هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۷:۴۱ دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۲
#1
سلام بر مدیران همیشه در صحنه و عزیز!

خدمت شما عرض شود که من وقتی برگشتم به سایت چون فکر می کردم شخصیت غیر هری پاتری باز نمی شه، یه شخصیت جدید معرفی کردم. ولی الان دیدم یه نفر که از اعضای قدیمیه اخیراً با شخصیت غیر هری پاتری تایید شده (جیم موریارتی). می خواستم درخواست بدم که شناسه لارتن کرپسلی مجدداً باز بشه!

در ضمن همه منو با لارتن می شناسن و حتی بعضاً توی پست ها و چتر لارتن صدام می کنن و اینا. ممنون می شم رسیدگی کنین.

با تشکر




پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۲:۰۳ دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۲
#2
1- موادی که برای تهیه معجون خواب نیاز است را نام ببرید و توضیح دهید از هر کدام چه میزان برای این ترکیب مورد احتیاج است؟8نمره
بله! همونطور که استاد فرمودند موادی که برای این ترکیب مورد نیاز است خیلی آسان بدست می آیند و دم دست هستند. (البته برای جادوگران و ساحره ها! (ببینین چقد به حقوق ساحره ها احترام می ذارم! حتی اینجا هم جداگانه ازشون اسم بردم!(چه پرانتز تو پرانتزی شد!(کپی رایت بای هدویگ-سیریوس بلک سابق! ))))

۱- ریشه ی گیاه شیرین بیات(!) که البته باید حسابی بیات شده باشد! (دو بند انگشت)
۲- مژه ی سانتور (۵ عدد) :pretty:
۳- چیز جادویی! (ترجیحاً از نوعی که وزیر مصرف می کنند! ) (۲ گرم)
۴- آب برکه ای که نور مهتاب در شب نیمه ماه رویش تابیده باشد! (البته مواظب باشین تدی اونورا نباشه یه وخ! ) (۲ شیشه نوشابه خانواده ازین یک و نیم لیتریا! )
۵- کلاف سر در گم عشق! (۲-۳ کلاف بسه! )

2- موارد مصرف این معجون چیست؟6نمره
۱- برای خوابانیدن بچه های گوگولی مگولی ای که سر ظهر بهونه ی نهنگشونو می گیرن و نمی خوابن! (مث جیمز مثلاً )
۲- برای درمان آرگوس فلیچ که شاید یه کم بخوابه و توی راهروهای هاگ پرسه نزنه نصف شبی!
۳- برای خوابانیدن چارلی ویزلی! (هویجوری )

3- چرا پروفسور به ایستادن در کنار درب کلاس هنگام ورود دانش آموزان عادت دارد؟6نمره
چون دوس دارن لذت دیدن ترس رو در چهره بچه ها از همون لحظه ورودشون ببرن و دانش آموزان بخ بخت(!) حتی یک لحظه ی بدون ترس و دلهره را در زنگ معجون سازی نداشته باشند.

4- توضیح دهید عوارض مصرف بیش از حد آن چه خواهد بود؟5نمره
عوارضش اینه که تبدیل به یه چیزی تو مایه های سالازار اسلیترین می شین و چُرت همیشه با شماست!

همچنین مصرف این معجون برای بیماران قلبی، قبلی، مبتلا به رماتیسم مغزی، بدون دماغ (مث لرد سیاه) و زنان بارررردار فقط با تجویز پزشک مجاز است!

5- به نظر شما کدام دانش آموز از ایستادن پروفسور در کنار درب کلاس زیر لب انتقاد کرد؟ 5نمره
خب معلومه که جیمز بوده! بقول معروف می گن پسر کو ندارد نشان از پدر....! جیمز هم مث باباش با معجون سازی و استادش مشکل داره.




پاسخ به: گـِـُلخانه ی تاریک
پیام زده شده در: ۷:۱۷ دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۲
#3
گیاه با ولع خاصی شروع به خوردن تمام غذاهای سفره کرد و اگر چشمی هم داشت به سفره دوخته شده بود!

رز که صندلی اش را از مکان نشستن گیاه فاصله می داد، با اضطراب گفت: «آخی! حیوونکی گشنش بود! :worry: »

لرد که به وضوح از مهمان ناخوانده سر میز خوشش نیامده بود، رو به ایوان گفت: «به گیاهت یاد ندادی که باید قبل از شام ورد سیاهو بخونه!؟»

- ببخشید ارباب! هنوز خیلی مونده تا تربیت بشه! :worry:

گیاه تمام غذاهای روی میز را بلعید و در نهایت تکه چوبی را که درواقع همان دستش بود به طرف ظرف ژله سیاه رنگ (احتمالاً ژله ی BlackBerry بوده! ) دراز کرد. لرد در آخرین لحظه ظرف ژله اش را برداشت و با خشم به گیاه خیره شد. گیاه که انتظار این حرکت را نداشت پیش بند را با شدت از گردنش جدا کرد و به طرف لرد روانه شد. تمام مرگخواران در حرکتی هماهنگ چوبدستی هایشان را به طرف گیاه گرفتند و انواع و اقسام طلسم های ممنوعه و سیاه را روی آن اجرا می کردند. اما این حرکاتشان مانع از این نشد که گیاه وحشی با تمام شاخ و برگ هایش لرد را در خود فرو ببرد!

