جلسه ي هفتم

پروفسور ويزلي:سلام بچه ها.......فكر مي كنم ديگه همه شماها با اصول گزارشگري يه بازي كوئيديچ آشنا شديد....از اين جلسه به بعد كار آناليز بازي هاي كوئيديچ رو انجام ميديم..همونطور كه مي دونيد يه گزارشگر خوب بايد يه آناليزور خوب هم باشه تا با معلومات بيشتر به گزارشش بپردازه!!!
همتون متوجه شديد من چي گفتم!
همه:نه خير!
پروفسور ويزلي:اصلا مهم نيست...كي ميتونه بگه آناليز يعني چه؟!
كريچر:آناليز يعني تجزيه و تحليل يك پست يا يك بازيكن و سعي در پيدا كردن نقطه هاي ضعف و قوت!
پروفسور ويزلي:آفرين كريچر 100 امتياز براي ريونكلا !

"خب بحث امروز ما آناليز پست دروازه باني كوئيديچه!!يك دروازه بان خوب كوئيديچ داراي چند مشخصه است كه من به اونا اشاره مي كنم"

1- نقاط قوت يك دروازه بان:
داشتن چشم هاي قوي
قدرت بدني فوق العاده
تعادل خوب روي جارو و....

همينطور يه دروازه بان خوب بايد سريع باشه تا بتونه بين سه حلقه كوئيديچ حركت كنه!!
حالا بگيد كي همه اين مشخصات رو داره!!!
همه:رون ويزلي
پروفسور ويزلي:دمتون گرم....40 امتياز ريونكلا!!




خب همتون لپ تاپ هاتون رو برداريد و يه بازي كوئيديچ انتخاب كنيد و دروازه بان هاشو آناليز كنيد!
كريچر:پروفسور من لپ تاپم خرابه!
پروفسور ويزلي:بيا مال منو بردار جييييگر!


خب سوالاي جلسه بعد:
1-6 تا دروازه بان كوئيديچ نام ببريد و بگيد كدوم اونا از همه بهتره!!!!(6 امتياز)
2-يك بازي كوئيديچ از ليست زير انتخاب كنيد و عملكرد دروازه بان ها رو در اون بازيا در 15 خط شرح بديد...(14 امتياز!!!)


آفتابه سازي يوگي و دوستان – پاتيل سازي آبجي ليلي
پادگان شهيد قزويني نژاد – استقلال شنگول آباد
ستارگان هفت تپه - كلوپ هواداران تيم كاركنان زير زمين مغازه آموزش نوشيدني با مديريت مادام رزمرتا

پروفسور ويزلي: سلام بچه ها امروز ميخام ازتون كوئيز ميان ترم بگيرم.......يه كاغذ از كيفتون در بياريد و منتظر باشيد!!!!

ده دقيقه بعد
هلگا:پروفسور يه ساعته منتظرريم.....سوالا آماده نيست..
پروفسور:سوالا آماده اس منتظر كريچرم!!!
تق....تق.......تق
پروفسور:خب كريچر اومد امتحان رو شروع مي كنيم....



1-بازيكن تيم تيركمان كارفيلي؟
الف)گلاي نيس
ب)كوين برودمور
ج)كتي لوين
د)داي ليواين

2-بازيكن تيم كوئيديچ گردباد تاتشيل كه در سه ثانيه اسنيچ رو گرفت؟
الف)رودريك پلامپتون
ب)رود پلامپ
ج)ايوي مك كورمك
د)سباستيان لوب

3-كدام بازيكن عضو تيم كوئيديچ گريفيندور نيست؟
الف)پيكس
ب)فلينت
ج)كوت
د)هري پاتر

4-كاپيتان تيم ايرلند؟
الف)دارن اوهير
ب)ويكتور كرام
ج)كارن برومير
د)زاخاريس مامپز

5)بهترين بازيكن كوئيديچ جهان؟
الف)جوزف ورانسكي
ب)ويكتور كرام
ج)دارن اوهير
د)رون ويزلي

6)دارن اوهير عضو كدام تيم است؟
الف)كلاغ زاغي مونتروز
ب)گردباد تاتشيل
ج)تيركمان كارفيلي
د)هيچكدام



توجه:هر سوال دو امتياز داره(فقط پيام شخصي قابل قبوله)..............
تقلب از كتاب كوئيديچ در گذر زمان هم كاملا قابل قبوله!!!


