نام:
دومینیک ویزلی
گروه :
اسلیترینسپر مدافع:
میمونِ پرنده
ویژگی های ظاهری :
تیپیکال ویزلی! موهای قرمز...شیر برنج...کک و مک...لباسهای گشاد و کهنه! و همین طور کاملاً بیبهره از ویژگیهای پریزاد طورِ خاندان مادری.
تحت تاثیرِ جادوگر شرورِ غرب، پوستش رو به رنگ سبز در آورده و این تنها راهیه که می تونین از بقیهی ویزلیها تشخیصش بدین!
یه میمون پرنده هم همیشه پشت سرش در حال پروازه.
ویژگی های شخصیتی:
دومینیک، اوتیسم داره. بنابراین ویژگیهاش، زیر سایهی بیماریش شکل گرفتن.
به جز با افراد خاص در موقعیتهای خاص، نمی تونه تماس چشمی برقرار کنه و توانایی تشخیص و بروز احساسات انسانی رو به طور طبیعی نداره.
سریع و خلاصه حرف میزنه و گاهاً روی یک جمله یا کلمهی خاص گیر می کنه و بارها تکرارش می کنه.
چیز های غیر منتظره باعث میشن واکنشهای شدید نشون بده.
حتی موقعی که بزرگ میشه هم، خطاهای دستور زبانی یا گرامری داره و نمی تونه درست جمله سازی کنه.
همین طور، علاقه به یادگیری زبانهای عجیب و غریب مثل چینی داره و هر از گاهی موقع مکالمه، ازشون استفاده می کنه.
با این حال همیشه سعی می کنه مهربون باشه و عشق و علاقشو به زور به مردم غالب می کنه. و اگه کسی قدر
قلبِ صورتیِ مهربونش رو ندونه، بدش نمیاد که طرف رو به یه میمونِ پرنده تبدیل کنه و بذاره تو کلکسیونش.
توضیحات:
دومینیک، بعدِ ویکتوریا به دنیا اومد. ویکتوریای باهوش! ویکتوریای جذاب! ویکتوریای گَشَنگِ ننه مالی! با این وجود، این چیزا باعث نشد دومینیک از شدت حسادت به خواهر بزرگترش دق کنه یا این طور چیزای کلیشه. برعکس، خواهرش رو می پرستید و همه جا آویزون دمش بود تا این که یه توله گرگ اومد و ویکتوریا رو دزدید.
دومینیک سعی کرد یه سرگرمی جدید پیدا کنه. همین که فیلم جادوگرِ شهرِ آز رو دید، بالاخره هدف زندگیش رو پیدا کرد. اون می خواست وقتی بزرگ شد،
یه میمون پرنده بشه! و خب دلیل مخالفت خانوادهاش رو نمی فهمید. مادرش یه پریزاد بود، تدی هم یه گرگ بود و پدرش از موقعی که یادش میومد، اصرار داشت که یه بیله!
وقتی بزرگتر شد، یه هدف والا تر پیدا کرد. چرا یه میمون پرنده باشه، وقتی میتونه جادوگر شرور غرب باشه و یه عالمه میمون، زیر دستش داشته باشه؟
و این طور شد که رنگ سبز رو برداشت و مالید به هیکلش و اون دو تا تارِ موی قرمزِ باقی موندهی ننه مالی رو هم سفید کرد.
وقتی دیگه خیلی بزرگ شد، وقتش بود که کار کنه و روی پای خودش وایسه؛ و چی بهتر از این که با پدرش، بیل، یه کار و کاسبی راه بندازه؟
خلاصه که اگه خواستین به باغچهتون یه صفایی بدین، کافیه یه تَک بزنین، دومینیک سریع خودشو با بیل میرسونه.
----
تایید شد.