ديو چو بيرون رود فرشته در آيد...هاي...ديو چو بيرون رود فرشته در آيد!
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smil4b45f0db7e235.gif)
آه اي كالين! آه اي وزير! آه! آه! اوه! آه اي كريوي...اوه اي آه...آه اوه اي!آه!
اينجانب سرژ تانكيان هستم!همه كاره سايت جادوگران و حومه هستم! خيلي خوشحال هستم!چند بيتي چرت و پرت در وصف شما سروده ام كه برگ سبزيش زير تف درويش!
من عاشق آن چين عمامهات شدم---فردا به خواستگاريات ميآيم خودم!
مخالفانت را با ريشم فرستادم عدم---آري من آن يگانه سرژم و آمدم!
ديروز با هم به بازار رفتيم دوش---من زير پايم له كردم يك موش
با خشم بر آمدي گفتي با خروش---آزار مرسانيد حتي به يك موش!
اين حزب كه بيني همه انتحار از اوست---حامي عمامه به سر ِجيگر روست!
ز نجات ميهن پرد روي مين، آن كالين---تا شهيد شود و تنش پوست پوست!
ايول كالين كه وزير شدي تو ديروز---امضا ده مرا همچو آن تام كروز!
ز رهايي ملت چه خواهي كرد امروز؟---گفت:همي كنم تجارت كيوي و مووز!
اي كريوي كه جان دادهاي به سايت---مديران كيوي خورند و شوند كيش و مات
در اين كريوي و آن كيوي فرقي براست---حذبيان فهمند اين فرق را آي هيهات
اين دامبل كه در هر دستش انگشتيست---آن انگشت را علت عشق و ياريست
دور و ور آن انگشت خط بكش اي كالين---كه آن بر وزارتت همچو فشار خاريست!
گويند كه وزير ها آمدند از راه دراز---بعد از تو هم وزيران ميآيند باز
همه وزارت كردند و فحش خوردند و رفتند باز---اين حقيقت را ز من بشو همچو يك راز
جمله قصار:يك وزير بايد فحش بخورد و هيچ كاري نكند!
پست بيناموسي ميزنيم اي پير پاتال---كه در آن نهفته است بسي عشق و حال!
ميكوبيم پست هارا در همه جا---مخالفان را هم صدا ميزنيم(-------)!
اي واي كه چه عشوه ها كردي كالين---بيا به بستر وزارت و بشين بر بالين!
تو يگانه منجي بودي و هستي اولين!---بكن آن و اين، تا بگوييم آفرين!
ما در ره تو سپرديم حذب را---جاهلان را هم كرديم سر به را
اندر پي تو فشرديم خود را---ما چها ميكنيم و تو چها!
و حالا بيتي در ستايش خود و ققي و گرامي داشت سنت ديرينه خود تحويلي!
با آنكه حذب پرده هاي ما دريد---تا جان داريم نخواهيم از حذب بريد
من در تعجبم ز مديران كه آيا---به ز من و ققي عضوي پريد؟*
(*با تشكر از خيام)
بيا اي كالين بيا اي بيا----الهي وزارتت بُود بي ريا!
بيا اي كالين عمامه به سر---از عله ميوهي نشسته نخر!
بيا اي كالين بريم روي مين---كين باشد سنت حذبيان مبين!
بيا اي كالين پست زن در اين خراب آباد---الهي مديران خانه اي دهندت در علي آباد!
بيا اي كالين بيت قبل بس طولاني شد---بيا جادوگران ارزشي بود و توخالي شد!
يك بيت استثناي نثار روح پر فروغ ققي!
ديدي هري چگونه كولاك كرد؟---اندر ره غافلان، بلاك كرد؟!
در چشم سبزش ققي نوكي فرو نمود---هري تا بيابان دويد و فرياد كرد!
با آرزوي وزارتي با مينيمم فحش ممكن!
سرژ تانكيان-يكي از بنيانگذاران حذب ليبرال دموكرات جادوگرياليستي!
بسي محظوظ شديم باشد که ما هم فحش بخوريم... و ما کلا فحش خورمان خيلي ملس است....و اصلا ناراحت نمي شويم...همانا شعرت بسي جانگداز بود...و ما هر چه ميکنيم با هم ميکنيم...