امتحانتون تموم شد مي تونيد بريد.....

گزارش بازی بین سرخپوشان دلوار افزار و خورشیدهای ققنوس

سلام بینندگان و شنودگان عزیز در هر کجای این دنیای جادویی که هستید البته همکارام اشاره میکنن که بازی فقط برای بینندگان داخل پخش میشه
بله میبینیم که بازیکنان داخل زمین میشن سرخپوشان دلوار افزار با لباسای قرمز در سمت چپ و خورشیدهای ققنوس با لباسهای قرمز در سمت راست
میبینم که داور داره با مربی خورشیدهای ققنوس صحبت میکنه و میگه که باید تیمش لباساشون رو عوض کنن چون هر چی باشه سرخپوشان که نمیتونن آبی بپوشن پس اینا باید لباسشون رو عوض کنن.
بله همه ی بازیکنان خورشید میرن بیرون و 5 دقیقه بعد با لباسای نارنجی وارد زمین میشن اما باز هم با مخالفت داور مواجه میشن
حالا یکی از بازیکنان خورشیدهای ققنوس که گویا نامش کارگاه ققنوسه می یاد با داور صحبت میکنه بله گوشهای گسترش پذیر اینجا به کمک ما می یان و ما میتونیم به مکالمه ی اونهاگوش بدیم
ققی: گیر نده داور جان بابا ما از خودتونیم
داور: نمیشه تشخیص رنگ قرمز و نارنجی برام مشکله
ققی: خشکه چند؟
داور : یک سفر دور دنیا در 80 روز
ققی : قبوله

