نمیدونم؟ آن جنازه ها که ناجوانمردانه بر زمین ریختند را چه شد؟ انن را براستی چه شد؟ هرگز نفهمیدیم و نخواهیم فهمید! فقط بایست ایستاد و به ظلم زمانه نگه کرد! چی شد؟
چونکه من فقط به خاط به کار بردن کلمه ی ه*ک اخراج شم میتونم برگردم دیگه نگم؟ من فقط گفتم! بخدا!وگرنه من مگه سیخ و سوزن دارم که بیام اینجا و ملت رو هک کنم؟ مگه مجید آنلاینه اصلا که بتونم هک کنم؟
1- نام: گراپ
2- نام خوانوادگی: ام غیلان!(اطلاعات ادبی هم بدک نیست!)
3- گروه: اسلیترین(مار میرود در دهان شیر ریشدار!)
4- شغل: بنایی، خونه خراب کنی، خونه سازی، اِی، میگذره همچی! توی خیاطی هم مدل لباسم!
5- اعضای خانواده: بابام رییس غولاست! مامانمم غوله و خیلی دوستم داره هی میگه: الهی قربون اندام رو فرم پسرم برم!
6- علاقه مندبها: آلبوس دامبلدور، پرفسور کوییرل، کریچر، هری پاتر، بارون خون آلود، باک بیک، مونالیزا، لئوناردو داوینچی، داداشم هاگرید، درختهای جنگل ممنوعه
7- محل زندگی: در نزدیک کلبه ی داداشم در هاگوارتز. برای شما هم پارتی دارم.
8- توانمندی ها: رقص باله، درآوردن درختان، غول بازی
9- توضیحات اضافه: زمنی میان غولان زندگی میکردم و چون خیلی صغیر بودم، بسیار توسریها برمن میخورد. شبی کنار رودخانه خواب بودم، و چشمانم راکه بازکردم، خود را در جنگلی یافتم که یک آدم با ریش بلند روبرویم بود.
او را زدم، درختها را درآوردم، ولی او با من مدارا کرد.
روزی رفت و با یک دختر و پسر برگشت. من آنان را اذیت کردم.
روزی رفت و برنگشت، دنبالش رفتم و در راه، چندین سانتور را کشتم.
او بلاخره بازگشت و به من تعلیم داد تا اینکه یاد گرفتم آرم بشینم! تازگیها هم در آزمایشگاه تحقیقات ژنتیکی دیاگون مشغول کارم به عنوان پروفسور!
10- در آخر از همه ی انانی که بخشش میکنند سپاس مندم!
لطفا تکلیف خودترو مشخص کن!...یه روز معرفی میکنی گریفندور یه روز معرفی میکنی اسلایترین!...نوع تایید من و پروفسور کوییرل هم فرق خاصی نداره و باید جدی تر معرفی کنی خودتو...در ضمن من پیشنهاد میکنم همون گریفندور رو انتخاب کن چون به نظرم اونجا میتونی بهتر کار بکنی