امتیازات جلسهی اول مامج! سام جمیعاً!
من قصد دارم یه حرکتی بزنم تو این کلاس، بینم چطوری جواب میده و نتیجهش چی میشه.
خب ما خعلی شنیدیم که هدف این ترم هاگ، آموزشه نه رقابت. من از تازهوارد ایفای نخش توقع ندارم شخصیتش ساخته و پرداخته و مستحکم باشه. انتظار هم ندارم به شخصیت گمنام و ناشناس ویولت بودلر مسلط باشه. نتیجتاً..
[ دانگ منو میکشه، ولی.. ] امتیاز این جلسه کلاً واس همه 30 رد میشه.
آمــّــا! ازتون توقع دارم به نقدایی که روی رولاتون مینویسم اهمیت بدین و جلسهی بعد، من مجبور نشم تکرار کنم حرفامو. نتیجتاً، جلسهی بعد پاشید بیاید و من کُپی پِیست کنم نقد جلسهی اولو، نه تنها میزنم تو سرتون صدای کلهاژدری یورتمهبُرو بدین [
] بلکه تازه اون موقعس که از سی نُمره شروع میکنم به کم کردن.
گریفندور
آلیس لانگباتم [ رکسان ویزلی ]آلیس، مدتها از وختی که بهت به خاطر همچین رولی تبریک میگفتم گذشته. سؤال اولت قوی بود. در سطح معمولی یه آلیس لانگ باتم. خندیدم، راضی بودم ازش.
آمــّــا سؤال دوم که به شکل ناجوانمردانهای از تسلطت روی شخصیت ویولت سوءاستفاده کردی.
به نظرم میتونستی خیلی قویتر بنویسیش. احساس خود ِ من اینه که تمام قدرت و قریحهی طنزنویسی و چشمهی خلاقیتت رو روی قسمت اول سؤال تخلیه کردی و سؤال دوم رو با اون قدرت ِ اولی ننوشتی! خودت قبول داری؟ برای آلیس لانگ باتم این رول خیلی معمولی بود. کجاس اون رماتیسم مغزی ِ مخصوص ِ گریفیا؟!
گیدیون پریوتهوووم.. پریوت!
اول یه چیزی بگم؟ خیلی رد پای خودم رو توی رولت میبینم.
شایدم اشتباه میکنم. ولی احساسم بهم میگه سبکی که به کار بُردی، به سبک من نزدیکه. به قول ِ دوستی اون "فرزانگی ِ ابلهانه"ی رولای منو داره! و دقیقاً چیزی که اگر شکلک نداشت، میشد به یه رول طنزوجد نزدیک شه. امّا دُز بلاهتش پایینه.
بهت توصیه میکنم انیمیشن ببینی. یا فیلم و سریالای طنز. راسّش، روونا منو ببخشه، میخوام یاد بدم چطور کاملاً احمقانه، جدی باشی.
حواست به لحن ِ رولت باشه. یه دست نبود. بین ِ نوشتاری و گفتاری دو دو میزد. یه جاهایی ضعف علامتگذاری داشتی. توصیهی همیشگیمون: رولت رو قبل از ارسال یه بار بخون!
و نکتهی آخر این که: اسیر وسوسهی شکلکها نشو گیدیون! یه شکلکایی هستن که خعلی بامزه و خفنطورن، ولی به اون لحظه نمیان. بعد از تموم شدن رولت، پیشنمایش رو بزن و ببین مثلاً فلان دیالوگ به فلان شکلک میاد؟ برای رولای طنز، سعی کن به شکلکای جادوگران مسلط باشی. رمز موفقیت اکثر طنزنویسامون همینه.
یوآن آبرکومبییوآن!
پسر! تو محشری! ببین، مصاحبهی مورفین گانت رو در مورد این که چطوری طنز مینویسه، خوندی؟ تو دقیقاً همون کاری رو میکنی که گانت میکنه. کوچکترین جزئیات و حواشی ایفای نقش، دنیای واقعی، دنیای جادویی، شکلکها، شخصیتها و هرچی دم ِ دستت میاد رو بهم ربط میدی و رول مینویسی. این قدرت توی تو ذاتیه و چیزی نیست که با تمرین و تکرار به دس اومده باشه. تو، دقیقاً مثل مورفین، دقیقاً مثل جیمز، طنزنویس به دنیا اومدی!
و دقیقاً از همین لحن ابلهانهی پستات برداشت میکنم که طنزوجدنویس قدرتمندی میشی آبرکومبی. قویترین طنزوجدنویسی که من تا به حال دیدم!
روی شلغم مانور بده. بیشتر در مورد یوآن بهمون بگو. چرا روباه؟ چرا شلغم؟ تکیهکلامهاش؟ لحن حرف زدنش؟
توصیهی آخر: هیچ تیکهی طنزی رو دوبار ننداز. حتی اگه در حد آپگرید و آپدیت شدن پاها باشه. اینطوری رسماً اعلام میکنی که: من اینجا کم آوردم!