بله داور قبول میکنه و بازیکنان میرن سر جاشون و با سوت داور بازی شروع میشه توپ دست خورشیدهاست و با سرعت به سمت دروازه ی سرخ پوشان حمله میکنن و توپ رو ققی بازیکن شماره 10 این تیم وارد دروازه میکنه
حالا مربی تیم سرخپوشان که به تازگی از تیم سابق خودش اخراج شده به کناره ی زمین مییاد و به گل اعتراض میکنه یک بار دیگه از گوشهای گسترش پذیر استفاده میکنیم
ژاله( مربی سرخپوشان) : آقای داور آفساید بود دروازه بانشون توپ رو با دست زد روی بازیکن ما تکل کردن داور بوقی ... بوق زاده
خوب ادامه ی حرفهای این مربی فهیم ما که همه میگن از سرمایه های کوادپات کشوره به دلیل این که گوش ما رو دید و تیکه تیکه کرد قابل شنیدن نیست
حالا بازیکنان سرخ پوش به سمت دروازه ققنوس ها میرن و بله اونها هم یک گل میزنن ولی داور اعتقاد داره که توپ از حلقه رد نشده و دروازه بان ققنوس ها که از قضا اسم ایشون هم کارگاه ققنوسه و همکارای من اشاره میکنن برادر بزرگ کارگاه ققنوس مهاجم همین تیمه توپ رو با انتهای دسته ی جاروش از دروازه بیرون کشیده
باز ژاله به کنار زمین میاد و شاکی بازی در می یاره
ژاله: گل صد در صد ما رو قبول نمیکنی ؟ اصلا شما نمیخواید ما احیا بشیم اگه 100 تا گل دیگه هم بزنیم شما قبول نمیکنین داور بوقی با اون کمک داور بوقیترت
خوب 90 درصد وقت این بازی به دلیل اعتراض های ژاله طلف شد اما داور 1 دقیقه وقت اضافه برای این بازی میگیره
نتیجه همون 10 هیچ به نفع ققنوس هاست که در اخرین ثانیه ها بله دقیقا در آخرین ثانیه ها جستجو گر تیم سرخپوشان کارگاه ققنوس که هیچ نسبتی با دیگر کارگاه ققنوس های تیم نداره گوی زرین رو میگیره و با شادی به آغوش مربی خودش میره داور هم سوت رو میزنه و بازی با نتیجه ی 150 به 10 به نفع تیم سرخ پوشان به اتمام میرسه
حالا ژاله به سمت داور بازی میره و او رو در اغوش میگیره
به من اشاره میکنن که همکاران ما مصاحبه ای با ژاله تدارک دیدن که ازتون میخوام به اون توجه کنین
مجری: بازی چطور بود اقای ژاله؟
ژاله: خیلی عالی بود ما از اول فشار اوردیم به اونها و اونها هی دفاع کردن البته تو این زمین بازی کردن هنر میخواد
مجری: بازیکنا که همه پرواز میکردن چه ربطی به زمین داره
زاله : شما مثل این که به تیم ما قرض داری به هر حال اولش باید پیاده برن وسط زمین بعد برن هوا دیگه
مجری: از کاربچه هاتون راضی هستید؟
زاله : بله همشون عالی بودن و تاکتیکای ما رو تو زمین اجرا کردن از همشون ممنوننم و به هوادارا این قول رو میدم که هفته به هقته بهتر بشیم
مجری: ما که تاکتیک ندیدیم در ضمن مگه تیم شما هوادار هم داره ما شاهد بودم که استادیوم خالی بود فقط یک نفر تو استادیوم بود که اون هم پدر کارگاه ققنوس ها بود و اومده بود بازی بچه هاش رو ببینه
ژاله: من دیگه حرفی با شما ندارم
بله بینندگان عزیز خوشحالیم که سرخپوشان بردن وگر نه مان نمیتونستیم مصاحبه ای با آقای ژاله داشته باشیم این بازی هم به اتمام رسید تا بازی دیگه خدانگهدارتون باشه

__________________
با عرض پوزش از یگانه استاد باحال هاگوارتز اگه خوب نشده

-سلام بينندگان عزيز و لذيذ!....خب امروز به سراغ كوآدپات دو تيم خورشيدهاي ققنوس و سرخپوشان دلوارافزار اومديم و ميخوايم اين بازي رو براي شما گزارش كنيم.....خب بله!...همكاران به من اشاره ميكنند كه همين الان به ماهواره هم وصل شديم!....از همين جا خدمت تمامي اهالي جواديه در كل جهان سلام و خسته نباشيد عرض ميكنم!....بله عزيزان خارجكي!....براي بينندگان معموليمون الان داشتم عرض ميكردم كه امروز بازي كوآدپات دو تيم خورشيدهاي ققنوس و سرخپوشان دلوار افزار رو در پيش داريم.
خب ما همچنان منتظريم تا دو تيم وارد زمين بشن ولي مثل اينكه بازي با تاخير چند دقيقه اي شروع ميشه!
من تماشاگران رو در حال بروز احساسات خود ميبينم!....البته تعداد تماشاگران به انگشتان دو دست هم نميرسه ولي اينقدر اين تماشاگران سر و صدا ميكنن كه صداشون كل ورزشگاه رو برداشته.
خب الحمد ل.... بازيكنان دو تيم دارن وارد زمين ميشن.
بله!....من مشاهده ميكنم كه بازيكنان تيم سرخپوشان از جاروهاي جديدي كه به جاروهاي جوانان! معروفه استفاده ميكنن!
بازيكنان تيم خوشيدهاي ققنوس از گرخيدن!
حالا كاپيتان تيم خورشيدها به سمت يكي از بازيكنان تيم سرخپوشان ميره!
و حالا...........با يك حركت نمايشي اين بازيكن رو راهي بيمارستان ميكنه و خودش سوار جاروي جوانان ميشه و از استاديوم خارج ميشه!....عجب توهمي!!!
بازيكنان خورشيدها يكي پس از ديگري همين كار رو انجام ميدن و داور مسابقه اندركف اين خطاها مونده!
بله!!!!!
داور مسابقه كارت قرمز رو از جيبش در مياره!!!!همكاران اشاره ميكنند كه بنا بر قانون جديد فيكا!(فدراسون كوآدپات!) بعد از ورود به زمين چه بازي شروع شده باشه چه نشده باشه و چه تموم شده باشه داور حق اخراج بازيكنان رو داره.پس كار داور قانوني بوده!

