هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: مرکز فرماندهی محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۹:۳۸ یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۳
#79



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۰ پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۷:۵۶ شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 131
آفلاین
اون که از دیوار میفته پایین خالی بندیه من که داشتم میومدم طرف دروازه ها خودم دیدم تو دیوار چسبیده پایی نمیاد
درینگ درینگ درین دری درین (اهنک پلنگ صورتی )
مازی : یکی بیاد من رو از دیوار جدا کنه اهین
کریچر : خانم قدم نمیرسه چی کار کنم
مازی : برو اون وم پایر شلنگ رو بگو بیاد من رو بیاره پایین
کریچر : هوی اده وم پایرافتابه دستَ بذار زمینو این مازاهو شپلخ شده تو دیوار
مازی : کریچر چرا زبون اصلی حرف زدی ؟
کریچر : ما به کد خدا بِگُفتُم کَ میرُم شهر نمذاروم کسی سرُم کلاه بذاره نگن دهاتی ها دهاتین سادهین
مازی : این وم پایر کجا موند ؟
کریچر : وم پایر کجایی
وم پایر: میام الان
****
نیم ساعت بعد
وم پایر: بابا یکی بیاد کمک این مرلین تو دست شوییه میخوام افتابه رو بذارم زمین نمیذاره هی میگه افتابه مثل میت میمونه نباید بذاریمش رو زمین افتابه رو زمین نمی مونه من دیدم دیوانه است ولش کردم گذاشتم زمین گفت تو به دین مون توهین کردی باید مجازات بشی او اخ کمک
کریچر :این چه صدایی در میاری ؟
ومپایر :نیرو های نوشابه ای رو اپ گریت کرده تبدیل کرده به نیرو های افتابه ای دارن منو مجازت میکنن :sad:
مازی : خدا صبرت رو زیاد کنه
****
دومب دومب دومب
مازی : این صدای چیه ؟ چرا شهر داره میلرزه ؟
دومب دومب دومب دوم
جیمز میپره تو : نایت الف ها دارن میان طرف شهر تا سه ساعت دیگه میرسن نزدیک دروازه های شهر
مازی : یادم اومد برای همین اومده بودیم اینجا میتونید به ما کمک کنید ؟ نایت الف ها اومدن تو زمان ما و اینجا رو با دنیای ارزوت اشتباه گرفتن و میخوان همه این جا رو نابود کنن
جیمز :
سیریوس : با جیمز موافقم
سیریوس : ابی بر و بچ شورا داریم جمع شید حالا خم شید هواستون باشه قزوینی بک اتک نکنن ما رو
****
دومب دومب دومب دومب دومب
سیریوس : نتیجه جلسه به شرح زیر است
(اسی شرحش با خودت )
دومب دومب دومب



Re: مرکز فرماندهی محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۰:۰۳ یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۳
#78

