بسیار سریع قدم بر میداشتند و سعی میکردند زودتر وارد شوند. همه در فکر این بودند که چه دزدان ماهری! توانستند از سیستم امنیتی بانک گرینگورتز عبور کنند
- آیییییییییی!! چرا میزنی؟؟؟؟
این صدای توبیاس بود که با برخورد کف دست اینیگو به پس گردنش به زمین افتاده بود
اینیگو در جواب او گفت: چون که الان وقت این فکر ها نیست!!!!
بورگین گفت: نکه خودت به همین فکر نمیکردی!!!
اینیگو:
و سپس به سوی در بانک رفت. در را با لگدی محکم شکست.
- چه میکنی؟؟؟؟ مگه مرض داری؟؟؟
این صدای ویکتور بود زیرا او به تازگی مدرک پرفسوری اموال عمومی جادوگری را گرفته بود سعی کرده بود جلوی اینیگو را بگیرد که همین کارش باعث شد مجبور شود در کل مأموریت بخزد.
ویکتور:
ملت دور و بر:
اینیگو:
در همین گیر و دار ناگهان صدای پرتاب چند آواداکدوارا اومد که داشت وسایل گران قیمت بانک رو میشکست.
ناگهان کاراگاهان وارد شدند. اما دزد را ولو بر روی زمین دیدند که داشت با صدای آخ و اوخی کبودی چند متری روی پایش را نگاه میکرد
در طرفی دیگر دختر متصدی با یک کفش میخی ایستاده بود و داشت وسایل بانک رو نزاره میکرد
اینیگو جلو رفت و گفت: بیا اینجا دختر
دختر هم که از جذبه اینیگو خوشش اومده بود جلو رفت و گفت: کاری داشتین؟؟؟
- نه! فقط....
و مودی بلافاصله با استفاده از یک دستبند ماگلی که طلسم شده بود دست مجرم رو بست.
ناگهان اینیگو فریاد زد: مودی خجالت نمیکشی؟؟؟ خب چرا از وسایل ماگلی استفاده میکنی مگه قرار نبود یه ویزبند بسازی؟؟؟
مودی که داشت خودشو میزد به اون راه گفت: ویزبند چیه؟؟؟
....
در همین گیر و دار بودند که ناگهان جغدی با سرعت بر روی شانه اینیگو فرود آمد و بلافاصله پس از دادن نامه رفت. اینیگو نامه را باز کرد و خوند. یک پرونده دیگر در راه بود چه بهتر که هر 2 نفر در یک جا محاکمه بشوند و سپس دزد را به اتاق زندانیان کاراگاهان فرستاده و همراه دیگر کاراگاهان برای یافتن سوروس اسنیپ که اخیرا در غرب دیده شده بود رفت.....
------------------------------------------------------------------------------------
خب من تصمیم گرفتم این دفعه 2 مجرم رو همزمان محاکمه کنیم. شما میتونید با استفاده از این سوژه جدید یه مجرم دیگه رو بسازید. وقتی اون مأموریت هم تموم شد بنده پست اول محاکمه رو در دادگاه میزنم. هر دادگاه باید 4 پست مربوط به خود داشته باشد نه بیشتر نه کمتر(درضمن حتی اگه مثل این دفعه باشه و 2 مجرم داشته باشیم باز هم باید 4 پست بخوره)
من تصمیم گرفتم برای هر مأموریت 4 قاضی انتخاب کنم که مجرمان را در دادگاه محاکمه کنند
این قاضی ها بر حسب فعالیت انتخاب میشوند
قاضی های مأموریت دوم با قاضی های مأموریت سوم یکی هستند.