بله!....با عرض پوزش از شما بينندگان محترم....همكاران اشاره ميكنند كه پخش مستقيم مسابقات جاروسواري روي چمن جهاني!! رو تويه پيست ديزين در پيش داريم!
پس تا برنامه اي ديگر و فرصتي ديگر خدانگهدار!!

\/\/\/\/\/\/\/ جلسه چهارم /\/\/\/\/\/\/\

پروفسور ويزلي:سلام دوستان خوشم مياد هيچكس تو كلاس جذاب و دوست داشتني من تاخير نمي كنه!!!!آفرين به شما....
دفتراتون رو بذاريد رو ميز.....

صداي بالا اومدن ويندوز ....صداي اتصال به اينترنت ....چرخش ناگهاني دوربين و نوت بوك هايي كه روي ميز هر كدوم از بچه ها قرار گرفته(تيريپ هالي ويزاردي!!)

پروفسور ويزلي:كي مي دونه كوآدپات چيه؟

همه بچه ها شروع به سرچ مي كنن.
هلگا هافلپاف:پروفسور فكر كنم پورت TCP/IP من مشكل داره....ارور 653 ميده!!!
همه بچه ها جواب رو از اينترنت پيدا كردن.....هلگا هافلپاف از ناراحتي در حال خود كشيه!!!!!
پروفسور ويزلي:كريچر......جييگر....آناناس....باقلوا....آلبالو.....تو بگو؟

كريچر:كوآدپات ورزشي جادويي شبيه به كوئيديچ است كه در آمريكا بوجود آمده....براي اطلاعات بيشتر به كتاب كوئيديچ در گذر زمان مراجعه كنيد!!!(استفاده از مطالب سايت با ذكر منبع مجاز مي باشد....با تشكر.....مديريت سايت جادوگران)

هرميون:پروفسور من يه جواب كامل تر از سايت اچ پي لكسيكن پيدا و ترجمه كردم(نكته كنكوري-هاگوارتزي-اينترنتي:اطلس هري پاتر HP lexicon=)

پروفسور ويزلي:جواب كريچر كامل بود لازم نيست خودتو تو كلاس نشون بدي بچه خرخون!!!جييگر....آناناس.....جات راحته كريچر جان!!
هرميون كنار هلگا مي شينه!

پروفسور ويزلي:خب همونطور كه كاملا تابلو شد تكليف اين جلسه شما گزارش يه بازي كوآدپاته......همه تون فايلي رو كه من آپلود كردم دانلود كنيد!!

سه ثانيه بعد همه به غير از هلگا هافلپاف فيلم بازي رو دانلود كرده بودن.....

پروفسور ويزلي:اين فيلم بازي كوادپات بين دو تيم خورشيد هاي ققنوس(ورژن فارسي فينيكس سانز!!) و سرخپوشان دلوار افزاره....گزارش كامل اين بازي 15 امتياز داره....فقط جون مادرتون يكم خلاقيت از خود تون نشون بديد!!!!
هر كس تكليف اضافه ميخاد ميتونه بازي شيدگر هاي وزارتخونه با كاركنان مغازه آموزش ساخت نوشيدني هاي مجاز با مديريت مادام رزمرتا رو گزارش كنه ....گزارش اين بازي 13 امتياز داره............