مازامولا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۱ سه شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۲ جمعه ۱ آبان ۱۳۸۸
از موزمالستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 120
آفلاین
مكان:محفل ققنوس
زمان:7005 ميلادي
مازامولا آروم در و باز ميكنه
نگاهي به داخل ميندازه ساكت ساكته انگار سال هاست كسي پاشو نذاشته و زمان متوقف شده
مازامولا: بياين تو انگار كسي نيست
گري الف و و گري ومپاير به دنبال مازامولا داخل ميشن
مازمولا با صداي آرومي ميگه: انگار اين جا كسي نيست
گري الف: مگه ميشه حتما هستن
گري ومپاير:منم فكر ميكنم محفلي ها بايد باشن
ناگهان با صداي جيغ بلندي همشون يه متر ميرن هوا
گري الف: ارباب من
مازامولا: گري الف تو يه جن آزادي تو خاكستري هستي
گري الف:آخه...
گري ومپاير شروع ميكنه به كشيدن پرده كه صداي جيغ زن خاموش ميشه
مازامولا: بچه ها بياين
گري الف: ميگم اگه محفلي ها نيستن ميتونيم جلسه هامونو اين جا بر گزار كنيم
گري ومپاير : بذاريد همه جا رو بگردبم
گري الف: يه سر بزنم آشپز خونه
مازامولا: منم موافقم
×××
مازامولا: نوشيدني كره اي ميخواين
گري ومپاير: با اين كه خونه رو گردو خاك برداشنه ولي به نظرم هنوز اين جا رفتو آمد هست
گري الف با حسرت داره به كابينت آشپزخونه نگا ميكنه در حالي كه زير لب ميگه: ارباب من هميشه به شما وفادارم
گري ومپاير: تو دگه يه خاكستري هستي خاكستري ها فقط به هم وفادارن
مازامولا بر ميگرده پشت سرش رو نگاه ميكنه
هاگريد در حالي كه چترش رو در دست داره و تمام قاب در رو پر كرده ايستاده
هاگريد:سيريوس ببين چند تا مزاحم داريم
سيريوس: خوب بهتون خوش ميگذره؟
گري ومپابر:زياد حرف ميزني سيريوس
سيريوس : شما اول يه سربه حموم بزن بعد صحبت كن
هاگريد: اسنيپ دلت نيمخواد كه ببلايي سرت بيارم
مازامولا: ميدوني گري الف من مادام ماكسيم و خيلي دوست دوست دارم خيلي زن با احساسه! و عاشق هاگريدم هست
گري الف: مادام ماكسيم تازگي ها آب رفته؟
مازامولا: نه چه طور ؟
گري الف: مگه اين كه هاگريد توي عروسي بيگانه باهاش ميرقصيد مادام نبود؟
مازامولا: نه بابا مادام روحشم خبر نداشت عروسي رو واي اگه مادام بفهمه! هاگريد به نظرت مادام چي كار ميكنه؟
سيريوس: هي موذمال خيلي حرف ميزني من اصلا دلم نميخواد لهت كنم
سيريوس چوب دستيشو مياره جولو
گري ومپاير: خاكسترينو
آتش خاكستري رنگي از انتهاي چوب دستي خارج ميشه و به پيشوني سيريوس ميخوره سيريوس ميافنه زمين دز حالي كه حرف G روي پيشونيش نقش بسته
هاگريد چترشو مياره جلو
مازامولا: سيريش د وال
هاگريد همچنان به مازامولا نزديك ميشه و با چترش يقهي مازامولا رو ميگيره و از زمين بلندش ميكنه
هاگريد: دلت ميخواد الان چه بلايي سرت بيارم
مازامولا" منو بذار پايين
گري الف و گري ومپايز با تمام قدرت داد ميزنن: سيريش ده واااااااال‍
هاگريد محكم ميخوره به ديوار چترش هم به همراه صورت مازامولا به ديوار ميخوره و مازامولا در حالي كه همچنان به ديوار چسبيده ميفته پايين


آداس این جا وطن من است!


Re: محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۲:۵۹ شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۳
#77

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
کریچر که صدای مازامولا رو از پایین شنیده می یاد پایین
کریچر: کی بود؟ مازامولا بود؟ چی میگفت؟
جیمز: هیچی یکسری چرت و پرت گفت و رفت
کریچر: در مورد چی؟
جیمز: که بیاین خاکستری شید و از این حرفا
کریچر عصبانی میشه و خیره خیره به جیمز نگاه میکنه
موها و صورت جیمز خاکستری میشه
کریچر: دیگه نبینم به خاکستری ها توهین کنی
در ضمن به نفعتونه به پیام صلح و همکاری جواب مثبت بدین
جیمز: حالا داری کجا میری؟ از دست این طلسمه چی جوری خلاص شم؟
کریچر: میرم دنبال مازامولا این طلسمه خودش بعد یک مدت از بین میره


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۲:۵۴ چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۳
#76

مازامولا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۱ سه شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۲ جمعه ۱ آبان ۱۳۸۸
از موزمالستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 120
آفلاین
زمان:7005 میلادی
مکان:محفل ققنوس
مازامولا-گری گرل-گری لرد- گری الف
هاگرید:کاری دارید؟
مازامولا: ما جادوگران خاکستری هستیم از تاپیک خاکستری و پیام صلح خاکسترینو برای شما اوردیم
سیریوس:این پیام آشناست یه کمی نه هاگرید؟
هاگرید: مانیا؟
گری لرد: گری گرل!

