هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۱۷:۵۶ جمعه ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
#31
نقل قول:

دراکو مالفوی نوشته:
1- هرگونه فعالیت قبلی در گروه های مرگخواران را با زبان خوش شرح دهید.
متأسفانه پیشینه ای در این بابت ندارم.

2-به نظر شما مهم ترین تفاوت دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چیست؟
راه شون. لرد ولدمورت سیاهی رو انتخاب کرد ولی دامبلدور روشنایی رو.(با اولیه موافقم)

3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخوارن چیست؟
خب معلومه خدمت به سرورم و تصاحب کردن قدرت و نیروی زیاد خدمت به لرد سیاه بزرگ ترین آرزوی منه.

4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها را انتخاب کنید و لقب مناسبی برایش بگذارید.
نویل شیرین عقل .
انصافی خیلی بهش میاد با اون عقل ضعیفش از پس یه ورد ساده بر نمیاد این ضعف محفل رو نشون میده.

5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟
هیچ راهی وجود نداره حتی ثروت مالفوی ها رو به اونا بدیم سیر نمی شن. مثل اینکه هشت سر عائله هستن. مخصوصا و با اون رون شون.

6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
با آواداکداورا بزنین شون ونابودشون کنین مخصوصا موگل ها شونو.

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی خواهید داشت.
نازش می کنم، بهش غذا میدم، نیشاشو براش تیز می کنم و اگه غذا پیدا نشد دستمو می دم بخوره به هر حال مار لرد سیاه از همه چی تو این دنیا با ارزش تره.

8- چه اتفاقی برای بینی و موهای لرد سیاه افتاد؟
به نظرم سرور عزیزم از بس که نگران زنده بودن هری پاتر بودن که موهاشون ریخت در مورد دماغ شون نظری ندارم.

9-یک یا چند مورد استفاده از ریش های دامبلدور را شرح دهید. در صورت تمایل توضیح دهید.
پدر بزرگ بازی: انقد که هری و بقیه محفلی رو نصیحت کرده.
ادای آدمای باهوش رو در آوردن: با اون ریشای غلط اندازش معلومه آدم فکرمی کنه علامه دهره.
در بعضی مواقع هم به هیچ دردی نمی خوره مثلا اگه می تونست جلوی مرگ شو با اون ریشای مسخره اش می گرفت.


نویل که محفلی نبود...

جواب سوال هفتم رو بسیار پسندیدیم.

دراکوی عزیز...من که بهتون گفتم عجله نکنین! گفتم اول باید فعالیت کنین.
ملاک اصلی تایید در هر گروه ایفای نقشی، فعالیت ایفای نقشه. شما هنوز فعالیت خاصی ندارین.
باید سوژه ها رو بخونین و ادامه بدین. که منم بتونم نقاط ضعف و قوتتونو تشخیص بدم و بفهمم که برای ورود به گروه آماده هستین یا نه. این جوری نمی تونم تشخیص بدم.


تایید نشد.

سرور عزیز وگرامی من منظورتون رو از سیاه نوشتن نفهمیدم و همینطور باید حداقل چقدر فعالیت کنم که قبولم کنید؟



پاسخ به: اگر هري بخواهد نقشه غارتگر را به يكي از بچه هايش بدهد به كدام یکی از بچه هایش می دهد؟
پیام زده شده در: ۱۷:۱۷ جمعه ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
#32
خب معلومه به آلبوس سوروس می دتش آخه اون نقش اصلی بعد از هری



پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۲۱:۵۵ پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
#33
1- هرگونه فعالیت قبلی در گروه های مرگخواران را با زبان خوش شرح دهید.
متأسفانه پیشینه ای در این بابت ندارم.

2-به نظر شما مهم ترین تفاوت دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چیست؟
راه شون. لرد ولدمورت سیاهی رو انتخاب کرد ولی دامبلدور روشنایی رو.(با اولیه موافقم)

3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخوارن چیست؟
خب معلومه خدمت به سرورم و تصاحب کردن قدرت و نیروی زیاد خدمت به لرد سیاه بزرگ ترین آرزوی منه.

4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها را انتخاب کنید و لقب مناسبی برایش بگذارید.
نویل شیرین عقل .
انصافی خیلی بهش میاد با اون عقل ضعیفش از پس یه ورد ساده بر نمیاد این ضعف محفل رو نشون میده.

5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟
هیچ راهی وجود نداره حتی ثروت مالفوی ها رو به اونا بدیم سیر نمی شن. مثل اینکه هشت سر عائله هستن. مخصوصا و با اون رون شون.

6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
با آواداکداورا بزنین شون ونابودشون کنین مخصوصا موگل ها شونو.

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی خواهید داشت.
نازش می کنم، بهش غذا میدم، نیشاشو براش تیز می کنم و اگه غذا پیدا نشد دستمو می دم بخوره به هر حال مار لرد سیاه از همه چی تو این دنیا با ارزش تره.

