هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

لیگالیون کوییدیچ

فراخوان اقلیت‌های جامعه جادویی!


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۵۴ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#8

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
مـاگـل
پیام: 594
آفلاین
اینم یک شعر نوی مثنوی:

آن شب که دگر ز من نخواستی امضا
شصتم بگرفت و گشت ارضا
همی رنج بردم و خواهانم ز تو
که بر دوش خواهرانم نگذاری وتو
از اسب مشو هرگز پیاده ای جوون
که اسبت خواهد گشت همی حیرون
از من نخواه باز امضایش کنم
آن حقیر را که عکس نامش گزاردی پاره کنم
خسته و بی باک گشتم ز عشق
تنفس مصنوعی را پیشه کردم ز عشق
هرگز نچشیدم مزه درد را
زیرا از خودم پرسیدم و بسی گفتم زیرا
منقلت را بیاور تا دست در دست هم دهیم
زندگی خویش را به فنا دهیم
آن شب که دگر ز من نخواستی امضا
شصتم بگرفت و گشت ارضا
همی رنج بردم و خواهانم ز تو
که بر دوش خواهرانم نگذاری وتو
از اسب مشو هرگز پیاده ای جوون
که اسبت خواهد گشت همی حیرون
از من نخواه باز امضایش کنم
آن حقیر را که عکس نامش گزاردی پاره کنم
خسته و بی باک گشتم ز عشق
تنفس مصنوعی را پیشه کردم ز عشق
هرگز نچشیدم مزه درد را
زیرا از خودم پرسیدم و بسی گفتم زیرا
منقلت را بیاور تا دست در دست هم دهیم
زندگی خویش را به فنا دهیم

بروبچز: دوباره..دوباره...دوباره



Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۳۸ جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳
#7

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
مـاگـل
پیام: 3125
آفلاین
این شعر رو فقط برای تو گفتم نمیدومن:

در عشق تو ای نمید من سر بازم *** سرهنگ تویی و من ترا سربازم

من چو را فقط برای تو ول کردم *** یک بله بگو بکن تو از سر ، بازم


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۹:۱۴ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۳
#6

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
مـاگـل
پیام: 3125
آفلاین
بر تمام دوستان دارم سلام *** بنده عرضي داشتم در يک کلام
انقده گيزر به سيم من نديد *** سيم سرور هس فقط مال نميد
ميزنم با سيم بر روي بدن *** همچيني يک اپسيلون هستم خفن
می کنم او را شکنجه روز و شب *** حیوونی الان کنارم داره تب
دوست و عشق وفادارم نمید *** با تمام رنجهایی که کشید
الغرض موندم توي کار خودم *** راس راسی من این قدر یعنی بدم؟
هیچ وقت از من نخواست پول و طلا *** شب که ساعت 9بشه میره لالا
بعد از اینکه فهمیدم خوب خوابیده *** خوش خوشک پا میزارم تو میکده
من در این جادوگران مي خورده ام *** آبروي آمبريج را برده ام
گیر میدم فوری به هر کس توی سایت *** can you speak english? so thats right
من به هر کي گير دادم خواست بره *** آمبريج و هرمي و يک ساحره
توبه کردم از گیر دادن به ونوس *** ای خدا از دست دخترهای لوس
خواب هایم سیم و دی ان اس داره *** وقتی دیدم ست نشد دپرس داره
غصه دارم هر زمان سايت دان شده *** جمع ما هم بي سر و سامان شده ( بلا:
واييي سامان )
خب دیگه کم کم برم کاری دارم *** سیم های نو برای server ام
با چنين اوضاع خیط قافيه *** فک کنم اینقد که گفتم کافیه


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۱:۵۴ سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۳
#5

اسلیترین

گلرت گریندلوالد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
دیروز ۲۱:۴۳:۴۱
از شیون آوارگان
گروه:
جـادوگـر
اسلیترین
جادوآموخته هاگوارتز
مترجم
پیام: 1335 | خلاصه ها: 1
آفلاین
الا اي مالك سايت گران قدر
نبينم من تو را در جا شناور
كه بودي سيمو سرور با يكي دست
گرش كرده به دور گردنت بست

همان كس كه تو را در خواب بيند
برايت نقشه ها بر آب ريزد
نداند تو نداني كه نداند
سرش ميشكند گر بداند.


