هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۲۲:۳۹ چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۵

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
خوب...اوتو جان من حالا متوجه شدم اگه اون بچه پیش محفلیها پسر بشه پست لوییس باید تغییرات دیگه ای هم بکنه! از جمله اسم دخترا...من پیشنهاد میکنم تغییری تو جنس بچه ها ندین و حالا اگه اوتو هم پسر کرده بیخیالش بشین و داستانوادامه بدین!

در مورد تغییر اون قسمتی که گفتی اوتو، من عوضش کردم و فقط امیدوارم به لوییس قبلا گفته باشی و توافق کرده باشین و دیگه پستارو هم عوض نکنین!


خارج شدن از دره، ببین پست میتونه دو قسمتی باشه و هرقسمت از یه مکان متفاوت بگه و شما هم همینکارو میتونین بکنین...منظورم این نبود که کل ماجرا تو دره بگذره منظورم این بود که به جایی نرسه که دیگه حتی اسم دره هم تو نوشته ها نیاد!

در مورد نقد هم باید بگم چشم! من کامپیوترم دوباره ویروسی شده و قاطی کرده همین الانشم واسه اومدن هرکدوم از صفحه ها یه ربعی صبر کردم...فقط امیدوارم سر آلبوس و سیرویس شلوغ نباشه!


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۱۶:۰۰ چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۵

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۲ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶
از اون بالا جغد میایَ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 286
آفلاین
خوب چو همین طور که لوییس گفته یکی از دو تا دختر رو به پسر تبدیل کنه البته تو پستهای لوییس و تو پست آنیتا,همیچنین تو پست لوییس که بعد از پست من زده یه جایی نوشته آنوبیس خدای مرگ نابود شده و حالا کس دیگری به جاش اومده و میخواد بیاد این یکی ازبچه رو ببره لطف کن اونجا رو هم تغییر بده و بنویس .خدای مرگ (انوبیس)چون نمیتونه وارده این منطقه بشه و اون بچه رو ببره به همین خاطر یکی از بهترین مریدانشو که یک مرده هم هست(خوب چون اونجا جهان مرده ها هست و زنده نمیتونند اونجا برن اما یکی دو نفر هستند که میتونند)رو جانی دوباره بهش میده تا به این دنیا بیادو اون بچه رو ببره
اینا چیزایی بودند که باید تغییر کنند.
اما اینکه شما نوشتی نباید از دره خارج نشیم .نمیشه که اخه برای بالا بردن این تاپیک باید کمی تخیل توش گذاشت و از جاهای دیگه هم استفاده کرد به نظر من اگه پستها فقط تو دره باشه کمی پستها خشک و ضعیف میشند .
لطفا کسی هم پست آنیتا رو ادامه نده تا فردا من یه پستی میزنم و این چند اشتباهی هم که به وجود امده رو درست کنم و مرحله ی جدیدی رو آغاز میکنم.پس کسی پست نزنه لطفا تو دره گودریک

البته با اجازه ناظرین محترم.
--------------------------
راستی مدتیه پستهای گریمالد و دره نقد نشده اند لطف کنید یه نگاهی بندازید


ویرایش شده توسط اوتو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۰ ۲۰:۱۳:۴۳

فعلا با این حال میکنیم...


شخصیت جدید


Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۲۲:۴۱ دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
اوتو جان اگه پست شما پاک بشه پست لوییس هم باید پاک بشه و این نمیشه! هردوتاتون پستهای همدیگه رو نفی کرده بودین و یه جورایی حالا لوییس داستانو برگردونده پس نیازی نیست به پاک شدن هیچکدوم از پستا...


در مورد ایده لوییس، رفته رفته قضیه از دره گودریک داره خارج میشه نذارید همچین اتفاقی بیفته! حتی اگه قرار شد برن و بچه دوم رو پیدا کنن هم از دره خارج نشید!

اگر قرار شد تغییراتی بدی تو پستت و وقت گذشته بود متن جدیدتو پی ام بزن تا عوض بشه من نمیتونم به میل خودم عوضش کنم...


