هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۵۱ چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۷
#1
می دونم خودم. قبلا هم اینو گفته بودین. تو هر دو قسمت تایید شدم.

نام و نام خانوادگی: جینورا مولی ویزلی
سال: فک کنم تموم کردم..؟!
چوبدستی: چوبدستی فرد مرحوم رو بعد مرگش دادن به من.
علاقه مندی ها: کوییدیچ...final fantastic
رنگ چشم: قهوه ای
رنگ مو: مثل تموم اجدادم:قرمز
گروه: گریفیندور
توضیحات: یکی از باحالترین و شوخ طبع ترین دانش آمزان هاگوارتز... یه سال از هری اینا کوچولوترم...اگه بخوام بیشتر از این بنویسم خیلی می شه...خودتون بهتر می شناسینم...نیازی به توضیح بیشتر نیست!

لطفا یه بار دیگه جمله های قبلی رو تکرار نکنین!

معرفی شخصیتتون ناقص بود. این نوع معرفی های کوتاه و ناقص از نظر من برای گرفتن شخصیت های مهم کتاب قابل قبول نیست. می تونید برای تکمیل معرفی شخصیت از کتاب ها و همچنین فرهنگنامه ی سایت استفاده کنید!ضمناً این شخصیت گرفته شده.
تأیید نشد


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۸ ۱۴:۳۷:۲۱
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۸ ۱۷:۴۵:۳۶

The Last Enemy That Should Be Destroyed Is Death
"Strange Sisters"

"The Hands Of Destiny On A Clock Are Like A HEART"


Re: *مسابقات حذفی جادوگران*
پیام زده شده در: ۱۸:۳۴ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
#2
چون نام کامل خواستین در نتیجه منم کاملشو می نویسم
نام کامل به فارسی :روپی رونی فری بیلی ویزلی،زورو
نام کامل به لاتین :RupyRonyFeriBillieWeasley,Zorro
دلیل شرکت :عشقی!!!


The Last Enemy That Should Be Destroyed Is Death
"Strange Sisters"

"The Hands Of Destiny On A Clock Are Like A HEART"


Re: بعد از دامبلدور و لرد سیاه کی قوی ترین جادوگره؟
پیام زده شده در: ۱۸:۳۳ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
#3
ولی به نظر من هری پاتر نمی تونه باشه.آخه می دونین اون هر کاری کرده به کمک دیگران بوده و اگه بقیه نبودن تا حالا باید صد بار می مرد و زنده می شد.

به نظر من بهترین جادوگر بعد اون دوتایی که نام بردین سوروس اسنیپ هستش.


The Last Enemy That Should Be Destroyed Is Death
"Strange Sisters"

"The Hands Of Destiny On A Clock Are Like A HEART"


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۲۱ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
#4
خوب... حالا می تونم وارد قسمت ایفای نقش شم؟!

برای ورود به ایفای نقش باید ابتدا در تاپیک های بازی با کلمات و کارگاه نمایشنامه نویسی تأیید شید و بعد شخصیت مد نظرتون رو از بین شخصیت های گرفته نشده انتخاب و در این تاپیک معرفی کنید.


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۸ ۲:۳۴:۵۶

The Last Enemy That Should Be Destroyed Is Death
"Strange Sisters"

"The Hands Of Destiny On A Clock Are Like A HEART"


Re: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۶:۳۶ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
#5
هدویگ بر فراز شاخه های انبوه درختان جنگل ممنوعه به دنبال هری،رون و هرمیون حرکت می کرد.

رون:اَه ه ه ه ه... خسته شدم هری ،تا کی باید با پای برهنه تو این جنگل پر از خار و...
هرمیون(با صدایی که از ویز ویز پشه هم آروم تر بود)گفت:این قدر بلند حرف نزن رون... هری گفت کفشامونو درآریم تا کسی صدای خش خش برگارو نشنوه...اون وقت تو با این صدای نا به هنجارت می خوای تموم جنگلو باخبر کنی؟!
رون:آخه مگه از اینم آروم تر...
هری:هیسسس... رسیدیم.
رون:Wow... تا حالا این قسمت جنگلو ندیده بودم. تک شاخا رو داشته باش هرمیون!!!
هرمیون:فقط کافیه یه بار دیگه حرف بزنی رونالد ویزلی اون وقت خودم از همین درخته...آ..و..ی..ز..و..ن..ت ... م..ی...
اما جمله ی خود را ناتمام گذاشت. درست بر روی همان درختی که هرمیون به آن اشاره کرده بود،هدویگ با صدای عجیبی در حال هو هو کردن بود.
هری:هدویگ... اونجا چه خبره؟!

انعکاس نور زرد خیره کننده ای بر روی عینک دایره ای شکل هری دلیل بی قراری هدویگ را روشن می ساخت.
ققنوس ،بال های زیبایش را به سرعت حرکت داد و بر روی یکی از شاخه های درخت در نزدیکی هری فرود آمد.

