
مرگ یا زندگی؟
جادوگران، و ساحرگان عزیز! همانطور که میدانید، به تازگی جنگی در میان مرگخواران و محفلیون درگرفته بود. در این بخش از روزنامه، ما خلاصهای از نحوهی شروع جنگ، حواشی جنگ و در آخر، پایان جنگ را خدمت شما عزیزان ارائه میکنیم.
تا آنجا که خبر ها به دست ما رسیده، لرد ولدمورت به دنبال هورکراکسی جدید برای خودش میگشت. مرگخوارانش از فرصت استفاده کرده، و سیریوس کچل را به او پیشنهاد دادند. لرد وقت را تلف نکرد و به وزارتخانه رفت تا هورکراکسش را روی سیریوس، وزیر مملکت بنا کند. اما سیریوس ساکت نماند! او دیسبک جانانهای به لرد داد و گفت کچل بودنش برای دوران سربازی است. همچنین اعلام کرد هورکراکس لرد، هیچ غلطی نمیتواند بکند و درواقع مرگخوار ها هستند که ضرر خواهند خورد.

و اینگونه بود که جنگ شروع شد. بعد از انتخاب ارتش و یارکشی، خرید سلاح و افسون انجام شد و در آخر مرگخواران به
ارتش وزارتخانه حمله کردند. طی این حمله، از قدرت های پنهان پرده برداشتند و از همه مهمتر، کاشف به عمل آمد که دامبلدوری جدید، به نام سایمون دامبلدور متولد شده. شایعه شده این بچه درواقع بچهی سالازار اسلیترین به همراه یکی از دامبلدور ها بوده، چون در طی جنگ، سالازار مدام به سراغ سایمون میرفت و در آخر نیز او را به قتل رساند تا هیچکس متوجه این رسوایی بزرگ نشود.
در
مجلس نیز درگیری هایی رخ داد. همهی درگیری ها برای کسب چوبدستیای قدرتمند بود که باز هم شایعات میگویند اصلا این چوبدستی وجود نداشته! محفلیون دروغ گفته بودند تا خودشان را قوی تر نشان دهند. و در اخر، جنگ های تن به تن و دوئل های دو نفره در
راهرو های مجلس اتفاق میافتاد. طی این دوئل ها، پست های بسیار زیبا و خارقالعادهای برای جامعه جادوگری به یادگار ماند. پیشنهاد میکنم برخی از آنها را بخوانید و لذت ببرید.
پایان جنگ: ارتش قدرتمند تاریکی سرانجام تصمیم به عقب نشینی گرفت و این نشان دهندهی قدرتِ محفلیون، با وجود تعداد کم و تازه وارد بود. سیریوس نیز طی سخنرانی باشکوهی اعلام کرد؛
″همگی باهم وزارتخانه و جامعهای بهتر از دیروز خواهیم ساخت. جامعهای آزاد که صدای دوستیشان سر به فلک میکشد و خوشحالی در چهره همه نمایان هست.″امیدواریم سخنان وزیر شایعهای بیش نباشد. این بود خلاصهای از جنگ.
پادشاه جهنم!
