هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

به برنامه "تور جهانی سالازار اسلیترین" ملحق شوید و به مدت یک هفته، بر اساس علایق و استراتژی‌های تصرف جهانی ایشان، در انجمنی که مورد بازدید سالازار کبیر قرار می‌گیرد، وی را همراهی کنید.


این برنامه به همه‌ی جامعه‌ی جادوگری، از اعضای محفل ققنوس گرفته تا مرگخواران و کارکنان وزارت سحر و جادو، فرصت می‌دهد تا در این مهم، شریک و همراه سالازار شوند.

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (اسکورپیوس.مالفوی.)



پاسخ به: دکه کدخدای دهکده
پیام زده شده در: ۲۲:۴۰:۱۷ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۳
#1
تصویر کوچک شده

با غرش موتور های سریع السیر وزارتخانه، اعضای گروه نجات حتی قبل از زمان گفته شده در پست قبلی به محل زلزله زده رسیدند. هاگزمید حتی از تخمین های محاسبه شده هم بسیار ویران تر شده بود به طوری که اگر خود مرلین و تمام فرشته هایش هم دست به دست هم میدادند و بازی ترامپولین را در سطح زمین برگزار میکنند شدت حادثه در این حد نمیشد.

- دوستان بنظر من بیخیال بشیم. هر کسی هم زنده مونده باشه قطعا به زودی دعوت حضرت مرلین رو لبیک میگه. میتونیم بر گردیم وزارتخانه ادای آدمای وظیفه شناس رو در بیاریم کسب کار راه بندازیم. انگار نه انگار.

بعد این اظهار نظر یکی از اعضای گروه نجات که همگی به خوبی میدونیم کی بوده برای اجرا دموکراسی دستشو به نشانه رای گیری جلو میاره و با شش رای مخالف از صحنه خارج میشه. با خارج شدن فرد مربوطه، ملانی که جزو عاقل ترین افراد گروه نجات بوده داوطلبانه میاد جلو تا نقشه راه نجات رو تعیین کنه.

- خب بچه ها باید سریع پیش بریم. هر لحظه که میگذره تاثیر گذاره و جون یک نفر بازمانده بهش وابسته ست. دوتا گروه تشکیل بدین یه گروه گشت برای پیدا مجروحان هاگزمید و یه گروه برای نجات.

با پایان نطق ملانی و اشاره دستش اعضا تقسیم شدند. اسکورپیوس گابریل و رزالین در گروه گشت و چهارنفر باقیمانده در گروه نجات قرار گرفتند. حالا که کار تقسیم وظایف به پایان رسیده بود وقت انجام نجات بازماندگان بود.


دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: دفتر فرماندهی کاراگاهان
پیام زده شده در: ۱۵:۱۰:۵۵ چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳
#2
اگه حقوق میدین منم در تیم نجات شرکت میکنم. تاکید میکنم با حقوق و مزایای بازنشستگی.


دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: تالار عمومی اسلیترين
پیام زده شده در: ۲۱:۱۹:۱۵ یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳
#3
به مناسبت تولد دوست خوبم

- دورت حلقه تشکیل بدیم؟ مطمئنی میخوای چکار کنی؟

نماینده لاک پشت ها در حالی اینو می‌گفت که داشت به طور متداوم با چشمان لاکپشت مانندش به تام ریدل اون رو مورد بازرسی قرار میداد. اون که در میان لاک پشت ها باتجربه و دنیا دیده آنها حساب میشد در طول عمرش نقل قول های زیادی از تام ریدل شنیده بود. ولی داخل هیچ کدومش به یه کله پر مو و بدون بدن و دست پا اشاره نشده بود.

- راستش خودمم نمیدونم دارم چکار میکنم. ولی میدونم یکاری حتما باید انجام بدم من تام ریدل بزرگم جادوگر قدرتمند اعصار و نواده تالار اسلایترین در کار خودم واردم و میدونم باید چکار کنم.

