هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۰:۵۰ یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱

چوچانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۱ شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۰:۵۳ سه شنبه ۳ فروردین ۱۳۹۵
از برج ریون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 36
آفلاین
من که شاعر نبودم ولی بیشتری که هستن
« ستاد احیای ایفا »‏


کمیته احیای ایفای نقش


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۷:۲۶ جمعه ۲۲ مهر ۱۳۹۰

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
و رسما

آخر کار..!


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۳:۱۳ جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۹۰

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
یازدهم سپتامبر

غروب روز ده سپتامبر ماه کامل شد
برای خلقتم آن شب دو دل .. نه صد دل شد

کشید پنجه به کوهی صبور و خاک آورد
سپس گریست به روزم که خاک من گل شد

تمام پیکره ام را تراش داد اما
از این گره به گلویم عجیب غافل شد

دو قطره اشک از چشمش چکید در چشمم
همان شب از لب من نقش خنده زائل شد

گذاشت لب به لبم پس دمید تا روحش
گذشت از گره حلق من، هلاهل شد

1شنبه 11 سپتامبر ساعت سه صبح
برای مردم دنیا عذاب نازل شد


...:::تولدم مبارک:::...


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۲:۲۲ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
روی صحبتم با شخص خاصی نیست، لطفا کسی به دل نگیره!

اینجا، جادوگران

واسه سه دیقه تو دلت راه بده مارو
تا من نشون بدم جادوگران و رابطه هارو
اینا حرفای امروز و دیروزه برپا
جادوگران شده اسیر یه ویروس مرگبار
دیگه احتیاجی به گِله از مدیرا نداریم
دیگه احتیاجی به محفل و مرگخوارا نداریم
یه جنگ روانیه حالا تو جادوگرانه
همه افتادیم به جون هم ویزارد و بیگانه ( ماگل)
با تنی خسته کوفته خشکیده میری
که با ایفای نقش مدیرا کشتی بگیری
وقتی جلوت پست می زنم میگی موفق باشی
توی پخ (پیام شخصی) بهم میگی میخوای بلاک بشی؟
نگاه ما به همدیگه شده مثل قاتل
توجه نمی کنیم دیگه به حس باطن
توی "نحوه ی برخورد" چندتا کاربر ساده
دارن از دعوا می کنن سوءِ استفاده
چه کاربرا که تا می بینن یارو مدیره
میگن رول بی رول این آقا بُتِ کبیره
رول چیه بابا؟ این حرفا رو ولش
رولو دیدی برسون سلام ما رو بهش
چه کاربرایی که واسه همین از اینجا رفتن
اما این مشکلات همه توی روزای هفته ن
هرکس شناسه ی خودشو بغل کرده
اینا پیشرفت نیس اینا عقبگرده
ای داد از این همه بیداد
خواهم که ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فریاد
چون خانه ی من شده بر باد
دیگه ریخته توی دل من هرچی درده
دلیلش به چند روز پیش برمیگرده
روزای اوج دعوا و بحث که از
همه شون چیزی نموند جز ترسِ محض
به یکی گفتم تو بیا بین کاربرا یک باش
اشکال نداره که اون ازت خون به چشم داشت
به حرفش گوش کن منصف باش باهاش یه خورده
گفت: مینروا وزیر بوده، حالا که مرده!!
خاطراتیه که من تو شعرم می نویسم
قلم کلماتو میاره و مینویسم
اینا باعثه گلوم پره از بغضی شه
که ببنده به دهنم راه اکسیژن
شاید به اینجا و این شعر اهمیتی ندی
منظورم اینه تو اینجا هم هس کاربرای بدی
ولی هه! اینجا خونَمه، وطنمه
جادوگران دلیل وجود شناسَمه
ای داد از این همه بیداد
خواهم که ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فریاد
چون خانه ی من شده بر باد
دیگه ترس برخورد و رفتار و روابط ما
داره کثیف تر میشه از هوای تهران
بعضی میگن جادوگران یه قفسه باید
از اینجا بری تا بکشی یه نفس راحت
میگن از بین فسیلا فقط مونده پرسی
اوله راهه واسه لینی و لونای خرسی*
که بعدِ منفجر شدن بمب ریونی
هیچ تاپیکی تو جادوگران دیگه بی سوژه نی!!
تو هم بیا جلو خودتو بساز، میتونی!
چرا واسه سطح پست همو قصاص میکنین؟
دوست من به خدا من هستم به صعود تو راضی
پس بیا با هم بشکنیم این خطوط موازی