كرنر:پروفسور يه سوال فني داشتم؟!
پروفسور ويزلي:بوگو جيييگر.....
كرنر از خوشحالي در حال منفجر شدنه(نكته تخيلي:بيان احساسات به روش خاله بازي در رول پلينگ)
پروفسور ويزلي:جيييگر بره اين گفتم كه با كريچر همگروهي جيييگر....(نكته واقعا كنكوري:جيييگر اول با جيييگر دوم هم جناس داره هم ايهام!!!)
كرنر:خطوط اينترنت ما از كجا تامين ميشه؟!
پروفسور ويزلي:به سوال خوبي اشاره كردي كرنر ...اين خطوط به سفارش پروفسور دامبلدور از خونه ويليام ادوارد در اختيار ما قرار گرفته....پس بنوشيد به افتخار ويليام ادوارد پسري كه زنده ماند و نخواهد مرد!!!!

زينگ زينگ زينگ
خب زنگ خورد پاشيد بريد سر كلاس بعدي...

زندگینامه لی جردن گزارشگر فقید مدرسه هاگوارتز !
لی جردن تا سن 10 سالگي هيچ علاقه و استعداد خاصي در كوييديچ نداشت و حتي به دليل شكست سر يكي از مسابقات كوييديچ محلی احساس تنفر نسبت به آن نيز پیدا كرد تا اينكه روزي به اصرار يكي از دوستانش تصميم گرفت تا پرواز کند اما همیشه از پرواز کردن وحشت داشت و در ارتفاع های پایین پرواز میکرد و در سال اول مدرسه در تیم کوييدیچ گريفندور بود چون کسی درخواستی برای بازی نداشت و با کمبود یار مواجه بودن و اما عمر بازیگری او دو بازی بود و در بازی سوم در بازی با تیم کوييدیچ اسلیترين به شدت صدمه دید و دستهای اون به شدت شکست نتونست به این بازی ادامه بده چون او یک دروازبان بود و توانایی ایستادگی در برابر توپهای محکم رو دیگه نداشت و از این ورزش کنار رفت تا اینکه در سال بعد به دلیل حمله فرد ویزلی به آنتونی مارالوف که گزارشگر اون زمان بازیهای کوييدیچ بود کسی برای گزارش بازی اسلیترين و راونکلاو نبود و تصمیم گرفتن که لی جردن رو به عنوان گزارشگر بذارن تا هم بی طرف باشه و هم اینکه کمی از شگردهای این بازی رو بلد بود و این سکوی پرتاب لی جردن بود که تونست نظر همه رو به خودش جلب کنه و به قدری شیوا و روان گزارش کرد که از اون به بعد به عنوان گزارشگر تمام بازیها انتخاب شد و حتی برای بازیهای گریفندور هم او گزارشگر بود و مدتهای مدید این پست رو در مدرسه هاگوارتز بر عهده داشت .

امتيازات جلسه سوم آموزش گزارشگري كوئيدچ

10 امتياز به هلگا هافلپاف به خاطر گزارشش
20 امتياز يه مايكل كرنر از ريونكلا براي گزارش و زندگينامه خوبش!
10 امتياز به كريچر عزيز !!! به خاطر گزارش قشنگش....