هاگرید: مانیا حالت چه طوره؟ طلسمم اثرش رفته؟
سیریوس: هاگرید نظرت در بارهی این که روی دوستاشم آزمایش کنیم چیه؟

گری الف ناکهان شروع میکنه نگاه کردن به چشم های هاگرید....... ریش ها و موهای هاگرید به رنگ خاکستری در میاد
گری گرل و گری لرد هم چوب دستیاشونو در اووردن
مازامولا.: آقایون ما برای ترور شدن یا ترور کردن نیومدیم!
من میخوام از شما دعوت کنم که به خاکستری ها بپیوندین!
و با رییس فعلی محفل ققنوس کار دارم میخوام ببینم حاضره با ما برای نابودی سیاها همکاری کنه؟
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
وعده ی ما فردا تاپیک خاکستری


آداس این جا وطن من است!


Re: محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۰:۱۵ یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۳
#75

هگرید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۹ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰
از دره غولها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 300
آفلاین
هاگرید که شاهد این مبارزه ماتریکسی هست داره از خوشحالی کف میکنه ! هاگرید از دیدن مانیا که شبیه عمه مارج شده خیلی لذت میبره ولی یه نموره هم دلش به حال مانیا میسوزه !
=====================================
هاگرید :
سیریوس :
هاگرید : وای خدا مردم از خنده ! ولی گناه داره باشو خالی کن !
سیریوس : ای به چشم ! بترکیوس !
مانیا مثل بادکنکی که بادش به سرعت خالی بشه داره توی هوا پرواز میکنه و کوچیک و کوچیک تر میشه !
هاگرید : خوب مانیا ! فکر کنم دیگه آدم شده باشی !
مانیا : :no:
سیریوس : نه ؟ هنوز هم آدم نشدی؟
هاگرید : خوب ! بزار ببینم ! تو هنوز آدم نشدی نه ؟
مانیا : نوچ !
هاگرید در خالی که چتر صورتیش توی دستشه : خل و چلیوس !
یه نور بنفش تندی از نوک چتر هاگرید خارج میشه و ....
مانیا : :root2: :fan:
هاگرید : هی سیریوس ! این یه طلسم جدیده که یاد گرفتم ! تا سه روز همین جوری میمونه !
سیریوس : چه حالی میده ها !


آدمي از عالم خاکي نمي آيد به دست !
عالمي ديگر ببايد ساخت ! وز نو آدمي


Re: مرکز فرماندهی محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۵:۳۵ شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۳
#74

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
سیریوس از خواب بلند میشه:-D
سیریوس:
سیریوس:کریچ تو اینجا چی کار میکنی
کریچر به همراه بلاتریکس بالای تخت سیریوس وایستادن
کریچر: سلام ارباب, خوب خوابیدید؟ من خیلی خوش حالم که عقل ارباب برگشته سر جاش
سیریوس: می گم تو اینجا چی کار میکنی
کریچر: ارباب خانه ی ریدل روانگشت من می چرخه دکوراسیون اینجا , نظافت اینجا, خریدن نون
گذاشتن آشغال و جسد دم در و خیلی کارهای دیگه از جمله وظایف منه
حالا ارباب چی شد اومدید اینجا؟
سیریوس:خوب این محفلی ها حوصله ام رو سر بردن همش نشستن نقشه میکشن هیچ کاری هم نمی کنن
کریچر: ارباب کار خوبی کرد اومد اینجا
سیریوس: بلا صبحونه چی چی دارید بدین بخورم گشنمه
بلاتریکس: ای بمیر , بگذار از خواب بلند شی
کریچر: ارباب تشریف بیارید طبقه ی اول اونجا امکانات فوق العاده ای برای مرگ خواران داریم
سیریوس: مثلا چی؟
کریچر: خوب استخر , سونا , باشگاه بدنسازی , پارک آبی , میدان تیر, دنیای عجایبو ...
بلاتریکس: کریچر مزخرف نگو این قدر این سیریوس رو ببر پایین
سیریوس: ولدی هم پایینه ؟
خداییش خیلی ازش خوشم اومد اگه میشه سر میزمن کنارش بشینم
بلاتریکس: وی سیریوس خودمونی نشو دیگه هر چی باشه اون لرد سیاهه


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۰:۳۳ جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۸۳
#73