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۲۳:۱۱ یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

لوئیس لاوگودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۹ چهارشنبه ۹ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۴۲ جمعه ۲۱ دی ۱۳۸۶
از Silent Hill,The Church
گروه:
کاربران عضو
پیام: 292
آفلاین
خدمت ناظران عزیز و اوتو...
ببخشیدا مثل اینکه من بچه را وارد داستان کردم و گفتم که دختره...بعد از من هم سارا پست زد و بعدش اوتو پست زد که دختر را کرد پسر...من پایین پست بعدم هم نوشتم..حالا اوتو جان شاکی میشه؟...بر عکسه...سوژه از من بود و اوتو گرفت سوژه منو تغییر داد تا سوژه خودش را وارد داستان کنه...چو هم میدونه که من بچه را وارد داستان کردم و درش هم ذکر کردم که دختره...
در ضمن اوتو جان فقط این مورد را به میل خودشون تغییر ندادن... یعنی واقعا اوتو ببی توجه به توضیحات آخر پست آخرم این ها رو نوشته؟...ناظرین عزیز اگه شما هم پست منو قبل از سارا اوانز و اوتو جان و همچنین پست آخرم را بخونید(زیرش توضیح دادم) متوجه میشوید که اوتو سوژه منو تغییر داد...
لطفا ناظران محترم پست های منو به خصوص آخر پست آخرم را بخونید...
در ضمن اوتو جان من داستان شما رو در مورد آنوبیس تغییر ندادم...و فقط سوژه های خودم را به ادامه داستان اضافه کردم. در بسیاری از داستان ها خدایان پلید از بیین رفته اند و ما در مورد این بحث نمی کنیم چون رول پلینگ همینه دیگه...که هرکس بدون تغییر داستان دیگران داستان خودش رو ادامه بده...اما شما داستان منو تغییر دادید.
خب دیگه زیادی حررف زدم(نوشتم)...
ممنون


اوتو جان چرا پستت رو پاک کنی؟ من میگم یه کاری کینم...
این بچه که پیش محفلی هاست رو میکنیم پسر و آنوبیس رو هم میکنیم زنده. منتها اون قسمت که بچه میتونه نیروی خودش رو کنترل کنه رو ادامه ندیم. در واقع بزاریم نیروهاش خارج از اختیار خودش باشه تا کشمکش در داستان بیشتر بشه...
حالا ببینم که نظر شما چیه؟ اگر موافقید که من پست خودم رو ویرایش میکنم و اگر از محدوده زمانی بریا ویرایش گذشت، از یکی از ناظران عزیز خواهش میکنم که اون دو مورد را ویرایش بفرمایند.
ممنون.
موفق باشید.


ویرایش شده توسط لوييس لاوگود در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۱۸ ۹:۳۸:۳۶
ویرایش شده توسط لوييس لاوگود در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۱۸ ۹:۴۲:۵۲

[color=0000FF]گاهی اوقات دلت میخواد که زندگی ر�


Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۲۱:۳۱ یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۲ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶
از اون بالا جغد میایَ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 286
آفلاین
خوب سلام عرض میکنم به ناظران پر مشغله ی محفل
آلبوس یا چو من یه پست تو دره گوریک زدم و یه سوژه ی جدید اضافه ی کردم که محفلی زنی که پیدا کرده بودند برای خدای مرگ فرزند ی به وجود آروردهبود که آنوبیس به وسیله ی اون این دنیا رو نیز ماننده دنیای مردها به سیطره ی خود دربیارد ,همیچنین من اون فرزند رو پسر نامیده بودم چون میدنم که قدرت پسر از دختر بیشتر و همچنین میشه با این جنس کارهای بیشتری انجام داد که جنس مخالف نمیشه
اما لوییس بیشتر پسته منو توجه نکرده من تو پستم گفته بودم که خدای مرگ میخواد به وسیله ی این بچه به این دنیا دستیابی کنه اما لوییس نوشته آنوبیس میخواد جانشینی برای خود پیدا کنه که این بر خلاف نوشته های من محسوب میشه
اخه مگه آنوبیسی که خدای مرگه خودش میمیره بابا اینکه خیلی تابلو هست حالا نمیدونم چرا ایشون به پست من توجه نکردن
دوم بهتره حالا که این زن دو فرزند به وجود آورده یکی رو پسر بنامیم تا اینجوری پست من هم خراب نشه بهتره اینم یه پیشنهاد