سر جمع
30 ريونكلا
10 هافلپاف

کریچر در حالی که تا زانوی بقیه نمیرسه از وسط دست و پای دانش اموزا خودش رو میرسونه پیش استاد رون ویزلی
استاد من هم می خوام امتحان کنم
رون: برو بابا پررو
کریچر: اِ اِ چرا همچین میکنی دامبلدور خودش گفته میتونم
رون: استاد کلاس منم میگم یک جن حق نداره تو کلاسام شرکت کنه
کریچر: گوشت رو بیار جلو
کریچر در گوش رون: پچ پچ پچ پچ
رون: اها خوب حالا اشکال نداره بیا میتونی امتحان کنی
کریچر :خوب اون میکروفن رو بده من
بله بازی بین دو تیم آسلام دوستان هفت تپه با گلادياتور هاي قزوين!!! رو براتون گزارش میکنم
رون : نه نه اشتباهه اون مال جلسه یقبل بود الان دو تیم هوركراكسس سازي دوبي و ميخ سازي شهرداري توكيو امروز با هم بازی میکنن
کریچر: خوب باشه باشه حواسم نبود
بازیکنای دو تیم وارد زمین میشن بله در کناره های زمین من تبلیغ لوازم خانگی ال جی رو میبینم که یک جورایی من رو یاد لی جردن میندازه
اِ اِ مثل اینکه بازی شروع شده و اگه فرصتی بین بازی پیش بیاد من اسامی بازیکنا رو براوتن می خونم
حالا تابلو ی امتیازات نتیجه رو 20 هیچ به نفع تیم دوبی نشون میده
رون از پشت پچ پچ میکنه
کریچر: اها نه به نفع تیم چینی
رون دوبارهاز پشت یک چیزی میگه
کریچر: همکارای من نکته یخوبی رو بهم گوشزد کردن تیم ژاپنی نه چینی همون وطر که متون میدونید کشور توکیو تو شهر ژاپنه
رون اون پشت:
من الان یکی از بازیکنای تیم میخ سازی رو میبینم که داره با سرعت به سمت دروازه ی حریف میره اجازه بدین اسمش رو از لیست بخونم
بله اینجا نوشته شماره ی 11 سونگه ولی اِ مثل اینکه الان توپ دست شماره ی دوازدهه و حالا شماره 2 و یک دفعه همه وای میستن مثل اینکه داور خطا گرفته ولی اها بازی گویا تموم شده و تابلوی نتیجه رو من از اینجایی که نشستم نمیتونم بخونم پس شما خودتون نگاه کنید ببینید کدوم تیم خوشحال تره همون برده
کریچر میکروفن رو میگزاره زمین
کریچر: یالا امتیاز وده
رون: امتیاز چی بدم؟
کریچر: امتیاز زور وده
رون: بیشین بینیم بابا گند زدی با این گزارشت
کریچر: توقعت بالاست ها خوب زنده بود چه انتظاری داری در ضمن گوشت رو بیا جلو
کریچر در گوش رون: پچ پچ پچ
رون: خوب باشه جلسه ی بعد امتیازا رو میگم

پی نوشت : ممکنه تاکید میکنم ممکنه چیزی که در گوش رون گفته یک چیزایی در مورد حذف شناسه و بازگشت به لی جردن و از این حرفا باشه

