لی جرد با خشم وارد مغازه میشه در حالی که سعی می کنه میکروفون مسابقه رو بکنه تو دهن شاهزاده
لی : مرد حسابی ...! دورگه ای باش به من چه ! گفتم آواتور می خوام لی جردن نام در حین گزارش کوییدیچ رفتی واسم عکس هنرپیشه رو آوردی ...؟ مگه من پولم رو از سر راه آوردم خودم آواتورم قشنگ تر بود یالا پولم رو پس می دی یا همین جا ...
دورگه : آوهههههههههه ، اونو ببر کنار خفه شدم آییییییی ببر کنار وحشی بیا پولتو بگیر برو ولومون کن دیگم این طرفا پیدات نشه
لی : برو بابا میرم ازت شکایت می کنم مغاز تو آتیش می زنم
دورگه : بیشین بینیم با ... هر غلطی می خوای بکنی بکن بچه جون

ادامه ی داستان به علت داشتن نکات غیر اخلاقی چاپ نشد :mama:

من از طریق تبلیغات در تلوزیون و بیلبورد های تبلیغاتی موجود در سطح شهر با این سایت اشنا شدم

من فکر نمی کنم ازر لی جردن تو اینترنت به جر این عکس عکس دیگه ای بشه اما اگه تونستی پیدا کنی خیلی ممنون میشم


نمايشنامه! زياد سخت نيست كه!

لي جردن اومده تو مغازه داره با شاهزاده بحث ميكنه.

لي: نه پيدا نميشه!
شاهزاده: وقتي ميگم ميشه يعني ميشه ديگه! من پيداش ميكنم!

لي:

شاهزاده:
لي: من كه ميدونم تو نميتوني پيدا كني، ولي پيدا كردي من از اين بي اواتاري بيرون ميام
شاهزاده: خوب بابا حالا برو بيرون مشتريا منتظرن
لي:
شاهزاده:
لي:

(ويرايش شده توسط چو چانگ)

در این مورد :
* تا وقتی دامبلدور هست هری هم زنده ست
* تا وقتی دامبلدور هست هاگوارتز هم امنه
* تا وقتی دامبلدور هست لردولدمورت ازش می ترسه اگه اون نباشه اون از هیچ کاری ترسی نداره
* تا وقتی دامبلدور هست مرگ خوارها با دیدنش لرزه به اندامشون میافته
* تا وقتی دامبلدور هست فاج می تونه وزیر باشه
* تا وقتی دامبلدور هست جادوگرا امنیت جانی دارند
نتیجه گیری = تا دامبلدور هست زندگانی باید کرد

همچنان در دستانم میفشردمش ،نگاهی بهش انداختم ، همچنان با حرارت بودم ، آن را به طرف دهنم نزدیک کردم ، همچنان محکم گرفته بودمش لحظه به طرفش خم شدم ... میکروفون را در دستم گرفتم و گفتم : گریفندور گوی زرین را گرفت

نه تنها این سکو یه جورایی تابوئه بلکه راه های رفتن به وزارت خونه و سنت مانگو هم مثل اون میمونه هر سه تاشون یه دفعه از جلوی مشنگا غیب میشن خیلی مشکوکه چون ممکنه یکی همون لحظه با چشش اون کسی که از اینا استفاده میکنه رو دنبال منه حالا بیا و درستش کن
در جوب جوجه هری هم بگم که تا اونجا که من میدونم این اتوبوس شوالیه کلا نامرئیه و فقط در مواقع خاص مرئی میشه البته فکر می کنم

من فکر می کنم مشنگا بتونن ببینن چون که تو کتاب 4 گفتن که پیدا کردن محلی که مشنگا نتونن ببینن خیلی سخته مثل هاگوارتز باید تیکه تیمشو جادو کنن که خیلی سخته حالا تصور کنید تک تکه خونه هارو این طوری کنن خیلی وحشتناک میشه ممکنه یه مشنگی بیاد رو خونه ی یه جادو برج بسازه

به نظر من اونایی که تو هاگوارتزن مسیحین چون جشن کریسمس(تولد حضرت عیسی) رو بری چی جشن میگیرن؟

حالا که شما انقدر میگید اجی مجی لا ترجی کسی از شما میدونه این اجی مجی لا ترجی تو فرهنگ لغت خودمون چه معنی میده؟

فرد : امشب چرا این آب کدو حلوایی طعم [...] میده؟
لی : نمیدونم ولی هر چی هست تقصیر این جن های خونگیه
(هرمیون از سمت دیگر میز به لی چشم غره میره)
جرج: (در حالی که یه مقدار از آب کدو حلوایی واسه خودش می ریزه ) این آب کدو حلوایی چرا انقدر زرده؟
فرد: آره یه بویی هم میده
در همین لحظه دابی میاد و سرشو میکیوبه به میز
هرمیون که سعی میکنه اونو نگه داره میگه چرا این جوری میکنی دابی؟
دابی: دابی یه جن خونگیه بده اون شیشه [..] رو به جای آب دو حلوایی آورده