مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم میرساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامهریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیتهای شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.
وقتی به طبقه ی بالا رسید چمش به اتاق هایی افتاد که در هم ریخته بودند . هیچ چیز جای خودش نبود . در سمت راستش اتاقی بود . با احتیاط وارد اتاق شد و به اطراف نگاهی انداخت .
آن ها را نگاه مب کرد .سیاهی همه جا را فرا گرفته بود . با سرعت به زمین برخورد کرد .
متوجه در گیری در بالاید یکی از برج ها
لحظه لخظه ی آن
نزدیک تر رفت تا بهتر بشند
یکدفعه همه چیز شروع به چرخیدن کرد
شخصی خفاش مانند
لرد ولدمورت و بلاتریکس با چهره ای خیس از عرق، در فضای نیمه تاریک اتاق به دامبلدور چشم دوخته بودند که هر چند دقیقه با انگشت های باریکش تلنگری به چراغ کم نور اتاق میزد و نور متحرکش را بر روی متهم ها می انداخت.
محفلی ها به سرعت می دویدند تا فرار کنند وبه محل آپارات برسند. در پشت آنها هم لرد ولدمورت با سرعت می دوید و فریاد می زد: آهای دزد...دزد، بگیریدشون دزد...آتش زدن به مالم.آی دزد، دزد رو بگیرید
از خستگی نعره ای زد
لرد که تمام بلَا ها یکدفعه بر سرش نازل شده بود نعره زد:بلا؟