هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: جانورنماها
پیام زده شده در: ۰:۰۲ جمعه ۲۰ مهر ۱۳۹۷
-لينی کمی با خودش فکر کرد يعنی ارزش اين همه بد بختيو داره؟؟
اووم خب معلومه داره پس...

-خب من شايد اين لباس رو بپوشم که البته نميشه بهش گفت لباس اما بايد واسم یه غذای بهتر بيارین شما با آوردن این غذا دارین به ملکه تون توهین میکنین!!!!

-اما ملکه تنها غذای خوب و در دسترس مقوا است!!

-چی میگی اينجا باید کمی گوشت و سبزیجات باشه؟

-ملکه میتوانیم برای شما سبزیجات بیاوریم اما گوشت.....نداریم.

لینی کمی با خود فکر کرد خب او همین حالا هم روی یک تیکه گوشت بزرگ نشسته بود اگه بانز میتونست اونو بخوره چرا اون نتونه بانز رو بخوره؟؟

-خب شما برایم سبزیجات بیاورین گوشت من همین حالاهم تهیه شده است ....

و نگاه شرورانه ای به بانز بی چاره که تمام دل و رودش که از شکمش بيرون زده بود کرد..

-تمام تشریفات غذای مارا آماده کنيد... ما بانز را خواهيم خورد.....


تصویر کوچک شده


پاسخ به: برای ساخت یک سپر مدافع به چه خاطره ای فکر می کنید؟
پیام زده شده در: ۳:۱۱ جمعه ۱۳ مهر ۱۳۹۷
به زمانی فکر ميکنم که به روياهام رسيدم وقتی که معروف شدم و اون موقع دارم به روزای سخت الانم ميخندم.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: الگوی شما کدام شخصیت هری پاتر است؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۲۱:۰۹ سه شنبه ۳ مهر ۱۳۹۷
الگوی خاصی ندارم ولی از شخصيت های:هرميون دراکو وبلاتريکس خوشم مياد 😏


تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۴ چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۷
اسم: ديانا کارتر
گروه:اسلايترين,اصيل زاده

تولد:1ژوئن

چوبدستی:الماس خالص و عصاره گل ارغوان و خون ققنوس

قدرت:پرواز,کنترل اجسام با نيروی ذهن,دانشمند در زمينه ی

طلسم خوانی.

جانور نما:گربه سفيد

ويژگی های اخلاقی:خونسرد, مغرور,بلندپرواز, کاملاً مراقب پوستش به بيشتر چيزا مثل:نقره,آفتاب زياد,خاک و....حساسيت داره,عاشق کتاب. انيمه ومانگا محصوصا موسيقيه

ويژگی ظاهری:قد 160وزن43کيلوگرم,پوست:سفيدبرفی موهای عسلی رنگ چشم ها در حالت عادی عسلی اما در بعضی از موقيت ها سبزو خاکستری والبته چشم بادومی

معرفی:ديانا يک دورگه اينگليسی کره ای بود که همراه مادرش در کره جنوبی چشم بردنيا گشود وی در 8سالگی به همراه پدر و مارش به کشور پدری خود انگلستان,لندن مهاجرت کردند در 11سالگی نامه ای از مدرسه جادوگری هاگوارتز دريافت کرد
او دوست داشت همانند پدرش يک مرگخوار شود و مادر وی هم که يک ساحره بود با اين موضوع موافقت کرد. بخاطر اخلاقياتش در هاگوارتز به عنوان ملکه يخی شناخته شد او يکی از نزديکان و دوستان دراکو مالفوی بود او بخاطر هوش و قدرتش با اينکه سنش کم بود در الان سال سوم مدرسه هاگوارتز را ميگزراند و بخاطر توانايی در پرواز يکی از اعضای مهم اسلايترين است.


معرفی شخصیتتون کوتاهه. حتما برگردین و کاملش کنین.
تایید شد.


ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۲۱ ۲۳:۲۷:۲۷

تصویر کوچک شده


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲:۰۶ دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۷
سلام ببخشيد من هنوز شخصيتمو انتخاب نکردم و نميخوام تو گروه هافلپاف باشم ميشه گروه امو عوض کنين؟پيشنهادم اسليترين ورينکلاو است با تشکر در ضمن اصلاً هم مهربون نيستم 😒.
ببخشيد اون سری اخلاقيا تمو زياد نگفتم شايد گيج.
شدين.من يک بلند پردازم همه بهم ميگن مغرورم اما از خودم راضيم بايد به هرچيزی بخوام برسم باهوش و قدت طلب فک ميکنم نويسندگيمم خوب باشه اما همونطور که گفتم زياد حوصله ندارم و زياد فعال نيستم واسه همين فک نکنم هافلپاف مناسبم باشه.بهرحال بايد يهذره بيشتر توی انتخواب گروهم فکر ميکردين...ممنون


ویرایش شده توسط ir.em.hana در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۱۹ ۲:۱۶:۰۹

تصویر کوچک شده


پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۷:۳۰ پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۷
6ميرتل گريان داشت از پنجره به بيرون نگاه ميکردوهم زمان با موهای مشکی و بلندش بازی ميکرد,
که صدای گريه ای توجه اون رو به خودش جلب کرد اون با خودش گفت آه شايد هری اومده اينجا اما چرا داره گريه ميکنه؟؟رفت به سمت دستشويی وروی سکوی زير پنجره نشست در کمال تعجب دید پسری که در حال گريه کردنه دراکو مالفوی مغرورو خود شيفتس کمی با خودش فکرد کرد که چرا اون پسرک موسفيد اينطور گريه ميکنه؟.دلش برای دراکو سوخت پس جلورفت و پرسيد :
هی چرا داری گريه ميکنی ؟
دراکو که تا اون زمان هواسش به ميرتل نبود و بخاطر اينکه اون گريه شو ديده بودعصبانی بود با خشم به ميرتل گفت:
آه توی عوضی اينجا چيکار ميکنی هان ؟
ميرتل که از طرز صحبت کردن اون خوشش نيومده بود گفت :
من يه روح سرگردانم هرجا بخوام ميرم نيازی به اجازه ندارم .
دراکو گفت :زود باش گمشو از اينجا واگه بشنوم به کسی گفتی طوری طلسمت ميکنم که از به دنيا اومدنت پشيمون بشی .
ميرتل که حالاهم ترسيده بود هم کنجکاو گفت: هی من به کسی چيزی نميگم اما اگه به من بگی چرا گريه ميکنی ميتونم باهات همدلی کنم و درکت کنم.
. دراکو عصبانی و گريان گفت :
اين حرفارو واسه خودت نگه دارو بروو......
بعد به سمت شيرآب رفت تا صورتشو بشوره
ميرتل باعصبانيت گفت: اگه با کسی دردو دل کنی از غرورت کم ميشه مگه نه؟چون تو دراکو مالفوی هستی يه اصيل زاده خودشيفته اما اگه همينطوری ادامه بدی هيچ دوستی برات نميمونه ميفهمی؟ برای مدتی سکوت شد و اون ها توی چشمهای هم نگاه کردنددراکو که دليل ناراحتيش هم همين بود با لحن با مزه ای گفت: من يه اصيل زاده ی مغروم که هيچ دوستی ندارم از وقتی هری پاتر اومده همه دخترا به اون توجه ميکنن م من خيلی تنهام با هق هق گفت.
ميرتل که هم تعجب کرده بود هم از لحن بامزه اون خوشش اومده گفت: اوه اگه بخوای من ميتونم با تو دوست بشم دراکو.
دراکو گفت: هه در عوض چی می خوای؟
ميرتل با مهربونی گفت: اعتماد تورو.
. راوی:حالا3ماه از اون اتفاق ميگذره توی اين چند ماه دراکو خيلی با ميرتل صميمی شد فکرش رو نميکرد که يه روح اونقدر مهربون و خوب باشه شايد فکر کنين از اون روز دراکو اخلاقش تغير کرد اما اون مثل قبل رفتار ميکرد چون ديگه براش مهم نبود که دوستاشو از دست بده چون اون حالا يه دوست مخفی داشت که هيچوقت ترکش نميکرد. کسی چه ميدونه شايد بيشتر از يه دوست..😳😍صفحه6 کارگاه داستان نويسی

درود فرزندم.

