1. اون وسیله ای که لونا باهاش شروع به نوشتن کرد چه بود؟ توضیح مختصری از اون رو بنویسید! ( جواباتون قابل قبول باشه و حتما توضیح بدید درباره ش) ( 7 نمره)
این وسیله ی مزخرف و به درد نخور و آزار دهنده در حقیقت یک نوع ابزاری هست که طفلی مشنگا ازش استفاده میکنن برای نوشتن مطالب روی دیواری که رنگش کردن و بهش میگن تخته سیاه! منتها این تخته سیاه اغلب سبزه و علت نامگذاریش رو باید از اولین مشنگی که ازش استفاده کرد بپرسیم!(ظاهرا اون مشنگ محترم کوررنگ تشریف داشته!
)
هرساله خیلی از ماگلا به خاطر استفاده زیاد از این ابزار مبتلا به یه بیماری خیلی وحشتناک میشن به نام سرطان که انواع مختلفی داره! اون نوعی که مسببش استفاده ازین ابزار به درد نخوره میتونه سرطان ریه باشه یا پوست!
این ابزار که مشنگا اسم بی معنی
گچ رو روش گذاشتن توی رنگای مختلفی ساخته شده تا مطالب نوشته شده باهاش تو مخ نه چندان پوک و نه چندان پر ماگلا کاملا تثبیت بشه و درصد یادگیری بره بالا!
2. نام پنج نفر از افتخار آفرینان مشنگ ها رو نام ببرید، حتما لازم نیست دانشمند باشن و چیزی اختراع کرده باشن، میتونن در زمینه های هنری و ورزشی یا هر چیز دیگه ای هم باشند. در حد "یک خط" در مورد هرکدوم توضیح بدید.(10 نمره)رستم: قهرمان افسانه ای شاهنامه! شاهنامه کتابیه نوشته ی ابوالقاسم فردوسی و ماگل های پارسی زبان خیلی به این کتاب و شاعر فارسی زبانش افتخار میکنن. البته میگن که رستم افسانه نیست و در زمان های خیلی خیلی دور پیش(!) وجود داشته! ولی حالا نه به این شدتی که فردوسی گفته!
کوروش هخامنش: یکی از پادشاها و تقریبا تنها پادشاه واقعی در زمان خودش بوده که میگن نصف بیشتر دنیا تو دستش بوده! اما اشتباه میگن! چون مشنگن و ما جادوگرا میدونیم که مشنگا کلا نصف کمتر دنیا هم نمیشن!! اگه بشن پس ما جادوگرای شریف این وسط نقش گوسپندان دنیا رو بازی میکنیم یا خرمگس هایی در معرکه!؟؟؟
از عدل و بیداد .. ببخشید! داد (!) این پادشاه تو کتابای تاریخ مشنگی حسابی صحبت شده و کلی خلاصه هندونه گذاشتن زیر بغل مادر گرامی این کوروش خان کبیر!
قهرمانی!!: نام خانوادگی یه معلم فیزیک ماگل که در بدترین و سخت ترین شرایط هم تدرییسش رو ترک نکرد و بااین که تورشته ی فیزیک هسته ای دانشگاه مشنگی امیرکبیر تحصیل میکنه باز هم عشق شدیدی به علم آموزی میورزه که اینطور که من فهمیدم این عشق زیادی از پول وارد قلب مشنگا میشه! این استاد جوانمرد در مرز ترور شدن قرار داره اما بازهم دست از سر سفر کردن به خارج از کشور برنمیداره بلکه کمی هوا به مخش بخوره و بتونه دانش آموزای علامه تری تربیت بکنه!! البته باید بگم که خیر سرش قبل از اینکه مزار مطهرش رو مفقود کنه به شهر مشنگی دبی قرار گذاشته با دانش آموزاش، که درسشو زودتر از موعد تموم کنه تا یه وخ دانش آموزاش عقب نمونن و افت نکنن! غافل ازینکه دانش آموزان مشنگ مشنگ تر از اونن که در نبود معلم درس بخونن و از سوالاشون رفع اشکال بشه!
نیوتون: این شخصیت شخصیتی است که گفته میشه که قانون جاذبه زمین رو در اثر اصابت سیب به سر مبارکش کشف کرد! گویا این شخصیت بزرگ قبلا متوجه نشده که روی زمین راه میره و نه تو هوا!!
