1. چهار نوع دعوا را نام ببريد و هر كدام را يك خط توضيح دهيد ... 8 امتياز
دعوای نوع اول : این نوع دعوا در کودکان ماگل و قلدر دبستانی شدیدا شایع میباشد . در این نوع دعوا قلدر به سمت کودک ضعیف یورش میبره و ابتدا با لحنی آهسته از او تقاضای خوراکی و پول توجیبی میکنه اگر ضعیف حاضر به همکاری نشد پای چشمش بادمجانی به اندازه ی کله ی عمه مارچ (
) کاشته خواهد شد !
دعوای نوع دوم : این نوع دعوا که اصولا به دعوای برره ای معروق است میان جماعت جنوب شهر و شمال شهر در میگیرد ! در این دعوا حکومت جنگل پادشاهی میکند و همانند تمام دعواهای دیگر قلدر میبرد و ضعیف جان به جان آفرین تسلیم میکند !
دعوای نوع سوم : این نوع دعوا به دعوای دوستانه هم معروف است ! برای درک بهتر به مثال زیر توجه فرمایید :
اولی : هی ! تاپ !! سلام رفیق !! شپلخ ! خوبی !؟ توپ !!( تاپ ، شپلخ و توپ به ترتیب افکت پس گردنی ، سیلی و اردنگی بوده اند !
)
دومی : ااا ! چق ! تویی که فلانی ! شاپ ! کره خر (!) خیلی وقت بود ندیده بودمت ! شوت !! (چق ، شاپ و شوت به ترتیب افکت برخورد دست شخص دوم با کله ، شکم و جفتک زدن به شخص میباشد که در نتیجه ی حرکت آخر شخص دوم به مکانی نامعلوم پرتاب میشود !
)
دعوای نوع چهارم : این نوع دعوا بین زوج های جوان تازه به هم رسیده صورت میگیرد که معمولا هم در دوران ماه عسل و نامزدی به شکل فراوان یافت میشود ! در این نوع دعوا زوج جوان با پرتاب لنگه دمپایی ، کفش پاشنه بلند ، قنودون شیشه ای جاهاز عروس ، ادوکلن محبوب داما و ... به یکدیگر نشان میدهند که چقدر همدیگر را به طور عاضقانه ، عارفانه ، صادقانه و بی بهانه دوست میدارند و میپرستند !
2. آبرفورث و دراكو و مورگانا در آخر كلاس چه كار ميكردند و به چه دليلي؟! ... 10 امتياز
این سه تن از دانش آموزان در پایان کلاس به دلیل سخت کوشی و عشق و علاقه ی بی اندازه نسبت به فراگیری علم و هنرهای رزمی مشنگی شروع کردند به ناز و نوازش یکدیگر به همان صورت یعنی به صورت جنگ و درگیری ماگلی ! البته گفته اند که در این بین فریاد های مستانه ای هم گاه و بی گاه به گوش میرسیده !
3. طي يك رول كوتاه و ده خطي، كتك خوردن عمه مارج توسط دانش آموزان را توصيف كنيد؛ علت كتك خوردن و شيوه ي كتك خوردن در رول بايد مشخص بوده و امتياز خودش را خواهد داشت ... 10 امتياز
ببعد از کلاس عمه مارچ خوشحال و خندون از بچه هاش خدانگهداری میکنه و برای اون ها آرزوی قبولی در امتحانات پایان ترم و اینا رو هم میکنه یقینا ! به هرحال کمترین کاری هست که حتی اسنیپ هم توی آخرین جلسه انجام میده !
دراکو : اااا ! استاد صبر کنید ! شما این مواردی رو که تدریس کردید رو باید به صورت عملی به ما یاد بدید ! تئوری کافی نبود !
دوربین این لحظه ی فوقالعاده حیاتی رو به صورت اسلوموشن ضبط میکنه ( فارسی را پاسداری کنیم ! حرکات آهسته و اینا !
)
عمه مارچ که پشتش به دراکو و ملت تو کلاسه و روش به سمته دره ، طی یک عملیات اکروباتیک و مارپیچی دستش رو زیر رداش میکنه و انگار میخواد چیزی رو بیرون بکشه !
موسیقی مرموزی زیر کلام این حرکات آهسته میشه و البته لبخند و چشمک موذیانه عمه مارچ از لنز دوربین پنهان نمیمونه !
دراکو که حرکات غیر عادی استادش رو میبینه با دستش محکم شقیقه هاش رو فشار میده و سعی میکنه یکی از بهترین فن های جکی چان رو یادش بیاد ! حالا بروسلی هم اشکالی نداره ! فقط یه فن یادش بیاد !
دوربین دوباره رو دست عمه مارچ که داره از زیر رداش میاد بیرون زوم میکنه ...
و هم اکنون دست به طور کامل اومده بیرون اما ...
دوفشت !!
ملت تماشاگر ضدحال میخورن ! چون فرصت پیدا نمیکنن تا اون شیئی رو که توسط دست عمه بیرون اومد رو مشاهده کنن !
بله ! دراکو جفتکی در هوا انداخته باود و با لنگان خود بر کله ی عمه مارچ فرود میاد !
همه با هیجان زیادی قطرات آب و خونی رو که از دهان عمه مارچ به زمین پرت میشن نیگا میکنن !
پیکر بلورین عمه مارچ با زمنی دماغ تو دماغ میشه و دستش زود تر از خودش به زمین میرسه !
والبته خودکاری که از دست عمه مارچ افتاده بود زمین همون شیئی بود که از زیر ردا در اومد !
4. نظرتون راجع به به عمه مارج چيه؟! ... 2 امتياز
ماگلی نژاد پرست و ضد فیمینیست و در عین حال آنتی هری !
اما عمه ای مهربون و ناز و خنده رو ! خانمی متشخص که هر عصر مهمونی چایی دارن با پرفسور آمبریج توی حیاط هاگوارتز !
What if you were feeling something you are not able to talk about or you are not allowed to think about ??