8- چه اتفاقی برای بینی و موهای لرد سیاه افتاد؟
به نظرم سرور عزیزم از بس که نگران زنده بودن هری پاتر بودن که موهاشون ریخت در مورد دماغ شون نظری ندارم.

9-یک یا چند مورد استفاده از ریش های دامبلدور را شرح دهید. در صورت تمایل توضیح دهید.
پدر بزرگ بازی: انقد که هری و بقیه محفلی رو نصیحت کرده.
ادای آدمای باهوش رو در آوردن: با اون ریشای غلط اندازش معلومه آدم فکرمی کنه علامه دهره.
در بعضی مواقع هم به هیچ دردی نمی خوره مثلا اگه می تونست جلوی مرگ شو با اون ریشای مسخره اش می گرفت.


نویل که محفلی نبود...

جواب سوال هفتم رو بسیار پسندیدیم.

دراکوی عزیز...من که بهتون گفتم عجله نکنین! گفتم اول باید فعالیت کنین.
ملاک اصلی تایید در هر گروه ایفای نقشی، فعالیت ایفای نقشه. شما هنوز فعالیت خاصی ندارین.
باید سوژه ها رو بخونین و ادامه بدین. که منم بتونم نقاط ضعف و قوتتونو تشخیص بدم و بفهمم که برای ورود به گروه آماده هستین یا نه. این جوری نمی تونم تشخیص بدم.


تایید نشد.


ویرایش شده توسط دراکو مالفوی در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۵ ۲۱:۵۹:۴۱
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۵ ۲۲:۲۵:۴۲


پاسخ به: اعضاي سایت خودشونو معرفی کنن
پیام زده شده در: ۲۲:۲۴ دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۵
#34
اسمم: ملیکاست فامیلمم خودتون حدس بزنید
همینطور که از اسمم پیداست عاااااااااشق دراکو مالفوی ام
علایق: عاشق مارهام عاشق رنگ سبز و آبی هستم نویسندگی هم دوس دارم.
فیلم مورد علاقه: هری پاتر ،آلیس و سرزمین عجایب، سیندرلا، در جنگل.
کتاب مورد علاقه: هری پاتر، بچه های بدشانس ، دارن شان، آخرین شاگرد.
سن: 15
محل زندگی: نمی گم.



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۹:۰۴ دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۵
#35
نام: دراکو مالفوی
والدین:نارسیسیا بلک و لوسیوس مالفوی
چوبدستی: شاخ تک شاخ 10 اینچ
جارو: تو قسمت 2نیمبوس 2001 بو ولی الان خبر ندارم
ویژگی های ظاهری:قد بلند بگی نگی خوشتیپ رنگ پریده چشم آبی مو بلوند.
ویژگی های اخلاقی: مغرور همه رو به مسخره می گیره اصل.و نسب براش مهمه از موگل ها بدش میاد.
بیوگرافی: در سال اول دراکو با هری پاتر آشنا می شه که از همون اول با هم لج هستند. در سال دوم جستجو گر اسلیترین می شه در سال پنجم مسؤل زاغ سیا چوب زدن هری توسط دلورس آمبریج می شود در سال ششم از مغروریتش کم می شود هراسان و نگرانه گاهی هم گریه می کنه در سال هفتم آدم خوبی می شه و بعد از جنگ هاگوارتز با استوریا ازدواج می کنه و صاحب پسری به نام اسکورپیوس می شود.


تایید شد.


ویرایش شده توسط DorothyMalfoy در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۲ ۱۰:۰۹:۴۰
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۲ ۱۳:۲۰:۲۴


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۵۴ دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۵
#36
نقل قول:

DorothyMalfoy نوشته:
نام: دوروتی مالفوی
جنسیت: مونث
رتبه خون: اصیل زاده
گروه: اسلیترین
چوبدستی: بیست سانتی متر ترکیب شده با موی ویلا و پر قو.
جارو: نیمبوس 2016 بابام از کوچه دیاگون 30 گالیون خریده.
والدین: کردلیا بلک و دراکو مالفوی
زندگینامه:
من تو شب تابستون 30 اوت 2001 در کاخ مالفوی ها بدنیا اومدم. من زیبا ترین دختر توی خونواده مالفوی بودم چشمام به مادرم رفته موهام به و پدرم.
وقتی استوریا مرد مادربزرگم نارسیسیا تصمیم می گیره پدرم با دختر عموش ازدواج بکنه حاصل ازدواج اونها من شدم. ولی پدر و مادرم با هم کنار نمی اومدن در شش سالگی من از هم جدا شدند و من در کنار پدرم زندگی می کنم. به دلیل بیماری بعد از چهار سال در سن پانزده سالگی وارد مدرسه هاگوارتز شدم و آماده ام بعد از فارق التحصیل شدن به مرگ خواران بپیوندم و به لرد سیاه خدمت کنم. به امید اون روز.



