همونطور که میدونید در کتاب پنج وقتی کلاه گروه بندی گروه اعضا رو مشخص میکرد هری پاتر چشمش به اسنیپ افتاد و جای زخمش سوخت!

ولی در کتابهای بعدی ما مشاهده کردیم که اسنیپ از هری دفاع میکنه چه در کتاب یک که از دست طلسم شوم کوئیرل و چه در کتاب پنج که اون نوشیدنی راست گویی رو که آمبریج از اسنیپ میخواست و اسنیپ یک نوشیدنی دیگه داد و اون محلول راستین رو نداد به هری!

منتظر نظراتتون هستم که چی میتونه باشه که هری جای زخمش سوخته چون نه ولدمورت اونجا بوده و نه کس دیگه ای!؟

شاید به خاطر این که اسنیپ مرگ خوار بوده چون دلیل دیگه ای نمیتونه داشته باشه البته تنفر اسنیپ از هری هم تو این ماجرا نقش داره

هری از دامبلدور پرسید:چرا جای زخم من درد میگیره؟

دامبلدور هم در جواب گفت:

زخم تو زمانی درد میگیره که تنفر ولدمورت یا ولدمورت خشمگین بشه و کینه ی اون میتونه تو رو به این روز دچار کنه!
هری از دامبلدور پرسی:چرا جای زخم من درد میگیره؟

به نظر من این سر نخی که خود رولینگ داده مثل همون قضیه ی لوموس که دیوانه سازها وقتی اومدن طرف هری و هری چوبدستیش با اینکه تو دستش نبود روشن شد!

یا مثل اون آینه که در اتاق بود!

age man ketab ro dorost yadam bashe harry az posht dastar quirrel snape ro did

نمیدونم این موضوع برام اشناست یاد موضوع خودم میفتم شاید تو سایت نزده باشم ولی اگه تو سایت زده باشم پاک میکنم ( تو وبلاگم دقیقا همین موضوع هست حالا یادم نیست اوردم تو سایت یا نه ) اگه اورده بودم شرمنده تاپیک ارزشیت

خيلي ممنون که پيام منو پاک کردين!ولي جدي اگرتوجه کرده باشين نوشته بود که اسنيپ از پشت دستار کوييرل به هري نگاه کرد!ممکنه ولدمورت هم همون لحظه از پشت دستارکوييرل به هري نگاه ميکرده باشه

چون اگر فیلم را با دقت کرده باشی" وقتی هری به اسنیپ نگاه می کرد و اسنیپ هم به او پشته پروفسور کوئیرل به هری بود*این یعنی ولدمورت به هری با نفرتی بی اندازه نگاه میکرد که باعث شد زخم هری درد کنه!!!

اگر کتاب رو مطالعه کنید اسنیپ به بر نگاهش با نگاه هری تلاقی تلافیه چیه میکنه و زخم هری به سوزش میفته هیج ربطی هم به کوئیریل نداره یکی از سوتی های رولینگ بوده

شاید یه ربط مستقیمی به لرد ولدمورت داره...
همونطور که پروفسور اسنیپ عزیز هم در پست اولشون این مساله رو برای ما روشن کردن که وقتی ولدمورت در خشم...تنفر...شادی
باشه و یا به هری نزدیک باشه...و اینکه در کتاب 5 دامبلدور گفت بین تو و ولدمورت ارتباط عجیبی هست و اون زمانی که ذهنت بازه میتونه از دریچه چشمت یه چیز هایی ببینه...

نتیجه...با جمع بندی اینها میفهمیم...

زمانی که هری برای اولین بار به اسنیپ نگاه کرد...زملنی بود که اضطراب شدیدی برای گروه بندی داشت و در نتیجه ذهنش باز بود پس ولدمورت میتونست اسنیپ رو از دریچه چشم اون ببینه...ولدمورت زمانی که فهمید یکی از مرگخوارهاش در هاگوارتزه یا بسیار خشمگین شد یا متنفر...و این باعث شد که جای زخم هری درد بگیره...البته این نظر منه!

فقط گفتم نظر بدم...چون تقریبا از این موضوع مطمئن هستم...
به علت وجود کوئیرل زخم هری درد گرفت...حال توضیح بیشتر هم ندارم..ولی علت همینه...بحث هم روش نیس!