حالا شما یه نگاهی بکنید ببینید کدوم پست بهتره اونو انتخاب کنید
اما اگه پست لوییس ویرایش نشه من از شما میخوام که پست منو پاک کنید تا با همان سوژه ی قبلی داستان رو جلو ببری
و همچنین میتونیم بگیم که آنوبیس یکی از بهترین افرادش رو فرستاده تا اینکارو براش بکنند نه اینکه اون بجای آنوبیس مرده عمل کنه

! چون من مخالفم به این طور داستان ادامه پیدا کنه



خوب لوییس جان من بر اساس دو پست آخر تو دره گودریک این پست رو زدم و یه سوژه در داخل سوژه ی قبلی ایجاد کردم.خوب شما نوشتی اون دختره قدرتهای فوق طبیعی داره خوب منم اینو نوشتم اما بجاش شخصیت رو پسر نامیدم.
حالا اگه پستم سوژه ی شما رو خراب کرده از این بابت معزرت میخوام و از ناظر محفل میخوام تا پست من رو پاک کنند تا همان سوژه ی قبلی ادامه یابد.اما به نظر من این طوری خیلی بهتره


ویرایش شده توسط اوتو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۱۸ ۸:۴۴:۱۷

فعلا با این حال میکنیم...


شخصیت جدید


Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۸:۰۷ جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
سلام ناظرین متفکر!!
ببخشید، پست های 13 پورتلند رو من باید نقد کنم؟؟!!


نه!!مگر اینکه خودت بخوای!

13 پورتلند یادمون رفته بوده در اسرع وقت نقد میشه!


ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۱۵ ۸:۵۱:۵۸

منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۱۲:۵۲ جمعه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۵

سر سیریوس بلـک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۲ جمعه ۶ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۷ یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۰
از Graveyard
گروه:
کاربران عضو
پیام: 582
آفلاین
نقل قول:
گتافيس نوشته :
اقا من ميگم كه يه نامه بزنيم
يعني برا هر يك از اعضا يه لقب بذاريم به همراه تاريخچشون در يه تاپيك كه ميتونه اسمش خاطرات محفل دفترچه محفل تاريخچه اعضا و غيره باشه به اين صورت كار خوبيه

از آلبوس و سريوس و اعظم خانم كه البته اعظم خانمو نميشناسم اما سيريوس هر موقع نقد ميكنه مينويسه سخن سيريوس و اعظم

كه زودتر جواب بدن.لطفا



مشكلات آسلامي كه حل نشده هنوز
و البته تو الان عضو محفل نيستي!!!

سيريوس هم يكي هست و اعظم هم هست و "و اعظم " نيست نميدونم كجا خوندي " و اعظم"

سيريوس خيلي خيلي كبير و البته خيلي اعظم ملقب به گاد فادر پسري كه متاسفانه زنده ماند

سيريوس


ما به آن سید و این میر اردادت داریم
ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم

[url=http://us.battle.net/wow/en/character/burning-legion/


مجوز تاپیک بعد از مدت ها!
پیام زده شده در: ۲۲:۲۱ پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۲ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۰۶ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
از درون مغاک!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1130
آفلاین
جواب آنیتا دامبلدور:

سلام!...ممنونم که در موردش فکر کردی و میبینم که حسابی هم فکر کردی و خوب هم فکر کردی و خلاصه مثل بابات مخت رو آکبند نگذاشتی!

خب به نظر من برای اسم تاپیک یه خونه مثل خونه شماره 12 گریمالد بهتره!
حالا یا خانه شماره 77 پورتلند یا یه اسم مشکوک مشکوک دیگه!


به هر حال همیشه محتوای تاپیک مهمتر از اسمشه ولی به نظر من همین پورتلندش خوبه ولی شمارش یه جوریه!...شایدم یه جوری نیست!

به هر حال مجوز داده میشه و میتونید با هر شماره ای تاپیک رو!
-------------------------------------------------------------------------
جواب گتافیکس:

به نظرم احتیاجی برای زدن تاپیک وجود نداره....میتونه به راحتی هم لقب برای اعضا انتخاب بشه و البته دوتا دلیل دیگه هم وجود داره:

1-تایپکی که میخواد زده بشه با چندتا پست میفته گوشه انجمن بعد از یه مدتی قفل و پاک میشه و این پیش بینی منه!

