نقد پست شماره 188 کافه محفل ققنوس نوشته شده توسط آماندا لانگ باتمنقد پست:آماندا عزیز این هم از نقد پست شما در کافه محفل ققنوس:
پاراگراف بندی---خب آماندای عزیز دو پاراگراف داشت که خودت به خوبی آنها را از هم جدا کرده بودی ، مشکل دیگری نداشت.پس به سراغ قسمت بعد می رویم.
لحن و زبان داستان---خب برای طنز استفاده از لحن توصیفی طنز جالبه و شما هم ضمن استفاده از دیالوگهای مناسب از فضاسازی و توصیف طنز جالبی استفاده کرده بودی و در این بخش نیز مشکلی دیده نمی شد.
بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---
هیچ اشکال نگارشی و یا املایی به چشم نمی خورد ضمن ایکه معنا را هم به طور کامل رسانده بودی.البته به اشتباه یکی از پاراگراف های وسط داستان به پایان منتقل شده که نمی دونم دلیلش چی بوده ولی بهر صورت من تصحیحش کردم تا مشکلی برای ادامه دهنده پست پیش نیاید.
ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---خب سوژه لارتن را به خوبی ادامه بودی البته لارتن معتاد نبود بنابراین بهتر بود در دیالوگهاش مثل معتاد ها حرف نمی زد.در موسد سوژه الیور و دامبل هم با اینکه کمی تکراری شده بود ولی به خوبی پرورشش داده بودی ولی به نظر من بهتر است نفر بعد از این سوژه دیگر استفاده نکند چون خز می شه!!!موفق باشی آماندا عزیز ، این پستت خیلی خوب بود.
4 امتیاز به همراه B در کل 8 امتیاز
نقد پست شماره 116 پادگان نظامی نوشته شده توسط آماندا لانگ باتمنقد پست:آماندا عزیز این هم از نقد پست شما در پادگان نظامی:
پاراگراف بندی---خب از آنجا که بیشتر پستت دیالوگ بود نیازی به پاراگراف بندی نداشت.
لحن و زبان داستان---آماندای عزیز سعی کرده بودی با استفاده از لحن ارزشی مثبت ، پستت را سازماندهی کنی ولی به نظر من موفق نشده بودی.بهتر است اول روی اصول و کاملا تمرین شده و قاعده بندی شده پست بزنی و بعد از آنکه به آن تسلط پیدا کردی به سراغ این لحن و سبک بروی.چون استفاده از این سبک معمولا به سمت منفی آن سوق پیدا می کند .البته تا حدی توانسته بودی در دیالوگهایت فضاسازی را به کار ببری که می توانی این امر را با تمرکز و تمرین بیشتر بهتر کنی.
بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---در پستت استفاده از شکلکها بیش از حد بود ، به نظر من بهتر است کمتر روی شکلک ها تکیه کنی و بتوانی حالات را در قالب توصیف بیان کنی.در مورد غلط املایی که من موردی ندیدم.در جمله آخر نوشته بودی اون معلون دامبل ، لارتنه.چون دیالوگ بود نیازی به معرفی شخصیت نبود چون اینجوری کمی تصنعی میشه.ضمن اینکه فقط و فقط برای آگاهی می گویم و این مورد جزو اشکالات پست محسوب نمی شود چون طنز است ولی برخی گونه های مارماهی سمی هستند.
ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---خب سوژه خوبی را شروع کرده بودی البته به شرطی که دامبل نمیره چون در این صورت سوژه و محفل کلا تموم میشه.استفاده از توصیه های سارای عزیز بهترین راه حل برای ادامه سوژه بود ولی به نظر من می توان از تمرینات نظامی پادگان هم سوژه های خوبی درآورد.د کل پست متوسطی بود.موفق باشی.
3امتیاز به همراه D در کل 5 امتیاز
پست شماره 114 بحث های سر میز غذا نوشته شده توسط پرد فوت نقد پست:پرد فوت عزیز این هم از نقد پست شما در تاپیک بحث های سر میز غذا:
پاراگراف بندی---پرد عزیزچون پستت کلا یک موضوع را دنبال می کرد و اون هم سفارش غذا بود به ظنر نمی رسد به پاراگراف بندی احتیاجی داشته باشد.