1- امروز يه گزارش زنده رو اجرا مي كنيم قراره دو تيم هوركراكسس سازي دوبي و ميخ سازي شهرداري توكيو امروز برامون يه بازي زنده كوئيديچ انجام بدن و وظيفه شما گزارش اين بازي هاست بهترين گزارش 20 امتياز ميگيره و بقيه به ترتيب امتياز هاي كمتري ميگيرن....
با سلام خدمت شما تماشاگران عزیز و گرامی در خدمت شما هستیم با گزارش یک بازی دوستانه بین تیم های هورکراکسس سازی دوبی و میخ سازی شهرداری توکیو ، همونطور که ملاحظه میکنید بازیکنان دو تیم به میدان آمدند و در حال گرم کردن خودشون هستند. من بازیکنان تیم هورکراکسس سازی دوبی رو خدمت شما معرفی میکنیم. دروازه بان "مخدول المکاری" ، مدافعان "عبدالله المبارک" و "محمد بن کلپاسه" هستند. هافبک ها ... إهم ... ببخشید مهاجمان هم "خلیل اوبیران" و "محمد الصدسالی" و "گردن کلفت بن بندری" هستند. اما جستجوگر این تیم که گفته می شود در سال آینده با مبلغ کلانی به تیم کلاغ زاغی مونتروز خواهد رفت کسی نیست جز "رمضان میرفندرسکی" بازیکن ایرانی الاصل تیم هورکراکسس سازی دوبی که پیش از این از تیم گلادیاتورهای قزوین به تیم اب ... ببخشید دوبی ای منتقل شد. ما هم برای او آرزوی موفقیت می کنیم. حالا میریم سراغ بازیکنان تیم میخ سازی شهرداری توکیو که با بازیکنانی نظیر "لی چونگ سو" دروازه بان ، "خر اسب سگ" و "کیم یونگ ...(سانسور)" مدافعال تیم و "لی سو جاء" ، "پارک جی خنگ" ، "تای جیم گراوپ" مهاجمان تیم می باشند. جستجوگر این تیم نیز بازیکنی نام ناآشنا به نام "شتر گاو پلنگ" می باشد. خوب بریم سراغ گزارش بازی ، داور توپ رو پرتاب میکنه و "تای جیم گراوپ" از تیم شهرداری توکیو با یک حرکت خشانت وار و البته کاملا انتهاری خودش رو از روی دسته جاروش به سمت کوافل پرتاب می کنه و ضمن اینکه توپ رو به بازیکنان خودی میرسونه بازیکن تیم هورکراکسس سازی دوبی به نام "گردن کلفت بن بندری" رو هم با خودش سرنگون میکنه و این دو بازیکن غول پیکر برخورد سختی با زمین دارند. حالا "کیم یونگ ..." توپ رو در اختیار می گیره و یک نفر رو جا میذاره ، واقعا که بازیکن خوبی هست این "..." ، چه میکنه این "چو..." ... اهم ... ببخشید ، چه میکنه این بازیکن و گل ، گل ، گل برای تیم توکیو روی حرکت فوق العاده مهاجم این تیم ، واقعا حیف هست که بازیکن به این خوبی این چنین اسم بی ناموسی ای داره. خوب از اطاق فرمان به من اشاره میکنن که پیام های بازرگانی میان برنامه رو در پیش داریم. بعد از پیام های بازرگانی با ادامه مسابقه در خدمت شما کوچک واران خواهیم بود... یک ساعت و نیم بعد ... صدایی کلفت : بینندگان جیـــــــــــــــــــــــگر ، در لحظات خردویی که شما پیام های بازرگانی را مشاهده می کردن "میر...میر...میرفسقلفسکی" از تیم کرکس سازی موفق رفت توپ رو بگیره تا تیمش برنده بره. گزارشگر مسابقه هم به علت به زبان آوردن کلماتی بی ناموسی توسط مأمورین آسلام بازداشت رفت.

2- در ضمن هر كسي تا جلسه بعد زندگينامه گزارشگر فقيد و بزرگ كوئيديچ لي جردن رو بياره 10 امتياز ميگيره!!!
زندگینامه لی جردن بزرگترین گزارشگر جهان:
لی جردن در سال 1987 در بریتانیا به دنیا آمد. پدر او فردی ایرانی الاصل بود ، پدر وی سالهای جوانی را در تهران و در محله ای به نام جردن سپری کرد (گفتی است که تمام خانواده جردن قبل از لی در ایران و تهران و جردن زندگی می کردند و فامیل آنها هم به همین خاطر جردن است) سپس پدر لی بعد از در گیری در مسائل سیاسی به شهر قزوین تبعید شد و به گفته تاریخ دانان نتوانست با آب و هوای آنجا بسازد پس پا به فرار گذاشت و به صورت قاچاقی از مرز گذشت و به بریتانیا سفر کرد. وی بنا بر تجربه در آنجا توانست کار و کاسبی خوبی راه بیاندازد ولی هیچ وقت معلوم نشد کار و کاسبی او چه بوده است ، فقط یکی از مشتریان او در آخرین لحظات مرگ یکی از دلایل خود را صدای زیبای او می دانسته و بنابراین صدای زیبای لی از پدرش به او ارث رسیده است. پدر جردن سرانجام پس از یک روز کاری خفن به شدت جر خورد و درگذشت. لی به هاگوارتز رفت و از سال دوم تحصیل در هاگوارتز سعی کرد به تیم کوئیدیچ گروهش راه یابد اما از آنجایی که هیچ استعدادی نداشت نتوانست در تیم کوئیدیچ گروهش بازی کند ، وی پس از این واقعه بسیار دپرس شد تا آنجایی که یک بار اقدام به خودکشی از نوع پدر کرد اما خوشبختانه در آخرین لحظات توسط مدیر مدرسه از چنگال مرگ رهایی یافت. سپس سرپرست گروهش که از صدای زیبای لی آگاه شده بود به او پیشنهاد کرد بازیهایی را که در مدرسه برگزار می شود گزارش کند ، وی هم با این که میل چندانی نداشت پذیرفت اما بعد از گزارش چند بازی دریافت که سخت به این کار علاقه مند شده است و آنقدر زیبا گزارش میکرد که تعداد تماشاگران بازیهای مدرسه به چند برابر افزایش پیدا کرد. او تا اواخر عمر کوتاهش به این حرفه ادامه داد تا آنجا که لقب بزرگترین گزارشگر جهان را به خود اختصاص داد. وی هم اکنون توسط رون ویزلی تسخیر شده است.