2-تاپیکی رول پلیینگی اون چنانی ای نیست و بیشتر میخوره یه جورایی مثلا هماهنگی های با پیام شخصی باشه...نمیشه با پیام شخصی هماهنگ کرد و لقب گذاشت؟
به نظرم این شکلی بهتره!


پس مجوز داده نمیشه!





در ضمن ممکنه چند نفر از اعضای محفل که اخراج شدند دوباره به محفل بازگردند.لطفا به بنده سری بزنید!

-ناظر انجمن-


شناسه ی جدید: اسکاور


Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۲۲:۰۹ پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

گتافيكس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۲۷ دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۶
از گال
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
مشكلات اسلامي حل شد
-----------------------------------------
اقا من ميگم كه يه نامه بزنيم
يعني برا هر يك از اعضا يه لقب بذاريم به همراه تاريخچشون در يه تاپيك كه ميتونه اسمش خاطرات محفل دفترچه محفل تاريخچه اعضا و غيره باشه به اين صورت كار خوبيه

از آلبوس و سريوس و اعظم خانم كه البته اعظم خانمو نميشناسم اما سيريوس هر موقع نقد ميكنه مينويسه سخن سيريوس و اعظم

كه زودتر جواب بدن.لطفا


تصویر کوچک شده

هافلپاف هرم نبض زندگي ماست در شرجي عشق و اشتياق


Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
پیام زده شده در: ۱۵:۳۹ پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
السلام علیک، یا ایها الناظرون و یا ایتها الناظره ! احلا و سهلا! ( عربی رو حال کردین؟!)
بنا به گفته ی پدر مهربان و گرانقدر و عزیزم(!)، مبنی بر ایجاد تاپیکی برای همکاری اعضای ارتش دامبلدور با محفل، و طبق تفکراتی که در هنگام درس خواندن برای امتحان شیمی( شانس آوردم امتحان نگرفت!) کردم، بدین نتیجه ی مهم دست یافتم که تاپیکی بدین مضمون ایجاد کنم. البته و صد البته با اجازه ی شما!
نام تاپیک( هر کدام که شما انتخاب کردید) :
1- راهروی مخفی 2- خانه ی نامرئی 3- اتاق بی عکس 4- خانه ی 77 پورتلند 5- نظر شما
موضوع:
چون تابستان است و کارهای محفل زیاد شده است، سریوس به اعضای ثابت محفل یک اتاق میده تا توش زندگی کنند. آنیتا که یکی از مدیران الف دال هست، تقاضای یک اتاق بدون عکس رو میکنه تا کارهایی که میکنه رو کسی گزارش نده. در این خانه ی اسرار آمیز، تنها اتاق ریگولوس هست که عکس ندارد و سریوس آن را به آنیتا می دهد. آنیتا هم طبق معمول فضولیهاش گل میکنه و تمام سمب وسوراخهای اتاق ریگولوس رو میگرده و در طی این بررسی ها، یک راهرو کشف میکنه. از سر فضولی وارد اون میشه و پس از طی چندین متر، به یک در میرسه. اون رو باز میکنه و میبینه که در یک خونه ی بزرگ قرار داره. بعد طی انجام یک سری جادوهایی، میفهمه که این خونه نامرئی هست و در خیابان پورتلند که چندین مایل دورتر از خانه ی گریمالد هست، وجود دارد. بعد بچه های الف دال رو میریزه(!) توی اون خونه و در رابطه با کارها ی محفل، یک فعالیت جداگانه می کنند و حالا اتفاقاتی میفیته و ایناها.
فکر میکنم موضوع خوبی باشه. چون خیلی میتونه سوژه داشته باشه. چون ایی خونه اسرار آمیزه و خود ریگولوس درستش کرده. حالا برای چی و ایناها، بماند! و همچنین ایجاد خرابکاری هایی در کارهای محفل یا دادن اطلاعاتی مهم به محفل و الخ!
با تشکر فراوان، آنیتا


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.