هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۱:۱۴ جمعه ۲۲ شهریور ۱۳۹۸
#11
سلام به زوپس نشینان مرفه (بله تقلیده )
می خواستم ببینم که هنوز بخش ترجمه مقاله های پاترمور فعاله یا نه
چون رفتم تو تاپیکش، چن نفر پست زدن کسی جواب نداده.

یه سوال دیگه دارم . تو بخش افراد حاضر در سایت مثلا زده 17 نفر آنلاین 1 نفر عضو
بعد اگه بری رو "بیشتر " می بینی تعداد زیادیشون تو انجمن ها هستن . اون وقت یه سوال برام پیش اومد. اینکه افرادی که ثبت نام نکردن تو انجمن ها چیکار می کنن ؟
بعدش کلا یه نفر از اینا عضوه . از بین 17 نفر .
یکم عجیبه میشه


ویرایش شده توسط استفن کورنفوت در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲۳ ۱۶:۲۳:۳۴


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۰:۵۳ جمعه ۲۲ شهریور ۱۳۹۸
#12
درخواست برقراری یه دوئل دارم.
با وین هاپکینز به مدته یه هفته.
همچی از قبل هماهنگ شده اس.



ویرایش شده توسط استفن کورنفوت در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲۳ ۱۰:۳۷:۳۶


پاسخ به: اگه بخواین از پارک هری پاتر یه چیز بخرین اون چیه؟
پیام زده شده در: ۱۴:۱۱ جمعه ۲۲ شهریور ۱۳۹۸
#13
نقشه غارتگر

والا از هر چیزی بهتره !



پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۲۱:۰۱ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
#14
کی ؟

آلبوس دامبلدور



پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۱۷:۳۶ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
#15
1-هرگونه سابقه عضويت قبلي در هر يک از گروه هاي مرگخواران / محفل را با زبان خوش شرح دهيد.

قبلا تو سایت عضو بودم و همیشه ارباب رو انتخاب می کردم !

2-به نظر شما مهم ترين تفاوت ميان دو شخصيت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چيست؟

دامبلدور ریش داره ولی ارباب نداره ... که البته باعث باحالتر شدن ارباب میشه .


3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخواران چیست؟

میگن کولر دارین .راسته ؟ ... می گن ناهار می دین و ... آها همه ریونی به جز چنتاشون به ارباب وفادارن. منم یه ریونی !

4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها(یا شخصیتی غیر از لرد سیاه و مرگخواران) را انتخاب کرده و لقبی مناسب برایش انتخاب کنید.


دامبلدور : پیرمرد ریشو

5- به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟

بهشون غذا بدن

٦-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟

فنریر رو بندازیم جلوشون !

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟

گردش خوبه ؟
خوب نیست !
چیزی به ذهنم نمیرسه

8-به نظر شما چه اتفاقی برای موها و بینی لرد سیاه افتاده است؟

بینی نمدونم !
مو هم نمدونم !
اصن چرا باید بدونم ؟

9-یک یا چند مورد از موارد استفاده بهینه از ریش دامبلدور را نام برده، در صورت تمایل شرح دهید.

انبار محفلی ها !
انقد پرپشته که می تونی دست بکنی توش پیچ گوشتی در بیاری !
خوب نیس ؟
تبدیلش کنیم به کاموا ! می تونیم بدیم گربه های لندن باهاش بازی کنن !


استفن!

گفتین قبلا عضو سایت بودین؟ اگر بله، شناسه قبلیتون رو بهم اطلاع بدین.
در حال حاضر امکان پیوستن به جبهه مرگخواران رو ندارین.
پست خاصی ازتون ندیدم. عموما کی، کی، کجا، با کی، چرا! بود. و البته درخواست عضویت الف دال.

این تاپیک‌ها فایده‌ای برای ایفای نقش شما نداره.
فعالیت مفید داشته باشین (بخونین و بنویسین)، درخواست نقد بدین و با توجه به نقدها، بهتر و بیشتر بنویسین.

موفق باشین.







ویرایش شده توسط استفن کورنفوت در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲۲ ۸:۳۸:۱۸
ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲۸ ۱۶:۵۶:۱۴
ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲۸ ۱۶:۵۶:۵۴


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۴:۰۳ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
#16
کجا ؟

تو استخر



پاسخ به: كدوم كاراكتر تو فيلم به شخصيت در كتاب بيشتر نرديك بود؟
پیام زده شده در: ۱۳:۲۵ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
#17
اسنیپ و ورنون دورسلی دقیقا تو فیلم و کتاب یه جور بودند.
نویل لانگ باتم هم اگه اول کسی کتاب رو خونده باشه بعد فیلمو دیده باشه می تونه تصوری شبیه فیلم ازش داشته باشه .