میدونم اینو، غرور ما جادوگرانی ها به گذشته ی ماست، به تاریخ ماست
ولی به خدا اون دیگه گذشته!! الآن ما چی هستیم؟ الآن واسه آینده مون چی داریم؟
بیا دوست من، بیا دست همدیگه رو بگیریم، تا آینده ی جادوگران به اسم منو و تو افتخار کنه..

*دزدیده شده از محل زندگی لونا: ( از خرس مستربین خوشم میاد! )


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۱:۳۰ شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
(آیاتی چند از دفترچه خاطرات بلاتریکس!)

وُلدی

تو که کچل و شهره ی عالمی
توکه خیلی شبیه خاله می
من و عشق تو با این آرزو
تو که فرمانروا و ظالمی

اگه واسه ما دستورات گل کنه
جوری میزنم که نجینی حول کنه
که مخزن کروشیوت پر بشه
مرگخوارتو از دم خُل کنه

ولدی خشکلی ولدی دلبری
ولدی از همه زیباتری
ولدی واسه من ولدی واسه عشق
ولدی از همه مغرور تری

حالا که همسر آینده می
روفوسو اخراج کن در دمی
آنتونین و ایوان برن سرد خونه
چرا روونا میگه در قلبمی ؟

کاری کن روم توی روت وا بشه
بزار دردسرات چندتا بشه
کاش نقشه ی داشتن قلب من
واست آرزوی فردا بشه

ولدی خشکلی ولدی دلبری
ولدی از همه زیباتری
ولدی واسه من ولدی واسه عشق
ولدی از همه مغرور تری


( اصن فعالیتو حال کن :دی )


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۴۹ پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۹

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
منو این

منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
با همدیگه خوشبختیم..!

ما مرگخوارا شادیمو شادی داریم
چرا محفلیا شاکین؟ ماها پارتی داریم

دامبل با اینکه خودش طرفداره
داره میگه که به وزارت خبرداده

داره صدای آژیر میاد از سر پیچ
کوچه رو دید زدم، هیشکی توش نیس هیچ!
فقط میچرخه چراغ نارنجیه
آخ جون اینکه هستش ماشین فیلچ!

منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
با همدیگه خوشبختیم..!

منو این عینهو درو تخته ایم
آره به هیشکی نمی خوایم سرنخ بدیم
که کجا میریمو کجا میایم
بخوای راستشو فقط به دو جا میایم

اولی مهمونی دومی شیطونی
راستی تاحالا زیر طلسم فرمان بودی؟

از همه تون می خوام اینو محکم بگین
که منو و این این ولرد مکملیم

منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
با همدیگه خوشبختیم..!

تو عشق من به لرد شکی نیست
حتی دامبل هم به ما شبیه نیست

اگه بخوای با مرگخوارا آشنا بشی
ما بیشتر به شما شرح میدیم

همه واسه لرد سر میدیم و
با همدیگه صمیمی

می مونیم تا به محفل ثابت کنیم
تو عشق ما به لرد سردی نیست

منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
با همدیگه خوشبختیم..!


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۲۱ پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
سلام به همگی

بعد از مدتها اومدم یه شعر جدید بزارم.
از همین اول بگم منظورم با هیچ شخص خاصی نیست، کسی به خودش نگیره، فقط هدفم فریاد زدن مشکلاتیه که تو سایت بیداد می کنه! کسایی که فکر میکنن کسی هستن واسه خودشون ولی..

