من يه سري دليل دارم كه هري خودش هوروكركس هستش:
اون هايى كه مى خواهند بكن هوروكركس كردن يه موجوى زنىه امكان نداره , از كجا اين حرف رو در اوردن؟
دامبلدور : فكر نمى كنم اون مار هوروكركس باشه جون هوروكركس كردن يه موجود زنده خطرناك هستش!
من كه نكفتم لرد خودش اونو هوروكركس كرده! من مي كم : وقتى لرد مى خواسته هرى رو بكشه اونو هركركس كرده
يه معني انتقال قدرت مى تونه اين باشه
اين هم دلايل كتابى:::::::::::::::::::::
كتاب: محفل,جلد اول , ترجمه: خانم اشراق ,فصل: دادلى ديوانه.ص11.خط 5
"بعد وقتي درد به منتهي درجه رسيد و در سر هري ضربه هاي خطر ناك فرود امد و او را به تهوع انداخته بود , شوهر خاله وغ وغ مانندى از كلو بيرون داد و هري را ناكهان ول كرد,مردك بدبخت را كويى برق كرفته بود.يك نيروى ناديده ناكهان از بدن هرى بيرون بريد و از طريق دست ها به تنه ي كلفتش منتقل شد , به طورى كه نكه داشتن هري برايش غير ممكن بود."
از اين متن مى شود فهميد يك نيروى درونى از هرى مراقبت مى كند زيرا هرى در حال خفه شدن بود.
-ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ--ـ__ـ-
كتاب: محفل,جلد اول , ترجمه: خانم اشراق ,فصل: دادلى ديوانه .ص 30.خط 1-3
"صدايى از فكرش به صحبت در امد : به مرك تعظيم كن هرى ... شايد بدون درد باشد ... من درست نمى دانم ... جون تا به حال نمرده ام ... .
به نظر شما اين صداى جيه ؟ قبلأ اين صدا بود. مثلا يه جايى هرى مى خواست با جينى حرف بزنه, اين صدا دوباره اومده بود! اين صدا براي خودش يه كمى ...............لرد!
به هر حال من باز هم ميكردم تا دلايل خوبي بيابم!
اما من مى دونم هرى ............ هوروكركس هستش
به اميد روزى كه همه باور كنن