در این بخش از روزنامه، به ایونت جدیدی میپردازیم که به تازگی در
تالار اسرار برگزار شده است. ابتدا به داستان این ایونت میپردازیم:
در تاریکترین اعماق تالار اسرار، جایی که جادوی کهن در میان سنگهای باستانی زمزمه میشود، دروازهای به اعماق دوزخ گشوده شده است. سالازار اسلیترین، جادوگری که هزار سال پیش هاگوارتز را بنیان نهاد، حالا به چیزی فراتر از یک موسس مدرسه تبدیل شده است. سالازار اسلیترین با شکست دادن لوسیفر در دوئلی بسیار ساده، حالا پادشاه جهنم شده. الستور مون نیز با عنوانِ فرماندهی جهنم در کنار سالازار قرار گرفته. و از همه جالب تر، یکی از مهربان ترین پری های دنیای جادوگری، حالا به عنوان دست راست سالازار، در این ایونت حضور دارد. طی تحقیقات من، کاشف به عمل آمد که سالازار بعد از جنگِ بین مرگخوار ها و محفلیون، با قدرت گابریل که عضو محفل بوده، مواجه میشود و تصمیم میگیرد او را به جبههی خودش جذب کند. بعد از این واقعه، گابریل با هویتی جدید به نام گابریلا پرینتس، در کنار سالازار شروع به حکمرانی به جهنم میکند.ایونت جدید، سوژهی جدید: بزرگترین جذابیت این ایونت، به سوژهی جدیدش برمیگردد که برای اولین بار در جادوگران بنا شده است. به سخنان سالازار مراجعه میکنیم؛
ما در این تاپیک قصد داریم سبک جدیدی از نویسندگی را در جادوگران آغاز کنیم. این سبک نوشتاری را "سبک پازلی" مینامیم. همانطور که در توضیحات بالا خواندید، کلیت ماجرا و مسیر اصلی داستان از پیش مشخص شده است. در واقع، شما بهعنوان نویسندگان این روایت، از ابتدا تا انتهای آن را میدانید، اما اکنون زمان آن رسیده که بهآهستگی، همانند تکمیل قطعات یک پازل، جزئیات و بخشهای کوچکتر را که در طرح کلی اشارهای به آنها نشده، کنار هم بگذاریم تا تصویر نهایی داستان شکل بگیرد.
داستان را از همین لحظه، با انقلابی که الستور مون در جهنم علیه لوسیفر آغاز کرده است، شروع میکنیم.در روزنامه بعدی، سعی میکنیم اطلاعات بیشتری در رابطه با این ایونت مطرح کنیم.
آلبوس دامبلدور؛ طلوع روشنایی.
همانطور که مشاهده کردید،
آلبوس دامبلدور به تازگی از عالم غیب برگشته و قدرت محفل را بازسازی نموده است. این پیرمرد غیور، با تمام توان تاپیک ها را یکی یکی فتح کرده و پست میزند. ایشان همچنین حضوری قدرتمند در جنگ داشته و کمک شایانی برای پیروزی محفل کرد. شایعه شده که این پیرمرد بزرگوار، به شدت از تکه کلامِ ″بابا جان″ بدش میآید و به سختی تلاش میکند تا دیگران از این تکه کلام در پست هایشان و در دیالوگ های آلبوس، استفاده نکنند. فکر میکنید دلیل این نفرت چه باشد؟ آیا دامبلدور ترامایی پشت سر گذاشته است؟
قدرت های نو ظهور!
از آنجا که به پایان روزنامه نزدیک شدیم، تمایل دیدم به برخی از تازه وارد ها اشاره کنم که با قدرت درحال پیشرفت هستند.
لورا مدلی، کودکی بسیار دلنشین که اعتراف کرده از گوشت آدمیزاد تا چوب صندلی میخورد و هیچ چیز جلودارش نیست! و همچنین
هلگا هافلپاف که به تازگی به تالار خود بازگشته و همگی منتظر اقدامات درخشان او در آینده هستند. ایشان طی پیامی در چت باکس، لقب ″مامی هلگا″ را برای خودشان برگزیدند.
نویل لانگ باتم و
فیلیوس فلیتویک نیز به تازگی به جمع ما پیوستهاند. به امید ماندگاری بیشتر این افراد در جادوگران!
تاپیک های تازه از دوران رفته
جوتیوب و
نگارخانه خیال که به تازگی خیلی طرفدار پیدا کرده بود، بعد از وقوع جنگ و غیره، دیگر طرفداری ندارد و بین تاپیک های بی شمارِ جادوگران، محو شده است. آیا این تاپیک ها دوران اوج خودشان را از دست دادهاند؟ یا قرار است دوباره به اوج بازگردند؟
با تشکر از اینکه ما را تا اینجا همراهی کردید، هیبرنیوس مالکولم، خبرگذار جدید!