نام: گویندالین مورگن
چوبدستی : از چوب بید مجنون ( به گمانم نوه نتیجه بید کتک زنی چیزی بوده ) و مغزش هم ریسه قلب رامورا ( یک نوع ماهی کمیاب هست. می تونید کتاب جانوران شگقت انگیز رو مطالعه کنید)
نژاد : ممم اگه مادربزرگمون مشنگ باشه که دورگه به حساب نمیایم. میایم؟؟ خب من پدر و مادرم جادوگرن پس میشم اصیل زاده
پاترونوس : طاووس
حیوان خانگی : جاروی الین خودش به اندازه یه حیوون خونگی زحمت داره! چوب دراز وراج!!!!
گروه : گریفندور
رنگ چشم : هیزل به قول این غرب زده ها. معلوم نیست عسلی روشنه یا سبزه یا خاکستری. خودمم نمیدونم چه رنگیه والا. فهمیدین به منم بگین. دیــ :
رنگ مو : مسی روشن. یه مقداری به طلایی میزنه
رنگ پوست :سپید روی هستیم.
لقب : والا لقب مقب نداریم ما. گویندالین خالی. حالا چون شمایی. الین. ( یکی نیس بگه پدر عزیزم: مادر نازنیم اسم قحطی بووووووود؟؟
زندگینامه :
زندگی نامه؟ هوممم
والا جریان از این قراره که در اولین روزهای بهار یکی از همین سالهای بیست و اندی سال پیش، یک دخترکی در سنت مانگو به دنیا اومد که پاش به بخش نوزادان نرسیده, بیمارستان رو گذاشت روی سرش!
اینکار رو در سه چهار سالگی با جاروی اسباب بازی اش هم می کرد. خانه را ویران می کرد
کلا عشقش چیزای پرنده اس. پرواز و کوییدیچ.
در حدی که در هاگوارتز, اگه قرار بود سر یه چیزی تنبیه اش کنن جاروش رو ازش می گرفتن ( اهم... گفتم که الین گریفندوریه؟)
همین تنبیه ها باعث شد تلاش کنه هر چیزی رو به یک وسیله برای پرواز کردن تبدیل کنه یا چیزایی رو که پرواز می کنن ارتقا بده. اونم با طلسم هایی که معلوم نیست از کجا اومده. کار به جایی رسید که سعی کرد جاروی خودش رو با طلسم کردن ارتقا بده.
آذرخش بیچاره!
نتیجه کارش جاروی سخنگویی بود که بعضی وقت ها زیادی وراجه! و متاسفانه فکر میکنه صدای خیلی خوبی هم داره.
در واقع الین در طول بازی هاش با تیم هالی هارپی هد یاد گرفته که مخالف حرف جاروش عمل کنه و موفق هم بشه. اون جستجوگر خوبیه.
تلاش الین برای یافتن جادوهای موثر برای پرواز اونو به کتابخانه ای سیاه سوق میده که نتیجه اش شیفتگی الین در برابر جادوی سیاهه
این شیفتگی به جایی میرسه که الین به سراغ اسمشونبر میره و درخواست می کنه به لرد تاریکی ملحق بشه
تایید شد.
به ایفای نقش خوش اومدید.