تام ریدل با نطقی که کرده بود توانسته بود تا حدی ماهی ها را قانع کند. حالا هم باید کاری انجام می داد. ماهی ها دور
او حلقه زده بودند و منتظر اقدامات او بودند. تام ریدل با کله ای تنها نمی توانست برای مدت طولانی لاک پشت ها را برای فریب دهد و فقط باید وقت تلف میکرد تا اسلایترینی ها به دادش برسند.

- لاک پشت های گرامی با من تکرار کنید. حتما قبلش لاک هاتون رو بهم بچسبونید. حالا با من تکرار کنید. یه لاک پشت یه لاک زد به پشت بعد گرفت شست. چندبار پشت سر هم بگین و برای درست انجام شدنش حتما درست تکرار کنید.

لاک پشت ها همگی سعی در تقلید حرف های او یکی یکی از دور خارج شدند. خود تان ریدل هم تصور نمی کرد حرف هایش اینقدر تاثیر گذار باشد. بنظر می آمد توانسته لاک پشت ها سردرگم کند و فرصتی برای فرار پیدا کند با صحبت لاک پشت باتجربه امید هایش بر باد رفت.


- لاکپشت ها حلقه رو محاصره تنگ کنید. هعی تو جادوگر بهتره زودتر مارو شکست ناپذیر کنی وگرنه همین کله رو هم از دست میدی.


دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۱۴:۲۴:۲۹ جمعه ۱ تیر ۱۴۰۳
#4
روز آفتابی ای بود. اسکورپیوس در حالی که مشغول درست کردن آواتار هرمیون گرنجر بود به مستخدم مغازه اش امر نهی می کرد. او را استخدام کرده بود تا مغازه اش را مرتب و سر سامان بدهد چرا که سر اسکورپیوس بسیار شلوغ بود و وقت این کار ها را نداشت.

باید سفارش هرماینی گرنجر را آماده میکرد. البته بدلیل پر کردن ناقص فرم درخواست توسط او اسکورپیوس نمی‌دانست سبک آواتار را به چه شکلی آماده کند و به ناچار با تکیه به حس خودش آن را به سبک انیمه ای درست کرده بود. فکر میکرد بتواند او را راضی کند و پول خوبی به جیب بزند. پس معطل نکرد و مشغول شد.


***


آواتار اول - آواتار دوم - آواتار سوم

نکته: اگه در حجم هر کدوم از عکس ها برای آپلود کردن در پروفایل تون مشکل داشتید یه جغد به من بفرستید.


ویرایش شده توسط اسکورپیوس مالفوی در تاریخ ۱۴۰۳/۴/۱ ۱۶:۳۲:۲۷
ویرایش شده توسط اسکورپیوس مالفوی در تاریخ ۱۴۰۳/۴/۱ ۱۶:۳۴:۵۴

دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: بهترین تازه‌وارد فصل
پیام زده شده در: ۱۳:۵۷:۲۲ یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳
#5
درود.

تازه واردان نسبتا خوبی داشتیم اما بنظر من یوریکا هاندا بخاطر فعالیت خوب و با کیفیتش لیاقت این رنک رو داره پس من رای منه.


دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: جادوگر فصل
پیام زده شده در: ۱۳:۰۶:۲۵ یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳
#6
درود.

جادوگران قدرتمندی داشتیم اما سالازار بنظرم بهترین جادوگر فصل بوده. اینکه تونسته خودشو این چنین با سایت هماهنگ کنه و همچنین پست های قدرتمندی بزنه رای من می خره واسش خودش.


دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: بهترین نویسنده فصل
پیام زده شده در: ۱۳:۰۳:۰۲ یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳
#7
درود.

نویسنده های خوبی داریم اما رای من جناب الستوره بخاطر پست های درجه یکش‌.


دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: فعال‌ترین عضو فصل
پیام زده شده در: ۱۲:۵۹:۳۶ یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳
#8
درود بر همه.

این فصل عضو های فعال خوبی داشتیم که فعالیت مستمری داشتن اما رای من واسه مروپ گانت هستش به خاطر کیفیت بالا و تعداد پست هاش.


دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: وزارتخانه سحر و جادو
پیام زده شده در: ۰:۱۸:۴۲ شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
#9
سیریوس فهمید که وقت ناپدید شدن از آن مکان ناامن است. اگر دست می جنباند نیازی به نقشه اسکورپیوس نبود او را همینجا می گرفتند و با اسیر کردنش دولت او را ساقط می کردند. باید به وزارتخانه بر می گشت و وزارتخانه را ضد کودتا تجهیز می کرد. اما فعلا داشت از مالفوی به بلک تغییر شکل می داد.

- آقای مالفوی؟ چرا بینی‌ تون داره عقابی میشه؟ رنگ مو هاتون هم تغییر کرده. نکنه رفتید تو کار مدلینگ سیار.

سیریوس بلک خواست جواب آقای کیم را بدهد که سیستم سگ الکترونیک بدنش با یک شیرجه خودش را داخل اتاقی در همجواری آن مکان پرتاب کرد تا تغییر چهره اش را از دید اعضای شورشی پنهان نگه دارد.

- اینجا کجاست؟

سیریوس بعد ورود به آن اتاق همزمان با داد فریاد آقای کیم برای پیدا کردن او با دقت به اتاق روبه‌رویش نگاه کرد. کمی که چشمانش با تاریکی عادت از دیدن صحنه روبه‌روی گشاد و رنگ پوستش به سفیدی گچ شد. وجب به وجب اتاق اسلحه های ماگلی مدرن و بمب های دست ساز انفجاری به همراه چندین موشک که روی آن نوشته شده بود سیریوس بلک عمری ندارد و علامت جمجمه ای که روی آن حک شده بود نشان میداد کودتا چیان عزمشان را جذب کرده بودند او را از قدرت به زیر کشیده و آن را به دست بیاوردند. همچنین سیریوس صدا هایی را از پشت در شنید که بنظر صدای فریاد شادی شورشیان می آمد.

- دوستان من توجه کنید. ما دولت سیریوس بلک را در هم شکسته و دولت جایگزین خودمان را سر کار می آوریم. در اولین قدم باید رادیو وزارت را تصرف کرده و پیام انقلاب خودمون رو به گوش جادوگران لندن برسانیم. بعد از آن به باقی نقاط وزراتخانه حمله میکنیم.

سیریوس بلک با گوش های قدرتمندی که داشت صدای اسکورپیوس را تشخیص داد. باید هر چه زودتر فرار میکرد و نقشه های کودتا کنندگان را برای حامیانش افشا می کرد چرا که هر لحظه ممکن بود لو برود.


دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده




پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۱۸:۲۵:۰۰ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳
#10
اسکورپیوس در حالی که سفارشات مشتری هایش را آماده میکرد عرق پیشانی اش را با دست پاک کرد. سفارشات سخت بودند و کلی کار سر اسکورپیوس ریخته بود. باید هم به درس هایش می‌رسید و هم سفارشات را به درستی آماده میکرد.


- آخ چقدر خسته شدم.

در همین حال صدای زنگ مغازه به صدا در آمد و شخصی وارد شد. با معلوم شدن ظاهرش اسکورپیوس او را شناخت. او جینی ویزلی دختر گریفیندوری بود و اسکورپیوس او را از تا از لباسش به خوبی شناخته بود.

یوریکا به باجه مغازه نزدیک شد و در کمترین زمان فرم درخواست آواتار را پر کرد و بعد از پرداختن بهای آن مغازه را ترک کرد تا اسکورپیوس او را خبر کند. بعد. از آنهم خون‌آشامی ترسناک وارد مغازه شد. اسکورپیوس اگر آرم محفلی تو را نمی دید با یک تبهکار اشتباهش می گرفت. خون‌آشام محفلی هم فرم را پر کرد و از مغازه خارج شد.

***


آواتار گادفری: اولی - دومی

آواتار جینی: اولی - دومی

نکته: اگه در حجم هر کدوم از عکس ها برای آپلود کردن در پروفایل تون مشکل داشتید یه جغد به من بفرستید.


ویرایش شده توسط اسکورپیوس مالفوی در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۰ ۱۸:۳۸:۳۴

دلت آواتار میخواد؟ یه سر به این پست بزن و آواتار خودت رو سفارش بده.


تصویر کوچک شده








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.