آیا این پایان ماجرا بود؟ آیا لرد ولدمورتی که حتی بعد از کتاب هفت با قدرت به زندگی ادامه داده و بود و سالی چند میلیون مرگخوار به گروهش اضافه می کرد و بدون وجود محفلی فعال یکه تازی می کرد، اکنون توسط یک گیاه(!) خورده می شد؟

گیاه دهانش را به سر لرد نزدیک کرد و ناگهان .... شَلَپ! ..... صدایی شبیه یک ماچ بزرگ در فضا طنین انداز شد و سپس با صدایی که شبیه اره کردن چوب بود(!) و با خرده های چوب از حنجره اش خارج می شد، گفت: «ماما ... ماما .... »

ملت مرگخوار :‌ « »


ویرایش شده توسط فایرنز در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۴ ۹:۲۰:۱۰
ویرایش شده توسط فایرنز در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۴ ۹:۲۳:۴۴
ویرایش شده توسط فایرنز در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۴ ۹:۲۶:۰۷



پاسخ به: دفتر اساتید هاگوارتز
پیام زده شده در: ۰:۰۹ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲
#4
خب فضا یکمی زیادی جدی و بازجویی وار شده اینجا!

این چارلی ما رو اذیت نکنین! خودش درست کرد نمره ها رو! ازین به بعد هم قول می ده نمره های خوب خوب بده!

کلاً با هم دیگه دووووس باشین! (تریپ آدم بزرگای بابابزرگ منش! )




پاسخ به: بهترین نویسنده در ایفای نقش
پیام زده شده در: ۱۵:۱۷ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۹۲
#5
بلاخره تصمیم گرفتم! کیفیت به کمیت ارجعیت داره!

دابی!




پاسخ به: بهترین ایده
پیام زده شده در: ۱۱:۱۶ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۲
#6
اُ مای گاد!!!
حق با ارنیه!
رای منم مورفین گانت و بنیاد مورخان!




پاسخ به: جادوگر ماه
پیام زده شده در: ۲:۰۵ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۲
#7
به نظر من مقام جادوگر سال یا ماه مال کسیه که بیشترین تاثیر رو روی سایت داشته باشه. از زمانی که من به سایت برگشتم تا امروز به نظرم رسید که سه نفر می تونن شایسته ی گرفتن این رنک باشن: مورفین گانت، دلوروس آمبریج و لرد ولدمورت.

چون باید یه نفر رو انتخاب کنم و با رول های مورفین حال می کنم خیلی، رای من مورفین گانت!




پاسخ به: ناظر ماه
پیام زده شده در: ۹:۲۰ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۲
#8
هوووم
قبلاً که توی سایت فعال بودم لرد خیلی ناظر خوبی بود. الان که بعد از مدت ها برگشتم بازم می بینم هنوز خیلی به کارش به عنوان ناظر اهمیت می ده پس رای من :

لرد ولدمورت




پاسخ به: بهترین عضو تازه وارد
پیام زده شده در: ۹:۱۶ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۲
#9
من هم به نوبه خود الستور مودی رو انتخاب می کنم. به نسبت بقیه تازه واردا خوب می نویسه و از شور و اشتیاق خوبی هم برخورداره!
شاگرد خوب زنگ انشای گریف هم هست تازه!




پاسخ به: دفتر حمایت از حیوانات جادویی!
پیام زده شده در: ۱:۴۹ دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲
#10
اطراف کوچه ی ناکترن

دابی که کلاه سوییشرت خاکستری اش را روی سرش کشیده بود دوان دوان به انتهای کوچه ی تاریک رفت و آنجا فرد مورد نظرش را دید.

- قبلیا خوش قول تر بودن! چقد دیر کردی!

دابی که از این اعتراض اشک در چشمانش جمع شده بود با حسرت به دیوار نزدیکش خیره شد، اما به محض اینکه به یاد تهدیدات گانت افتاد جرات نکرد تا سرش را به آن بکوبد.

فرد مرموز که هنوز درون سایه ها قرار داشت جلو آمد و گفت: «من سال هاست که آبنبات چوبی هامو بدون دردسر تهیه کردم!*»

دابی که با وجود تغییر شکل بسیار هنوز هم چشم های بزرگ و گردش تابلو بود، چشمانش باز هم گردتر شدند و با لکنت گفت: «تو .... تو ..... تو لی لی اوانزی! ...... ولی ... »

- فضولیش به تو نیومده! جنس من کجاست؟


بازداشتگاه سازمان مبارزه با مواد مخدر جادویی


- دوستــــــــی، با هر که کردم، خصم مادر زااااااد شد!

- ناز نفست عمو فایرنز!
- دوباره! دوباره! دوباره!

- من آن مرغ سیه بالم! گریزان آشیااااااان از من! .......

الستور مودی که از دریچه بازداشتگاه به داخل نگاه می کرد فریاد زد: « ساکت! اینجا مگه خونه خاله ست!؟ فردا که رفتین پیش قاضی می فهمین دنیا دست کیه!»

زارپ! (صدای بستن دریچه!)

فایرنز که دستی به پشت موی نارنجی رنگش می کشید گفت: «من که پارتیم کلفته! فردا می رم بیرون! بگو خب! »


_______________________
* سوژه ی آبنبات چوبی که نوعی از دخانیات است، در سنه های گذشته در جادوگران مطرح بوده است!








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.