Fourteen Chapter - Minister of Magic
The second years were given something new to think about during their Easter holidays. The time had come to choose their subjects for the third year, a matter that Hermione, at least, took very seriously.
ترجمه :
هری پاتر و تالار اسرار ؛ فصل چهاردهم ؛ وزیر جادو
در مدت تعطیلات عید پاک به سال دومی ها گفته بودند تا درباره تکالیف خود فکر کنند . زمان انتخاب موضوع درسی برای سال سوم فرا رسیده بود و از نظر هرمیون این موضوع بسیار حائز اهمیت است
Harry Pooter and the Prisoner of Azkaban CHAPTER THREE THE KNIGHT BUS
"Ah, you're worrying about the reaction of your aunt and uncle?" said Fudge. "Well, I won't deny that they are extremely angry, Harry, but they are prepared to take you back next summer as long as you stay at Hogwarts for the Christmas and Easter holidays." Harry unstuck his throat. "I always stay at Hogwarts for the Christmas and Easter holidays," he said, "and I don't ever want to go back to Privet Drive."
ترجمه : هری پاتر و زندانی ازکابان فصل سوم , اتوبوس شوالیه
فوج گفت : اّه , تو نگران رفتار خاله و شوهر خاله ات هستی ؟ خب , من نمیخواهم انکار کنم که آنها بشدت عصابی بودند , هری , اما خاله و شوهر خاله ات منتظر هستند که تابستان برگردی در حالیکه ایام کریسمس و تعطیلات عید پاک در هاگوارتز میمونی رگ گلوی هری از فرط خشمناکی بادکردند , هری گفت : من همیشه ایام کریسمس و تعطیلات عید پاک رو در هاگوارتز میمونم و هیچ وقت هم نمیخواهم به اون پریوت درایو برگردم
Harry Pooter and the Prisoner of Azkaban CHAPTER SIX TALONS AND TEA LEAVES
Professor Trelawney : And around Easter, one of our number will leave us forever."
ترجمه :
پرفسور تریلانی گفت : در ایام عید پاک , یکی از شما بچه ها کلاس ما را برای همیشه ترک خواهد کرد .
CHAPTER FIFTEEN THE QUIDDITCH FINAL
"Ooooo!" said Lavender suddenly, making everyone start. "Ooooo, Professor Trelawney, I've just remembered! You saw her leaving, didn't you? Didn't you, Professor? 'Around Easter, one of our number will leave us forever!' You said it ages ago, Professor!"
ترجمه : فصل پانزدهم فینال کوییدیچ
اووووه ! لاوندر ناگهان گفت : همه توجه کردین , اوووه پرفسور تریلانی , من دارم به خاطر میارم ! شما رفتن هرماینی گرانجر را پیش بینی کرده بودید , اینطور نیست ؟ ایا اینطور نیست پرفسور ؟ در ایام عید پاک , یکی از شما بچه ها , کلاس ما را برای همیشه ترک خواهد کرد , این رو خود شما اول ترم گفته بودید پرفسور !
CHAPTER FIFTEEN THE QUIDDITCH FINAL The Easter holidays were not exactly relaxing. The third years had never had so much homework. Neville Longbottom seemed close to a nervous collapse, and he wasn't the only one. "Call this a holiday!" Seamus Finnigan roared at the common room one afternoon. "The exams are ages away, what're they playing at?"
ترجمه : فصل پانزدهم فینال کوییدیچ
تعطیلات عید پاک برای سال سومی ها انچنان خوش نگذشت , سال سومی با یک عالم تکلیف در این ایام از طرف اساتید روبه رو شده بودند , نویل لنگ باتم که از زور تکلیف بهوش میشد و فقط نویل نبود که اینجوری میشد در یکی از بعد از ظهرها سیموس فینگان با نارضایتی گفت : مثلا به این ایام تعطیلات عید پاک میگن ! باید خودمون رو برای امتحانات اماده کنیم , چی میشد که ما هم میتونستیم تفریح کنیم !
دلبستگی من به جادوگران و اعضاش کمتر از اون چیزیه که قبلا فکرشو میکردی
Harry Potter and the Sorcerer's Stone
CHAPTER FOURTEEN
NORBERT THE NORWEGIAN RIDGEBACK
Unfortunately, the teachers seemed to be thinking along the same lines
as Hermione. They piled so much homework on them that the Easter
holidays weren't nearly as much fun as the Christmas ones.
هری پاتر و سنگ جادو
فصل چهاردهم
نوربرت , اژدهای دندانه دار نروژی :
متاسفانه , اساتید هم مانند هرمیون فکر میکردند ؛ آنها انقدر تکلیف به بچه ها داده بودند که در تعطیلات عید پاک مانند ایام کریسمس به بچه ها خوش نگذشت ...
نوشته :
سريوس بلك عزيز:
من متنهايي از كتاب شاهزاده دو رگه رو به زبان اصلي براي همه نوشتم كه كمي بالاتر مي بينيد و مواردي كه از خدا حرف زدن كاملا مشخصه اما درباره جشن عيد پاك من چيزي نميدونم اگه بيشتر توضيح بدين و بگيد كه تو كدوم كتاب بوده ممنون مي شم.