لحن و زبان داستان---خب در مورد استفاده از لحن دچار چندگانگی شدیدی شده بودی ، در جایی از لحن معیار استفاده کرده بودی:
دامبلدور در حالی که با اپراتور پشت تلفن کلنجار می رفت،و در ضمن برای متن(نه برای دیالوگها) از لحن شکسته که البته به درستی به کار برده نشده بود استفاده کرده بودی:
دامبلدور که از غذاهایی که پرد سفارش داده بود تعجبیده بود و در صندلی اش میخکوبیده شده بود و گوشت کوبیده شده بود و لهیده شده بود و بقیه ی غذایا....سعی کن متن را یکدست و با یک لحن بنویسی و فقط در دیالوگها از لحن شکسته استفاده کنی.
بررسی نگارشی ، املایی و معنایی---خب این قسمت و همچنین قسمت بعد اشکالات فراوانی داشت.یکی از اصلی تین مشکلات نگارشی پست شما ، عدم رعایت انطباق شناسه و فعال بود و همچنین بکار بردن زمان غلط برای افعال.شروع به بررسی جمله به جمله می کنیم:
دامبلدور در حالی که با اپراتور پشت تلفن کلنجار می رفت،پرد برگشت و گفتاین جمله نه از لحاظ معنایی ، معنی دارد و نه از لحاظ نگارشی.ضمن اینکه بین این دو جمله بهتر ود از نقطه بجای کاما استفقاده می شد چون اینجوری حداقل اشکال نگارشی این جمله کمتر به چشم می خورد.
پرد در حالی که گونی بزرگی که پر از نامه بود را به دنبال خود می کشید آن را به دامبلدور سپرد.در جمله فوق و همچنین در جمله قبل از آن اصلا نتوانستی ارتباط میان جملات برقرار کنی و در ضمن از فعل اشتباه استفاده کردی.سعی کن رو یاین موضوع یعنی ارتباط دهی بین جملات بیشتر کار کنی.
دومین نامه با تکان دادن چوب دستی اش بود.فکر کنم منظور شما از این جمله باز شدن نامه بوده که استفاده از فعل ((بود)) برای این منظور مناسب نبوده.
و سپس گوشی را در گوش لیلی گذاشت.باز هم در جمله بالا مشاهده می شود که از فعل مناسبی برای بیان منظور استفاده نکردی سعی کن روی کاربرد افعال بیشتر کار کنی.
دامبلدور که از غذاهایی که پرد سفارش داده بود تعجبیده بود و در صندلی اش میخکوبیده شده بود و گوشت کوبیده شده بود و لهیده شده بود و بقیه ی غذایا....استفاده از این افعال معمولا در لحن شکسته است و چون سبک نوشته شما معیار بود ، به نظر من بهتر بود از افعال دیگر استفاده می کردی.
در مورد غلط املایی نیز موارد زیادی از قبلی ((قضایا، هدویگ،...)) به چشم می خود، البته من در اینجا درستهاش رو نوشتم ، نگین این دامبل چه بی سواده.
ارائه سوژه برای نفر بعد و بررسی سوژه خود پست---خوب به نظر من در این قسمت هم بسیار ضعف داشتی و به سوژه اصلی که باید بر طبق آن پیش برویم اصلا توجه نکرده بودی .استفاده دوباره از سوژه سفارش غذا چندان جالب نبود.همچنین سوژه پول مشنگی ، چون لحنی شبیه طنز نداشت ، بهتر بود استفاده نمی شد.ضمن اینکه مهمترین مسئله اینه که این همه نامه از کجا آمدن و بهتر بود مقدمه ای برای آن می چیدی.و مهم ترین مشکل که معمولا در همه پستهایت به چشم می خورد ، این است که شما سعی می کنی در پستهایت خودت را به نحوی وارد داستان کنی در صورتی که می توان بدون این کار پست زد و داستان را جلو برد ، حتما لازم نیست شخصیت خودتون را وارد داستان کنید.من سعی کردم در این پست تمامی اشکالاتت را ذکر کنم تا بتوانی از این به بعد پستهای بهتری بزنی.موفق باشی.
به دلیل نادیده گرفتن پست برای ادامه داستان و سوژه 0 امتیاز