لطفا از لیست شخصیت های ایفای نقش یکی از شخصیت های گرفته نشده که توی گروه اسلیترینن یا گروهشون مشخص نشده رو انتخاب کن :)
ببخشید اینهمه آدم شخصیت خودشون روتوصیح می دن به من رسید نمی شه؟


مشکل معرفی شخصیت شما این بود که شخصیتی ساختگی انتخاب کرده بودین و شخصیتای ساختگی تایید نمی‌شن. حتما باید شخصیت انتخابی اعضا از لیست شخصیتای کتاب باشه.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۲ ۱۰:۳۶:۳۳


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۴۷ یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵
#37
نام: دوروتی مالفوی
جنسیت: مونث
رتبه خون: اصیل زاده
گروه: اسلیترین
چوبدستی: بیست سانتی متر ترکیب شده با موی ویلا و پر قو.
جارو: نیمبوس 2016 بابام از کوچه دیاگون 30 گالیون خریده.
والدین: کردلیا بلک و دراکو مالفوی
زندگینامه:
من تو شب تابستون 30 اوت 2001 در کاخ مالفوی ها بدنیا اومدم. من زیبا ترین دختر توی خونواده مالفوی بودم چشمام به مادرم رفته موهام به و پدرم.
وقتی استوریا مرد مادربزرگم نارسیسیا تصمیم می گیره پدرم با دختر عموش ازدواج بکنه حاصل ازدواج اونها من شدم. ولی پدر و مادرم با هم کنار نمی اومدن در شش سالگی من از هم جدا شدند و من در کنار پدرم زندگی می کنم. به دلیل بیماری بعد از چهار سال در سن پانزده سالگی وارد مدرسه هاگوارتز شدم و آماده ام بعد از فارق التحصیل شدن به مرگ خواران بپیوندم و به لرد سیاه خدمت کنم. به امید اون روز.



لطفا از لیست شخصیت های ایفای نقش یکی از شخصیت های گرفته نشده که توی گروه اسلیترینن یا گروهشون مشخص نشده رو انتخاب کن :)


ویرایش شده توسط DorothyMalfoy در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۱ ۲۳:۵۰:۳۱
ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۲ ۰:۰۵:۲۳


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۵:۴۵ یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵
#38
کلاه جون من دختر مغرور ، زیبا، باجذبه ،بلند پرواز هستم . اصیل زادگی برام مهمه از موگل ها خوشم نمیاد. عاشق مارها هستم یه راز بگم بین خودمون باشه من بلدم به زبون مارها صحبت کنم. دوست دارم تو اسلیترین باشم فقط و فقط اسلیترین از هیچ گروه دیگه ای هم خوشم نمیاد. دوست دارم در آینده مرگخوار بشم و دست راست سرورم لرد سیاه باشم.



پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۰:۴۹ پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵
#39
تصویر شماره5
وقتی برای اولین بار وارد هاگوارتز شدم با خودم گفتم یعنی می توانم اینجاپیشرفت کنم. همه خانواده من در هاگوارتز درس خواند ند همه شون اسلیترینی بودند. من از خانواده اصیل زاده متولد شدم پس باید مایه افتخار پدرم می شدم.

من و همه بچه های سال اولی در دروازه ورودی هاگوارتز ایستاده بودیم تا اینکه پرفسور مک گوناگل پیش ما آمد.
- بچه های سال اولی با من بیان.
من و همه بچه ها وارد تالار شدیم.
- بچه ها همه تون بیان جلو نترسین بیاین اسمتون رو می خونم میاین کلاه رو می زارین سرتون بعد از گروه بندی می زارین سر جاش.
هیجان زده بودم کمی هم استرس داشتم دوست داشتم اسلیترینی باشم.
- امیلی واتسون
امیلی دختری کوچک اندام بود با موهایی قهوه ای صورتش پر کک و مک بود. با ترس و لرز روی صندلی نشست کلاه رو رو سرش گذاشت.
کلاه فریاد زد: هافل پاف!
امیلی کلاه رو گذاشت روی صندلی و به هافل پاف ها پیوست.
- توماس اندرسون
توماس پسری مو سیاه بلند قد و جذاب بود با قدم های استوار به طرف کلاه رفت او هم کلاه را روی سرش گذاشت.
کلاه گفت: می دونم کجا بزارمت گریفیندور!
- میشا ردفورد
میشا دختر مو نقره ای و زیبا یود به زیبای و ب طنازی به پیش کلاه رفت کلاه را روی سرش گذاشت
کلاه بدون تردید گفت: ریونکلاو!
- دوروتی مالفوی
می ترسیدم با استرس به سمت کلاه رفتم کلاه را بر روی سرم گذاشتم چشمانم را بستم
کلاه گیج شده بود : با توجه به خانوادت اسلیترین!
با شادی و هیجان به سمت میز اسلیترین ها دویدم.





پیرو سبک مینی مالسیم و ماسمالیسم هستی...نه؟
وارد ایفا بشی راه میوفتی...

تایید شد.

مرحله بعد: کلاه گروهبندی.


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۰ ۲۱:۰۵:۰۱






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.