پاسخ به: یک سوال مطرح شده، متناسب با هر یک از گروههای هاگوارتز به آن جواب دهید
پیام زده شده در: ۱۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
#18
1.به کدام یک از خصوصیات خودتان افتخار میکنید:
الف)اصالتتون
ب)خوشبینی تون
ج)هوش و ذکاوتتون
د)مهربانیتون

۲.در صورت تکرار قصه ی سه برادر کدام یک را انتخاب می کردید:
الف)سنگ زندگانی
ب)شنل نامرئی
ج)ابرچوبدستی
د)دانش پس از مرگ

۳.از بین اشیا صندوق جادویی کدام را برمیدارید:
الف)کلید طلایی
ب)بطری زیبا و خالی
ج)کتاب نقره ای
د)شمیشر جواهر نشان

۴.هنگام عبور از پل با دوستان صمیمیتون غولی اجازه ی عبور نمیدهد آنگاه شما چه میکنید:
الف)تسلیم شدن و تعظیم کردن بدون هیچ جنگ و خونریزی
ب)پاسخ به معمای غول برای عبور
ج)داوطلب شدن برای مبارزه
د)عبور از پل دیگر که پس از عبور شما خواهد شکست

۵.از جادو برای چه استفاده میکنید:
الف)به دست آوردن قدرت
ب)در راه پیشرفت
ج)راحتی و آسایش
د)محبت و کمک به دیگران
۶.در برابر چه چیزی کمترین مقاومت را دارید:
الف)جهالت
ب)خواری
ج)گرسنگی
د)تنهایی

۷.از چهار جام کدام را مینوشید:
الف)جام پر از مایع خونی رنگ
ب)جام پر از مایع نقره ای رنگ
ج)جام پر از مایع شفاف یا بیرنگ
د)جام پر از مایع طلایی رنگ

۸.کدام را مورد دوست دارید قبل از بقیه مطالعه کنید:
الف)غول
ب)سانتور
ج)دیوانه ساز
د)انسان

۹.به کدام جادو علاقه خاصی دارید:
الف)جادوی سفید
ب)جادوی خاکستری
ج)جادوی سیاه
د)همه ی موارد

۱۰.از چه حادثه ای بیشتر می ترسید:
الف)از بین رفتن گنجینه ی دانشتان
ب)شکستن چوبدستیتان
ج)از بین رفتن کل زحماتتان
د)مرگ یکی از دوستانتان



پاسخ به: اسکله تفریحی
پیام زده شده در: ۲۱:۲۷ پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۸
#19
گریوندور


_یافتم
این صدا از اشلی بلند شد که تا حالا داشت آهنگ غمگین می نواخت .
_ چی رو یافتی
_اینکه چجوری جامو بالای سر ببریم .
_ خب بگو
_ اولین کاری که می کنیم اینه که با گیتار می زنیم تو سرشون بعدش ...
_ خب نمی خواد دیگه بگی . کسه دیگه ای راهکاری نداره ؟
_ دریافتم
_ چیو ؟
_ می تونیم شبانه بریم دنبال یه هیولای ترسناک تو جنگل ممنوعه و بکشیمش . بعدش فردا صبح اونو میاریم اینجا و نشون اساتید می دیم و می گیم که یه هیولا مارو دزدیده بود . ولی ما از دستش فرار کردیم و تو جنگل قایم شدیم تا اینکه اون به ما حمله کرد و ما مجبور شدیم بکشیمش .
_ فکر خوبیه ولی یه هیولا ترسناک که بتونیم بکشیمش اصن وجود نداره
همه چند لحضه فکر و با هم پچ پچ کردند تا اینکه اینیگو یه راه حل پیشنهاد کرد .
- می تونیم یه لباس هیولایی درست کنیم و ان رو بپوشیم و بریم ریونی ها رو باهاش بترسونیم و بهشون می گیم < بترسید از هیولای گریفیندور ، اگه نزارید گریفیندور برنده بشه ، نابود می شید > چطوره ؟
_ عالیه ولی اگه کشف شیم چی ؟
_ کشف نمی شیم چقد امکان داره یه ریونکلایی نترس بیفته دنبال هیولای ما ؟
_ باشه قبوله . اینیگو ، با اشلی و تاتسویا هیولا رو آماده کنید . می خوام ببینم ریونی ها اینو چیکار می کنن





پاسخ به: اسکله تفریحی
پیام زده شده در: ۱۹:۲۴ پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۸
#20
گریوندور