البته باز هم بر سر کارهایی که این شخصیت کرده دعواس! یعنی یه عده مشنگ ساکن پارسستان با مشنگ های ساکن غربستان(!) درگیری دارن که آقا این جاذبه رو اولین بار یکی از دانشمندای اونا که نمیدونم زکریای رازی نام داره یا ابوریحانی درونی یا بیرونی، کشف کرده! گویا کسی به اطلاع این دسته از عزیزان ماگل نرسونده که اولین بار جادوگری به نام آماتا (
) این جاذبه رو اختراع .. یعنی همون کشف (!) کرده!
داروین: داروین یه زیست شناس انگلیسی بوده که نظریه ی تکامل و انتخاب طبیعی رو ارائه کرده و مشنگای زیادی رو با این نظریه اش مسحور کرده! این زیست شناس با نظریه اش اینطور ثابت کرده نسل بشر بسیار بسیار پست تر از اون چیزیه که فکر میکنن و این بشر بوگندو از نواده های اورانگوتانه!!
البته قابل ذکره که هنوز هیچ ماگلی نتونسته که نظریه ای رو برای رد کردن این نظریه ارائه بده و فقط تونستن این نظریه ی خیلی خیلی کامل و تکاملی رو (!!!) اصلاح و کامل تر کنن!! مثلا این که اورانگوتان هم از نواده های آرمادیلوئه احیانا!!!
3. اسم اون جادوگری که به ادیسون کمک کرد رو نام ببرید و بیوگرافی کوتاهی ازش بنویسید. (13 نمره)قبل از پاسخ به این سوال باید موردی رو از شما استاد گرامی با نهایت احترام بپرسم!: شرمنده استاد اینجا کلاس ماگل شناسیه دیگه!؟؟ آخه دیگه نوشتن بیوگرافی یه جادوگر اصیل مثل حکیم ممد گیلبرت بیک(!) که معرف همه ی جادوگرا و بعضا ماگلا هست چه ضرورتی داره !؟؟ ygrin:
استاد بزرگ! جادوگر فرزانه! روشنایی بخش و نور زمین در آسمان! حکیم پرفسور ممد گیلبرت بیک جادوگری بود بسیار بخشنده! بسیار مهربان و رئوف!
پدرش لوری گیلبرت بیک اورا تا 7 سالگی شیر خوراند! چرا که این پرفسور فرزانه حین به دنیا آمدن و جان گرفتن ، جان مادرش را گرفت! و پدرش را مجبور کرد تا اژدهاهای هفت سر و دم آتشین رومانیایی را به شیر دادن وادارد و شیر آنها را برای ممدی کوچولو بیاورد!
ممد از 8 سالگی شروع به راه رفتن کرد و در 10 سالگی مسلط به اجرای بیش از شانصد نوع جادوی سیاه بود! او در سن 11 سالگی مقام ماگل کش سال را از کنگره ی مبارزه با ماگل های مشنگ کسب کرد و در سن 13 سالگی بود که عاشق دختری مشنگ شد! اما آه و واویلا بر این روزگار دهشتناک که بر استاد ممد گیلبرت بیک بسیار سخت گذشت! دختر مشنگ همسری مشنگ تر از خود و پسری بسیار مشنگ تر داشت به نام ادیسون! از مشنگی این پسر بس که پدری چون شوهر دختر مشنگ داشت و بدتر از ان! همین بس که مادر مشنگش معشوقه ی پسرک جادوگر 13 ساله ای بود!
استاد ممد بیک در راستای انتقام گرفتن از معشوقه اش از در دوستی با پسرش، ادیسون وارد شد. اما حیف که آن در سه قفله بود و ممد مجبور شد از پنجره ی دوستی وارد ماجرا شود!
ممد معروف ما برای اینکه هرچه سریعتر و دردناک تر ادیسون را از صفحه ی روزگار محو کند در گوش او یاسین خواند و خواند و خواند که بیاید و چیزی بنام پدیده ی برق (!) اختراع کند! ادیسون هم نهایتا این کار را کرد و مشهور شد!
ممد بیک که دید نقشه اش نتیجه ای معکوس آن چه انتظار داشت را داد در سن 14 سالگی اقدام به خودکشی کرد و نهایتا در سن 15 سالگی دار فانی را بدرود گفت!
مرلین از گناهان این دانشمند رعنا بگذرد و اورا با آلبوس دامبلدور محشور گرداند!!
What if you were feeling something you are not able to talk about or you are not allowed to think about ??