سلام.من یه کاربر جدید هستم . من چند تا ایراد تابلو تو هری پاتر دیدم خواستم که نظر شما رو هم در این باره بدونم
تو کتاب اول : چرا اسنیپ چیزی در باره ی کوییرل به دامبلدور نگفت؟ و یا اگر گفت چرا دامبلدور اصلا به کوییرل شک نکرد؟
چرا وقتی هری نزدیک کوییرل بود جای زخمش درد منی گرفت؟ ضمنا طلسم های محافظ سنگ کیمیا واقعاً مسخره بودند. اصلا با طلسم های ولدمورت برای هورکراکس ها قابل مقایسه نبودند
تو کتاب سوم: نمی دونم شاید من درست متوجه نشده باشم.
وقتی هری و رون و هرمیون توسط دیوانه ساز ها محاصره شده بودند یه هریه دیگه اومد و اونا رو نجات داد. بعدش اونا رفتن و یه هری و هرمیون دیگه رو نجات دادند و وقتی سیریوس رو آزاد کردند و به پشت در درمانگاه رسیدند یه هری و هرمیون دیگه با زمان برگردان به عقب رفتند معلوم نیست این روند از کی شروع شد و کی تموم شد
تو کتاب چهارم: این یکی دیگه خیلی جالبه مودی قلابی کلی خودش رو به خطر انداخت تا اول هری رو وارد مسابقه کنه کمکش کنه تا قهرمان شه و جام رو تبدیل به رمز تاز کنه تا هری رو بفرسته پیش ولدمورت. خوب بابا اون می تونست اولای سال یه کتاب رو به رمز تاز تبدیل کنه و بدش به دست هری
ممنون میشم اگه نظراتتون رو بگید.