يك گزارش زنده از بازي دو تيم "هوركراكسس سازي دوبي و ميخسازي شهرداري توكيو" :

گزارشگر وارد ميشه:
هلگا:خب...خب ميبينم كه هردوتا تيم مشغول تمرينن!بله..بنده امروز گزارش اين بازي رو به عهده دارم...تشويق لازم نيست...تشويق لازم نيست...من متعلق به همه شما هستم!
بله و حالا بازي شروع ميشه...هي پسر چه ميكنه اين جانسون از ميخ سازي..همينجوري داره جلو مي...بوم!...خب مثل اينكه مدافع هوركراكسس خيلي ماهره!حالا به هر حال مهاجم هوركراكسس..ببينم كيه؟آهان گرنجالفه!بله سال پيش از همسرش جدا شد..من كه نميدونم ميگن زنه خيلي كنه بوده!..حالا بگذريم داره جلو ميره و حالا روبه روي دروازست و بله..گل!گل!گل!...گل از همه رنگ سرت رو با چي ميشوري؟با شامپو گلرنگ!...ا..خب مثل اينكه من زيادي احساساتي شدم ..بله ده-هيچ به نفع هوركراكسس!ولي من بگما اگه اين جستوجوگرا بلاجر رو زودتر پيدا نكنن من يكي كه حاظر نيستم دو روز تمام بازي رو گزارش كنم!گفتم كه گفته باشم...آها..حالا پاپينز از ميخ داره پيش ميره و عجب بازي داره اين دختر الكي نيست كه ليون اينقدر بهش گير ميده...و حالا..گل!..ولي ..يه لحظه واستا ببينم...چقدر اين پاپينز خنگه بابا..تو كه تو دروازه خودتون گل زدي!اي بابا...بيست-هيچ به نفع هوركراكسس!هوركراكيي ها تو پوست خودشون نميگنجن بابا حقم دارن!
اي واي اون ديگه چي بود؟مثل اينكه جستوجوگرا بلاخره به نتيجه رسيدن و بله اونم بلاجره...مثل اينكه ديگه هيچكس بازي نميكنه همه محو جستوجوگراان...و حالا مارتين جستوجوگر ميخ سازي داره پيش ميره و مارچ هم به دنبالش...ولي..نه!..اونجا نه!..عجي ضايع كاريي بلاجر درست خورد وسط فزق كله داور!بابا به ما نيومده يه بازي درست و حسابي گزارش كنيما..اه! خب با عرض معذرت از تماشاگران مثل اينكه داور سقد شده...پس بازي ادامه نداره...فعلا با اجازه!
نتيجه بازي:نا مشخص!