راه حل بانو مروپ خوب بود فقط تنها مشکلی که داشت این بود که تمامی اعضای مرگخواران از آن گوشت خورده بودند و دلشان نمیخواست شکم هایشان سفره شود. پس با نگاه های نگران و پیش از حادثه به بانو مروپ نگاه کردن تا شاید از این اتفاق جلوگیری کنند. پس بصورت اتفاقی و توسط لگد ناگهانی دوریا اسکورپیوس جلو انداخته شد تا مخالفت خود را با نظر بانو مروپ بیان کند.
- بانو مروپ. اسکورپیوس یکاری باهاتون داره. اسکورپیوس خودت زبون داری بگو دیگه.
اسکورپیوس در حالی دستی بر پشت لگد کشیده اش کشید تا درد آن را کمی کم کند به بانو مروپ نگاه کرد چطور میتوانست انتقاد خلاف نظری انجام دهد مگر از جانش سیر شده بود. بهرحال چاره جز این نداشت.
- راستش بانو قضیه اینه که...
- اسکو مامان تندتر بگو؟ نکنه با پیشنهاد من مخالفی؟ بگو من انتقاد پذیرم.
اسکورپیوس آب دهنش را قورت داد و عرق صورتش با آرنجش پاک کرد. اگر جراحی میشد شانس زنده ماندن داشت اما اگر انتقادی میکرد شانسی برایش باقی نمی ماند.
- بانو مروپ ما مخالفی نداریم ولی خواستار اینیم این جراحی با حفظ قوانین شهروندی و قوانین حقوق بشری انجام بشه تا مشکلی پیش نیاد.
بانو مروپ سری به نشانه تایید تکان داد. نمیدانست این صحبت های اسکورپیوس چه معنایی دارد پس مخالفت با آن معنایی نداشت. برای همین اجرای نقشه باید هر چه سریع تر انجام میشد.
- اسکورمامان. تو رو به عنوان اولین داوطلب انتخاب میکنم. میتونی در حین
سفره شدن جراحی شکمت قوانین حقوق بشری رو برام تعریف کنی.