هری: فاوکس...
-: اون اینجا چی کار میکنه هری؟!

و در حالی که هری ققنوس را نوازش می کرد، سایه های عجیبی از طرف بیشه ها به سویشان در حرکت بودند.

هرمیون: رتیل های هاگرید... وای رون آخرشم کار خودتو کردی.
هری:احتمالا صدای هدویگ اونا رو کشونده اینجا.
هرمیون:رون...رون...حالت خوبه؟ وای هری خشکش زده،حالا باید چی کار کنیم؟!
هری:تا وقتی یکی از اعضای محفل نیاد و رمزتازو واسمون نیاره نمی تونیم از اینجا بریم.
صدای ترسناک رتیل های غول آسا هر لحظه بلند تر می شد.
هری :نمی دونم چرا تا الان نیومدن...خیلی دیر کردن...
با عجله به سمت فاوکس برگشت. یکی از رتیل ها در فاصلهی 20 قدمی آنها قرار داشت. چیزی از لابلای پنجه های فاوکس بر روی زمین افتاد و ققنوس با عجله در آسمان به پرواز درآمد.
هری و هرمیون:رمزتاز...
هرمیون:رون...بیا اینجا زود باش.
و در حالی که رون را کشان کشان به سوی ساعت قدیمی دامبلدوریا رمزتاز فعلی می برد،
هری فریاد زد: با شمارش من ... 1...2...3.


روی جمله بندی ها و نظم نوشته دقت و تمرکز بیشتری به کار ببر. خوب بود.

تایید شد!


ویرایش شده توسط [fa]اینیگو ایماگو[/fa][en]ΙΜДĠΘ[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۸ ۹:۱۴:۰۷

The Last Enemy That Should Be Destroyed Is Death
"Strange Sisters"

"The Hands Of Destiny On A Clock Are Like A HEART"


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۰۷ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
#6
"سیلی- باخت- ترس- خنده- دردناک- تمرین- بزرگ- مسابقه- سنت مانگو - شانس"

.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*

جینی در میان سیلی از بازیکنان سبزپوش به پرواز درآمده بود... به دنبال سرخ پوشان هم تیمی خود می گشت اما تنها لکه ی سرخی که میان رنگ های سبز اطراف خود می دید، سرخگونی بود که در دستانش جای گرفته بود. ترس از باخت چون نگهبانی شلاق به دست بر وجودش ضربه می زد... قهقهه ی خنده ای ذهن مغشوشش را دردناک تر می ساخت...با وجود تمرین زیادی که کرده بود هیچ وقت برای این چنین مسابقه ای خود را آماده نکرده بود. به طرف حلقه های دروازه شتافت. گلوله ی بزرگی از مقابل چشانش گذشت،شانس با او یار بود...همچنان به حرکت خود ادامه می داد اما پیش رویش حولناک ترین صحنه ای را دید که هرگز قادر به فراموش کردنش نبود.

خانواده اش در مقابل حلقه ها شکنجه می شدند... هری در دستان لرد، زجر می کشید...عرق روی پیشانی اش احساس سرمای عجیبی می کرد... و ... همه جا را تاریکی فرا گرفت.


چشمانش را باز کرد. او در خوابگاه دختران گریفیندور بود... کابوس ترسناکی بود!!!

خيلي خوب بود..تاييد شد!


ویرایش شده توسط RupyZorro در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۷ ۱۵:۱۱:۰۲
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۷ ۱۷:۱۸:۵۰

The Last Enemy That Should Be Destroyed Is Death
"Strange Sisters"

"The Hands Of Destiny On A Clock Are Like A HEART"


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۲ دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۸۷
#7
سلام...
ببخشید...
حالا حتما باید تو قسمت های بازی با کلمات و کارگاه...پست بزنیم؟؟ بی خیال بابا این قرتی بازی ا چیه؟!
نام و نام خانوادگی: جینورا مولی ویزلی
سال: فک کنم تموم کردم..؟!
چوبدستی: چوبدستی فرد مرحوم رو بعد مرگش دادن به من.
علاقه مندی ها: کوییدیچ...final fantastic
رنگ چشم: قهوه ای
رنگ مو: مثل تموم اجدادم:قرمز
گروه: گریفیندور
توضیحات: یکی از باحالترین و شوخ طبع ترین دانش آمزان هاگوارتز... یه سال از هری اینا کوچولوترم...اگه بخوام بیشتر از این بنویسم خیلی می شه...خودتون بهتر می شناسینم...نیازی به توضیح بیشتر نیست!

بله حتما باید پست بزنید تا بتونم شما رو وارد ایفای نقش کنم. به اینم نمیگن قرتی بازی میگن احترام به قوانین سایت.


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۷ ۱۱:۰۷:۰۸

The Last Enemy That Should Be Destroyed Is Death
"Strange Sisters"

"The Hands Of Destiny On A Clock Are Like A HEART"






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.