امیدوارم لذت ببرین.



جادوگران من

اینجا جادوگرانه یه سایته 7- 8 ساله
که زنده س تا وقتی هری ادامه داره

اینجا 4 گروهه ولی تو دل کاربراش
بارون عشق گریفیندور همیشه می باره

اینجا مدیرا روی خوش بت نشون نمیدن
ببین این سایت به کجا رسیده، که میگن:

"توی فیس بوک عکس به هم نشون نمیدن؟
اینجا همه دائما قربون هم میرن!!"

کاربرا توی رویاهاشون قدم میزنن
بلاک کردن یه کاربرو رقم میزنن

اینجا بلاک شدنه تنبیه حرف حق
"با من بودی پدر سوخته؟ برو بلاک؛ پق !!"

اینجا آبِروت همون سطح پُستته
تالاری هم که توش هستی رَستته

اینجا قدمتت توجیه شاخ بودنته
فُسیلی؟ برو کرم بریز! چی غمته؟

چی دوست داری بشنوی از این بشر؟
پست هرزه پاک میکنین تحریک نشم؟

اینجا سالای اول اومدی پست و مقامت
بالاس! علم چیه؟ عشقه روابط

اینجا گفتن حقیقت هم جواز نداره
اینقد مشکل داری واست حواس نذاره

اینجا خونه ی منه، خونه ی دوستای من
داره هر روز بازم میشه ویرانه تر

اینجا گوشهای مردم شعار پرستن
به هم میگن پیدا نمی کنی تو هارتر از من

اینجا جادوگرانه فقط خوشکله همین
توش که میاین چیزائی هست مشکله نَگین

اینجا جادوگرانه لعنتی شوخی نیستش
خبری از هرمایونی، رون و هری نیستش

اینجا فعالیت نمی کنم؛ نفس می کشم
طعم نبودن بادرادو ( بادراد ریشو) رو هوس می چشم!!!

ببخشید اگه لحنم خوب نبود
ولی جون داداش تا خرخره م رسیده بود

ولی میخوام بگم که دیگه خستمه
دیگه تیکه و کنایه ها بسمه

خلاصه چند خطی بود از این زبون
نوشتم واسه دوستای مهربون


سین.سکوت


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۲:۱۷ جمعه ۱۱ تیر ۱۳۸۹

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
نگو نه ..!

واسه موندن دیگه دیره نگو نه
دلم از ناظری سیره نگو نه

باغچه ی تنگ دل عاشق من
دیگه همرنگ کویره نگو نه

اون زمون عاشقِ تو جوونی کرد
اما حالا دیگه دیره نگو نه

همیشه دروغ میگی وقتی میشم
توی چشمای تو خیره نگو نه

میدونی اونی که محتاج تو بود
داره کم کَمَک می میره نگو نه

یه روزی گفتی می خوام برم حالا
پای من یه جایی گیره نگو نه

وقتی منتظر بودم کجا بودی ؟
حالا اومدی که دیره نگو نه

میدونم جواب تو به این غزل
یه " سکوتِ " ناگزیره نگو نه..!



هنوز باورت نشده؟ نبایدم باورت شه..
به قول یکی: می روم از رفتن من شاد باش، از عذاب دیدنم آزاد باش

اما

آرزو دارم تو هم عاشق شوی، آرزو دارم بفهمی درد را، تلخی برخوردهای سرد را..!

می روم شاید کمی حال شما بهتر شود ، می گذارم با خیالم روزگارت سر شود.

و این آخرین بیتی که همیشه می خواستم واست بنویسم اما هیچ وقت نشد :

شبنمی سرمست بودم روی گلبرگی سپید ، چشم وا کردم همین حالا و دیدم نیستم..!


موفق باشی..جادوگران

یه روزی.. روونا ریونکلا


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۰۶ سه شنبه ۸ تیر ۱۳۸۹

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۱۱ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
از ل مزل زوزولـه .. گاو حسن سوسولـه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 553
آفلاین
دامبل نبودی ببینی..!

