[نویسنده ابراز خوشحالی و شعف کرده، قیه می کشد: جووووونم بلیچ!!]
-حقیقت داره الا؟
الادورا که از زمان عضویتش تو گروه مرگخوارها تو هیچ رولی نقش مفید ایفا نکرده بود با خوشحالی جواب داد:
-بعله ارباب! خودتون که میدونین من اطلاعاتم در مورد اینا چقدر زیاده! تازه هنوز مهلت ندادین در مورد ماتسویاما...
لرد سیاه با بیحوصلگی دستش رو تکون داد تا حرف الا رو قطع کنه:
-خب، خب، ما به شما رو بدیم از رز بدترید گویا!! زود این پسره کوتابیا رو خبر کنید، باید تکلیف این مبارزه مشخص بشه.
الا بشکنی زد و قوریچر، جن وفادارش که حالا حالا ها تصمیم نداشت گردنش رو بزنه با یه قلم پر و یه کاغذ پوستی کنارش ظاهر شد.
خیلی خیلی آن سو تر، سول سوسایتی
(سول سوسایتی یا جامعه ارواح تو پست های قبل تر هم بود، محل زندگی ارواح درگذشتگانه!)
-اییییف یو وانا سییی سام اکشن!!*
-کوفت!
بیاکویا که کلا به اتیکتش نمیخورد همچین فریاد نکره ای بکشه شمشیرش رو به سمت منبع صدا پرتاب کرد. شمشیر با صدای "بویینگ" به صخره کنار دست اوراهارا** برخورد کرد و تا عین دسته تو صخره فرو رفت. اوراهارا سرش رو از پشت بادبزنش در آورد و نگاه سرزنش باری به بیاکویا انداخت که نفس نفس می زد:
-بیاکویا ساااان! جنبه داشته باش جوان! مگه نگفتی بهت تمرین بدم که حال زاراکی رو بگیری؟ یاد بگیر وقتی رو صحنه مبارزه ت داره موزیک متال پخش میشه تمرکزتو از دست ندی!:دی
بیاکویا شمشیر رو یه دستی از صخره بیرون کشید، انگشتاشو لای موهاش فرو برد و گیره های افتخارش رو صاف و صوف کرد.
-این موزیک بی اصالتی که میخوندی تم ایچیگوئه اصلا! فی الواقع در زمان مبارزات خاندان ما ته تهش صدای حبس نفس بینندگان پخش شه...!
اوراهارا بادبزن رو جمع کرد و لبخندی به پهنای صورت تحویل کاپیتان جوان داد.
- وقتی داری با زاراکی می جنگی باید تحملش کنی به هر صورت! دیس ایز وات یور ویتینگ فور، یییییییه!*
بیاکویا یه نفس عمیق کشید تا سنبون ساکورا رو تو زبون کوچیک اوراهارا فرو نکنه، و دوباره رفت تو کار انجام حرکتایی که اوراهارا براش در نظر گرفته بود.در همین احیان....خب، راستش با اینکه خیلی هیجان زده م حال ندارم ان تا شخصیت جدید وارد رول کنم و توضیح بدم هر کی ، چی کاره س:دی شما در نظر بگیر همون ایچیگویی که وصفش رفت پرید تو کادر، یه پاکت داد دست اوراهارا و از کادر خارج شد:دی
اوراهارا پاکت رو باز کرد و با همچه متنی مواجه شد:
از: اوناهای اسبق
به: اوراهارا:*
اوراهارای عزیز
با خبر شدم بیاکویا در مجاورتت مشغول تمرین برای آسفالت کردن زاراکیه. خواهشمندناکم دستش رو بگیری و چهار نعل خودت رو به اینجا برسونی. زاراکی به لرد جدیدم(آیکن قلب:) ) اعلان جنگ کرده و به کمکت نیازمندیم و اینا!
+اینجا به اسم الادورا میشناسنم، خیط نکنی یه وخ!
اوراهارا نامه رو بست و آهی کشید.
بیاکویا ساااان، جمع کن بریم .
*ابیاتی از ترانه "تم ایچیگو" بلیچ، در زمان اوج هیجان مبارزه پخش می شود:دی لینک دانلود ندارم:(
http://www.4shared.com/mp3/nxffNCud/B ... chigos_Theme___Numbe.html**اوراهارا سان کاپیتان سابقی است بسیار جذاب، بسیار دامبلدور وش، کمی تا قسمتی هپلی و خنگ نما! بیاکویا کاپیتان تمیز و اتوکشیده اصیل زاده ،نقطه مقابل اوراهارا:دی هر قدر اون مسقره س این اتیکت داره:)) ضمنا اوراهارا همیشه یه بادبزن راه راه میگیره جلوی صورتش محض مسخره بازی!:دی
سنبون ساکورا اسم شمشیر بیاکویا س! ضمنا جهت اینکه دستتون باشه بیاکویا موهای بلندی داره و تعدادی گیره به نشونه افتخاراتی که کسب کرده به سرش زده:دی فامیلیشم کوچیکیه! کوچیکی بیاکویا!
***اوناهانا آواتار بنده میباشد!:دی حساب می برن ازش! منظورم از لرد جدید لرد سیاه بود:)
چون یه کم حس می کنم پیچیده شد شما به طور خلاصه در نظر بگیرین که الادورا بیاکویا رو خبر کرد، همین!:دی