_ خواهشا نگو گم شدیم
_ لینی ... ما گم نشدیم ... ما فقط مسیرو گم کردیم
_ فکر کردی خیلی بامزه ای ما حالا تو این جنگله به این بزرگی گم شدیم و ...
_ حالا ول کن ما دوتا ریونی هستیم ، ینی نمی تونیم راهمون رو بین این همه درخت باز کنیم و پیش بقیه برگردیم ؟
_ خب حالا شما خانم نابغه بیا بگو ما چیکار کنیم .
_ صبور باش لینی به عنوان اولین کار صدامون رو تقویت می کنیم .
_ هرچی تو بگی . سانراس (تقویت صدا )
_ سانراس .
_ آهای ما اینجاییم ، اینجا ، اینجا .
_ ما گم شدیم کسی هست .
_ کویتاس . واقعا چی فک کردی سو ما خیلی به مرکز جنگل نزدیک شدیم ...
_ خب تو می گی چیکار کنیم ؟ هووم
_ خیلی ساده ! من تبدیل به پیکسی می شم و از اون بالا قلعه رو می بینم و می ریم سمتش .
- اینم واسه خودش راه حلیه !
لینی لبخند نیشداری به سو تحویل می دهد و تبدیل به پیکسی می شود و بال ، بال کنان به بالا ی درختان می رسد .
_ وای .
لینی متوجه می شه که چقد از دریاچه و قلعه دور شدند ولی خب باز خوبه که دریاچه رو می تونه ببینه .
لینی همونطور که اومده بود ، بال ، بال ،زنان اومد پیشه سو .
_ باید بهت بگم که یه خبر خوب دارم و یه خبر بد .
_ اول خوبه .
_ خوبه اینه که دریاچه رو دیدم و بدش اینه که خیلی ازش دوریم .
سو همانند لینی نیشخندی نثارش می کند .
_ چرا لبخند می زنی ؟
سو چیزی نمی گوید و همچنان نیشخند می زند .
_ اگه می خوای بگی می تونیم با تسترال بریم بهت بگم من تو فکرش بودم .
لبخند سو رخت بست و رفت و در عوض لینی نیشخند درازتری نصیب سو می کند .
_ باشه تو از خون ریونکلاو تو رو خدا بیا دنبال یه تسترال بگردیم شب شد .
_ قبلا فکرش رو کردم .
لینی سوت غلیظی می کشد و بلافاصله تسترالی خود را به آنها نشان می دهد.
سو بدو بدو خود را به تسترال می رساند و به لیلی می گوید
_ حالا دریاچه از کدوم سمت بود .
_ غرب .
_ خوبه .
و چیزی درون گوش تست رال نجوا می کند لینی هم سوار تسترال شده و سو به طور کاملا حرفه ای کنترل تستذال را به دست می گیرد .
تسترال روی دوپای عقب خود می ایستد و لینی سفت سو را می چسبد تا یهو نیفتد ...
تسترال انقد به دویدن ادامه می دهد تا دیگه از رمق می افتد و آروم آروم قدم بر می دارد . سو به لینی اشاره می کند که باید بقیه را رو پیاده بروند .
_ نیاز نیست. اونجا اونجارو می بینی چند نفر دارن دنبال ما می گردند صداشون ازاونجا میاد .
_ آفرین پیکسیه خوب .
و آن ها به سمت جایی که لیلی اشاره کرده بود راه افتادند .
_ لینی ، سو کجا بودین .
این استفن بود که حالا کتش را در آورده بود و به کراواتش داشت تو باد تاب می خورد
استفن اونهارو به سمت چادر ها برد .
_ ولی خوبیش این بود که نقشمون گرفت لاکهارت ریونی ها رو بسیج کرد که شونه شو پیدا کنند و وقتی اون شونه شو تو چادر گریفی ها دید تضمیم گرفت یکم به ما حال بده
و سی امتیاز از گریفیندوری ها کم کرد و بیست امتیاز هم به ما بابت پیدا کردن شونش داد !
لینی سو حتی حال به زن قدش هم نداشتند . استفن همینطور ادمه داد
_ گابریل هم همه رو بسیج کرد همه جا رو برق بندازن و جان هم چند تا گیاه کمیاب اما مفید معجون سازی پیدا کرد و پروفسور گرنجر به بیست تا دیگه هم اضافه کرد
دیگه کم کم به چادر ها دسیده بودند و همه از دیدن دوباره لینی و سو خیلی خوشحال بودند .
اما اونطرف :
_ ریونی های بیچاره فردا نشونتون می دیم .
و البته دیگه صدای آهنگ پیروزی اشلی هم نمی یومد







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.