی سر و موهای کوتاه، ژاکتی با پشم شتر بر تن حتی در دمای 70 درجه، ابروان، چشمان، سبیل و موهای مشکی، شلواری به گشادی دلش بر پا. خیلی گشاد. خیلی خیلی گشاد. خیلی خیلی خیلی... و چوبی همیشه در دست.

کار: چُپونی( شما بچه تیرونیا بش میگین چوپان!) گُسفندامو هی می‌کنم!

تایپ: شارژر تایپ سی! گوشیم از این جدیداس!

بوگارت: هِع! بوگارت چیزه؟ شما منو نمیشناسین؟ من فقط از مرلین میترسم. بقیه چیزا از من میترسن.
- با زبون خوش نمیگی نه؟ معجون راستی رو بیارین.
- نه! نه! به آیات مرلین شکنجم نکنین! من چُپون بدبختیم. میگم به ریش مرلین. بوگارتم زوپس نشینان! از تک‌تکشون ترس و هراس دارم!

پاترونوس (طلسم محافظتی): بابا به کتاب مرلین اینا همش قرتی بازیه. ایکسپیکتی پیترینیم! هرکی اومد جلوت تیزیه ور میداری صورتشه میزنی!

مصاحبه کننده با نگاهی عاقل اندر سفیه به جعفر نگریست. جعفر که از ترس تارهای صوتی اش متحول شده، صورتش نیز غرق در عرق شده و رنگ خود را باخته بود. با صدایی زیر گفت:
- ببعیه!
- چی؟ دوباره بگو.
- ببعی.
- آها. ببعی!

جعفر صدایش را صاف کرد و ادامه داد:

- ببعی چیه آقا؟ گُسفند! گُسفندم نیس که. قوچیه! یه قوچ 100 کیلویی عزیزی! به کتاب مرلین میبینمش لذت از عمرم میبرم!

چوبدستی: یه ترکه انار هست که خودم از درخت کندمش. یه یک، یک و نیم متری میشه. دادم گرگرویچ برام یه چوب نازی درست کرد. باهاش گُسفندا رو هو میکنم. بعضی موقعا با همین کمرمو، پاهامو، مرلینگاهمو، جلوی مرلینگاهمو، خلاصه همه جارو با همین میخارونم! انقد فاز میده.



زندگینامه:

والا عارضم خدمت شریف انور منور نورانیتون که پدر ما، آقا حمدالله ننه مارو (ننه مار نه! ننه ما. مادر من!) تو جنگلی میبینه. مادرم تعریف می کرد که اونموقع یسری آدم که کاه گِل بودن یا کاگل بودن؟ ماه گل بودن؟ درست تو یادم نی. خلاصه افتاده بودن دنبالش. این شل ناموسا میخواستن ننه مارو شکار کنن. مرلین شاهده اگه ننه ما مارم بود نباید این کار رو میکردن. مگه ننه من چیزیه که میخواستین شکارش کنین؟ به هرحال، پدر ما مثل شیری نجاتش میده؛ حالا خودش به صدها روش غیر استاندارد بی ناموس میشه بماند!

هیچی. اونموقع‌ها اسم ننه ما فلاور لاوندر بوده. که پدرم طی حرکتی مرلین ناپسندانه اسمشو فارسی میکنه و میزاره گل نساء. یعنی اسم مادرشو میذاره رو مادر من. یعنی مادر من گل نساءعه مادر پدرمم گل نساءعه. بعد، اون‌زمان که اطراف دهات ما هاگوارتز ماگوارتزی نبود که پروفسورا مرلین مارو بدن تو مشتمون؛ مادر ما جاهدانه و خودجوش توله های خودشو به دندون میگیره و جادوگرشون میکنه. به همین خاطر من و برادرم اکبر بچه مکتبی های جادو هستیم. البته خواهرمون نبود. ننم به خواهرمون میگفت فشفشه. بچه اصلنم شیطون نبودا، اتفاقا خیلی دختر خانوم و آروم و مظلومی بود. ولی مادرم بهش میگفت فشفشه. منم نفهمیدم چرا؟

پدر و مادر ما اسم و فامیل مارو بین خودشون تقسیم کردن. فامیلمون، فامیل ننمون باشه و اسمامونو پدرمون بذاره. اسم منو گذاشت جعفر، اسم برادرمو گذاشت اکبر اما تو اسم خواهرم موند. تا اینکه یه جنگی شد. پدر من رفت جنگ. برگشت، اسم خواهرمو گذاشت سنگر! دلیلشم این بود که اگه این سنگرو نبود، 8 بار مرده بود! آخرشم به قولی که به ننم داده بود عمل نکرد و فامیل مارو گذاشت فامیل خودش. لَنگو! ما شدیم جعفر لَنگو. جعفر لاوندر کجا؛ جعفر لنگو کجا؟ من به پدرم گفتم پدر من لنگو چیه؟ تو قبلا که لنگ میزدی بت میگفتن لنگو! نکن این کارو با ما. به من گفت حرف نزن بچه. برو پی بازیت!

آقا خلاصه زندگی ما همینطور به هزار و یک درد و بدبختی گذشت، و من به دلیل اتفاقات زیادی که برام افتاده و میفته، هوش و حواسم خیلی تقویت شده. همه چیز رو زود میگیرم. آدم با درک و فهم و با شعوری شدم و حواسم بسیار بسیار بسیار قوی و قدرت‌مند و شگفت انگیزناک شده! حالا دست خودتونه که به حرفم اعتماد کنید یا نکنید.