تدی لوپیننقد میخوای تواَم؟!
یه چی دلم میخواس بت بگم تدی. میخواستم بگم تو خیلی بهتر از این هستی و قویتر از این میتونی بنویسی، ولی دیدم دقیقاً نقطه قوت ِ تدی و رولاش همینه. این که راحت مینویسه. بی خیال مینویسه. دنبال بهترین مشقاش نی. فقط دلش میخواد خودش و نهایتاً جیمز لذت ببرن از رولاش.
من اینو خعلی دوس دارم! :)
جرج ویزلیسام جرج.
خــــب.. ما اینجا یه نقد ِ اساسی داریم. اولین مسئلهای که مطرحه، ظاهر رولته جرج ویزلی. با
این رول مقایسه کن ظاهرش رو. ببین وختی یارو دیالوگ میگه، اینطوری مینویسیم:
اکبر گفت:
- من امروز اصغرو دیدم.
مثلاً ها.
بعد یه اینتر ِ دیگه و ادامهی رول. ضمناً، رولت همهش دیالوگه پسر! فضاسازی؟ توصیف؟ کمک به همذاتپنداری خواننده با محیط؟! چارتا دونه شکلک مثلاً جهت ِ تلطیف محیط؟
غلط تایپی هم داشتی بابای ِ رکسان.
قبل از ارسال، حتماً حتماً حتماً رولت رو یک بار بخون!
در حال حاضر، یه سری اشتباهات خیلی عمومی و پیش پا افتاده داری که با یه نگا به همون رول ِ نمونهای که دادم خدمتت، روال میشه کارت و میرسیم به بخشای بعدی.
امتیاز گروه گریفندور: 45
ریونکلا
-
امتیاز گروه ریونکلا: 0
هافلپاف
باری ادوارد رایاناول این که هلگا خیرت بده با این اسمی که انتخاب کردی.
دوم!
ببین باری، لحن روایتت خیلی یکنواخت و عادی بود. اصلاً هیجان موقعیت رو به خوانندهت منتقل نمیکرد. باب شماها با یه گرگینه یه جا گیر افتادین، باس خعلی هرج و مرج و سروصدا بیشتر باشه. باس جوش و خروش بزرگترا واس در رفتن از اونجا خعلی بیشتر بگیره منو. شلوغش کن! آشوب به پا کن!
رول ِ نمونه رو ببین. این آشوبیه که من دنبالشم. و بدیهیه که به پا شه! چرا انقد ریلکس و پشت سر هم تعریف میکنی؟ چرا احساسی توی رولت نی؟ میدونی چی میخوام ازت؟
و ضمنا، باری! شخصیتپردازی! ازت یه چیز خاص ِ مختص باری ادوارد رایان میخوام! یه علاقهی خاص، یه حیوون ِ خاص، یه میوهای که همیشه میخوره، یه هلههولهای که دوس داره، یه تکیه کلام.. میدونی چی میگم؟ یه چیزی که تو رو متمایز کنه. یه چیزی که به کمکش بشه توی رولهای سطح ایفا، برای باری رایان یه نخشی تعیین کرد! نه این که صرفاً دیالوگپُرکُن باشه!
جیرینگ؟
تافتیعامو! گرگینه صدای "عـــــــــــــــو" نمیده ینی؟
اون تیکهای که لُردک حذف شناسه شد، اول یاح یاح خندیدم، بعد به مصیبت ِ بعدش اندیشیدم و این که چیطو همه دهنمون صاف میشه،
شدم. :))
بعد حالا شرمنده اخلاق ورزشی ارزشیت ها، آما این شخصیتپردازی تافی کجاش بود؟!
عجقم؟!
ویولت؟!
تو مطمئنی داری در مورد ِ همین
ویولت حرف میزنی؟!
نکته: نکنه توام با هونصدسال سابقهی رولنویسی و نقد کردن، منتظر نقد بودی؟! من که میدونم اومدی که هافل سهمیهی ارشدشو از دس نده.
امتیاز گروه هافلپاف: 36
اسلیترین
آشامن قصد دارم برم تغییر شناسه بدم از بس که ویولیت و ویلیوت و ویلون و سیلون خطابم کردی.
ویو.. لِت.. تکرار کُن آشا! ویـ..یُـ.. لِت! ویولت! آباریکلا!
تبهکار رو هم این شکلی مینویسن.
سوتی تایپی. قبل از ارسال چی؟ آقربون ِ بچهی چیزفهم!
گفت، اینتر، "-" ، دیالوگ.
نقد. تلگرافی. دلم میخواد.
رول. توپ. دس. مریزاد.
مورفین گانتمن تو رو نقدت نمیکنم. خعلی اوضاعت خرابه داداش. با یه نقد و دو تا نقد کارت را نمیفته. شوما یه سر برو ویزنگاموت.
امتیاز گروه اسلیترین: 36