زمان ما رسیده است، برادران و خواهران من! دیگر در خفا نخواهیم بود! صدایمان را خواهند شنید و این صدا کرکننده خواهد بود!

قابلیت‌های ویژه:
بازی با ذهن انسان‌ها و جذابیت ذاتی

دیدن آینده (به لطف کیلین)
سفر به گذشته (به لطف زمان‌برگردان)
جوانی جاودان (به لطف سنگ جادو)
قدرت بی‌انتها (به لطف ابرچوبدستی)


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۵۱ سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۳
#4

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
مـاگـل
پیام: 259
آفلاین
باشه باشه من زیاد شعر فارسی گوش نمی کنم و تازه شعر انگلیسی را بهر میشه تغییر داد چون اصلا" قافیه ی مشخصی نداره که بعد بخواهد قافیه اش را از دست بده اما فارسی خوب سخت تره
اما به خاطر شما :
شادمهر (آدم فروش )
سیروس:
پیتر پتیگرو
دست تو رو شده برام قصه هاتو بلد شدم
من به تو اعتماد کردم , حالا پشیمون شدم
وقتی دیدی لرد قویتره رفتی و جیمز را فروختی
آدم فروش
دوست باوفاتو فروختی به هیچ و پوچ
هر چی که بوده بین ما تموم شده دیگه حالا
.....
قسر در رفتنت ازش
بدون که بار آخره
اگر برنده هم بشی...
باختن من ناممکنه

وقتی دیدی به نفعته رفتی و جیمز را فروختی


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۷:۴۲ سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۳
#3

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
مـاگـل
پیام: 259
آفلاین
this wormtail is a pain
he 's so unfaithful again and again
every day he gets online it’s the same
and what is worse we get the blame
it is so sad white just cant win
cause after all we must not cheek
I say to my self lord will sort him out
Once he had shown him his unfaithfulness
But all he does is performing cruciartice curse
But that does not deal the trick
It isn’t enough it just make him a bit sick
Its such a crime , oh what a sin
Plz oh plz don’t let him live

ین یکی را در شرح حال خودم گفتم که در این سایت فعالیت میکنم:
9 to 5
tumble out of bed
and stumble to my desk
pull myself toward computer
and yawn and stretch and try to come to life
turn un the comp and blood start pumping
there on nets speed starts decreasing
with the girls like me on the site from 9 to 5
typing 9 to 5
what a way to make it funny
its aim getting by is just laughing and joking
they just use your mind and never let u be Hermione
that’s enough to make u adore it if u let it
9 to 5
for typing and for sending
you would think that I would deserve a better ranking
want to move ahead
but Merlin don’t seem to let me
I swear ,sometimes that boy is out to get me



لطفا از زدن دو پست پشت سر هم در يك روز، خود داري كنيد .
دنيس كريوي


ویرایش شده توسط دنيس كريوي در تاریخ ۱۳۸۴/۳/۲۸ ۸:۱۴:۵۳

world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۹:۴۱ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۳
#2

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
مـاگـل
پیام: 259
آفلاین
You are not allowed to forbidden forest
Said our professor as she read through the school rules
There shall be no poking around after midnight
Oh aint she know breaking these is my favorite fun?
-
Unless u haven’t got a teachers permition
You can not use the restricted section
First years also can not have a broomstake
Oh aint she know breaking these is my favourite fun?
-
third years can sometimes visit the hogsmead village
but only if they'd brought their parents signature
and more and more rules as she kept on reading
Oh aint she know breaking these is my favourite fun?
-
there must be no magic in corridors or after the terms
by this sentence she shut a questioning look at me and added
breaking each these would cause your house loose a dozen points
oh god she knew that had been my favorite fun !


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۳
#1

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
مـاگـل
پیام: 259
آفلاین
هرگونه شعری ساختید یا اینکه متنش را تغییر دادید تا بشه در دنیای جادویی خواندش اینجا بنویسید


ویرایش شده توسط نارسیسا بلک در تاریخ ۱۳۸۴/۱۱/۲۷ ۱۷:۰۵:۱۱
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۴/۱۲/۳ ۱۵:۳۱:۵۱

world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.