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
سیریوس باشه خودت خواستی چوبش رو بیرون میکشه به مانیا نگاه میکنه بدون اینکه پلک بزنه:اکسپلیارموس!
مانیا جا خالی میده
مانیا:سیریش د وال !( سیریوس به دیوار می چسبه)
سیریوس:بیافت د وال!(سیریوس از دیوار می افته زمین)
مانیا:گیج شو! سیریوس جاخالی میده
سیریوس:اکسپلیارموس!
مانیا میپره پشت میزی
سیریوس:دیفیندو!(میز از وسط دو نصف میشه)
مانیا:گیج شو !
سیریوس یه پشتک میزنه
مانیا:سیریش دوال!
سیریوس:ریکتوز مپرا !
طلسم ها به هم میخورن منحرف میشن
مانیا:سیریش دوال!
سیریوس:انگورجیو!
طلسم به مانیا برخورد میکنه مانیا متورم میشه
سیریوس:اکسپلیارموس!(مانیا خلع سلاح میشه )
سیریوس:خوب من نمیخواستم دوئل کنم اما خودت خواستی


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


Re: محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۸:۲۹ جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۳
#72

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
سیریوس:هپش پش بگردوش!
هگریددوباره به صورت اول برمیگرده :ممنون سیریوس
سیریوس:مانیا تو خونه ی من کسی حق نداره کس دیگر رو طلسم کنه مفهومه اونم کسی که نمیتونه در مقابلت دفاع کنه اسن یه نامردیه پس بهتر چوب دستیتو بگیری پایین پررو پررو نمیزاره ما با خیال راحت هیپو سواریمون رو کنیم


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


Re: محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱:۰۶ جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۳
#71

مانیا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۴ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۵۸ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
از Azeroth
گروه:
کاربران عضو
پیام: 210
آفلاین
مانیا:ضد کچلیوس آخی دوباره مو دار شدم
رودی:مانیا منو ببخش...
مانیا نگاه غضب ناکی به رودی میکنه و میگه:هپش هپش پشه بید
هاگرید تبدیل به پشه میشه
مانیا:رودی لطف کن این پشه های مزاحم رو بکش(با تحقیقات من این طلسم روی نیمه غول ها بد جوری اثر داره )


تصویر کوچک شده


Re: محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۰:۵۶ جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۳
#70

هگرید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۹ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰
از دره غولها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 300
آفلاین
خوب همه کسایی که چسبیده بودن به دیوار کنده شدن ! به جز هاگرید ! ولی مانیا یه چیزی را یادش رفته ! این طلسم روی نیمه غولها اثر نداره !
===================================
مانیا : خوب حالا باید به فکر آدم کردن این رودی احمق باشم !
( رودی مثل خل و چل ها نشسته ! البته هیچ وقت عاقل نبود ! والا با مانیا ازدواج نمیکرد !)

کریچر : علیا حضرت ! خاتون شرق و غرب و قبله عالم ! ای خورشید خاوران !
ملت :
( هاگرید یه دفعه از پشت دیوار میپره بیرون !)
هاگرید : مانیا ! چه بلایی سر این جن بی زبون آوردی ؟ این چرا عین جن های عهد ناصرالدین شاه حرف میزنه ؟
مانیا در حالی که نفسش از ترس بند اومده :هیـــ .........هیـچی ! تـــ...و مـ.. مگه نچسبیده بودی به دیوار ؟
هاگرید : حالا !
مانیا : هاگرید چرا چتر صورتیت را بیرون آوردی ؟
هاگرید :
مانیا : نه خواهش میکنم ......... کمــــــک !
هاگرید : کچلیوس !
مانیا : وای خدا موهام ! من کچل شدم !
هاگرید :
مانیا : خواهش میکنم هاگرید ! ضد طلسمش چیه ؟
هاگرید : یادم نمیاد !
رودی : من زن کچل نمیخوام !
مانیا : خواهش میکنم هاگرید ! نرو ! کجا داری میری ! من با این سر بی مو چی کار کنم !؟
هاگرید : کیچر بیا این لیوان آب یخ را بخور ! دیگه هم نبینم قرص ایکس بخوری ها !


آدمي از عالم خاکي نمي آيد به دست !
عالمي ديگر ببايد ساخت ! وز نو آدمي







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.