راستی... اینم بگم که چی شد فامیلیم شد کدوالادر! رفتم ثبت احوال این خارجکیا. گفتم اسم ما رو بزنین شناسناممونو بدین. بعد آقا این یارو به من گف وات ایز یور نیم؟ منم که میدونید! انگلیسیم فول! خیلی مسلطم به زبان انگلیسی! زیاد! خارق الانگیز! فهمیدم که میگه شغلت چیه! گفتم آی اَم کدو داریم بالا ده! یدفعه یارو گفت وات؟ گفتم کدو... کدو بالا ده! یدفعه دوتا یس یس کرد و شناسنامه رو داد زیر بغل ما! رفتیم خونه. دیدم تو شناسنامه زده کدوالادر جعفر!

---

جایگزینی!


انجام شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۴/۲۹ ۱۱:۰۸:۴۲

Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كافه سه دسته جارو
پیام زده شده در: ۱۶:۵۸:۵۵ چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳
#7
دومین تاپیک ایونت زلزله


از حالا می‌توانید برای شرکت در این ایونت پست‌های خود را ارسال کنید.


Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


پاسخ به: گیم‌‌نت هاگزگیم
پیام زده شده در: ۱۵:۴۷:۴۱ یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳
#8
اولین تاپیک ایونت زلزله


از حالا می‌توانید برای شرکت در این ایونت پست‌های خود را ارسال کنید.


Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


پاسخ به: میدان مرکزی دهکده
پیام زده شده در: ۱۵:۰۰:۴۲ یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳
#9
تصویر کوچک شده
اطلاعیه شماره 6

دومین اطلاعیه ایونت میان انجمنی زلزله

توضیحات کلی مسابقه و ایونت زلزله:

6 تاپیکی که در پست قبل گفته شد، جزو تاپیک‌های غیرفعال انجمن هاگزمید بودن و برای فعالسازی توی این مسابقه انتخاب شدند. این تاپیک‌ها به صورت تک به تک معرفی میشن و برای فعالسازی نیاز به پست دارن. هر تاپیک که 5 پست بخوره، تاپیک بعدی معرفی میشه و به‌همین صورت تاپیک ها دونه به دونه دوباره فعال میشن.

در نهایت، گروه هاگوارتزی که بیشترین تعداد مشارکت و پست‌زنی در این ایونت رو داشته باشه موفق به دریافت رنک گروهی؛ به سه نفر برتری که بیشترین مقدار مشارکت رو داشته باشن، به ترتیب رنک های آبادگر طلایی، نقره‌ای و برنزی تعلق میگیره.

نکات مهم:

* برای بازگشایی تاپیک بعدی فقط پنج پست لازمه، اما معیار شمارش پست‌ها برای انتخاب بهترین گروه، تمامی پست های زده شده در مدت زمان برگزاری ایونت خواهد بود.

* مدت مشارکت در برگزاری ایونت، یک‌هفته و تا تاریخ 30 تیر ساعت 23:59:59 خواهد بود.

* برای پست‌زنی، تاپیک هایی که به تازگی بازگشایی شدن، نسبت به تاپیک هایی که در طرح بودن اما زودتر باز شدن در اولویت بالاتری قرار دارن.

* پست‌های شرکت داده شده در ایونت، باید حداقل دارای ۲۰۰ کلمه باشن. پست هایی که به شکل قابل توجهی از مقدار کلمه داده شده کمتر باشن، شامل امتیاز نخواهند بود.


ویرایش شده توسط کدوالادر جعفر در تاریخ ۱۴۰۳/۴/۲۵ ۱۱:۲۳:۴۲

Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده


پاسخ به: میدان مرکزی دهکده
پیام زده شده در: ۱:۵۹:۲۲ یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳
#10
تصویر کوچک شده

اطلاعیه شماره 5


اولین اطلاعیه ایونت میان انجمنی زلزله


ایونت زلزله که مشترکا بین انجمن های هاگزمید و وزارتخانه سحر و جادو برگزار می‌شود، به‌زودی آغاز خواهد شد. برخی از سازه‌های تاریخی و گردشی هاگزمید، در طی زلزله‌ای که چندی پیش هاگزمید را لرزاند، خراب شده‌اند و نیاز به بازسازی دارند. دهداری هاگزمید و وزارتخانه از مردم و ملت غیور جادوگر برای مشارکت های مردمی در بازسازی این دهکده تاریخی دعوت به عمل می‌آورد.

ساختمان های:

گیم‌نت هاگزگیم


کافه سه‌دسته جارو


بنگاه املاک گرگینه‌ی صورتی


سالن تئاتر هاگزمید


تالار جشن هاگزمید


باغ‌وحش هاگزمید


از مردم تقاضا می‌شود در طی حرکتی منظم و سازمان دهی شده، به دهداری و وزارتخانه در بازسازی دهکده کمک کنند.

اطلاعات بعدی متعاقبا اعلام خواهد شد.


ویرایش شده توسط کدوالادر جعفر در تاریخ ۱۴۰۳/۴/۲۴ ۲:۰۳:۰۳

Lorsque vous sentirez que tout est fini, le reflet du miroir vous montrera le chemin


تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.