توصیفاتت میتونستن بیشتر باشن و بهتره که لحن توصیفات ادبی باشه. درواقع به نظرم بهتر بود که بعضی صحنه ها بیشتر بهشون پرداخته شه. حالات شخصیت ها مخصوصا، بعضی صحنه ها باید بیشتر توصیف میشدن تا خواننده میتونست راحت تر با رولت ارتباط برقرار کنه.

دیالوگ ها رو برو خط بعد و با دوتا اینتر از توصیفاتت جدا شون کن. حتما به علامت گذاری ها دقت کن. یه قسمت از رولت رو اگه بخوایم اصلاح کنیم اینجوری میشه:
نقل قول:
ميرتل باعصبانيت گفت: اگه با کسی دردو دل کنی از غرورت کم ميشه مگه نه؟چون تو دراکو مالفوی هستی يه اصيل زاده خودشيفته اما اگه همينطوری ادامه بدی هيچ دوستی برات نميمونه ميفهمی؟ برای مدتی سکوت شد و اون ها توی چشمهای هم نگاه کردنددراکو که دليل ناراحتيش هم همين بود با لحن با مزه ای گفت:


ميرتل باعصبانيت گفت:
-اگه با کسی دردو دل کنی از غرورت کم ميشه مگه نه؟چون تو دراکو مالفوی هستی، يه اصيل زاده خودشيفته! اما اگه همينطوری ادامه بدی، هيچ دوستی برات نميمونه ميفهمی؟

برای مدتی سکوت شد و اون ها توی چشمهای هم نگاه کردند. دراکو که دليل ناراحتيش هم همين بود، با لحن با مزه ای گفت:


در آخر هم بهتر بود به جای نوشتن "راوی" مینوشتی چند سال بعد. یا یه همچین چیزی.

اما در کل، با این که خود داستان زیاد جای پردازش نداشت، خوب نوشته بودی. امیدوارم اشکالاتت هم توی فضای ایفا حل بشن.

تایید شد.

مرحله بعدی: گروهبندی



ویرایش شده توسط ir.em.hana در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۱۵ ۱۷:۴۳:۰۰
دلیل ویرایش: توصيفات بيشتر
ویرایش شده توسط ir.em.hana در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۱۶ ۱:۰۹:۳۳
ویرایش شده توسط ir.em.hana در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۱۶ ۱:۲۶:۴۶
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۱۷ ۲۲:۱۵:۳۰

تصویر کوچک شده


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۵:۴۲ پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۷
سلام.. ...مم زياد حوصله ی معرفی و اين چيزارو ندارم چون مغزم خسته ميشه. فقط اينکه همه بهم ميگن روياپردازم و مغرور اگه بخوام از خودم بگم بايد هزاران صحفه و نويسنده ای که لياقت منو داره ازمن بنويسه........... خلاصه اگه فکر ميکنيد گروه لياقت حضور من وحس رويا پردازيم داره ميتونين منو عضو يکی از گروه ها بکنين..بدرود


تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲:۵۰ پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۷
سلام من عضو جديدم .وميخوام جز گروه اسلايترين بشم ميشه راهنماي کنين؟؟😳😳

سلام و خوش اومدين.
مراحلى كه براى ورود به ايفاى نقش طى كنين، بدين شكله:

1. خواندن قوانین ورود به ایفای نقش.
2. شرکت در تاپیک کارگاه نمایشنامه نویسی. (مرتبط با یکی از تصاویر کارگاه)
3. مطالعه‌ی بیوگرافی گروه‌های چهارگانه هاگوارتز و مراجعه به تاپیک گروهبندی.
4. انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی در تاپیک معرفی شخصیت.


ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۱۵ ۳:۴۷:۵۲

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.