مداح: حاج سیریوس آهنگران

*دامبل نبودی ببینی، سایت آزاد گشته، خون یارانت، پر ثمر گشته

دامبل نیستی ببینی که چه آبادیم
یه صدا داد بکشید که همه آزادیم
ظرف ملت پر شده از آجیل
دیگه نیست داستان هابیل و قابیل !

» دامبل رفتی بهشت ولی جات خالیه
نیستی ببینی فعالیت چه حالیه!

رنک ملت شده مثه مرغ و پلو!!
تو محفل دیگه نمیگن از "نظام جلو" !

پول نتو میان در خونه تحویل میدن
همه دائما هی قربون هم میرن !

جوونا همه سالم و تن درستن
نه مرگخوار، اوباش و نه دیگه سر پستن !

خلاصه همه چی هست و اونا غرقن در خوشی
دیگه عمرا ببینی بلاک بشی!

همه متفکر و کسی معترض نیست
قانون برقرار و منحرف نیست !

همه چی استاندارد و تعریف شده
کاربرا بیمه و زیر و بر تأمین شده

هر کاربری توی سایت یه منیج منو ( منوی مدیریت! )
اصن نخواسته ها! بهش تحویل شده !

*دامبل نبودی ببینی، سایت آزاد گشته، خون یارانت، پر ثمر گشته

دامبل نیستی ببینی اینجا چه حالی داریم
اینجا عشق و صفاست، چه احوالی داریم
همه راضی و عدالت برقراره
اینجا کاربری خیلی آینده داره

اینجا آینده مون تامین و روشنه
دیگه کسی نیست واسه رول جون بکنه

کار تو وزارت، کارآگاه یا خیابون
یه مدیریت که پشتش هست قانون

شدیم الگوی سایتا توی منطقه
همه عاشقمونن بدون دغدغه

اصن حال میکنن بگی جادوگرم
زن و مرد واست سر و دست میشکنن

خب توی هاگوارتز که ما تکتازیم
توی کوئیدیچ برنده سرشناسیم

توی شعر هم جهانی آینده سازیم
توی رول-پلی رقیبو سرفرازیم

اینجا بدست بچه ای 5-6 ساله
روزانه صد صفحه وب تولید میشه

اینجا توی هاگوارتز واسه سرگرمیا!!
داره گیاه ماندریک تکثیر میشه

اینجا تروجان و بوق نیست، همه عالیه
خلاصه دامبل نیستی ببینی چه حالیه !!!



اینم از دومین شعر ارزشی من !!


»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۴:۴۱ سه شنبه ۸ تیر ۱۳۸۹

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
شجاعان گريف

استاد سيريوس آهنگران:


در پي جام گريفي آمدم
در كفن سوي گريمولد آمدم

با تني خونين و داغ دوستان (نبرد هاگوارتز)
در دلم عشق گريف ها آمدم

آشناي كوي ياران گريف
مي كشم پر سوي تالار گريف

گرچه در بندم ولي آزاده ام (آزكابان)
مرشد راهم بود پير گريف (گودريك)

من ني ام چون اسلي دنيا پرست
ني منم چون مرگخواران خوار و پست

محفليم زاده شمشير و جنگ (شمشير گودريك)
چون رفيقانم ز جانم شد سه دست

مرگخوار ار بر نيزه افرازد تنم (نيزه = چوبدستي) (افرازد = طلسم كند)
يا كه در ريدل بسوزد پيكرم (خانه ريدل)

لحظه اي دست برندارم از جهاد
تا كه سازم جان فداي رهبرم (آلبوس دامبلدور)

من گريفم كوه صبرم شير در سايت و كمردم
از ولدمورت هم نترسم آلبوس داده اين رو درسم

--------------------------------

اون خوار و پست فقط براي قافيه بودا! من هيچ وقت به مرگخواران و اسليان توهين نميكنم!


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۸ ۱۴:۴۳:۲۹
ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۸ ۱۴:۴۸:۲۹







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.