هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۱۸ دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۸
#1
نام : پروفسور سینیسترا

سن : 30 سال

جنسيت : زن

مشخصات ظاهری: مرموز و پوست زیادی سفید

چوبدستی: چوب درخت بید با ریسه ی قلب اژدها

علاقه : نجووووووووووووووم

گروه : اسليترين

توضيحات :استاد نجوم مدرسه جادوگری هاگوارتز

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۲۱ ۲۰:۰۲:۵۱

عضو قدیمی این سایت بودم یه زمانی! حالا کی بودم بماند


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۲:۱۰ دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۸
#2
خاموش - عجیب - وفادار - اسرار آمیز - دریاچه - سوار - شباهت - زمزمه - ظاهر - گروه

همه جا را سکوت عجیبی فرا گرفته بود... گویی هیچگاه موجود زنده ای به آن مکان نگاه نینداخته بود... ساختمانی بس بلند بود و خاموشی آن باعث می شد مرموز تر از همیشه به نظر برسد اما او بدون هیچگونه توجهی به ظاهر ساختمان متروک که بی شباهتبه گورستان نبود از پله های ورودی بالا رفت... تو گویی سال های سال بود که این کار را هر روز انجام می داد... و مدت ها بود که فراموش کرده بود که نخستین بار چگونه قلبش از شدت وفاداری به ارباب بزرگ در سینه آرام و قرار نداشت و اکنون بدون هیچ اثری از آن بی قراری ها با چشمانی سرد و بی روح به روبرویش... به ورودی آن ساختمان ملعون خیره شده بود دستش را به طرف دستگیره برد و ناگهان صدایی از پشت سر باعث شد خشکش بزند... اما وقتی برگشت باز با همان منظره ی دریاچه ی سرد و بی روح مردگان که هزاران سال بود به همان شکل روبروی این ساختمان با نور اسرار آمیز خود آرمیده بود روبرو شد... مطمئن بود که کسی آن دور اطراف نیست... و با تمام وجود آرزو می کرد که هیچ یک از اعضای گروه در آن موقع شب بیرون از ساختمان و خارج از جلسه ی مرگخواران نباشد که او را ببیند... دوباره دستش را به سمت دستگیره برد اما باز همان صدا در گوشش پیچید این بار مطمئن بود که زمزمه ای را از درون دریاچه شنیده است... با قدم هایی استوار و کنجکاو به سمت دریاچه دوید و آنگاه صورت او را دید.... همان که همواره چهره اش را به همراه مرگ دیده بود... تصویر خودش بود که در آب دریاچه ای که هیچ چیز را به جز مرگ منعکس نمی کرد، منعکس شده بود... صدایی از پشت سر طلسمی را خواند... گوش هایش نشنید که چه خواند و تلاشی برای دفع آن نکرد...و لحظاتی بعد او، مرگخوار وفادار لرد تاریکی ها، سوار بر بال های مرگ ناخوانده اش به فرا سو می شتافت...

تایید شد!
سعی کنید کوتاهتر بنوبیسید. موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۱۹ ۱۹:۰۷:۴۳

عضو قدیمی این سایت بودم یه زمانی! حالا کی بودم بماند






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.